💚 صلوات خاصه امام رضا «ع» 💚
🌷 اللهم 🌷
🌷 صل علیٰ 🌷
🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷
🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ
🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷
🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷
🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷
🌷 الصِّديقِ 🌷
🌷الشهید🌷
🌷صَلاةً 🌷
🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷
🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷
🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷
🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷
🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷
🌷صلوات الله علیک🌷
🌷و علی آبائك🌷
🌷وأوﻻدك🌷
https://eitaa.com/jorenab
نکته ای کان جست ناگه از زبان
هم چو تیری دان که جست از آسمان
وانگردد از ره آن تیر ای پسر
بند باید کرد سیلی را ز سر
چون گذشت از سر،جهانی را گرفت
گر جهان ویران کند، نبود شگفت
https://eitaa.com/jorenab
الجَلیسُ الصالِحُ خَیرٌ مِن الوَحدَةِ وَ الوَحدَةُ خَیرٌ مِن جَلِیسِ السُّوء؛
همنشین خوب بهتر از تنهایی است و تنهایی بهتر از همنشین بد. (امالی طوسی، ص۵۳۶)
https://eitaa.com/jorenab
#صلوات
صلوات ودرود گرچه درخواست لطف و رحمت الهی برای اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) است اما از آنجایی که آنان مجاری فیض الهی هستند در حقیقت واسطه رحمت الهی بر بندگان هستند؛ پس درخواست لطف و رحمت برای اهل بیت(علیهم السلام) ؛ به خود بنده بر می گردد ومعنای آن نزول رحمت الهی از طریق اهل بیت(علیهم السلام) بر بندگان است ،در زیارت جامعه کبیره می خوانیم به سبب شما خداوند باران را نازل می کند وبوسیله شما آسمان را نگه میدارد تا بر زمین نیافتد وبسبب شما ناراحتی هارا برطرف می کند وگرفتاری ها را می گشاید
« وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّا بِإِذْنِهِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ يَكْشِفُ الضُّر»( زیارت جامعه)
امیرالمومنین(علیه السلام)فرمودند: هرگاه دعا میکنید قبل از درخواست حاجتتان بر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلم) صلوات بفرستید؛ زیرا خداوند کریمتر از آن است که از او دو حاجت خواسته شود یکی را اجابت کند و دیگری را اجابت نکند
«إِذَا کانَتْ لَک إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَی رَسُولِهِ ص ثُمَّ سَلْ حَاجَتَک فَإِنَّ اللَّهَ أَکرَمُ مِنْ أَنْ یسْأَلَ حَاجَتَینِ فَیقْضِی إِحْدَاهُمَا وَ یمْنَعَ الْأُخْرَی
(نهج البلاغه، حکمت 361)
https://eitaa.com/jorenab
#توسل_دیگر
مرحوم شیخ عباس قمی رحمه الله در کتاب مفاتیح الجنان بعداز دعای توسل ،دعای دیگری نقل می کند
به نام * توسل دیگر *
ویژگی این دعای* توسل دیگر* این است که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام برای حاجتی از حوائج واسطه قرار می گیرند
ماننداینکه ماخداوند رابه حق امیرالمومنین علیه السلام قسم می دهیم که انتقام بگیری از کسی که به من ظلم و ستم و آزار روا داشته است و به حق او مرا از گزند هر بدخواهی بازدار، ای مهربانترین مهربانان اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِحَقِّ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِى طالِبٍ عَلَيْهِ السَّلامُ إِلّا انْتَقَمْتَ بِهِ مِمَّنْ ظَلَمَنِى وَغَشَمَنِى وَآذانِى وَانْطَوىٰ عَلىٰ ذٰلِكَ، وَكَفَيْتَنِى بِهِ مَؤُونَةَ كُلِّ أَحَدٍ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ؛
