#امام_رضا_وگروه_صوفیه
در خراسان عده ای صوفیه بر امام رضا(علیه السلا) رسیدند گفتند مأمون بدنبال کسی که بود تا اورا امیر مردم کند دید اهل بیت شما از همه برتر هست ودر میان اهل بیت ؛ شما از همه برتر هستید وتورا ولایت داد اما امت به کسی نیازدارد که غذای سخت بخورد ولباس خشن بپوشد وبر استر سوار شود ومریض را عیادت کند
حضرت تکیه داده بود نشست وفرمود یوسف پیامبر نبی بود دیبا ی طلابافت می پوشید وبر بالش های آل فرعون می نشست وحکم می کرد
آنچه از امام خواسته می شود عدل وداد است
۱-هرگاه سخن گوید صادق باشد
۲-وهرگاه حکم کرد عادلانه باشد
۳'-وهرگاه وعده داد پایبند باشد
وخداوند لباسی وخوردنی را حرام نکرد آنگاه این آیه شریفه را خواند :بگوچه کسی زینتی که خداوند آورده وروزی پاک را حرام کرده است
«دَخَلَ عَلَى الرِّضَا بِخُرَاسَانَ قَوْمٌ مِنَ الصُّوفِيَّةِ فَقَالُوا لَهُ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ الْمَأْمُونَ نَظَرَ فِيمَا وَلَّاهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنالْأَمْرِ فَرَآكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ أَوْلَى النَّاسِ بِأَنْ تَؤُمُّوا النَّاسَ وَ نَظَرَ فِيكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ فَرَآكَ أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّاسِ فَرَأَى أَنْ يَرُدَّ هَذَا الْأَمْرَ إِلَيْكَ وَ الْأُمَّةُ تَحْتَاجُ إِلَى مَنْ يَأْكُلُ الْجَشِبَ وَ يَلْبَسُ الْخَشِنَ وَ يَرْكَبُ الْحِمَارَ وَ يَعُودُ الْمَرِيضَ قَالَ وَ كَانَ الرِّضَا ع مُتَّكِئاً فَاسْتَوَى جَالِساً ثُمَّ قَالَ كَانَ يُوسُفُ ع نَبِيّاً يَلْبَسُ أَقْبِيَةَ الدِّيبَاجِ الْمُزَوَّرَةِ بِالذَّهَبِ وَ يَجْلِسُ عَلَى مُتَّكَئَاتِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ يَحْكُمُ إِنَّمَا يُرَادُ مِنَ الْإِمَامِ قِسْطُهُ وَ عَدْلُهُ إِذَا قَالَ صَدَقَ وَ إِذَا حَكَمَ عَدَلَ وَ إِذَا وَعَدَ أَنْجَزَ إِنَّ اللَّهَ لَمْ يُحَرِّمْ لَبُوساً وَ لَا مَطْعَماً وَ تَلَا قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْق»([1])
-بحارالانوار ج 49 ص 275[1]
@jorenab
يـا صـاحبَ الـعصرِ أدرِكْـنا فليس لنا
وِرْدٌ هـنـيٌّ ولا عـيـشٌ لـنـا رَغَـدُ
طـالت عـلينا لـيالي الإنـتظارِ، فـهل
يـا ابـنَ الـزكيِّ لِـلَيلِ الإنتظارِ غَدُ ؟
فـاكْـحُلْ بـطـلعتِك الـغَرّا لـنا مُـقَلاً
يـكاد يـأتي عـلى إنـسانِها الـرَّمَدُ
ای صاحب زمان مارا دریاب که برای ما نه زندگی خوشی است ونه اب خوشی از گلوی ما پایین می رود
شبهای انتظار برما طولانی شد ای پسر امام حسن عسکری آیا انتظار پایان می پذیرد
چشمان دردمند مارا به جمال زیبای خود نورانی کن که مردمک چشم را بدون تو درد فرا گرفته است.
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
امام رضا عليه السلام :
به خداوند گمان نيك ببر ؛
زيرا خداى عزّ و جلّ مى فرمايد :
من نزد گمان بنده مؤمن خويشم ؛ اگر گمانِ او به من نيك باشد ، مطابق آن گمان با او رفتار كنم
و اگر بد باشد نيز مطابق همان گمانِ بد با او عمل كنم
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ بِی إِنْ خَیْراً فَخَیْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً
(کافی ج۲ ص۷۲)
@jorenab
عبد اللَّه بن ابان زيّات گوید : به امام رضا عليه السلام گفتم : در پیشگاه خداوند براى من و خانواده ام دعا کنید
فرمود : «مگر نمىكنم؟! به خداسوگند كه اعمال شما در هر روز و شب ، به من عرضه مىشود» .
