eitaa logo
جرعه ناب
646 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
200 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
15.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 رهبر انقلاب، صبح امروز: قضیه غزه از یک سو صحنه مظلومیت و از سوی دیگر صحنه اقتدار است. 💻 Farsi.Khamenei.ir
کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد از لعلِ تو گر یابم انگشتریِ زنهار صد مُلکِ سلیمانم در زیرِ نگین باشد غمناک نباید بود از طعنِ حسود ای دل شاید که چو وابینی خیرِ تو در این باشد هر کو نَکُنَد فهمی زین کِلکِ خیال انگیز نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد جامِ می و خونِ دل هر یک به کسی دادند در دایرهٔ قسمت اوضاع چنین باشد در کارِ گلاب و گل حکمِ ازلی این بود کاین شاهدِ بازاری وان پرده نشین باشد آن نیست که حافظ را رندی بِشُد از خاطر کاین سابقهٔ پیشین تا روزِ پَسین باشد @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از جرعه ناب
در (تاریخ قم) مروی است که جماعتی از مردم ری خدمت حضرت صادق علیه السلام رسیدند وگفتند: ما از مردم ری هستیم. حضرت فرمود: مرحبا به برادران ما از اهل قم! ایشان عرض کردند که ما از مردم ری هستیم! دیگر مرتبه حضرت همان جواب را فرمود، آن جماعت چند کرّت این سخن را گفتند و همین جواب را شنیدند، آنگاه حضرت فرمود: همانا از برای حق تعالی حرمی است وآن مکه است، وبرای رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلم حرمی است وآن مدینه است. وبرای امیرالمؤ منین علیه السلام حرمی است وآن کوفه است، واز برای ما اهل بیت حرمی است وآن بلده قم است وبعد از این دفن شود در آنجا زنی از اولاد من که نامیده شود به فاطمه، هرکس اورا زیارت کند بهشت از برای او واجب شود، راوی گفت: وقتی که آن حضرت این فرمایش نمود هنوز متولد نشده بود امام موسی علیه السلام. (منتهی الامال شیخ عباس قمی ج۲ص۲۷۲) @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام على عليه السلام بهترين سخن، آن است كه ۱- گوشها از شنيدن آن بيزار نشود ۲- و فهميدن آن، انديشه ها را به رنج نيندازد أحسَنُ الكلامِ ما لا تَمُجُّهُ الآذانُ و لا يُتعِبُ فَهمُهُ الأفهامَ غرر الحكم : ج۱ص۲۱۸ @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْجُمُعَةِ فِی کُلِّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ کَانَتْ کَفَّارَةً لِمَا بَیْنَ الْجُمُعَةِ إِلَی الْجُمُعَةِ بحار الانوار ج۸۶ص۳۶۲ امام صادق علیه السلام :  هر کس سوره جمعه را در هر شب جمعه بخواند کفاره گناهان ما بین دو جمعه خواهد بود. @jorenab
صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن دور فلک درنگ ندارد شتاب کن زان پیشتر که عالم فانی شود خراب ما را ز جام باده گلگون خراب کن @jorenab
۱-زمانی ضَراربن حمزه ضَبابی نزد معاویه رفت معاویه گفت حضرت علی علیه السلام را برام توصیف کن ضرار گفت حضرت در محراب می ایستاد ومحاسن خویش را می گرفت ومانند مار گزیده به خود می پیچید ومانند انسانی که اندوهی به او رسیده گریه می کرد. « هُوَ قَائِمٌ فِي مِحْرَابِهِ قَابِضٌ عَلَى لِحْيَتِهِ يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ » این رفتار حضرت نشان می دهد یکی از راه های نجات از وابستگی به دنیا ناله شبانه است و اینکه عاجزانه از خداوند متعال باید خواست تا انسان را از وابستگی به دنیا رهایی دهد ۲-یاد آوری ظاهر فریبنده