#تلنگر
با یک سو تفاهم و به چیزی که علم نداریم و فقط شنیدیم با آبروی کسی بازی نکنیم
ممکن است. معلوم شود اشتباه بوده است با عذرخواهی که کار درست نمی شود چون آبروی انسانی برده شد
وقتی درون جوی آب ماهی هست و آب را ببندید ماهی ها میمیرند بعد بخواهید آب را باز کنید چه سودی به حال ماهی مرده دارد
گفتمش آب رفته باز آید
ماهی مرده را چه سودکند
@jorenab
یک داستان قدیمی هست که
روزی شخصی در بیابانی در حال حرکت بود
باد و آفتاب بهم گفتند بیایید مسابقه بدهیم چه کسی می تواند لباس رهگذر را از تنش بیرون بیاورد
باد ابتدا شروع کرد به وزیدن, هرچه وزش باد بیشتر شد مرد لباس را محکمتر می گرفت و سعی می کرد لباسش به تن خودش بچسباند تا باد آنرا نَبَرد
وقتی باد نتوانست کاری بکند خورشید شروع کرد به تابیدن هرچه گرمای خورشید بیشتر می شد مرد لباس خود را در می آورد تا خنک بماند
خورشید گفت من پیروز شدم چون درونش را گرم کردم کاری کردم خودش لباسش را از تنش بیرون بیاورد
ای عزیز این مثال را آوردم تا بدانی اگر شیطان بخواهد کسی را منحرف وگمراه کند سعی می کند تا آنرا برای او زیبا جلوه دهد و میل و رغبت درونی اورا بر می انگیزد و اینگونه انسان فریب شیطان را می خورد و خودش به سوی گمراهی قدم بر می دارد لذا قرآن کریم از قول شیطان نقل می کند آنچه روی زمین است را برای آنها زیبا جلوه می دهد تا آنها را گمراه سازد
لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ
(حجرات:۳۹)
جالب این جاست که وقتی درقیامت حقیقت آشکار می شود و آنها که فریب شیطان را خورده اند شیطان را سرزنش می کنند.
شیطان میگوید مرا سرزنش نکنید بلکه خودتان را سرزنش کنید
فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ
(ابراهیم :۲۲)
@jorenab
هدایت شده از یاامیرالمومنین روحی فداک
حضرت علی علیه السلام:
حسود، هميشه بيمار (و رنجور)است، گرچه جسمش سالم باشد
الحَسودُ دائِمُ السُّقمِ وإن كانَ صَحيحَ الجِسمِ
(غرر الحكم : ح ۱۹۶۳)
@jorenab
مرحوم شیخ صدوق در کتاب فقیه می نویسد روایت شده است که اگر فراموش کردی اول غذا بسم الله بگویی
پس بگو
بسمالله علی اوله و آخره
در پاورقی کتاب آمده است مضمون این خبر در روایتی است که مرحوم کلینی نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود هر غذایی می خوری بسمالله بگو
راوی می گوید اگر فرمواش کردم چه کنم؟
حضرت فرمود
(هروقت یادت آمد ) بگو
بسم الله علی اوله و آخره
روی أن من نسي أن يسمي على كل لون فليقل: « بسم اللّه على أوله وآخره » [۱] .
----------
[۱]: مضمون مأخوذ مما روى الكليني في الصحيح عن داود بن فرقد قال: « قلت لأبي عبد اللّه عليه السلام: كيف أسمى على الطعام؟ قال: فقال: إذا اختلفت الآنية فسم على كل اناء، قلت: فان نسيت أن أسمى؟ قال: تقول: « بسم اللّه على أوله وآخره »
(من لا یحضره الفقیه ج۳ص۳۵۶)
@jorenab
حضرت علی علیه السلام :
آن كس که پيشِ خود، بزرگ باشد، نزد خداوند، ناچيز است
مَن كانَ عِندَ نَفسِهِ عَظيما كانَ عِندَ اللّه ِ حَقيرا
(غرر الحكم : ح ۸۶۰۹)
لذا در ادعیه آمده است
خدایا مرا درچشمم کوچک ودرچشم مردم بزرگ گردان
اللّهمّ اجعلني في عيني صغيرا و في أعين النّاس كبيرا.
(نهج الفصاحه ح۴۹۰)
@jorenab
#قلب
۱-حیات حقیقی از منظر قران کریم ان است که در پرتو تبعیت از فرامین خدا و رسول محقق شود واطاعت الهی بجا اورده شود
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ
(انفال :۲۴)
۲-قلب در قرآن به منزله مرکز فرماندهی حیات معنوی انسان است که ارتباط مستقیمی با زندگی انسان دارد
لذا قران کریم یاد اوری آن چیزی است خداوند در نهان انسان قرار داده است
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَی لِمَن لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَهُوَ شَهِیدٌ (ق۳۷)
۳-درصورت غفلت و بی توجهی این قلب زنگار می گیرد
ۜ رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم ( مطففین ۱۴)
۴- راه رهایی از زنگار یاد اهل بیت و تبعیت از انهاست
یكدیگر را ملاقات كنید و از احادیث ما بگویید؛ چرا كه حدیث ما جلابخش قلوب است. همانا دلها، چونان شمشیرها، زنگار میگیرند؛ جلا و صیقل دلها به ذكر حدیث است
عن رسولُ الله(صلى الله علیه وآله): تَذاكَروا وَتَلاقُوا و تَحَدَّثُّوا فَاِنَّ الْحَدِیثَ جَلاَء الْقُلوُبِ. إِنَّ القُلوبَ لَتَرینَ كَمَایَرینَ السَّیْف جَلاَؤُها الْحَدِیثُ.
( بحارالانوارج۱ص۲۰۲)
۵-اگر انسان مواظبت نکند زنگار زیاد شود قلب را مریض می کند
فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ (بقره:۱۰)
۶-راه درمان نفاق که باعث مرض قلب می شود انس با قران است لذا حضرت می فرماید در قران شفا بزرگرترین بیماری هاست از جمله نفاق
فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِكُمْ، وَ اسْتَعِينُوا بِهِ عَلَى لَأْوَائِكُمْ، فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ أَكْبَرِ الدَّاءِ: وَ هُوَ الْكُفْرُ وَ النِّفَاقُ،
(خطبه ۱۷۶)
۷-اگر زنگار و مرض قلب خوب نشود بر قلب مهر خواهد خورد
یَطْبَعُ اللَّهُ عَلَی کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّرٍ جَبَّارٍ (غافر۳۵)
۸-وقتی قلب مهر خورده باشد می میرد و نفس گرم نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم نیز مفید نخواهد بود
إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَی ( نمل :۸۰)
@jorenab
#شفاعت
وَ لایمْلِک الَّذینَ یدْعونَ مِنْ دونِهِ الشَّفاعَةَ» آن غیرخداها که اینها آنها را میخوانند اختیار شفاعت را ندارند. «وَ لا یمْلِک» یعنی مالک شفاعت نیستند چون اختیاردار شفاعت نیستند «الّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یعْلَمونَ» مگر [یک گروه]. (بدیهی است این «مگر» استثناست، حال یا استثنای متصل یا منقطع).
یک دستهای مالک شفاعت هستند یعنی دستهای که به حق گواه باشند و معترف، که گفتهاند- و همین طور هم هست- مقصود از «حق» توحید است،
و این خودش تعبیر عجیبی است که قرآن از توحید به کلمه حق مطلق تعبیر میکند: مگر آنها که خود معترف به حق هستند، یعنی جز موجودی که خود او موحد باشد. پس قهراً کار بت و امثال آن نیست، یعنی خود شفاعت از شئون توحید است: آنهایی که خودشان موحد هستند، و بلکه شاید کلمه «شَهِدَ بِالْحَقّ» یعنی شهود میکنند حق را، شهود میکنند توحید را.
«وَ هُمْ یعْلَمون». این [عبارت] را دو جور تفسیر کردهاند،
یکی اینکه «شَهِدَ» را شهادت زبانی بگیریم:
آنهایی که به زبانشان به حق یعنی به توحید اعتراف میکنند «وَ هُمْ یعْلَمون» اما فقط اعتراف زبانی نیست، از روی دانایی و آگاهی به توحید اعتراف میکنند.
ولی تفسیر دیگر- که شاید بهتر باشد- این است: در خود کلمه «شَهِدَ» مفهوم «یعْلَمون» آمده، چون «شَهِدَ» فقط لفظ نیست: آنهایی که شهادت میدهند به حق، یعنی حق را و توحید را شهوداً درک میکنند، و آگاه به کار خودشان هستند: «وَ هُمْ یعْلَمون» یعنی میدانند که درباره چه کسی شفاعت کنند و درباره چه کسی شفاعت نکنند، نه «آگاهند به اعتراف خودشان و از روی آگاهی اعتراف میکنند»، بلکه آگاهند که در شفاعتْ چه کسی را شفاعت میکنند و برای چه شفاعت میکنند؛
یعنی اینجور نیست که شفاعتشان یک کار گُتره باشد؛ افرادی را تشخیص میدهند که اینها استحقاق شفاعت دارند؛ از روی کمال آگاهی و بصیرت شهادت میدهند.
( استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج 5، ص82)
@jorenab
از باغ میبرند چراغانیات كنند
تا كاج جشنهای زمستانیات كنند
پوشاندهاند «صبح» تو را «ابرهاي تار»
تنها به اين بهانه كه بارانیات كنند
يوسف!به اين رها شدن از چاه دل مبند
اين بار ميبرند كه زندانیات كنند
ای گل گمان مكن به شب جشن میروی
شايد به خاك مردهای ارزانیات كنند
يك نقطه بيش فرق رحيم و رجيم نيست
از نقطهای بترس كه شيطانیات كنند
آب طلب نكرده هميشه مراد نيست
گاهی بهانهای است كه قربانیات كنند
#فاضل-نظری
@jorenab