درصحت وسلامت جسم متوسل میشویم به آقاموسی بن جعفرعلیه السلام
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِحَقِّ وَلِيِّكَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلامُ إِلّا عافَيْتَنِى بِهِ فِى جَمِيعِ جَوارِحِى مَا ظَهَرَ مِنْها وَما بَطَنَ، يَا جَوادُ يَا كَرِيمُ؛
یادر امرحفظ انسان در سفرمتوسل میشویم به آقاعلی بن موسی بن رضا علیه السلام
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِحَقِّ وَلِيِّكَ الرِّضا عَلِيِّ بْنِ مُوسىٰ عَلَيْهِ السَّلامُ إِلّا سَلَّمْتَنِي بِهِ فِي جَمِيعِ أَسْفارِي فىِ الْبَرارِى وَالْبِحارِ وَالْجِبالِ وَالْقِفارِ وَالْأَوْدِيَةِ وَالْغِياضِ مِنْ جَمِيعِ ما أَخافُهُ وَأَحْذَرُهُ، إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ؛
وتوسل صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای همه امور است
https://eitaa.com/jorenab
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
درختی که تلخ است وی را سرشت
گرش برنشانی به باغ ِ بهشت
ور از جوی ِ خلدش به هنگام ِ آب
به بیخ انگبین ریزی و شهد ِ ناب
سرانجام گوهر به کار آوَرَد
همان میوه ی تلخ بار آوَرد
#فردوسی
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
https://eitaa.com/jorenab
#خداوند_تنها_روزی_دهنده
قرآن کریم میفرماید: هیج جنبده ای در زمین نیست مگر آنکه خداوند روزی او را میدهد «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللَّهِ رزقها » زیر خداوند متعال مکانهای ثابت و متغیر آنان را میداند « وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها » این آیه شریفه از یک¬طرف اشاره دارد هر جنبده¬ای روزی معینی دارد و بوی خواهد رسید، پس نباید مرتکب حرام شد تا آن¬را بدست آورد و از طرف دیگر میفرماید کسی غیر از خداوند روزی دهنده نیست و اگر به ظاهر روزی ما به اسبابی وابسته است برای آن است که عالم؛ عالم سبب و مسببی است و انسان ناآگاه گمان میکند روزی رسان همین سبب است چون در محاسبه اشتباه میکند دچار ضرر و زیان میشود.
یکی از مصادیق بارز روزی دادن عزت به بندگان از سوی خداوند متعال است
عزت یعنی: قاهری که مقهور نمیشود و غالبی که مغلوب نمیشود، حقیقةً مختص به خداست و غیر خداوند فی نفسه ذلیل است و هیچ چیزی را مالک نیست؛ حال خداوند این عزت را به هر کس که بخواهد ارزانی میکند؛ «تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ» هر کس را بخواهد عزیز میکند و هر کس را بخواهد ذلیل میکند.
چون در ابتدای این آیه میفرماید: خداوند به هر کسی بخواهد ملک میدهد و از هر کس بخواهد میگیرد، مرحوم علامه طباطبائی (رحمه الله) از آن استفاده میکند که عزت از فروعات ملک است و چون ملک از آن خداوند است پس عزت نیز از آن خداوند است.
آنگاه در آیه شریفه دیگری افرادی که به خاطر اتصال به منبع الهی دارای عزت شدند را معرفی میکند «لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُوءْمِنِینَ» عزت برای خداوند و برای رسولش و برای مؤمنین است.
پس اگر عزت تنها از آن خداوند است و تنها او به هرکس بخواهد عطا میکند؛ اولاً: عزت پیش کس دیگر نیست و انسان هرجا برود خوار خواهد شد، ثانیاً: اگر غضب و خشم الهی فرود آید چنین فردی خوار شده و کسی توان عزیز کردن وی را ندارد.
بنابراین :
1- اگر خداوند بخواهد انسان را از روزی محروم کند کسی نمیتواند به وی روزی عنایت کند.
2- اگر خداوند بخواهد کسی را خوار و ذلیل نماید کسی نمیتواند او را یاری نماید.
پس باید از خشم الهی به خدا پناه برد؛ زیرا اگر خداوند بر انسان غضب نماید چنین فردی هم از روزی محروم میشود و هم خوار میگردد.