دنیا؛ هرگاه دنیا به انسان روی خوش نشان می دهد یعنی قصد فریب انسان را دارد لذا حضرت خطاب به دنیا می فرماید آیا خودرا بر من عرضه می کنی یا به من علاقه مند شدی « أَ بِي تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ » ۳-یاد آوری کوتاهی زندگی دنیا ؛ هرگاه انسان به خودش یادآوری نماید زندگی در دنیا زمانش اندک است همانگونه که حضرت خطاب به دنیا می فرماید پس زندگی تو کوتاه است« فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ » همین می تواند تلنگر مهمی باشد تا انسان خودرا وابسته به دنیا نکند زیرا باید بداند روزی از آن مفارقت می کند ودر صورت دل بسته شدن جدا شدن از آن سخت خواهد بود . ۴- یادآوری اینکه راه طولانی که در پیش است ؛ انسان مسافر است ،سفری را آغاز نموده است که بسیار طولانی است«آه مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ، وَ طُولِ الطَّرِيقِ، وَ بُعْدِ السَّفَرِ، وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ. » لذا آهی می کشد و می فرماید آه از کمی توشه طولانی بودن راه ودوری سفر بزرگی و عظمت قیامت ونیازمندی توشه مناسب از یک سو جائی که قرار است انسان وارد شود جائی عظیم است از سوی دیگر موجب می شود تا انسان همیشه از خویش مراقبت کند تا گرفتار ظواهر زودگذر نشود پس بجای غرق شدن در ظواهر فریبنده دنیا وغافل شدن از سفر خویش باید به راه ومقصد بیاندیشد وبه دنبال اندوختن توشه مناسب برای آن باشد. اى دنيا اى دنيا از من دور شو، آيا براى من خودنمايى مى كنى يا شيفته من شده اى تا روزى در دل من جاى گيرى هرگز مبادا غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ نيازى نيست، تو را سه طلاقه كرده ام، تا باز گشتى نباشد، دوران زندگانى تو كوتاه، ارزش تو اندك، و آرزوى تو پست است. آه از توشه اندك، و درازى راه، و دورى منزل، و عظمت روز قيامت يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا، إِلَيْكِ عَنِّي أَبِي تَعَرَّضتِ؟ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ؟ لَاحَانَ حِينُكِ، هَيْهَاتَ! غُرِّي غَيْرِي، لَاحَاجَةَ لي فِيكَ، قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَارَجْعَةَ فِيهَا! فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ، وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ، وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ. آه مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ، وَ طُولِ الطَّرِيقِ، وَ بُعْدِ السَّفَرِ، وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ. (نهج البلاغه :حکمت ۷۷) @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداوند در آيه ۲۶۱ سوره بقره مى فرمايد: 🌸حکایت آنها که اموال خویش را در راه خدا انفاق می کنند حکایت دانه ای است که هفت خوشه رویانیده که در هر خوشه صد دانه باشد، و خدا برای هر که بخواهد، دو برابر هم می کند، که خدا وسعت بخش و دانا است. 