eitaa logo
جرعه ناب
645 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
199 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جرعه ناب
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز اباالفضل پرچمی باد و طوفان فروکش میکند و میخوابد اما پرچم حضرت ابوالفضل نمی افتد @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 «اگر بدنها برای مرگ خلق شده‌اند پس، کشته شدن فرد در راه خدا بهتر است» «فان تکن الابدان للموت اُنشأَتْ فقتْلُ امْرِءٍ بالسیف فی اللهِ اَفضلُ» (بحارالانوار ج۴۵ص۴۹) @jorenab
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️تو زمین خوردی و خوردند زمین اهل حرم ▪️شانه خالی مکن از بارِ سفر، همسفرم ▪️مقتل حضرت ابالفضل العباس(ع) @Farsna
۱-امام علیه السلام پای اصول خویش ایستاد اول اصل عدم ذلت پذیری -مهمترین اصل که در عاشورا نمود ویژه ای داشت این بود که انسان آزاده ذلت پذیر نیست حتی اگر تنها شود و تمام هستی خود را از دست بدهد امام علیه السلام پرورش یافته دامان رسول اکرم صلی الله علیه واله و سلم است که فرمود هركس با ميل و اختيار تن به ذلّت دهد، از ما اهل بيت نيست. مَن أقَرَّ بِالذُّلِّ طائِعًا فَلَيسَ مِنّا أهلَ البَيتِ  تحف العقول ص۵۸ ۲-اصل دوم بی ارزشی دنیا بود اینکه انسان در اختیار بین خدا و دنیا نباید بسوی دنیا برود چون هرکس دنیا را گرفت و حق را رها کرد ذلیل شد تعبیر بسیار زیبایی حضرت علی علیه السلام در نهح البلاغه دارد می فرماید (رسول خدا(ص) و نزديكانش در دنيا گرسنه بودند، و با اينكه او [نزد خدا] مقامي بس عظيم داشت، زينت هاى دنيا از او دريغ داشته شد، )بنابراين هر كس بايد با عقل خويش بنگرد كه آيا خدا با اين كار، پيامبرش را گرامى داشت يا به او اهانت كرد؟ اگر كسى بگويد: خداوند با اين كار به او اهانت نموده، دروغ گفته؛ دروغى بزرگ و اگر بگويد: او را گرامى داشته پس بايد بداند كه ديگران را گرامى نداشته است؛ چرا كه دنيا را براى آنها گسترده و از مقرّب ترين افراد به خودش دريغ داشته است فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ بِعَقْلِهِ: أَكْرَمَ‏ اللهُ مُحَمَّداً بِذَلِكَ أَمْ أَهَانَهُ فَإِنْ قَالَ: أَهَانَهُ فَقَدْ كَذَبَ وَ اللهِ الْعَظِيمِ بِالْإِفْكِ الْعَظِيمِ، وَ إِنْ قَالَ: أَكْرَمَهُ، فَلْيَعْلَمْ أَنَّ اللهَ قَدْ أَهَانَ غَيْرَهُ حَيْثُ بَسَطَ الدُّنْيَا لَهُ، وَ زَوَاهَا عَنْ أَقْرَبِ النَّاسِ مِنْهُ». (نهج البلاغه خطبه ۱۶۰) -حضرت امام حسین علیه السلام می فرماید: از علایم بی ارزشی و پستی دنیا نزد خدا این است که سر یحیی بن زکریا'، به سوی فرد زناکاری از زناکاران بنی اسرائیل هدیه برده شد وَ مِنْ  هَوَانِ  الدُّنْيَا عَلَى  اللَّهِ  أَنَّ رَأْسَ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا' أُهْدِيَ إِلَى بَغِيٍّ مِنْ بَغَايَا بَنِي إِسْرَائِيل (بحار الانوار، ج‏۱۴، ص۱۷۵) ۳-اصل سوم حیات جاودانه انسان امام معتقد بود انسان برای همیشه است و مرگ تنها یک پل هست برای گذر از عالم ماده به عالم اخرت لذا می فرمو د ای بزرگان زادگان شکیبایی کنیدمرگ نیست مگر پلی که شما را از بینوایی و سختی به بهشت های فراخ و نعمت های جاودان می رسانَد. کدام یک از شما خوش نمی دارد که از زندان به قصر درآید؟! چنان که مرگ برای دشمنان شما نیست، مگر در آمدن از کاخ به زندان و شکنجه  صَبرًا بَنِی الکِرامِ، فَمَا المَوتُ إلاّ قَنطَرَةٌ تَعبُرُ بِکُم عَنِ البُؤسِ والضَّرّاءِ إلَی الجِنانِ الواسِعَةِ (بحارالانوار ج۶ش۱۵۴ ) @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از جرعه ناب