«خداوندا اگر مرا از روزی محروم کنی چه کسی بمن روزی میدهد واگر مرا خوار کنی چه کسی مرا یاری میکند خداوندا به تو پناه میبرم از غضب و فرود آمدن خشم تو؛
إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی ینْصُرُنِی إِلَهِی أَعُوذُ بِک مِنْ غَضَبِک وَ حُلُولِ سَخَطِک
https://eitaa.com/jorenab
حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ (توبه:۱۲۹)
خداوند مرا کفایت می کند. هیچ معبودی جز او نیست. بر او توکّل کردم. و او پروردگار عرش عظیم است.
https://eitaa.com/jorenab
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا یَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
https://eitaa.com/jorenab
#معنای_صلوات
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً"
خدا و فرشتگان او بر پیامبر اسلام درود میفرستند، شما هم ای کسانی که ایمان آورده اید بر او صلوات بفرستید، و آن طور که باید تسلیم شوید
کلمه صلوت تنها به معنای دعا نیست، بلکه به معنای ثنا و ستایش نیز است. بنابراین، مقصود از صلوات خدا بر انبیا و صالحان، همان ثنا و ستایش نیک و به نیکى یاد کردن از آنان است.و
صلوات از ناحیه خدا به معنای مغفرت و رحمت و ثنا و کرامت، و صلوات ملائکه را به معنای دعاى آنان در حق دیگران است
(ترتیب العین، ج 2، ص 1006، «صلو».)
حضرت امام صادق علیه السلام میفرماید:
صلوات از جانب حقتعالی به معنی نزول رحمت، و از سوی فرشتگان به معنی تزکیه و از سوی انسان به معنی دعا ست
الصَّلاةُ مِن اللهِ عَزَّوَجَلَّ رَحمَةٌ، وَ مِن الملائِکَةِ تَزکِیَةٌ، وَ مِن النّاسِ دُعاءٌ
(بحارالانوار ج۹۱ص۵۵)
مرحوم علامه در المیزان می نویسد
کلمه" صلاة" در اصل به معنای انعطاف بوده، و صلات خدا بر پیغمبر به معنای انعطاف او به وی است، به وسیله رحمتش، البته انعطافی مطلق، چون در آیه شریفه صلات را مقید به قیدی نکرده، و همچنین صلات ملائکه او بر آن جناب، انعطاف ایشان است بر وی، به اینکه او را تزکیه نموده و برایش استغفار کنند، و صلات مؤمنین بر او انعطاف ایشان است به وسیله درخواست رحمت برای او.
(ترجمه المیزان ج۱۶ص۵۰۶)
https://eitaa.com/jorenab
#شعر_صلوات
🌸اول خوانیم خدا را
رسول انبیا را
علی مرتضی را
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸صلوات را خدا گفت
جبرئیل بارها گفت
در شان مصطفی گفت
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸شاه نجف علی است
سرور دین علی است
شیر خدا علی است
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸یا رب به حق زهرا
شفیع روز جزا
بخشا گناه مارا
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸بعد از علی حسن بود
چون غنچه در چمن بود
نور دو چشم من بود
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸بوی حسین شنیدیم
چون گل شکفته دیدیم
به مدعا رسیدیم
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸زین العباد دانا
سجاد است و بینا
می گفت وقت دعا
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸باقر امام دین است
نور خدا یقین است
فرزند عابدین است
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸جعفر صبح صادق
هم نور و هم موافق
تاج سر خلایق
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸موسای با سعادت
با ذکر و با عبادت
می گفت در اسارت
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸هشتم رضا امام است
از ضامنی تمام است
شاه غریب بنام است
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸ما شیعه تقی ایم
خاک ره نقی ایم
محتاج عسکری ایم
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸مهدی به تاج و نورش
با پرچم رسولش
نزدیک شد ظهورش
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸ای مردمان بدانید ،