عبد اللَّه مىگويد : اين مطلب در نظرم سنگین آمد(اما چیزی نگفتم امام علیه السلام متوجه من شد)
فرمود : «مگر كتاب خدا را نمىخوانى كه مىفرمايد : «بگو: [هر كارى كه مىخواهيد] بكنيد، كه به زودى خدا و فرستاده او و مؤمنان ، كردار شما رامىبينند
أَبَانٍ الزَّیَّاتِ وَ کَانَ یُکَنَّی عَبْدَ الرِّضَا قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام ادْعُ اللَّهَ لِی وَ لِأَهْلِ بَیْتِی قَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَکُمْ لَتُعْرَضُ عَلَیَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِکَ فَقَالَ أَ مَا تَقْرَأُ کِتَابَ اللَّهِ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ
(بحارالانوار ج۲۳ص۳۴۶)
@jorenab
وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لِی وَ لا تَفْتِنِّی أَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ (۴۹) إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصِیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ (۵۰) قُلْ لَنْ یُصِیبَنا إِلاَّ ما کَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (۵۱) قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ (۵۲)
ایه شریفه ناظر به جواب دوم به ایراد مشرکان است
قُلْ لَنْ یُصِیبَنا إِلَّا ما کَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ" حاصل این جواب این است که: ولایت و اختیار امور ما تنها و تنها بدست خداست- این انحصار از جمله" هُوَ مَوْلانا" استفاده میشود- و اختیار ما نه بدست خود ما است و نه بدست هیچ یک از این اسباب ظاهری، بلکه حقیقت ولایت تنها از آن خداست و خدای تعالی سرنوشتی حتمی از خیر و شر برای همه تعیین نموده، و با اینکه میدانیم قبل از ما سرنوشتمان معلوم و معین شده چرا اوامر او را امتثال ننموده در احیاء امر او و جهاد در راه او سعی نکنیم.
خدای تعالی هم مشیت خود را اجراء میکند و ما را پیروزی و یا شکست میدهد و این به عالم ما مربوط نیست، زیرا وظیفه بنده، بندگی و ترک تدبیر و امتثال امر است، که خلاصه، همه توکل است.
مقصود از (حسنیین) حسنه و مصیبت است به دلالت اینکه در آیه اول حکایت میکرد که منافقین از اینکه به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خیری برسد ناراحت میشدند، و از اینکه به آن جناب شر و مصیبت برسد خوشحال میگردیدند، و میگفتند خوب شد ما قبلا حواسمان را جمع کرده بودیم، و خود را دچار این ناملایمات نساختیم. چون از این کلام بر میآید که منافقین در حال انتظار بودند که ببینند بر سر مسلمانان چه میآید، آیا شکست میخورند و یا پیروز میشوند پس معلوم میشود" إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ" در آیه یکی از آن دو پیش آمد است که منافقان در انتظارش بودند.
خواهی گفت چطور قرآن کریم مصیبت را هم حسنه خوانده و آن را با حسنه" حسنیین" نامیده؟ در جواب میگوییم: از نظر دینی حسنه و مصیبت هر دو حسنه اند، چون اگر حسنه، حسنه است برای این است که پیروزی و غنیمت در دنیا و اجر عظیم در آخرت است و اگر مصیبت حسنه است آنهم برای این است که شکست خوردن و کشته شدن و هر رنج و محنت دیگری که به انسان برسد مورد رضای خدا و باعث اجری ابدی و سرمدی است، پس هر دو حسنه اند.
و معنای آیه این است که: ما و شما هر یک منتظر عذاب و گرفتاری طرف مقابل خود هستیم، با تفاوت اینکه آن عذاب و گرفتاری که شما برای ما آن را آرزو میکنید در حقیقت
خیر ماست، زیرا شما در باره ما انتظار یکی از دو احتمال را میکشید، یا غلبه بر دشمن و مراجعت با غنیمت و یا کشته شدن در راه خدا.