سیف بن عمیری می گوید صفوان گفت به خدمت حضرت امام صادق ( علیه السلام ) رسیدم به من فر مود : با این زیارت( زیارت عاشورا) مأنوس شو و به این دعا، دعا کن و زیارت نما من ضمانت می کنم برای هرکس که این زیارت را ازدور و نزدیک انجام دهدزیارتش مقبول و تلاشش مورد پذیرش و سلامش به حضرت می رسد  و محجوب نمیماند و حاجتش از طرف خداوند برآورده می شود و اورا نا امید نمی کند .                                                                 ای صفوان این زیارت را به این ضمانت از پدرم و پدرم از پدرش امام سجاد و آن حضرت از امام حسین و آن حضرت از برادرش امام حسن وآن حضرت از پدرش اما م امیرالمومنین ( علیهم السلام ) و آن حضرت از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه واله و سلم ) و آن حضرت از حضرت جبریل و جبریل از خداوندیافتم و خداوند سوگند یاد کرده است هر کس امام حسین را به این زیارت – از دور یا نزدیک – زیارت کند زیارتش را قبول می کنم و درخواستش را می پذیرم و....                                         آنگاه صفوان می گوید حضرت به من فرمودای صفوان اگر حاجتی داری پس این زیارت را بخوان  و از خدا درخواست کن حاجت خود را خداوند اجابت خواهد کرد خداوند با لطف خویش نسبت به پیامبر ( صلی الله علیه وآله و سلم ) خلف  وعده نمی کند.                                                                      «قَالَ لِي صَفْوَانُ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع تَعَاهَدْ هَذِهِ الزِّيَارَةَ وَ ادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ زُرْ بِهِ فَإِنِّي ضَامِنٌ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى لِكُلِّ مَنْ زَارَ بِهَذِهِ الزِّيَارَةِ وَ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ مِنْ قُرْبٍ أَوْ بُعْدٍ أَنَّ زِيَارَتَهُ مَقْبُولَةٌ وَ سَعْيَهُ مَشْكُورٌ وَ سَلَامَهُ وَاصِلٌ غَيْرُ مَحْجُوبٍ وَ حَاجَتَهُ مَقْضِيَّةٌ مِنَ اللَّهِ بَالِغاً مَا بَلَغَتْ وَ لَا يُخَيِّبُهُ يَا صَفْوَانُ وَجَدْتُ هَذِهِ الزِّيَارَةَ مَضْمُونَةً بِهَذَا الضَّمَانِ عَنْ أَبِي وَ أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع مَضْمُوناً بِهَذَا الضَّمَانِ وَ الْحُسَيْنِ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ مَضْمُوناً بِهَذَا الضَّمَانِ وَ الْحَسَنِ عَنْ أَبِيهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مَضْمُوناً بِهَذَا الضَّمَانِ وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص مَضْمُوناً بِهَذَا الضَّمَانِ وَ رَسُولِ اللَّهِ ص عَنْ جَبْرَئِيلَ ع مَضْمُوناً بِهَذَا الضَّمَانِ وَ جَبْرَئِيلَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَضْمُوناً بِهَذَا الضَّمَانِ قَدْ آلَى اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّ مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ ع بِهَذِهِ الزِّيَارَةِ مِنْ قُرْبٍ أَوْ بُعْدٍ وَ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ قَبِلْتُ مِنْهُ زِيَارَتَهُ وَ شَفَّعْتُهُ فِي مَسْأَلَتِهِ بَالِغاً مَا بَلَغَ وَ أَعْطَيْتُهُ سُؤْلَهُ...... ثُمَّ قَالَ صَفْوَانُ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا صَفْوَانُ إِذَا حَدَثَ لَكَ إِلَى اللَّهِ حَاجَةٌ فَزُرْ بِهَذِهِ الزِّيَارَةِ مِنْ حَيْثُ كُنْتَ وَ ادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ سَلْ رَبَّكَ حَاجَتَكَ تَأْتِكَ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَيْرُ مُخْلِفٍ وَعْدَهُ وَ رَسُولُهُ ص بِمَنِّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ‌»([1])   782 مصباح المتهجد([1 @jorenab