این ذکر را بخوانید
تا در بلا نمانید
🍀صل علی محمد
وعلی آل احمد🍀
🌸🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ
آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸🌸
https://eitaa.com/jorenab
شاخص های انسان سالم از نظر حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه:
1.تعلم مجدانه: «حکمت را بشنود و بفهمد و حفظش کند»
2.پندپذیری:«به خیر دعوت شود و بپذیرد»
3.پیرو ی از رهبر:«دامن رهبر هدایتگر را بگیرد و نجات یابد»
4.مراقبه:«مراقب مخالفت پروردگارش باشد و از گناه خود بترسد»
5.خلوص:«عمل صالح خالص برای آخرت بفرستد»
6.نیک رفتاری:«کار صالح انجام دهد»
7.آخرت محوری «برای ذخیره آخرت کار کند و از گناه بپرهیزد»
8.مبارزه با نفس:«خاسته ی دل را رها کند و عوض آن برای آخرت جمع کند ، با نفس مبارزه کند و آرزوی نفس را پی جویی نکند»
9.شکیبائی:«صبر را شتر راهوار نجات خود قرار دهد ( و در مبارزه با نفس و ذخیره برای آخرت کوتاه نیاید)»
10. تقوی محوری :«تقوی را توشه سفر مرگش قرار دهد»
11.پیروی از راه راست و دوری از مشتبهات:« راه روشن و واضح را بپیماید و از آن جدا نشود»
12. بهره گیری از فرصت زندگی :« فرصت زندگی را بهره گیرد و با شتاب برای مرگ مهیا شود و از کار( نیک )توشه برگیرد »
«خداوند چنین مرد (شخص) را رحمت کند»
76 و من خطبة له ع في الحث على العمل الصالح
رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ حُكْماً فَوَعَى وَ دُعِيَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا رَاقَبَ رَبَّهُ وَ خَافَ ذَنْبَهُ قَدَّمَ خَالِصاً وَ عَمِلَ صَالِحاً اكْتَسَبَ مَذْخُوراً وَ اجْتَنَبَ مَحْذُوراً وَ رَمَى غَرَضاً وَ أَحْرَزَ عِوَضاً كَابَرَ هَوَاهُ وَ كَذَّبَ مُنَاهُ جَعَلَ الصَّبْرَ مَطِيَّةَ نَجَاتِهِ وَ التَّقْوَى عُدَّةَ وَفَاتِهِ رَكِبَ الطَّرِيقَةَ الْغَرَّاءَ وَ لَزِمَ الْمَحَجَّةَ الْبَيْضَاءَ اغْتَنَمَ الْمَهَلَ وَ بَادَرَ الْأَجَلَ وَ تَزَوَّدَ مِنَ الْعَمَلِ
(خطبه 76 از نهج البلاغه دکتر صبحی صالح)
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
ای توبه ام شکسته… از تو کجا گریزم؟
ای در دلم نشسته… از تو کجا گریزم؟
ای نور هر دو دیده بی تو چگونه ببینم!
وی گردنم ببسته! از تو کجا گریزم
https://eitaa.com/jorenab
#خطبه_غرا_بیست_و_دو
بعداز توضیح شرایط سختی که بر مردگان است خطاب به حاضران می فرماید این سرنوشت شماهم هست پس چرا مانند آنها به گناه مشغول هستید واز گذشتگان عبرت نمی گیرید وکار نیک انجام نمیدهید
« أَ وَ لَسْتُمْ أَبْنَاءَ الْقَوْمِ وَ الْآبَاءَ وَ إِخْوَانَهُمْ وَ الْأَقْرِبَاءَ » آیا شما فرزندان ،پدران وبرادران وبستگان همان قوم نیستید یعنی شماهم همان راه را می روید ومرگ شمارا فرا می گیرد
« تَحْتَذُونَ أَمْثِلَتَهُمْ » کلمه «تحتذون» از ریشه «حذو» و«احتذاء» به معنای «اقتداء» است یعنی ازآنها اقتدا می کنید ومانند آن عمل می کنید
« وَ تَرْكَبُونَ قِدَّتَهُمْ » کلمه «قِدّه» به معنای طریق وراه است یعنی سوار بر راهشان شده بدون توجه به عواقبی که برای آنها بوده شماهم همان راه را می روید بدیگر سخن شما فقط در طریق اشتباه گذشتگان ازآنها پیروی می کنید اما هرگز به این فکر نمی کنید آنها که این مسیر را رفتند به چه سرنوشتی گرفتار شدند
« وَ تَطَئُونَ جَادَّتَهُمْ » وهمان راهی را طی می کنید که آنان رفتند اما توجه نمی کنید سرانجام آنها چه شده است وهمین سرنوشت در انتظار شماست « إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُون »(زخرف:۲۳ )
« فَالْقُلُوبُ قَاسِيَةٌ عَنْ حَظِّهَا »پس دلها از بهره بردن سخت شده است گویا دل مانند زمینی است که وقتی شخم زده باشد ونرم باشد گیاه درآن میروید اما وقتی خشک شود دیگر استعداد رویاندن گیاه را ندارد دل نیز بخاطر گناهان سخت وخشک شده است ومعارف در آن نمی روید وچنین کسی از خداوند متعال دور است