🌸«مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ امْوالَهُمْ فى سَبيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ انْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فى كُلِ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَليمُ» 🌸 آیات مورد بحث، مردم را دعوت به انفاق میکند و جهت این دعوت و غرضی را که در آن است بیان می‌کند ۱_ هدف از این کار باید خدا باشد نه مردم‌ ۲_ صورت عمل و کیفیت آن را تبیین کرده که نباید منت و اذیت به دنبال داشته باشد ۳_ وضع مال را بیان میکند که باید طیب باشد نه خبیث ۴_ مورد آن را که باید فقیری باشد که در راه خدا فقیر شدند ۵_ اجر عظیمی که در دنیا و آخرت دارد را بیان نموده ( المیزان، ج ۴، ص ۲۶۹) @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱-هیج کس از تحت حاکمیت الهی نمی تواند رهایی یابد «وَ لَا يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِك‏»(دعای کمیل) ۲-وهرکس هرچه بخواهد خودسرانه عمل کندو خلاف دستورا ت الهی انجام دهد نمی تواند خداوند متعال را به عجز در آورد « وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّه‏ »(توبه:۲) ۳-بنابراین نمی توان در برابر خداوند متعال گردن فرازی کرد لذا بهتر است برای رهایی و رستگاری به درگاه الهی زانو زد وبه ضعف خویش اعتراف کرد زیرا وقتی انسان به گناهان و غفلت های خویش می نگرد ممکن است نا امید شوداما باید بداند ذات حق تبارک وتعالی رحمت را بر خویش فرض کرد وبخشش گناهان را بر عهده گرفته است فرمود : به بندگانم که بر خویش ستم روا داشته اند بگو از رحمت الهی مأیوس نشوند زیرا خداوند متعال همه گناهان را می بخشد چون او بخشنده ومهربان است « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‏ »(زمر:۵۳) ۴-البته باید توجه نمود زمان به سرعت در گذر است لذا باید قبل از آنکه فرصت از دست برودوعذاب الهی فرا رسد بسوی خداوند شتافت وبه تضرع برخواست وطلب توبه نمود زیرا فرمود قبل از آنکه عذاب الهی نازل شود وکسی نتواند به کمک شمابر خیزد در برابر حق تسلیم شده وانابه کنید « وَ أَنِيبُوا إِلى‏ رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ‏ قَبْلِ‏ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ‏ »(زمر:۴) چنین انسانی که در برابر حق زانو زد و اظهار عجز نمود و از خداوند طلب یاری کرد قطعا خداوند از او دستگیری خواهد کرد و به سر انجام نیک خواهد رسید @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آب کُر 1-آب یا مطلق است یعنی نه از چیزی گرفته شده ونه با چیزی مخلوط شده است یا مضاف که یا از چیزی گرفته شده است مثل آب هندوانه ویا با چیزی مخلوط شده مثل آب گل آلود . آب مطلق : کُر، قلیل ،جاری ، باران ، چاه 2- آب کُر مقدار آبی است که آگر در ظرفی که درازا وپهنا وگودی آن هریک سه وجب ونیم است بریزند ظرف را پر کند یا 383/906 کیلو گرم بنابراحتیاط واجب 3- اگر عین نجس مانند بول وخون به آب کر برسد چنانچه بواسطه آن بو یا رنگ یا مزه آب تغییر کند آب نجس وگرنه نجس نمی شود 4- اگر چیز نجس را زیر شیری که متصل به کر است بشویند آبی که از آن چیز می ریزد اگر متصل به کر باشد وبواسطه نجاست بو یا رنگ یا مزه آن تغییر نکند پاک است 5- کُر بودن به دو راه اثبات می شود ؛ خود انسان تشخیص دهد ؛ دو مرد عادل خبر دهند @jorenab
ساقیا می ده که لب را ترکنیم باده نوشان جانب دیگر کنیم همچومستان فارغ از عالم شویم ترک نام و ترک مال و سرکنیم @jorenab