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
خواندن نماز اول وقت در عزاداری اهل بیت (ع) @TasnimNews
هدایت شده از جرعه ناب
وَ لا تَذکُرَنَّ عِندَهُ سَکینَةً فإنّه أوعَدَها بِالماء کنار ضریح حضرت ابالفضل نام حضرت سکینه را نیاورید زیرا حضرت به این خانم وعده آب داد(اما نتواست برایش اب بیاورد) @jorenab
۱-در روایات آمده است هرکس چهل روز اعمال و رفتار خود را برای خداوند خالص کند خداوند چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می کند مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَجَّرَ اللَّهُ یَنَابِیعَ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ. (بحارالانوار ج۶۷ص۲۴۹) ۲-طبق بیان قرآن کریم خداوند حضرت موسی علیه السلام را برای گرفتن الواح تورات به کوه طور دعوت کرد که مدت یک ماه ماند و خداوند می فرماید ده روز هم به آن افزوده شد که مجموعا چهل روز شد و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم. سپس آن را با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم. به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شبِ تمام شد. وَوَاعَدْنَا مُوسَی ثَلَاثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ۚ (اعراف ۱۴۲) مفسرین معتقدند این چهل روز از اول ذی القعده شروع می شود وتا دهم ذی الحجه تمام می شود (مجمع البیان ج۱ ص۱۴۶) ۳-معمولا اهل سیر و سلوک معتقدند این ایام یعنی ذی القعده و دهه اول ذی الحجه برای چله گرفتن مناسب است ۴-می گویم اگر چهل روز عبادت حضرت موسی برای گرفتن الواح تورات ارزشمند است چهل روز قران ناطق بر سر نیزه بودن و بنات رسول الله آواره کوچه و شهر ها بودند چقدر نزد خداوند ارزش دارد آیا روا نیست انسان مومن برای همراهی با اهل بیت این چهل روز را یعنی از یازدهم محرم تا بیستم صفر سعی کند اعمال و رفتارش را برای خدااوند خالص کند و گرد گناه نگردد چرا که این مصیبت برای احیا دین خدا اتفاق افتاد @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱-علم زمانی مفید است که موجب شکر خداوند متعال شود و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی دانستید. و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر به جا آورید. وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (نحل:۷۸) یعنی نشانه آنکه علم مارا به واقع رسانده است این است که چشم مارا به نعمت های الهی باز کند و مارا به این مطلب مهم رهنمون شود که نعمت الهی منحصر در عالم ماده نیست بلکه امتداد دارد و به آخرت منتهی می شود و نعمت اخروی بسیار بیشتر و بهتر از نعمت های مادی است اگر چنین نباشد فرقی با جهل ندارد ۲-يعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ جمله «يعلمون» به طورى كه در كشاف گفته - بدل است از جمله «لا يعلمون» (که در آیه قبل آمده است) وبا در نظر گرفتن اينكه هر جا بدل در كلام آيد «مبدل منه» آن در حكم سقوط است، از اين به دست مى آيد كه فرقى بين ندانستن يعنى جهل وبين دانستنى كه از امور مادى تجاوز نمى كند نيست، يعنى كسى كه علمش تنها در امور مادى است، در حقيقت با جاهل هيچ فرقى ندارد. (المیزان ج۱۶ ص ۲۳۵، كشاف ج ۳ ص ۴۶۸) @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