در روایات آمده وقتی انسان به غیر خداوند مشغول شود دچار قساوت قلب می شود لذا فرمود زیاد درباره غیر خداوند متعال حرف نزنید زیرا حرف زدن در غیر خداوند باعث قساوت قلب می شود ودورترین انسانها به خداوند کسی است که قسی القلب باشد ودلش سخت شده باشد
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تُكْثِرُوا الْكَلَامَ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْكَلَامِ بِغَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ تَقْسُو الْقَلْبَ إِنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْقَلْبُ الْقَاسِي.»( بحارالانوارج۶۸ص۲۸۱)
نه تنها حرفهای غیر خدائی موجب قساوت دل می شود بلکه آرزوهای طولانی در دنیا که نشانه فراموشی قیامت است نیز دل را سخت می کند لذا در روایت آمده است وقتی حضرت موسی صلوات الله علیه با خداوند نجوا می کرد خداوند فرمود ای موسی آرزوی طولانی نداشته باش تا قلبت سخت نشود وکسی که دلش سخت شده باشد از من دور است
« قَالَ: فِيمَا نَاجَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مُوسَى صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ يَا مُوسَى لَا تُطَوِّلْ فِي الدُّنْيَا أَمَلَكَ فَيَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ الْقَاسِي الْقَلْبِ مِنِّي بَعِيدٌ.»( بحارالانوار:ج۷۰ص۲۸۰)
ازآنجاکه قلب به منزله چشمه وچشم به منزله جوی آب است ووقتی در چشم از گریه خبری نیست یعنی چشمه خشک شده است ودل بخاطر گناهان سخت شده است
درادعیه وارد شده است خدایا اگرچه دلها سخت شده است وچشم ها خشکیده است واگرچه ما سزاوار عذاب هستیم اما تو سزاوار عفو وبخشش هستی (پس مارا ببخش)
«وَ إِنْ كَانَتِ الْقُلُوبُ قَاسِيَةً وَ إِنْ كَانَتِ الْأَعْيُنُ جَامِدَةً وَ إِنْ كُنَّا أَوْلَى بِالْعَذَابِ فَأَنْتَ أَوْلَى بِالْمَغْفِرَة»( بحار الانوار ج۷۷ص۳۴۴)
یعنی قساوت وسختی دل را یاد خداوند متعال و لطف فضل او درمان می کند
« لَاهِيَةٌ عَنْ رُشْدِهَا » دل از رشد ورستگاری غافل است وسرگرم امور دنیوی شده است
« سَالِكَةٌ فِي غَيْرِ مِضْمَارِهَا » در غیر مسیری که باید برود یعنی مسیر سعادت ورستگاری حرکت می کند و در مسیر گناه ومعصیت گام بر میدارد
« كَأَنَّ الْمَعْنِيَّ سِوَاهَا » گویا هدف از دستورات الهی غیراز ایشان است ومخاطب فرامین ونواهی الهی افراد دیگر هستند واو به این دستورات توجهی نمی کند
« وَ كَأَنَّ الرُّشْدَ فِي إِحْرَازِ دُنْيَاهَا » وگویا رستگاری وسعادت در بدست آوردن دنیا وتحصیل متاع دنیاست در حالی که متاع دنیا دربرابر متاع آخرت چیز اندکی است«قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ » ( نسا:۷۷ )وهمین چیزاندک باعث فریب انسان می شود «وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ »( حدید :۲۰ )
https://eitaa.com/jorenab
الهی
از « لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيد »( ق:۲۳)
دانستم اگر پرده غفلت نباشد فهم باطن دنیا و قیامت سخت نیست
فلا تجعلنی من الغافلین
https://eitaa.com/jorenab
#عبدالله_بن_زبیر
مَا زَالَ الزُّبَيْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْؤُومُ عَبْدُاللَّهِ.
حکمت ۴۵۳
زیبر از ما بود تا فرزندشومش عبدالله بزرگ شد
بنابر قول (شيخين) و (كفعمى)، در اين روز، ۱۵ جمادی الاخر سنه ۷۳، (عبدالله بن زبير) بقتل رسيد و (كفعمى) گفته كه در اين روز نيز (عبدالله بن زبير)، (كعبه) را منهدم كرد و از براى آن، دو در قرار داد كه يكى از داخل شوند و از در ديگر بيرون شوند و اين بود تا (عبدالملك) خانه را بحال اول برگردانيد.
