✡ فرضیههای نژادی در خدمت استعمار (3)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت اول)
1⃣ هدف همهی #فرضیههای_نژادی که از نیمهی دوم قرن 18 میلادی تاکنون به اشکال مختلف و متنوع بیان شده و میشود، اثبات برتری و اولویت فکری و فرهنگی #نژاد_سفید (اروپایی) و شاخهی #آریایی آن بر همهی اقوام و گروههای انسانی در جامعهی جهانی است.
2⃣ گفته میشود که این نژاد #تمدن جهان را پایه گذاشته و حراست میکند و دیگر اقوام و #نژادها چنین قابلیت و شعوری نداشتهاند و ندارند!
3⃣ گرچه در یک بررسی اجمالی میتوان نشان داد که چگونه برای اثبات اولویت #نژاد_سفید تقسیمبندیها و استدلالها و معیارهای اندازهگیری متنوعی عرضه کردهاند، و هر بار که بیپایگی و سستی آن اثبات شده، تقسیمبندیها، استدلالها و معیارهای جدیدی ارائه گردیده است.
4⃣ تا نیمهی دوم قرن هجدهم میلادی، در هیچیک از دایرةالمعارفهای منتشر شده در اروپا، مفهوم و واژهی #نژاد (Rasse) در رابطه با علوم اجتماعی و سیاسی و بررسیهای تاریخی بهکار نرفته است و فقط از این زمان به بعد است که مفهوم و کلمهی نژاد به تدریج از دایرهی علوم طبیعی و نظریات عامه وارد بررسیهای اجتماعی، سیاسی و تاریخی شده است.
🔹 ادامه دارد...
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Rassism01
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
✡ فرضیههای نژادی در خدمت استعمار (4)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت اول)
1⃣ ریشه عقایدی که در اروپای قرن 15 و پس از آن در میان مردم سرزمینهای اروپایی دربارهی گروههای انسانی خارج از این قاره رواج یافت به دورهی #جنگهای_صلیبی (قرون 11ـ13 میلادی) میرسد.
2⃣ گرچه جنگهای صلیبی به نام جنگهای مذهبی میان مسیحیان و مسلمانان بر سر تصرف #بیتالمقدس شهرت یافته، اما در حقیقت جنگهای تجاوزکارانهای بوده که از جانب پادشاهان و فئودالها و کلیسای کاتولیک به مردم سرزمینهای اسلامی تحمیل میشده است.
3⃣ متجاوزان اروپایی خود را مجری اوامر الهی و مروّج مسیحیت و طلایهدار #تمدن و معرفت و ایمان، و مقاومت مسلمانان در برابر تجاوزات را دلیلی بر خونخواری، #وحشیگری و خشوت مسلمانان معرفی میکردند.
4⃣ [به تحریک یهود و] بر اثر تبلیغ کلیسای کاتولیک، #اسلام بعنوان دین زور و قهر و غلبه و #مسلمانان مردمی فاسد و وحشی به مردم اروپا معرفی شدند تا تفاوت میان عربهای مسلمان و اروپاییان مسیحی روشن و حقّانیت و مشروعیت تجاوزات و متجاوزان اثبات شود.
5⃣ #تحریف_اسلام و تبلیغ مغرضانه و غلط دربارهی آن، و حتی توهین و جسارت به مقام پیغمبر اکرم حضرت محمد (ص) بخش اصلی برنامهی فرهنگی #کلیسای_کاتولیک و حکام فئودال اروپا را تشکیل میداد. و امروزه با وجود سپری شدن صدها سال میتوان اثر عمیق و سوء چنین تبلیغ منفی و تحریف آگاهانه را در بسیاری از گفتهها و نوشتههای مجامع فرهنگی و مطبوعاتی و در افکار عامهی مردم اروپا نشان داد.
🔹 ادامه دارد...
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Rassism01
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
✡ فرضیههای نژادی در خدمت استعمار (5)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت اول)
1⃣ از قرن 15 میلادی، با تثبیت قدرت دولتهای مرکزی در کشورهای اروپای غربی، طبقهی حاکم فئودال برای جلوگیری از بحرانهای داخلی متوجه سرزمینهای خارج از اروپا شد و دورهی اکتشافات جغرافیایی به منظور دستیابی به منابع طبیعی و بازار در قارههای دیگر آغاز گردید.
2⃣ در اوایل این دوره سیّاحان اروپایی در سفرنامههای خود به معرفی چگونگی شکل ظاهری و جسمانی و طرز زندگی گروههای انسانی خارج از اروپا به بومیان اروپایی پرداختند.