یکی بر سر شاخ، بن می‌برید خداوند بستان نگه کرد و دید بگفتا گر این مرد بد می‌کند نه با من که با نفس خود می‌کند @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
" وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِیهِما مِنْ دابَّةٍ... "( شوری:۲۹) و از آیات اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نمود کلمه" بث" به معنای منتشر کردن است، می‌گویند: " بث الریح التراب- باد خاک را متفرق کرد"، و کلمه" دابة" به معنای هر جنبده ای است که روی زمین حرکت کند. پس این کلمه شامل تمامی حیوانات یعنی جانداران می‌شود. و از ظاهر آن برمی آید که در آسمانها نیز جنبندگانی هست، و اینکه بعضی [۱] جنبندگان آسمان را به ملائکه تفسیر کرده اند، صحیح نیست، زیرا اولا آیه شریفه مطلق است، و نمی شود بدون دلیل آن را مقید به یک نوع جاندار کرد، و ثانیا اصولا اطلاق کلمه" دابة" بر فرشتگان معهود نیست. ---------- [۱]: روح المعانی، ج ۲۵، ص ۳۹. (المیزان ج۱۸ص۸۳) @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
گفت آسان گیر بر خود کارها کز رویِ طبع سخت می‌گردد جهان بر مردمانِ سخت‌کوش @jorenab
اعْلَمُواأَنَّمَاالْحَیاةُالدُّنْیالَعِبٌ وَلَهْوٌوَزِینَةٌوَتَفاخُرٌبَینَکمْ وَتَکاثُرٌفِی الْأَمْوالِوَالْأَوْلادِکمَثَلِ غَیثٍأَعْجَبَ الْکفَّارَنَباتُهُ ثُمَّ یهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّاثُمَّ یکونُ حُطاماًوَفِی الْآخِرَةِعَذابٌ شَدِیدٌوَمَغْفِرَةٌمِنَ اللَّهِ وَرِضْوانٌ وَمَاالْحَیاةُالدُّنْیاإِلَّامَتاعُ الْغُرُور[1]؛ آگاه باشید زندگی دنیوی چیزی جز بازی و سرگرمی وتجمّل­ پرستی و فخرفروشی بین شما و افزون­ طلبی در مال واولاد نیست، مانند بارانی که سرسبزی (که بر اثر بارش پدید آمد) کشاورزان(یا دنیاپرستان) را به تعجّب وادارد، آن­گاه ببینی که به زردی گراید سپس خشک شود و در آخرت گروهی (دنیاپرستان) دچار عذاب دردناک الهی شده وعده‌ای (مؤمنان) به آمرزش وخشنودی خداوند دست می‌یابند وهمانا زندگی دنیوی چیزی جز متاع فریب نیست.» ⬅️مرحوم علامه طباطبایی از مرحوم شیخ بهایی نقل می‌کند که این پنج صفت به پنج دوره عمر انسانی قابل تطبیق است: 🔹الف- در دور­ه­ کودکی به لعب وبازی مشغول است. 🔹ب- دردوره­ نوجوانی به لهو ومشغول شدن به اموری که اورا از مسائل اصلی باز می‌دارد سرگرم است. 🔹ج- در دوره­ جوانی به دنبال جذب وبه­ دست آوردن زینت وبه­ دنبال زیبایی است. 🔹د- در دوره­ میان­سالی به دنبال فخرفروشی به­ وسیله مالی که به­ دست آورد وموقعیتی که کسب نمود است. 🔹ه- در دوره­ی کهن­سالی دنبال افزون­طلبی وتکاثر در مال وفرزند است.[2] ⬅️این امور خیالات نفسانی است که بر انسان عارض شده واورا از هدفی که برای آن خلق شده است منحرف می‌سازد؛ لذا مثلی که در ادامه­ ی آیه بدان اشاره شدهاست به­ خوبی سراب بودن این تفکّر را نشان می‌دهد؛ زیرا رویش گیاه توسط باران موجب تعجّب برزگران (یا کافران)می‌شود؛ امّا این سرسبزی چندان ادامه نمی‌یابد، به زردی گراییده ونابود می‌شود وچون نگاه کافران به دنیا نگاه غایت انگارانه بود کاری برای آخرت انجام نداده دچار بی­ نعمتی یا همان عذاب دردناک الهی می‌شوند؛ امّا اگرنگاه به دنیانگاه وسیله انگارانه باشد وبدانددنیاچیزی جز مزرعه‌ای برای آخرت نیست،برای آخرت تلاش می‌کندوبه رضوان وخشنودی الهی بار می‌یابد؛ پس دنیا یک متاعی است که موجب فریب می‌شود کسی به ظاهرآن بنگرد خاسر است وکسی به باطنآن نگاه کرد فالج یاسر؛ کَالْیَاسِرِ الْفَالِجِ یَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزَةٍ مِنْ قِدَاحِهِ. (غرایب حکمت ۸) لذا قرآن کریم آخرت را باطن دنیا می‌داند؛ «یَعْلَمُونَ ظاهِراًمِنَ الْحَیاةِالدُّنْیاوَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِهُمْ غافِلُون‏.»[3] بنابراین، سیر این دنیا به سوی فنا وهلاکت است؛ امّا انسان زیرک وعاقل آناست که فریفته نشود . حدید: 20 [1] . المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، نشر دارالکتب،چاپ هفتم، ج 19، ص 188.[2] . روم: 7[3] @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