(عبدالله بن زبير) مردى بخيل و لئيم و بد خلق و حسود بوده و با اميرالمومنين (ع) نهايت عدوات داشت و چهل روز خطبه خواند و صلوات بر سولخدا را كه در خطبه بايد ذكر شود، ترك كرد و گاه گاهى در خطبه هاى خود سب اميرالمومنين عليه السلام مينمود و (عائشه) او را بسيار دوست ميداشت بحديكه گفته اند بعد از (ابوبكر) هيچكس را مثل او دوست نميداشت
(مسعودى) در (مروج الذهب) نقل كرده كه جماعت بنى هشام را كه در (مكه) بودند كه از جمله ايشان (محمد حنفيه) بود در شعب محصور كرد و هيزم بسيارى جمع كرد و خواست ايشان را بسوازند كه ناگاه از جانب (كوفه) جماعتى كه (مختار) ايشان را فرستاد بود، بيامندند و هاشميين را خلاص كردند و خواستند (عبدالله) را بكشند كه او خود را بمسجدالحرام رسانيد و استار كعبه را گرفت و گفت: اناعائذالله.
(عبدالملك)، (حجاج ثقفى) را براى قتل (عبدالله زبير) به (مكه) فرستاد و خود با بقيه لشكر به جانب (شام) مراجعت كرد و (حجاج) با جنود و عساكر خويش به جانب (حجاز) شد و چند ماهى در (طائف) بماند، آنگاه وارد (مكه) شد و او نيز مثل (حصين نمير)، (ابن زبير) را محاصره كرد و منجنيق بر كوه (ابوقبيس) نصب كرد و پنجاه روز مدت محاصره او و بقولى مدت چهار ماه طول كشيد، تا بر (عبدالله زبير) ظفر يافتند و بضرب سنگ او را از پا در آوردند و سرش را ببريدند. (حجاج) سرش را براى (عبدالملك) فرستاد و بدنش را باژگونه بدار كشيد
(فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام/ نویسنده عباس قمی ؛ به کوشش صادق برزگر.ص۲۹۱)
https://eitaa.com/jorenab
چگونه از تعریف دیگران سرمست نشویم
چگونه با آفت خوددوستی مبارزه کنیم و از تعریف دیگران خیلی خوشحال نشویم؟ تعریفهایی که مردم می کنند چند دسته است؛ یک دسته تعریفهایی است که در واقع هیچ ربطی به ما ندارد و اگر کسی از این تعریفها خوشحال شود نوعی خوشحالی کاذب است. مثلا می گویند: «آقا اهل فلان شهر هستند که علمای زیادی دارد!»؛ یا می گویند: «پدر بزرگ ایشان از علمای بزرگ بودند.»؛ اینگونه تعریفها چه ربطی به این آقا دارد؟! این تعریف چه مدحی برای او محسوب می شود؟! مبارزه با این وسوسه خیلی مشکل نیست و با اندکی تأمل برای انسان روشن میشود که این تعریفها ربطی به او ندارد.
دسته دیگر، تعریف از انسان به سبب مزایای خدادادی است؛ مثلا از کسی به سبب داشتن اندام خوب یا استعداد خوب تعریف می کنند. اینجا کمی جا دارد که انسان خوشحال شود. اما در برابر این تحسینها،
اولا انسان باید به این نکته بیاندیشد که این اندام یا استعداد را من به خودم ندادهام، بلکه نعمتی است که خدای متعال به من تفضل کرده است و من در برابر آن وظیفهای دارم و آن اینکه باید از این نعمت درست استفاده کنم
. ثانیا به این نکته توجه کند که مگر هر کسی این استعداد یا این جمال را داشت حتما پیش خدا خیلی عزیز می شود؟! چه بسا کسانی که خیلی کم استعدادتر بودند و عاقبت به خیر شدند و چه بسا انسانهای پراستعدادی بودند که وسیله گمراهی گروهی شدند. به سبب این فضیلتها هم خیلی جا ندارد که انسان به خود ببالد.
آن موردی که مبارزه با آن مشکلتر است تمجیدهای دیگران ازکارهای اختیاری خوبی است که انسان انجام داده و کمالاتی که به سبب آنها به دست آورده است؛ مثلا تحصیل علم کرده، عبادت کرده، خدمتی به خلق کرده، یا باعث نجات امتی شده، یا صفات اخلاقی خوبی دارد که باعث انجام کارهای خوب می شود، مثلا سخاوتمند است یا انسانِ با گذشتی است. انسان درک می کند که این کمالات از آنِ خود اوست. در چنین مواردی است که انسان از تعریفهای دیگران خیلی شاد می شود و شیطان انسان را وسوسه می کند. در قسمتهای قبل، شیطان فعالیت زیادی نمی کند. اینجا مبارزه با شیطان کمی مشکلتر است؛ چون هم واقعا با اختیار خودمان این کارها را انجام دادهایم و هم نتایج آن را واقعا کسب کردهایم.
در اینجا انسان برای نجات از شرّ وسوسههای شیطان، باید به چهار نکته بیاندیشد؛
اولا باید بدانیم که همه کارهای خوبی که انجام دادهایم به برکت توفیقات الهی بوده و مقدماتش را خدا فراهم کرده است. اگر انسان دقت کند می فهمد که در بسیاری از کارها شاید نقش اراده ما از یک درصد هم کمتر باشد. چه قدر خداوند اسباب و وسایل از جاهای دیگر فراهم کرده است تا من بتوانم این اراده را داشته باشم!
ثانیا باید به این نکته توجه داشته باشم که این نعمتی که خدا به من داده، تا این لحظه به من داده است و معلوم نیست یک ساعت دیگر وجود داشته باشد. علمی که انسان دارد معلوم نیست یک لحظه دیگر باقی باشد. قرآن می فرماید: «وَ مِنكُم مَّن یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا
بعضى آنقدر عمر مىكنند كه به بدترین مرحله زندگى و پیرى مىرسند؛ آنچنان كه بعد از علم و آگاهى، چیزى نمىدانند.»؛ آنهایی که در سن پیری مبتلا به آلزایمر می شوند حتی بچههای خود را هم دیگر نمی شناسند. اگر نعمتی داریم به اراده خداوند باقی مانده است و اگر از اکنون اراده نکند باقی نمیماند.
نکته سوم اینکه باید نگران باشیم که عاقبت ما چه خواهد شد؟ افراد بسیاری بودند که سالهای زیادی با خوشنامی زندگی کردند و خدمات مهمی انجام دادند، اما سرانجام با کفر از دنیا رفتند! از این رو انسان نمی تواند به هیچ کمالی ببالد و اطمینان پیدا کند.
و نکته چهارم اینکه باید توجه داشته باشیم که خوشحالی از چاپلوسیهای دیگران انسان را در دام ریاکاری می اندازد و زمینه را برای سقوط او فراهم می کند. لذا امام باقر صلواتاللهعلیه به جابر فرمودند: «جابر! اگر مورد ستایش قرار گرفتی خیلی شاد و سرمست نشو!»
وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلَا تَفْرَحْ
تحف العقول
(حضرت آیت الله مصباح یزدی ( رحمه الله) در دفتر مقام معظم رهبری در تاریخ 15/05/90)
https://eitaa.com/jorenab
📚فهماندن مطلبی به دیگران هنگام نماز
✅ اگر كلمهای را با قصد ذكر بگويد، مانند اینکه بگويد: «الله اكبر» و موقع گفتن آن، صدا را بلند كند تا مطلبی را به ديگری بفهماند، اشكال ندارد ولی چنانچه به قصد اینکه مطلبی را به كسی بفهماند ذکری بگويد؛ اگرچه قصد ذكر هم داشته باشد، نماز باطل میشود.
🔷 رساله نماز و روزه مسأله ٣٢٨
#احکام_نماز #مبطلات_نماز
🆔 @leader_ahkam
هدایت شده از جرعه ناب
روز پنجشنبه به نام امام حسن عسکری(علیهالسلام) است. در زیارت آن حضرت می گوییم:
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِىَّ اللّٰهِ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَخَالِصَتَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ، وَوَارِثَ الْمُرْسَلِينَ، وَحُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَنَا مَوْلىً لَكَ وَلِآلِ بَيْتِكَ، وَهٰذَا يَوْمُكَ وَهُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَمُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ، فَأَحْسِنْ ضِيافَتِى وَإِجارَتِى بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَاهِرِينَ.
