#صلوات_هفده
قَالَ الرِّضَا علیه السلام:
مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً
(بحار الانوار ج۹۱ص۴۷)
امام رضا علیه السلام :
هرکس نمی تواند کارى که به سبب آن گناهانش زدوده شود انجام دهد بر محمّد و خاندان او بسیار صلوات فرستد؛ زیرا صلوات گناهان را نابود مى کند
https://eitaa.com/jorenab
عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا علیه السلام قَالَ قَالَ یَا سَعْدُ عِنْدَکُمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَی قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ
(بحار الانوار ج۴۸ص۳۱۶)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: اى سعد، از ما نزد شما قبرى هست، گفتم فدایت شوم قبر فاطمه، دختر امام موسى علیه السّلام را مى فرمایى؟ فرمود
آرى هرکه او را زیارت کند، درحالیکه عارف به حقش باشد، بهشت براى اوست
https://eitaa.com/jorenab
#خاتمیت
سؤال
ارسال رسل و انزال کتب برا ی هدایت انسانها بود ، پس چرا پایان یافت ؟ آیا معنایش این است که دیگر نیازی به هدایت نیست ؟
جواب
۱-اسلام دین همه پیامبران است «ان الدین عند الله الاسلام»(آل عمران 19) ، حضرت آدم علیه السلام : من الآن توبه کردم و از مسلمین هستم ، «انی تبت الآن و انا من المسلمین » ( احقاف 115) ، حواریون گفتند ما یاران خداییم ، ایمان به خدا آوردیم و شاهد باش که مسلمان هستیم ، «قال الحواریون نحن انصار الله ، آمنا بالله و اشهد بأنّا مسلمون» ( آل عمران 57) و هیچ اختلافی بینشان نبوده است ، «رسول به آنچه بر او از جانب پروردگارش نازل شد ایمان آورد و همه مومنون به خدا و فرشتگان او و پیامبران او ایمان آوردند و می گویند بین هیچیک از پیامبرانش فرق نمی گذاریم » ، «آمن الرسول بما أنزل الیه من ربّه ، و المؤمنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله لانفرق بین احد من رسله» ( بقره 285) ، «این امت شما است که امتی واحده است» ، «هذه امّتکم امّة واحدة» ( مائده 48 ) ،
۲- گر چه در اصول اختلاف نداشتند لکن شریعتها و روشها متفاوت بود «لکل جعلنا منکم شرعة و منهاجا» ( مائده 48 ) ، چون بشر در طول تاریخ مراحل رشد خود را طی می کرد ، علاوه بر این که برخی با بغی و ظلم منحرف شدند «کان الناس امّة واحدة فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه ، و ما اختلف فی الا الذین اوتوه من بعد ما جائتهم البینات بغیا بینهم فهدی الله الذین آمنوا لما اختلفوا فیه من الحق باذنه» ( بقره 213)
۳-لکن انسان در دوره پیامبر به کمال رسیده است و می تواند انسانیت خود را به فعلیت برساند و می تواند شریعت کامل تر را تحمل کند و قرآن هم به عنوان مصدر تشریع دور از دسترس تحریف تحریف گران است پس مسأله ی تحریف به گونه ی که نتوان با قر آن مردم را اصلاح کرد منتفی است
،
۴-علاوه بر آن که امامان معصوم عهده دار وظیفه تفسیر دین و اجرای آن هستند و در زمان غیبت امام عصر عج راهکاری در کنار منابع در اختیار فقها قرار دارد به نام اجتهاد که این مسؤولیت به انجام برسد .
۵-پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : «مَثَل من در بین انبیاء همانند مردی که خانه ی ساخت و آن را محکم و زیبا سازی کرد جز جای یک خشت که هر کس وارد خانه شود و ببیند می گوید چقدر خانه زیبا است جز جای آن خشت ، فرمود من جای آن خشت هستم که پیامبران با من ختم می شوند. » ، « إنّما مثلي في الأنبياء كمثل رجل بنى دارا فأكملها و حسّنها إلّا موضع لبنة، فكان من دخل فيها فنظر إليها قال: ما أحسنها إلّا موضع هذه اللبنة، قال «ص»: فأنا موضع اللبنة، ختم بي الأنبياء.»
( المیزان ج 16 ص 347 )
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
#درمحضرنهج_البلاغه
#حکمت_صدوسیزده
#بخش_سوم_چهارم
۳-وَ لَا عَقلَ كَالتّدبِيرِ
هیچ عقلی مثل دور اندیشی نیست
مراد از عقل در اینجا عقل عملی است یعنی عقلی که چگونگی انجام کارهارا به ما نشان میدهد وروشن است دراین صورت کاری بدون درایت انجام نمی پذیرد ووقتی کاری با درایت و اندیشه انجام شودبه عواقب کار نیز توجه میکندپس هیج دوراندیشی مثل عقل نخواهد بود.