ولی ما برای شما انتظار عذاب خدا را میکشیم، و آرزو داریم که یا با عذابهای سماوی و یا بدست خود ما شما را نابود کند، مثلا به ما دستور دهد زمین را از لوث وجود شما پاک سازیم، پس ما در هر حال رستگار و شما در هر حال هالکید، پس انتظار بکشید که ما هم با شما در انتظاریم، این بود آن جواب دوم.
(المیزان ج۹ ص۴۰۸تا۴۰۱۲)
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
حضرت رسول (ص) هجرت فرمود از مكه معظمه بسوى مدينه و در آن شب در غار (ثور) پنهان شد و حضرت اميرالمومنين (ع) جان شريف خود را فداى جان مقدس برادر و پسر عم خود، حضرت رسول (ص)، نموده و در فراش آنحضرت خوابيده از شمشيرهاى قبايل مشركين پروا نكرد و فضل خود و مواسات و برادرى را بر جميع عالم ظاهر گردانيد و شرافت دنيا و آخرت را خريد و حق تعالى با ملائكه سموات بآنحضرت مباهات نمود و آيه كريمه:
( (و من الناس من يشرى نفسه ابتغاءمرضات الله)در شان او نازل شد.
(فیض الاعلام شیخ عباس قمی ص ۲۲)
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
#اتحاد_نبی_امیرالمومنین
شيخ محمّد بن المشهدى روايت كرده از حضرت صادق عليه السلام كه فرمود:
مردى اعرابى به خدمت حضرت رسول صلى الله عليه و آله مشرّف شد و عرض كرد:
يا رسول اللَّه، منزل من دور است از منزل تو، و من مشتاق زيارت و ديدن تو مى شوم، مى آيم به زيارت جناب تو، و ملاقات تو برايم حاصل نمى شود، و ملاقات مى كنم علىّ بن ابى طالب عليه السلام را، پس مرا مأنوس مى كند به حديث و مواعظ خود، و من برمى گردم با حال اندوه و حسرت بر نديدن تو،
فرمود: هركه زيارت كند على را مرا زيارت كرده، و هركه او را دوست دارد مرا دوست داشته، و كسى كه دشمن دارد او را مرا دشمن داشته است،
برسان اين را به قوم خود از جانب من، و هركه برود به زيارت او پس به تحقيق كه نزد من آمده، و من جزا خواهم داد او را روز قيامت وجبرئيل وصالح المؤمنين [۲]
----------
[۲]: مزار كبير: ۳۸، ح ۱۳.
(مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی
باقیات وصالحات، باب سیم ، فصل چهارم، مطلب دویم ،مقصد دویم ص ۵۲۱ )
@jorenab
هدایت شده از نیکزاد
باسمه تعالی
تحلیل برخی از افراد از مبارزات علیه نظام تحت شعار زن آزادی زندگی گذشته این است که این جریان پیروز شده است و به خواسته خود رسیده است که همان آزادی بیحجابی و بدحجابی و تعطیل کردن گشت ارشاد و فروکش کردن حساسیت نظام در برابر ولنگاری هاست.
در برابر این تحلیل می توان گفت در عین اینکه تا حدودی بهرهای از واقعیت دارد اما می توانیم
از منظر دیگر در کل ارزیابی مثبتی به آن داشته باشیم
اولاً شعار زن زندگی آزادی کلید رمز اغتشاشات برای مبارزه علیه نظام تا سرحد براندازی بود تبلیغات خارجی دشمن به خوبی گواه بر این امر بود و واقعاً آنها برای رسیدن به این هدف بسیار امیدوار بودند تقریبا فکر میکردند که کار نظام تمام است حتی برای طرفداران انقلاب و نظام باعث وحشت جدی شده بود.
الحمدلله در این امر مفتضحانه شکست خوردند نه تنها این امر اتفاق نیفتاد بلکه وضعیت نظام در عرض همین یک سال بسیار مستحکمتر و استوارتر و پیشرفتهتر و بازندهتر و موفقتر شده است.
ثانیا اعتماد مردم نسبت به اپوزیسیون و گروههای معاند بیرونی و بنگاههای خبری و به تعبیر دیگر مرجعیت آنها برای مردم به شدت تقلیل پیدا کرده است و قدرت تاثیرگذاری و خط دهی و جریان سازی آنها عملاً از دست رفته است.