https://eitaa.com/jorenab
مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْجُمُعَةِ فِی کُلِّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ کَانَتْ کَفَّارَةً لِمَا بَیْنَ الْجُمُعَةِ إِلَی الْجُمُعَةِ
بحار الانوار ج۸۶ص۳۶۲
امام صادق علیه السلام : هر کس سوره را در هر شب جمعه بخواند کفاره گناهان ما بین دو جمعه خواهد بود.
https://eitaa.com/jorenab
#آخرین_پیشوا
شیعه با این ذهنیت - که
مقام امامت به سن و سال خاصی مربوط نیست - درباره امام هادی علیه السلام چندان تردیدی به خود راه نداد؛ به ویژه آنکه حاکمان جور زمان، هر چه تلاش کردند تا مسأله امامت را با مناظرات ساختگی دانشمندان بزرگ با این امامان خردسال خدشه دار کنند، شکست خوردند.
اما این وضع درباره آخرین پیشوای شیعیان به کلی متفاوت شد؛ چرا که او هم در سن و سال کمتر از دیگر امامان به امامت رسید و هم به خاطر مصالحی ولادت آن حضرت مخفیانه صورت پذیرفت.
این مسأله برخی از شیعیان را دچار تردیدهایی نمود و کار امام حسن عسکری علیه السلام را مشکل ساخت؛ اگرچه امامان پیشین تا حدودی زمینه را مساعد کرده و شیعه را برای درک چنان روزی آماده ساخته بودند.
امام باقر علیه السلام فرموده است:
«صَاحِبُ هَذا الاَمْرِ اَصْغَرُنا سِنّاً وَ اَخْمَلُنا شَخْصاً. »
«صاحب این امر کم سن و سال ترین و گمنام ترین ما است. »
(الغیبة، ص ۱۸۴؛ دلائل الامامة، ص ۲۵۸. )
اسماعیل بن بزیع گوید:
از حضرت ابی جعفر علیه السلام راجع به امامت پرسیدم و گفتم:
آیا ممکن است امام از هفت سال کمتر داشته باشد؟
فرمود:
«نَعَمْ وَ اَقَلَّ مِنْ خَمْسِ سِنین. »
«آری، کمتر از پنج سال هم میشود. »
(الکافی، ج ۱، ص ۳۸۴، ح ۵. )
البته معرفی حضرت مهدی علیه السلام با دیگر امامان، این تفاوت را داشت که خواست الهی بر پنهان زیستن آن حضرت تعلق گرفته بود؛ بنابراین تنها افرادی خاصّ از ولادت او با خبر بودند.
ضوء بن علی از مردی از اهل فارس نقل میکند:
به سامرا آمدم و ملازم در خانه امام حسن عسکری علیه السلام شدم.
حضرت مرا طلبید، من وارد شدم و سلام کردم، فرمود:
برای چه
آمده ای؟
عرض کردم:
برای اشتیاقی که به خدمت شما داشتم.
فرمود:
پس دربان ما باش.
من همراهِ خادمان در خانه آن حضرت بودم. گاهی میرفتم هر چه احتیاج داشتند از بازار میخریدم و زمانی که مردان در خانه بودند، بدون اجازه وارد میشدم.
روزی بر حضرت وارد شدم و او در اتاق مردان بود. ناگهان در اتاق حرکت و صدایی شنیدم، سپس با فریاد به من فرمود:
بایست، حرکت مکن!
من جرأت در آمدن و بیرون رفتن را نداشتم.
سپس کنیزکی - که چیز سر پوشیده ای همراه داشت - از نزد من گذشت. آنگاه مرا صدا زد که:
در آی!
من وارد شدم و کنیز را هم صدا زد.
کنیز نزد آن حضرت بازگشت، او به کنیز فرمود:
روپوش از آنچه همراه داری بردار؛ کنیز از روی کودکی سفید و نیکو روی پرده برداشت و خود حضرت روی شکم کودک را باز کرد. دیدم موی سبزی که به سیاهی آمیخته بود، از زیر گلویش تا نافش روییده است، سپس فرمود:
این است صاحب شما و به کنیز امر فرمود که او را ببرد.
سپس من آن کودک را ندیدم تا امام حسن علیه السلام وفات کرد. »
(الکافی، ج ۱، ص ۳۲۹ و ۱۲۰، ح ۶. )
(الفبای مهدویت مجتبی تونه ص۳۵)
https://eitaa.com/jorenabچ