۱_درجنگ تبوک نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم حضرت علی علیه السلام را جانشین خود در مدینه قرار داد و درنتیجه حضرت علی علیه السلام به جنگ نرفت دشمنان گفتند رابطه بینشان تیره شد وگرنه حضرت علی علیه السلام را همراه خویش به جنگ می برد ۲_پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) به امیر المومنین (علیه السلام) فرمودنداینها دروغ می گویند سپس فرمود «انت منی به منزلة هارون من موسی علیهماالسلام الاانه لانبی بعدی» ۳_یعنی هرشانی که حضرت هارون داشت جز پیامبری برای حضرت علی علیه السلام هم ثابت است و اختصاص به مورد خاص ندارد(۱) ۴_قرآن کریم یکی از کارهای حضرت هارون را شراکت در امر حضرت موسی می داند « اشرکه فی امری » ۵_وظیفه نبی اخذ وحی و حفظ وحی و ابلاغ وحی است دو مورد اول امری شخصی و منحصر به پیامبر است با توجه به (اشرکه فی امری) وظیفه ابلاغ را حضرت هارون نیز شریک حضرت موسی (علیه‌السلام) است ۶_اگر امیرالمومنین علیه السلام به منزله هارون باشد پس: در ابلاغ وحی، شریک پیامبر است و کلامش مانند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم )حجت شرعی است در نتیجه : بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تنهاحضرت امیرالمومنین (علیه السلام) لازم الاتباع است (۱)صحيح بخارى، غزوه تبوك، ج ۶، ص ۳ بحارالانوار ج۲ص۲۲۶، @jorenab
 امام صادق عليه ‏السلام فرمود:  ما خاندان، صبر و شكيبائيم و شيعيان ما، از ما هم شكيباترند. گفتم: جانم به فدايت، چگونه شيعيان شما از شما شكيباترند؟ فرمود: چون صبر ما بر چيزى است كه مى‏ دانيم. امّا شيعيان ما صبر و شكيبائى مى‏ ورزند بر چيزى كه نمى‏ دانند. نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شيعَتُنا اَصْبَرُ مِنّا، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداكَ، كَيْفَ صارَ شيعَتُكُمْ اَصْبَرُ مِنْكُمْ؟ قالَ: لاَِنّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ شيعَتُنا يَصْبِرُونَ عَلى مالايَعْلَمُونَ. (بحارالانوار ج 80 ص 71 ) @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن حدیث :«یا علی أَنْتَ الْفَارُوقُ‏ الْأَعْظَمُ‏ وَ أَنْتَ الصِّدِّيقُ الْأَكْبَر» ترجمه:ای علی تو جدا کننده بزرگ حق وباطل هستی وتو بزرگترین راستگو می باشی سند : الف _منابع شیعه این روایات در کتب متعدد شیعه مانند عیون اخبار الرضا جلد دوم ص 6 وتقریب المعارف ص 192 والغیبه طوسی ص 150 و مناقب جلد 2 ص 385 آمده است ب_منابع اهل سنت همینطور در کتب اهل سنت نیز این دو تعبیر با اختلاف در متن روایت آمده است مانند المستدرک علی الصحیحین نیشاپوری ج3 ص 121حدیث 4584 وشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد 13 ص 200 شرح خطبه 238 تاریخ الامم والملوک طبری جلد2 ص 310 و کتب متعدد دیگر نکته : تعبیربه فاروق اعظم برای عمر اولین بار توسط اهل کتاب گفته شده است ابن اثیر در اُسد الغابه می نویسد « قال ابن شهاب بلغنا أن أهل الکتاب کانوا أول من قال لعمر الفاروق وکان المسلمون یأثرون ذلک من قولهم ولم یبلغنا أن رسول الله(ص) ذکر من ذلک شیئا. (اُسدالغابه فی معرفه الصحابه ابن اثیر ج3 ص 648)(وهمینطور در کتاب الطبقات الکبری ابن سعد ج3 ص 270) ابن شهاب می گوید چنین به مارسیده است که اهل کتاب (یهودی ومسیحی) اولین افراد بودند که به عمر فاروق اعظم گفتند ومسلمانان از آنها تبعیت کردند واز طرف رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) چیزی در این باره به ما نرسیده است کیفیت استدلال اگر امیرالمومنین علیه السلام جداکننده بین حق و باطل است و جز راستی سخنی نمی گوید پس هرطرفی حضرت باشد حق نیز همانطرف است و فرمود نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مرا وصی قرار داد باید پذیرفت @jorenab