در حقیقت اغتشاشات و جریانات چند ماهه سال گذشته تا به امروز حقیقت و ماهیت آن مجموعه را افشا و آشکار کرده است و بیهویتی و بیشخصیتی و بیاعتباری آنها را آفتابی کرده و در نهایت بصیرت و رشد و معرفت مردم را به مراتب بالاتر برده است. و این دستاورد بسیار بزرگ و مغتنم است.
ثالثا اغتشاشات و جریانات گذشته باعث کنار رفتن پرده نفاق و دورویی و تزویر جریانات داخلی و خواص شده است. در این تقلب احوال ماهیت آنها رو شده است و منویات و مقاصد آنها برملا گردیده است و مشخص شده است که خواسته آنها تا حد براندازی انقلاب و نظام است. و همین باعث مصونیت کشور و نظام از آسیب های آنها به ویژه مانع حضور آنها در مسئولیتها و پست های کلان نظام شده است.
رابعاً اقتدار حاکمیت برای دفاع از انقلاب و تظام و تونایی جمع کردن اغتشاشات و آشوب ها و همراه کردن توده مردم برای همراهی با نظام تقریباً برای همگان حتی برای دشمنان و معاندان داخلی و خارجی ثابت شده است. از این جهت آنها را دچار یأس و سرخوردگی و افسردگی نموده است.
خامسا آن جریانات باعث شده است که نظام به فکر برنامهریزی ریشهایتر و حساب شدهتر و موثرتر بیفتد آنگونه که مقام معظم رهبری و برخی از مسئولان بلندپایه کشوری تصریح کردهاند با برنامهریزیهای انجام شده انشاءلله این بساط ولنگاری و ضد فرهنگی جمع خواهد شد.
نیکزاد
#تکبر
انسان وقتی فعلی انجام میدهد
الف- از خودش خوشش میاید که من چنین کار خوبی انجام دادم به آن در اصطلاح عُجب گفته می شود
ب-سپس در ذهن خویش چنین گمان می کند که از دیگران برتر است ودر خویش برتری نسبت به دیگران می بیند و به آن در اصطلاح غرور گفته می شود
ج-آنگاه این خود برتر بینی در بیرون خودش را نشان میدهد و در رفتا ر و سخن گفتن با مردم به گونه ای رفتار می کند یا حرف می زند که نشان دهد از دیگران برتر است که در اصطلاح به آن تکبر گفته میشود
و تکبر
۱-گاهی در برابر خداوند متعال که بدترین نوع تکبر است همانطور که فرعون و نمرود چنین بودند
۲- و زمانی در مقابل نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام مانند ابو جهل ها و معاویه ها که مورد لعن خدا و رسولش قرار می گیرند
۳-گاهی در مقابل بندگان خداوند متعال است
و تکبر یک رذیلت اخلاقی است که نابودگراست
به تعبیر حضرت علی علیه السلام
نسبت به دیگران مانند حیوان درنده نباش چون یا مثل تو انسان هستند یا برادران دینی تو
لَاتَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ:
إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّيْنِ، أَوْ نَظِيْرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ،
(نهج البلاغه نامه ۵۳)
تکبر بدترین رذیله اخلاقی است که جایگاه متکبران در جهنم خواهد بود
ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴾ [غافر: 76]
زیرا کسی که تکبر بورزد بر دلش مهر خواهد خورد
یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَی کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ ( غافر۳۵)
و کسی که بر قلبش مهر خورده باشد هرگز روی سعادت نخواهد دید
@jorenab
#عمل_انسان_در_قیامت
۱- وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَی کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَکْتُم مَّا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ ۖ وَمَا نَرَی مَعَکُمْ شُفَعَاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکَاءُ ۚ لَقَد تَّقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَضَلَّ عَنکُم مَّا کُنتُمْ تَزْعُمُونَ ( انعام:۹۴)
به تحقیق شما بنزد ما تنها آمدید همچنانکه در اول وهله که شما را خلق کردیم تنها بودید و آنچه را که ما بشما از روی تفضّل در دنیا عطا کرده ایم همه را پشت سرانداخته اید و آن بدکارانی که چنین می پنداشتید با شرکت می کنند نمی بینیم که با شما آمده باشند بتحقیق که بین شما و آنها بریدگی و شکاف ایجاد شده و آنچه را گمان می کردید که بفریاد شما برسد از شما فاصله گرفته و در وادی جدائی گم شده است.
۲-مشرکان عرب معتقد بودند که تکیه گاه آنها چهار چیز است و به آنها مباهات می کردند و چون هر چهار امری که به آن اعتقاد داشتند مادی بود بطور طبیعی مانند هر امر مادی دیگری فنا پذیر لذا خداوند متعال در این آیه شریفه در صدد نفی آن است می دانیم انسان دارای دو بعد است بعد مادی و بعد معنوی که حوائج بعد مادی بوسیله امور مادی تامین می شود و بعد مادی گرچه خود زوال پذیر است لکن اگر در مسیر درست و صحیح هدایت شود باعث می شود که بعد روحانی انسان نیز تقویت شود و چون آنچه می ماند و آنچه در قیامت پاسخگوست همین بعد معنوی است پس تلاش در جهت تقویت و تکامل آن در درجه بالای از اهمیت قرار دارد، قرآن کریم ابتدا در این پندار که امور مادی با همین خصوصیتی که دارند همیشگی هستند را نفی میکند سپس چگونگی تکامل بعد معنوی در این عالم را مطرح می کند آنگاه عاقبت دو دسته کسانی که تنها امور مادی و بعد دنیائی خویش را تقویت کردند و گروهی که بعد معنوی خود را تقویت نمودند می پردازد.
۳-در این آیه شریفه ابتداء پندار باطل مشرکان را به آنها گوشزد می کند آنها معتقد بودند آنچه برای انسان مهم است قوم و قبیله، مال و ثروت، ارباب و طاغوت و بتها هستند اینها باعث سعادت بشری می شوند قرآن کریم می فرماید
«ولقد جئمتونا فرادی کما خلقناکم اول مرّه » همانطور که در ابتدا و در رحم مادر تنها بودید الان هم در هنگام مرگ تنها هستید و هیچ چیزی همراه شما نیست.
«و ترکتم ما خوّلناکم وراء ظهورکم» هرچه مال به شما دادیم برای آنکه آنرا در طریقه درست مصرف کنید از آن سوء استفاده کردید همه آنها را ترک کردید و فرزندانی که شما به آنها افتخار می کردید اقوام و عشیره ای که در مقام سختی و عسرت به شما یاری برسانند کسی از آنها با شما نیست
«و ما نری معکم شفعاکم الذین زعمتم انهم فیکم شرکاء» هیچ کس از آنهاییکه خیال می کردید شفیع شما هستند گمان می کردید شریک شما هستند را نمی بینم پس کجا هستند، علت اینکه آنها الان در کنار شما نیستند برای چیست
« ولقد تقطع بینکم» برای این است که بین شما جدائی افتاد آنچه شما تا الان آنها را رفیق و شریک خود میدانستید مربوط به نشئه دیگر بود و آن نشئه دنیا انها به درد همانجا میخوردند اما اینجا عالم دیگری است نشئه دیگریست پس آنهایی که آنجا دیگر با شما نیستند بین شما و آنها جدائی افتاد
«و ضل عنکم ما کنتم تزعمون»« ضّل» یعنی گم شد می فرماید آنجا یعنی در دنیا چیزهائی داشتید خیال می کردید بدرد این عالم هم می خورد اما این پندار شما پندار باطلی است زیرا آنهائیکه گمان می کردید برای شما مفید باشد نمی بینید بعضی از آنها گم شدند و شما تنها هستید.
پس آنچه گمان می شد اگر در این دنیا مفید است در آخرت هم مفید خواهد بود این پنداری بیش نیست.
۴-مرحوم علامه طباطبائی ره در تفسیر شریف المیزان می فرماید« این آیه شریفه حقیقت زندگی انسانی را که بزودی برایش روشن می شود بیان میکند و به اینکه امور دنیوی چون تکثر اسباب و انتصار و کمک خواستن از اموال و اولاد و ازدواج و عشایر و شفاعت، اربابانی غیر خداوند هیچ گونه اثری در عالم معنی و تکوین ندارد پس انسان مانند سایر موجودات این عالم بسوی خداوند متعال در حرکت است.
انسان وقتی بدنیا آمد امور دنیوی و زینت حیات و اسباب ظاهری او را جذب می کند خیال می کند اگر به اینها تمسک پیدا کند خوب است لذا در این دنیا با این امور بازی می کند با این خیال خود را سرگرم می کند بگونه ای که او را از حق باز میدارد« و ما هذه الحیاه الدنیا الا لهو و لعب » اما وقتی انسان این بدن مادی را رها می کند می بیند آنچه او خیال می کرد برای او مفید است بدردش نمی خورد و آنها هم هیچ استقلالی ندارند.