َ ۴-لَا كَرَمَ كَالتّقوَي
هیج جوانمردی و بزرگواری چون تقوی نیست
از آنجا که تقوی یعنی اعراض از دنیا وجوانمرد کسی است که به امور حقیر و ضعیف توجه نمیکندپس انسان متقی درحقیقت با عدم توجه به دنیا به خاطر حقارت آن بزرگواری خودرا به نمایش میگذارد.
https://eitaa.com/jorenab
#درمحضرنهج_البلاغه
#حکمت_صدوسیزده
#بخش_پنجم_ششم
۵-وَ لَا قَرِينَ كَحُسنِ الخُلُقِ
هیج همنشینی چون خوش اخلاقی نیست
زیرا انسان خوش اخلاق هرکجا باشد براحتی با دیگران ارتباط برقرار میکند
ممکن است ازین جهت باشد که انسان خوش خوی چون نسبت به دیگران نگاه مثبت دارد و سعی میکند درون خودرا پالایش کند تا دچار کید وکینه نشود همین امر موجب می شود تا ارامش داشته باشد و داشتن همنشین نیز برای این است که به آرامش برسد.
۶-وَ لَا مِيرَاثَ كَالأَدَبِ
هیج میراثی مانند ادب نیست
ادب یعنی آراسته شدن به خوبی ها و فضائل اخلاقی ودور شدن از بدی ها و رذائل اخلاقی
از طرف دیگر ارث برای آن است که نسل دارای پشتوانه ای باشد برای زندگی که در پیش دارد
وقتی انسان اراسته به فضائل اخلاقی باشد بخاطر روی آوردن مردم به او دارای پشتوانه محکم و قوی خواهد بود.
https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ
وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء
وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَوُودُهُ حِفْظُهُمَاوَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
https://eitaa.com/jorenab
#پاسخ_به_یک_شبهه
«كسانى كه (به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله) ايمان آورده اند و همچنين يهوديان و نصارى و صابئان (پيروان يحيى يا نوح يا ابراهيم) آنها كه ايمان به خدا و روز قيامت آورند و عمل صالح انجام دهند پاداش آنها نزد پروردگارشان ثابت است» (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ) «۱».
و بنابراين «نه ترسى از آينده دارند و نه غمى از گذشته» (وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ).
يك سؤال مهم:
بعضى از بهانه جويان آيه فوق را دستاويزى براى افكار نادرستى از قبيل صلح كلى و اين كه پيروان هر مذهبى بايد به مذهب خود عمل كنند قرار داده اند، آنها مى گويند بنابراين آيه لازم نيست يهود و نصارى و پيروان
اديان ديگر اسلام را پذيرا شوند، همين قدر كه به خدا و آخرت ايمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند كافى است.
پاسخ:
به خوبى مى دانيم كه آيات قرآن يكديگر را تفسير مى كنند، قرآن در آيه ۸۵ سوره آل عمران مى گويد: وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ: «هر كس دينى غير از اسلام براى خود انتخاب كند پذيرفته نخواهد شد».
به علاوه آيات قرآن پر است از دعوت يهود و نصارى و پيروان ساير اديان به سوى اين آيين جديد اگر تفسير فوق صحيح باشد با بخش عظيمى از آيات قرآن تضاد صريح دارد، بنابراين بايد به دنبال معنى واقعى آيه رفت.
در اينجا دو تفسير از همه روشنتر و مناسبتر بنظر مى رسد.
۱- اگر يهود و نصارى و مانند آنها به محتواى كتب خود عمل كنند مسلّما به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله ايمان مى آورند چرا كه بشارت ظهور او با ذكر صفات و علايم مختلف در اين كتب
با بخش عظيمى از آيات قرآن تضاد صريح دارد،
۲- اين آيه ناظر به سؤالى است كه براى بسيارى از مسلمانان در آغاز اسلام مطرح بوده، آنها در فكر بودند كه اگر راه حق و نجات تنها اسلام است، پس تكليف نياكان و پدران ما چه مى شود؟، آيا آنها به خاطر عدم درك زمان پيامبر اسلام و ايمان نياوردن به او مجازات خواهند شد؟
در اينجا آيه فوق نازل گرديد و اعلام داشت هر كسى كه در عصر خود به پيامبر بر حق و كتاب آسمانى زمان خويش ايمان آورده و عمل صالح كرده است اهل نجات است، و جاى هيچ گونه نگرانى نيست.
(بر گزیده تفسیر نمونه ج ۱ ص۸۳)
https://eitaa.com/jorenab