از پروردگار خود آمرزش بخواهید ۱- که او بسیار آمرزنده است؛ ۲- تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد ۳- و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند ۴- و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً (نوح:۱۰-۱۱). @jorenab
حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده غیرازنجات،این جان ازموسی چه می‌خواهد @jorenab
امام صادق عليه السلام : دو مرد وارد مسجد مى شوند يكى از آن دو عابد است و ديگرى فاسق، اما هنگامى كه از مسجد بيرون مى روند آن فاسق به صدّيق (مؤمن راستين) تبديل شده است و آن عابد به فاسق. علّتش اين است كه وقتى آن عابد وارد مسجد مى شود، به عبادت خود مى نازد و همه فكرش در اين باره است. اما فاسق در انديشه پشيمانى از بد كردارى خويش است و از اين رو ، براى گناهان خود از خداوند طلب آمرزش مى كند يَدخُلُ رَجُلانِ المَسجِدَ أحَدُهُما عابِدٌ و الآخَرُ فاسِقٌ، فيَخرُجانِ مِنَ المَسجِدِ و الفاسِقُ صِدِّيقٌ و العابِدُ فاسِقٌ؛ و ذلِكَ أنَّهُ يَدخُلُ العابِدُ المَسجِدَ و هُوَ مُدِلٌّ بِعِبادتِهِ و فِكرَتُهُ في ذلِكَ، و يَكونُ فِكرَةُ الفاسِقِ في التَّنَدُّمِ عَلى فِسقِهِ، فيَستَغفِرُ اللّه َ مِن ذُنو بِهِ  (علل الشرایع ج۱ص۳۵۴) @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشو شیرین پرست ار می پرستی که نتوان کرد با یک دل دو مستی @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش می گویم: ۱-انسان بیش از آنکه بر عمل خویش تکیه کند می بایست به الطاف الهی امیدوارباشد زیرا آنچه انجام میدهیم اولا معلوم نیست تا چه مقدار خالصانه برای خداست ثانیا معلوم نیست آیا می توانیم تا آخر عمل نیکی انجام دادیم را با خود ببریم یا اینکه در بین راه آنرا نابود می کنیم لذا باید به فضل و رحمت الهی تکیه نمود و خودرا به خدا سپرد و انجام اعمال خوب در حقیقت چراغ راه است که مسیر گم نشود وگرنه تکیه گاه خوبی نیست ۲-نکته دیگر آنکه برای آنکه بتوان به بخشش و غفران الهی دست یافت می بایست بهترین بندگان خداوند را واسطه قرار داد که برترین انسان حضرت نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم است قرآن کریم رسول  اعظم ( صلی الله علیه وآله وسلم)را نسبت به مؤمنین رئوف و رحیم معرفی کند« لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيم‏»(توبه :۲۸) ۳-امام سجاد علیه السلام در دعای نورانی ابو حمزه بیان بسیار لطیفی دارند می فرماید: خدايا اگر مرابه دوزخ افکنی اين كار موجب خوشحالي دشمن تومی شود و اگر مرا به بهشت ببري موجب خوشحالي پيامبرتو می شود و من به خدا سوگند مي‌دانم كه خوشحال شدن پيامبرتو از خوشحال شدن دشمن تونزدتو دوست داشتنی تر است « اِلهي اِنْ اَدْخَلْتَنِي النّارَ فَفي ذلِكَ سُرُورُ عَدُوِّكَ وَاِنْ اَدْخَلْتَنِي الْجَنَّةَ فَفي ذلِكَ سُرُورُ نَبِيكَ وَاَ نَا وَاللهِ اَعْلَمُ اَنَّ سُرُورَنَبِيكَ اَحَبُّ اِلَيكَ مِنْ سُرُورِ عَدُوِّكَ» (دعای ابوحمزه ثمالی ) @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
امام صادق علیه السّلام فرمودند: ‌ ما مِنْ عَمَلٍ أفْضَلَ يَومَ الجُمُعَۀِ مِن الصَّلاۀِ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ؛ هیچ عملی در روز جمعه برتر و با فضیلت‌تر از صلوات بر محمّد و آل محمّد نمی باشد. (وسائل الشیعۀج۷ص۳۸۱) @jorenab
چشم ما در پی خوبان جهان خواهد بود تا جهان باقی و آئین محبت باقی است @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
سوال چرا درزیارت عاشورا لعن بر سلام مقدم شده است؟ پاسخ برای سیر و سلوک و یا طی نمودن مسیری که خداوند متعال برای انسان در نظر گرفته است ابتدا تخلیه لازم است سپس تحلیه توضیح انکه عارفان برای سیر الی الله مراحل چندگانه را در نظر می گیرند مرحله اول آن است که نفس بتواند اعضا را در فرمان خویش در اورد و اعضا مطابق احکام شرع واجبات را انجام دهند و از آنچه نهی شده اند اجتناب کنند به آن (تجلیه)گفته می شود مرحله دوم هرچه رذایل اخلاقی محسوب می شود اجتناب کند که به آن (تخلیه)می گویند در مرحله سوم نفس خود را به فضایل اخلاقی چون حُسن خُلق محبت به دیگران و.. آراسته میکند که به آن( تحلیه) گویند حال می گوییم علت تقدم لعن بر سلام ان است که در لعن دو نکته نهفته است یکی طلب دوری قاتلان حضرت حسین بن علی علیه السلام از رحمت الهی دیگری اعلام بیزاری زائر از چنین افرادی درحقیقت تخلیه زائر از رذیله اخلاقی پشت کردن به ولی نعمت یعنی معصوم علیه السلام است لذا بر سلام که تحلیه است و آراسته شدن زائر به محبت اهل بیت علیهم السلام مقدم است اول بروب خانه دگر میهمان طلب سرش آن است که اگر قلبی گرفتار رذایل اخلاقی شود مریض می شود و قلب مریض امور پاک و سالم را نمی پذیرد همانگونه که معده مریض از غذای سالم به درد می آید @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
مارا به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحر خیز که صاحب نفسانند @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تحقّق معنی نیّت آن است که بر دو معنی اطلاق می‌توان کرد، که هر دو در کار است، و یکی در غایت آسانی است، و دیگری در نهایت دشواری. اما اوّل عبارت از آن است که: مقارن فعل قصد کردن خصوص آن فعل داشته باشد، و از روی سهو و غفلت به جا نیاورد، مثل آنکه شخصی به قصد غسل جنابت به حمّام رود، و در حمام فراموش کند که جنب است، و به قصد دیگر سر به آب فروبرد و بیرون آید، این شخص نیّت غسل نکرده، و آن سر به آب فروبردن او غسل جنابت نیست، و اگر به خاطر داشت و به این قصد سر فروبرد و غسل کرده، و نیّت داشته هرچند به لفظ درنیاورد، و آن معانی به خاطر نگذراند، و نیّت به این معنی بسیار نادر است که کسی از آن خالی باشد، چنانچه بعضی از محقّقین گفته اند که: اگر ما را تکلیف می‌کردند که افعال را بی نیّت بکنیم تکلیف ما لا یطاق بود. و اما دوّم پس آن عبارت است: از غرض و علّت و باعثی که آدمی را محرّک و داعی بر فعل است، و افعال اختیاریّه عقلا از این خالی نمی باشد، مثل آنکه شخصی متوجّه بازار می‌شود و از او می‌پرسی که به کجا می‌روی؟ می‌گوید که: به بازار می‌روم، این نیّت به معنی اوّل است که در نفس او هست، و بعد از سؤال اظهار می‌نماید، و اگر بگوید که به جای دیگر می‌روم دروغ گفته، و از خلاف نیّت خود خبر داده، و بعد از آنکه از او می‌پرسی که چرا به بازار می‌روی؟ می‌گوید: می روم که متاع بگیرم، این نیّت به معنی دوّمی است، زیرا چیزی که باعث حرکت او شده است همین امر است، و اصل این نیّت مشکل نیست. امّا اخلاص در این نیّت در غایت صعوبت است، (عین الحیات مرحوم علامه محمد باقر محلسی ج۱ص۴۷) @jorenab