متن : النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ ذَهَبَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی ذَهَبَ أَهْلُ الْأَرْضِ ترجمه :ستارگان، مایه ایمنی اهل آسمان‌اند، و هرگاه [از میان] بروند، روزگار اهل آسمان پایان خواهد یافت اهل بیت من نیز مایه ایمنی اهل زمین‌اند،. و هرگاه دوران آنان پایان یابد، روزگار اهل زمین نیز پایان خواهد یافت سند : این روایت در کتب متعدد شیعه آمده است از جمله علل الشرایع مرحوم صدوق جلد 1ص123 وبحارالانوار جلد 23 ص 6 ومناقب ابن شهر اشوب ج4 ص 168 وهمنیطور در کتب متعدد اهل سنت از جمله تاریخ الامم والملوک طبری ج4 ص236 والمستدرک علی الصحیحین نیشاپوری ج3 ص 162 استدلال :اهل بیت علیهم السلام مانند ستارگان مایه هدایت هستند پس اولا هدایت آنها مطلق هست مقید به چیزی نشده است ثانیا مانند ستارگان تا قیامت هدایت اهل بیت ادامه خواهد داشت ثالثا نجات از گمراهی وتباهی تنها در طی مسیری که اهل بیت علیهم السلام ترسیم کرده اند می باشد @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: پیروزی نهایی و نه چندان دیر با ملت فلسطین خواهد بود @TasnimNews
📩 رهبر انقلاب: ۱۳ آبان ۵۸ ضربه ملت ایران به آمریکا بود ✏️ رهبر انقلاب اسلامی: در میان این سه مناسبتی که در سیزده آبان اتفاق افتاده، در دو مناسبت آمریکاییها ضربه زدند به ملت ایران، در یک مناسبت ملت ایران ضربه زد به آمریکاییها. 🔹 آن دو مناسبتی که ضربه‌ی آمریکا بود به ملت ایران، یکی تبعید امام بود در سیزدهم آبان سال ۴۳، به علت مخالفت او با کاپیتولاسیون. ضربه‌ی دوم کشتار دانش‌آموزان بود. در روزهای اوج حرکت انقلابی ملت ایران پلیس شاه دانش‌آموزان را در همین جلو دانشگاه قتل‌عام کردند. رگبار گرفتند عده‌ای دانش‌آموز را به خاک و خون کشیدند. 🔹 ده ماه بعد از پیروزی انقلاب، سیزده آبان سال ۵۸ بود که دانشجوها رفتند وارد سفارت شدند، سفارت آمریکا و آن سفارت را تسخیر کردند و اسرار و اسناد پنهانی آن سفارت را افشا کردند. آبروی آمریکا رفت. این ضربه‌ی ملت ایران بود به آمریکا. ۱۴۰۲/۰۸/۱۰ @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱-حجت در لغت یعنی قطع عذر در اصطلاح علم کلام یعنی انسانهایی که وظیفه تطبیق و تفسیر واجرای احکام الهی را بر عهده دارند بگونه ای وظیفه اشان را انجام می دهند که هیچ عذری برای کسی نمی ماند یعنی نسبت به انسانهای مومن و متقی وظیفه هدایت را بر عهده دارند چون این مسیر یک کف دارد که همان انجام واجبات و ترک محرمات اما سقف ان نهایت ندارد چون این راه به خدا منتهی می شود( الی الله تصیر الامور) و خدا نهایت ندارد پس کسی بخواهد این راه را تا هرجا ممکن است برود باید کسی باشد تا راه را نشان دهد لذا می فرماید (فلله حجه بالغه ) زیرا بیان حجت الهی این نیست که بروید بلکه می فرماید بیائید قرآن می فرماید بیاید تا انچه پروردگار برشما حرام کرد را برشما تلاوت کنم قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ ( انعام ۱۵۱) لذا امیر المومنین علیه السلام می فرماید وقتی جنگ سخت میشد به رسول خدا پناه می بردیم وکسی از ما مانند حضرت به دشمن نزدیکتر نبود كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللَّه صلى الله عليه و آله، فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ. (نهج البلاغه غریب کلامه ش۹) کسی می گوید بیایید باید خودش این راه را رفته باشد ۲-حتی به انهاکه از راه به بیراهه رفتند ابتدا عظمت خداوند متعال و محبت الهی به بنده را یاد اور می شوند « وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّى كَأَنِّي لَا ذَنْبَ لِي‏» ستایش خداوندی را سزاست که چنان به من حلم می ورزد که گویا گناهی مرتکب نشدم و به چنین انسانهای می اموزند که خداوند متعال با بنده گناه کار مدارا می کند تا او برگردد ودر روایات آمده است اگر کسی در بیابانی گرفتار شود وتمام توشه خودرا که آب وغذا در آن است گم کند بعد از آنکه از پیدا کردن آن ناامید شد سر به زمین می گذارد تا بخوابد چون نمیداند چه کند کسی میاید وتوشه اش را به او می دهد ومی گوید این مال شما ست اومی گوید بله برای من هست چنین انسانی چقدر خوشحال می شود خداوند متعال از بازگشت بنده اش بیشتر از چنین فردی خوشحال می گردد «عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع أَلَا إِنَّ اللَّهَ أَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ مِنْ رَجُلٍ ضَلَّتْ رَاحِلَتُهُ فِي أَرْضٍ قَفْرٍ وَ عَلَيْهَا طَعَامُهُ وَ شَرَابُهُ فَبَيْنَمَا هُوَ كَذَلِكَ لَا يَدْرِي مَا يَصْنَعُ وَ لَا أَيْنَ يَتَوَجَّهُ حَتَّى وَضَعَ رَأْسَهُ لِيَنَامَ فَأَتَاهُ آتٍ فَقَالَ لَهُ هَلْ لَكَ فِي رَاحِلَتِكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ هُوَ ذِه‏ فَاقْبِضْهَا فَقَامَ إِلَيْهَا فَقَبَضَهَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ اللَّهُ أَفْرَحُ بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ حِينَ يَتُوبُ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ حِينَ وَجَدَ رَاحِلَتَه‏» (بحارالانوار ج 6 ص 39 ) ۳-بعداز آنکه اورا با خدا آشتی دادند چگونه حرف زدن را به می اموزند اینکه به خدا بگو اگر قرار باشد فقط به نیکو کاران محبت کنی پس گنه کاران کجا بروند وَانْ کُنْتَ لا تُکْرِمُ الَّا اهْلَ الْوَفآءِ بِکَ، فَبِمَنْ یَسْتَغیثُ الْمُسْیئُونَ، (دعای ابوحمزه) حتی ازین بالاتر فرمودند با خداوند اینگونه حرف بزنید اگر مرا بخاطر گناهم مواخده کنی ماهم می گوییم پس این لطف و معفرت و بخشش را به چه کسی عطا می کنی الهی انْ اخَذْتَنی بِجُرْمی اخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ، وَانْ اخَذْتَنی بِذُنُوبی اخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ (مناجات شعبانیه ۴-دونکته: اول ایا این گونه با خدا حرف زدن باعث جری شدن انسان نمی شود جواب ان است کسی می تواند چنین با خدا سخن بگوید که عامدانه و عالمانه و برای سبک شمردن دستورات الهی خلاف فرمانش رفتار نکرده باشد یعنی به معنای واقعی اشتباه کرده باشد دوم وقتی اهل بیت به ما می آموزند با خدا اینگونه سخن بگویید بدون شک خودشان اینگونه اند یعنی هرکس به آنها رو کند دست خالی بر نمی گردد ۵-بنابراین کسی در مکتب اهل بیت علیهم السلام پرورش پیدا کند می آموزد که حلم الهی نه ازین جهت است که– العیاذ بالله – نمی تواند کاری بکند ونه از باب این است که بنده را به حال خویش رها کرده است ونه ازین جهت است که بنده را در انجام گناه جری کند بلکه برای آن است که بنده حیا نموده وبسوی خالق خویش بر گردد. زیرا انسان با انجام گناه عذاب نمی شود بلکه زمانی عذاب میشود که گناه در او رسوخ کند وملکه شود زیرا عذاب در حقیقت تمثل وباطن همان گناه است پس کسی توبه کند وگناه استمرار نداشته باشد مورد رحمت الهی قرار می گیرد واگر ادامه داد واستمرار یافت چنین انسانی گنهکار نامیده میشود واثر گناه را در خویش می یابد @jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @jorenab
عَجِبتُ لِلمُتَکَبِّرِ الَّذى کانَ بِالامسِ نُطفَهً وَیَکونُ غَدا جیفَهً در شگفتم از شخص متکبّر، که دیروز نطفه اى بوده و فردا لاشه اى است.     (نهج البلاغه حکمت ۱۲۶) میگویم : یکی از رذائل اخلاقی تکبراست که انسان را نابود می کند و برای رهایی ازاین حالت باید بیاندیشد که ۱_ ابتدا نطفه گندیده ای بوده ۲_درآخر به لاشه متعفن تبدیل خواهد شد ۳_هرچه باغرور راه برود پای خودش را باتکبر محکم به زمین بکوبد نمی تواند زمین را بشکافد ۴_هرچه هم سرش را بالا بگیرد و گردن فرازی کند سرش را نمی تواند به کوه های سر به فلک کشیده برساند إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا (اسرا:۳۷) ۵_انسان باید بداند تنها درصورت خضوع وتواضع می تواند به جایی برسد همانطور که زمین هموار آب را جذب می کند و سرسبز میشود افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگزنخورد آب زمینی که بلنداست @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث یوم الدار با عبارات مختلف ذکرشده است وقتی آیه شریفه.  214 و 215 سوره شعرا مى خوانیم: ( وَ اَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الاَقرَبینَ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَن اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمُنینَ ): «نخست خویشاوندان نزدیکت را انذار کن و پر و بال(عطوفت) خود را براى مؤمنانى که از تو پیروى مى کنند فرود آر نازل شد  رسول اكرم( صلی الله علیه وآله وسلم )به علی(علیه السلام) فرمود غذایی ترتیب بده و بنی هاشم و بنی عبد المطّلب را دعوت كن. علی (علیه السلام) هم غذایی از گوشت درست كرد و مقداری شیر نیز تهیه كرد كه آنها بعد از غذا خوردند . پیغمبر اكرم فرمود من پیغمبر خدا هستم و از جانب خدا مبعوث شدم. و مأمورم كه ابتدا شما را دعوت كنم و اگر سخن مرا بپذیرید سعادت دنیا و آخرت نصیب شما خواهد شد.  ابو لهب كه عموی پیغمبر بود تا این جمله را شنید عصبانی و ناراحت شد و گفت تو ما را دعوت كردی برای اینكه چنین مزخرفی را به ما بگویی؟  جار و جنجال راه انداخت و جلسه را بهم زد. پیغمبر اكرم برای بار دوم به علی (علیه السلام) دستور تشكیل جلسه را داد. خود امیر المؤمنین كه راوی هم هست می فرماید كه اینها حدود چهل نفر بودند یا یكی كم یا یكی زیاد. در دفعه ی دوم پیغمبر اكرم به آنها فرمود هر كسی از شما كه اول دعوت مرا بپذیرد، وصیّ، وزیر و جانشین من خواهد بود. غیر از علی (ع) احدی جواب مثبت نداد و هر چند بار كه پیغمبر اعلام كرد، علی (ع) از جا بلند شد. در آخر پیغمبر فرمود بعد از من تو وصیّ و وزیر و خلیفه من خواهی بود (بحارالانوار ج۱۸ص۴۴) 💧 نیز با عبارات مختلف آمده است. ازجمله ابن تیمیه نقل میکند که بعداز جمع کردن بستگان حضرت فرمود من شمارا به دوتا کلمه بظاهر راحت اما مهم دعوت میکنم یکی شهادت به وحدانیت خداوند و دیگری شهادت به رسالت خودم هرکس دعوت مرا بپذیرد برادر وزیر و جانشین من خواهد بود که حضرت علی علیه السلام پاسخ داد که حضرت فرمود یا علی تو وزیر جانشین و وصی من هستی و أنا أدعوكم إلى كلمتين خفيفتين على اللسان ثقيلتين فی الميزان: شهادة أن لا إله إلّا اللَّه، و أنّی رسول اللَّه. فمن يُجيبنی إلى هذا الأمر و يوازرنی يكن أخی و وزيری و وصيّی و وارثی و خليفتی من بعدی. فقام علی فقال: أنا يا رسول اللَّه. فقال: اجلس فأنت أخی و وزيری و وصيّی و وارثی و خليفتی من بعدی (منهاج السنه، ابن تیمیه، ج7، ص162-164) @jorenab