3⃣ برای نویسندگان این #سفرنامهها مردم خارج از اروپا، انسانهایی بودند چه از نظر شکل و قیافه و چه از نظر طرز زندگی غیرعادی! و به این جهت موضوع اصلی سفرنامهها توصیف انسانها و پدیدههایی بود که در همان برخورد اولیه و سطحی، غیرعادی، عجیب و مخالف با آنچه در اروپا جریان داشت به نظر میرسید.
4⃣ در این سفرنامهها، مقایسهی شکل ظاهری و چگونگی طرز زندگی بومیان این سرزمینها، با بومیان اروپایی به صورتی انجام میگرفت که بومیان اروپایی از نظر زیبایی جسمی، سطح #تمدن و فرهنگ و اخلاق و دین در ردهی بالا و گروههای انسانی دیگر، در همهی زمینهها در ردههای پست قرار میگرفتند.
5⃣ نتیجهی اجتماعی این سفرنامهها توسعهی تصور منفی در باب گروههای انسانی خارج از اروپا و تقویت خودبینی، خودپرستی اجتماعی سیاسی و دینی و بزرگ پنداشتن خود، در میان بومیان اروپایی بود.
6⃣ روند تبلیغ و تحریفی که از دوران #جنگهای_صلیبی در باب اسلام و سرزمینهای اسلامی آغاز شده بود با همکاری حکام فئودال و کلیسای کاتولیک دربارهی سایر ادیان و سرزمینهای خارج از اروپا در شکل جدیدی ادامه یافت.
7⃣ سفرنامههایی که در باب کشورهای شرقی، روسیه و آسیای مرکزی انتشار یافت بر مشخصات جسمی ساکنان این سرزمینها تکیه نمیکرد بلکه موضوع اصلی آنها، تشریح اوضاع اجتماعی و سیاسی در این سرزمینها بود و در این رابطه ساکنان این مناطق، بطور عمده وحشی و ظالم و کافر و بیدین معرفی میشدند.
8⃣ اما در سفرنامههایی که دربارهی آفریقا و آمریکای مرکزی و جنوبی انتشار مییافت، بر رنگ پوست و سایر اختصاصات جسمانی بعنوان مسأله اصلی تکیه میشد و مردم این نواحی بعنوان وحشی و #آدمخوار قلمداد میشدند. از مردم آفریقا تحت عنوان «حیوانی به شکل انسان» یا «موجودی میان انسان و میمون» یاد میشد و گفته میشد که میان سیاهان و میمونها روابط جنسی برقرار است.
9⃣ همین تبلیغ وسیع و درازمدت موجب شد که افکار عمومی بومیان اروپایی برای صدها سال مسموم گردد و اثرات این مسمومیت فکری را امروزه میتوان در حرکتهای ضد «خارجیان» در کشورهای اروپایی به وضوح دید.
🔹 ادامه دارد...
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 http://yon.ir/Rassism01
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
✡ دروغ بزرگ برتری نژاد آریایی (7)
🎯 نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک (قسمت هفتم)
1⃣ #هیوستون_استیوارت_چمبرلین (H. Stewart Chamberlin) شاخهی #آریایی نژاد سفید را #نژاد_برتر در جامعه بشری میدانست. به نظر چمبرلین حتی حضرت #مسیح نیز یک #پیغمبر_آریایی بوده و این نکته را اختصاصات حضرت عیسی مسیح مانند دوست داشتن، ترحّم و شرف که بهنظر چمبرلین فقط از مشخصات روانی نژاد آریاست ثابت میکند.
2⃣ بهنظر #آدولف_هیتلر، #نژاد_آریا خالق هنر، علم، فرهنگ جهانی و نگهدارندهی آن است. تاریخ جهان به جنگ نهایی میان نژاد برتر (آریا) دارای چشم آبی، موی طلایی با نژادهای پست منجر خواهد شد و این مبارزه با غلبهی نژاد برتر پایان خواهد یافت. در مدح نژاد آریا سخنان هیتلر دنبالهی نظریات گوبینو، چمبرلین، واگنر و بلونشلی است.
3⃣ چنانکه گفته شد، نه فقط دربارهی معنی کلمهی #آریا اختلاف نظر فراوان وجود دارد، بلکه کسی نمیتواند ثابت کند که این قوم یا اقوام از کجا آمدهاند، صفات جسمانی و مشخصات فرهنگیشان چه بوده، و چه چیزی آنان را بر سایر اقوام برتری میداده و آیا اصولاً میتوان از قوم یا نژاد یا فرهنگ خالص سخن گفت؟!