(المیزان ج۷ص۲۸۶)
@jorenab
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: قدر نیروهای مسلح را باید دانست
🔹نیروهای مسلح ما در دوران جنگ خیلی تلاش کردند و فداکاری های بزرگی در بخشهای مختلف صورت گرفت. نیروهای مسلح جزو نوامیس حتمی هر جامعه هستند.
🔹بدون نیروهای مسلح جامعه سر پا باقی نمیماند. نیروهای مسلح ایمنساز هستند.
🔹امنیت همه چیز یک کشور است؛ اگر امنیت نباشد علم، اقتصاد و راحتی نیست.
@Farsna
#تبعیت_از_ولایت_فقیه
در زمان غيبت امام دوازدهم حضرت مهدى - عجل اللّه تعالى فرجه - فقيه عادل كه داراى شرايط گفته شده باشد، ولى امر و امام مسلمين و سرپرست آنان است و بر جميع مسلمانان اطاعتش واجب است حتى علما و مجتهدين.
اگر مجتهدى باشد كه خود را از رهبر اعلم مى داند، در اعمال عبادتى براى خودش عمل مى كند، ولى واجب است در احكام سياسى اسلام و امورى كه به رهبرى مربوط مى شود، تابع مطيع امامامت باشد.
اطاعت از رهبر مسلمين بزرگترين تكليف الهى است ؛ زيرا بقاى اسلام و نظام اجتماعى مسلمانان و جلوگيرى از تسلط طاغوتها و كفار بر مسلمين از آثار آن است همانطورى كه حضرت رضا (عليه السّلام) مى فرمايد:
( (خداوند اطاعت از ولى امر را در هر زمانى واجب فرموده، به چند جهت كه برخى از آنها عبارتند از:
۱ چون براى جلوگيرى از فساد و تجاوز به حقوق يكديگر، خداوند حدود و قوانين مقرر فرموده و از آنجا كه غالبا انسان براى رسيدن به منافع مادى حاضر نيست به قانون عمل كند و از لذتهاى نفسانى صرف نظر نمايد، پس بايد خداوند قيم و سرپرستى بر جامعه قرار داده تا آنها را به عمل به قانون وا دارد و متخلفين را با اجراى قصاص و حدود و ساير احكام مجازات نمايد.
۲ از آن جمله بقاى هر قوم و انسجام ايشان و حفظ از تسلط ستمگر بر آنان متوقف بر اطاعت از امام مسلمين است ؛ زيرا ايشان را بسيج مى كند و با دشمن متجاوز نبرد مى نمايد و نمى گذارد طاغوت بر مسلمانان چيره شود.
۳ و از آنجمله حفظ و بقاى مكتب اسلام است ؛ زيرا امام مبسوط اليد يعنى پيشوايى كه مردم مسلمان از او اطاعت مى كنند نمى گذارد اهل بدعت و ملحدين، مكتب را منحرف نمايند و قرآن و سنت را بر هوسهاى خود تطبيق نمايند و مسلمانان را گمراه سازند)
(شهید دستغیب ۸۲ پرسش )
@jorenab
#فقر_و_غنای_حقیقی
۱-الْغِنَى وَالْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ.
(حکمت:۴۵۲)
بی نیازی و تهیدستی ( در روز قیامت و) پس از عرضه (اعمال )برخداوند معلوم میشود
۲-حقیت بی نیاز ی این است که کسی بتواند پاداش الهی را بدست بیاورد و در اخرت از بهشت و رضوان الهی بهره مند گردد و تهی دست کسی است که از ثواب و لطف الهی بی بهره باشد و گرفتار خشم الهی وعذاب دردناک گردد
۳-نشنیدهای که زیر چناری کدو بُنی
بررُست و بردمید برو بر، به روز بیست؟
پرسید از آن چنار که «تو چند سالهای؟»
گفتا «دویست باشد و اکنون زیادتی است»
خندید ازو کدو که «من از تو به بیست روز
برتر شدم بگو تو که این کاهلی ز چیست»
او را چنار گفت که «امروز ای کدو
با تو مرا هنوز نه هنگام داوری است
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که از ما دو، مرد کیست»
#ناصر_خسرو_دیوان_اشعار_قصیده_چهل_و_هفت
@jorenab