4⃣ گرچه تاکنون نظریات فراوانی در باب محل اقامت اولیهی آریاها بهعنوان #جایگاه_اولیه مطرح شده، اما حتی بر فرض صحّت یکی از این نظریات، باز این سؤال اساسی بی پاسخ میماند که آریاها از کجا بدان سرزمین آمده بودهاند و اگر منطقهای خاص ذکر شود میتوان سؤال را تکرار کرد.
5⃣ با اینکه بطلان #فرضیههای_نژادی و بی پایه بودن نظریات ابراز شده در زبانشناسی و ادبیات در باب #انسان_اولیه، #زبان_اولیه و #وطن_اولیه به اثبات رسیده، اما هنوز از نژاد «آریا» و صفات جسمانی (زیبایی) و برتریهای فرهنگی این «نژاد» یا قوم بر دیگر «نژادها» و اقوام سخن گفته میشود و در پارهای محافل فرهنگی و سیاسی جوامع مستعمراتی از این «نژاد» یا قوم بهعنوان پایهگذار #تمدن و #فرهنگ جهان یاد میکنند!
6⃣ اما چگونه میتوان قومی را که دربارهاش هیچکس درست چیزی نمیداند و تنها در بازیهای #زبانشناسی یا رها کردن دامن تخیلات شاعرانه مقام شامخی در تاریخ مییابد، پایهگذار و مشعلدار تمدّن جهان دانست و همهی افتخارات و امتیازات را بدو نسبت داد، و برایش مقامی برتر از همهی مردم جهان قائل شد و بعد به همهی این امتیازات و افتخارات خودساختهی «نژادی» افتخار کرد و خود را بالاتر و بهتر از دیگر اقوام و مردم جهان دانست؟!
7⃣ نه تاریخ جهان و نه تاریخ ایران را نمیتوان با بهکارگرفتن فرضیههای نژادی یا زبانشناسی بررسی نمود و توضیح داد.
🔹 ...پایان قسمت هفتم.
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 goo.gl/tfuXTt
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🔸 هشتگ اصلی: #نژاد_آریا
✡ ردیهای بر فرضیهی نژاد سامی (۵)
1⃣ در طول تاریخ و از زمانهای بسیار دور در مناطق مختلف جهان اقوام و قبایل و گروههای انسانی متعددی زندگی میکردهاند که زبان، فرهنگ و نام خودشان را داشتهاند و با یکدیگر بهمناسبت مهاجرتها، مبادلات تجاری، جنگها و صلحها مربوط بودهاند، اما در هیچ کتیبه یا سند تاریخی، هیچ قومی به خود نام #سامی نداده است! تورات نیز تنها از اقوامی سخن میگوید که از سام منشأ گرفتهاند، بی آنکه آنان را سامیها یا سامی بنامد.
2⃣ اکنون این پرسش مطرح میگردد که امروزه چگونه میتوان در تعیین هویت تاریخی، قومی و فرهنگی، تعلق داشتن به یک قوم را که اصولاً بدین نام و نشان وجود نداشته است، ملاک و پایهٔ استدلال و بررسی قرار داد؟!!
3⃣ دانش امروزی اثبات میکند که #فرضیههای_نژادی از بیخ و بن نادرست است و نمیتوان جامعهٔ انسانی را بهاستناد تفاوتها در مشخصات ظاهری جسمانی، به #نژادها ردهبندی نمود، سپس این ردهبندی را به #فرهنگ و #تمدن و استعدادهای فکری و ذهنی تعمیم داد و در درون یک «نژاد» معین نیز دست به تقسیم داخلی زد و آنرا به گروههای کوچکتری، که باز هم باید از لحاظ صفات جسمانی و مشخصات فرهنگی متفاوت بوده و یکی بر دیگری مزیّت و برتری داشته باشد تقسیم نمود.
4⃣ همچنین، بررسیهای #زبانشناسی نشان میدهد که زبانشناسی نمیتواند پایه و اساس #قومشناسی یا چیزی شبیه آن باشد و با مقایسهها و تحلیلهای زبانشناسی نمیتوان نوعی ردیابی و «فسیلشناسی» زبانی راه انداخت و بر اساس آن انسانها را به «نژادها»ی مختلف تقسیم و برایشان #وطن_اولیه و #زبان_اولیه تعیین کرد.
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله بههمراه منابع:
👉 goo.gl/b9Xdgv
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter