✡️ «فریتیوف شوان» دو بار به آمریکا سفر کرد. او در این سفرها به میان سرخپوستان رفت و در مناسک آنها حضور یافت. شوان مدعی است به این سفرها رفت برای نجات دادن سرخپوستان آمریکا از مدرنیته، ولی تأثیر مناسک دینی سرخپوستان شمال آمریکا بر شوان بیش از تأثیر شوان بر آنها بود!
🌇 شرح عکس: از راست: فریتیوف شوان، توماس یلوتیل، سوزی یلوتیل و کاترین شوان؛ سوئیس 1953
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (2)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 شیخ، نقاش، سرخپوست
1️⃣ در سال 1937 #فریتیوف_شوان دومین رؤیای خود را دید: نام تبارک و تعالی بر او ظاهر شد و از خواب بیدار شد. «از خواب بیدار شدم در حالی که یقین داشتم شیخ شدهام.» اندکی بعد به روشی که روشن نمیکند چگونه بود رسالههای «شش اصل مراقبه» و «مرگ و زندگی» و «آرامش و عمل» و «دانش و هستی» به او الهام شد. این دو الهام را باید آغاز رسمی جدایی #فرقه_شوان از علاویه الجزایر دانست. اگر شوان «شیخ» است پس دیگر در برابر کسی جز خداوند پاسخگو نیست!
2️⃣ رابطه شوان با #مادلین در لوزان در سال 1943 به پایان رسید یا به تعبیر شوان به «عشق کیهانی به معشوق» فراروئید. پنج سال بعد (مه 1949)، شوان 42 ساله برای اولین بار ازدواج کرد. زنش، «کاترین فییر» دختر 25 ساله دیپلماتی سوئیسی و عضو طریقت شوان بود. گویا ازدواج با کاترین نیز بر اساس #الهام انجام گرفت! از جنس همان الهام هایی که شوان را «مسلمان» و سپس «شیخ» کرد!!
3️⃣ #کاترین_شوان را زنی جاهطلب میدانند که دخالتهایش مطبوع پیروان شوان نبود. اندکی پس از ازدواج، اعضای طریقت را مجبور کرد آپارتمان بزرگتری برای «شیخ» تهیه کنند و در سال 1953 به آپارتمان جدید در پولی، حومه لوزان، مشرف بر دریاچه ژنو (دریاچه لمان)، نقل مکان کرد. میگویند در وجوهاتی که شوان بهنام «زکات» میگرفت تصرّف میکرد.
3️⃣ کاترین نقاش بود و شوان را، که تا آن زمان شعر میگفت، مجبور کرد بهطور جدّی #نقاشی کند. یکی از اولین نقاشی های شوان تصویر دو سرخپوست آمریکایی است: یکی با لباس و دیگری برهنه. این نقاشی را اینگونه تفسیر میکنند که پوشیده نماد «ظاهر» است و برهنه نماد «باطن».
4️⃣ علاقه شوان به #سرخپوستان آمریکا بیشتر به تأثیر از تحقیقات «جوزف اپس براون» بود. براون محققی برجسته بود و مؤلف کتابهایی درباره آئینهای رازآمیز و نمادین سرخپوستان، که مشهورترین آنها «چپق مقدس» است. براون مسلمان و عضو طریقت علاویه بود و کتابهای خود را برای شوان میفرستاد.
5️⃣ شوان در پاریس با سرخپوستی آمریکایی بهنام #توماس_یلوتیل دوست شد. یلوتیل و هیئت همراه او برای نمایش آئین دینی سرخپوستان شمال آمریکا، موسوم به «رقص خورشید» به پاریس رفته بودند. یلوتیل از پاریس به لوزان رفت و میهمان شوان شد. این دوستی تداوم یافت و علاقه شوان را به دین سرخپوستان آمریکا افزایش داد.
6️⃣ شوان در تابستان 1959 به دعوت یلوتیل برای اولین بار به آمریکا سفر کرد و بار دوم در سال 1963. او در این سفرها به میان سرخپوستان رفت و در مناسک آنها حضور یافت. شوان مدعی است به این سفرها رفت برای نجات دادن سرخپوستان آمریکا از #مدرنیته، ولی، چنانکه خواهیم دید، تأثیر مناسک دینی سرخپوستان شمال آمریکا بر شوان بیش از تأثیر شوان بر آنها بود!
7️⃣ بهنوشته سجویک، شوان و کاترین در سفر سال 1959 طی مراسمی نمادین بهعنوان عضو قبایل سرخپوست سو، یا به تعبیر خود ایشان «ملّت بزرگ سو» پذیرفته شدند. شوان «ویساپی ویاکپا» (ستاره درخشان) و کاترین «ووان وینیان» (زن هنرمند) نام گرفتند. درباره پیوند فزاینده شوان با سرخپوستان سو در دوران پایانی زندگی شوان سخن خواهیم گفت.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (3)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 گنون و فرقهسازی شوان
1️⃣ #فریتیوف_شوان در آغاز، مانند بسیاری از نومسلمانان اروپا، خود را علاقمند به #رنه_گنون معرفی میکرد و مسلمانیاش با کتابهای گنون آغاز شد. گفتیم که گسترش اولیه طریقت شوان به دلیل حمایت گنون بود تا بدانجا که علاقمندان به اسلام را به شوان معرفی میکرد.
2️⃣ اولین دیدار شوان با گنون در سال 1938 بود. شوان به قاهره رفت و یک هفته تقریباً هر روز با گنون دیدار کرد. شوان در «خاطرات و تألمات» درباره این دیدارها ساکت است و تنها اشاره میکند که #نومیدکننده بود. نمیدانیم شوان رؤیای سال 1937 خود را، که او را به مقام #شیخ ارتقاء داد، به گنون گفته یا نه!
3️⃣ در سال 1939 جنگ جهانی دوم آغاز شد. شوان سفری به بمبئی کرد و بلافاصله بازگشت. او از بمبئی نسخهای از کتاب سانسکریتِ #بهاگاواد_گیتا را با خود آورد نه برای مطالعه بلکه، آنگونه که شوان نوشته، «به دلیل قدرت برکتدهنده آن»!
4️⃣ در سال 1948 شوان مقالهای نوشت درباره #غسل_تعمید مسیحیان و آن را #سنتی_باطنی خواند. این مقاله با عنوان «رازهای مسیحی» در مجله مطالعات ترادیشنالیستی منتشر شد و نارضایتی شدید گنون را برانگیخت. در همین زمان ریور به گنون گزارش داد که پیروان شوان مجله را بایکوت کرده و تنها آن شمارههایی را میخرند که مقالات شوان در آن درج شده.
5️⃣ از این زمان مخالفت گنون با راهی که شوان آغاز کرده بود آشکار شد. گنون موضع و کرداری روشن داشت. او معتقد بود که #مراقبه و #مناسک_باطنی باید بهطور اکید در چارچوب #راستکیشی انجام شود و #ظواهر_شریعت را نقض نکند.
6️⃣ شوان، برخلاف گنون، معتقد بود که مناسک باطنی اصل است و چارچوب ظاهری اهمیت کم تر دارد. این نگاه در عملکرد #فرقه_شوان تجلی مییافت: پیروان شوان #نماز را به جماعت نمی خواندند در حالی که مسلمانان جماعت را «سنّت» میدانند و بر اقامه آن تأکید دارند. در سال 1948 ریور (از پاریس) به گنون (در قاهره) نوشت که اعضای طریقت شوان دیگر در ماه رمضان #روزه نمیگیرند!
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (4)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 گنون و فرقهسازی شوان
1️⃣ #میشل_واسلان مسلمان ترادیشنالیست رومانیایی و دیپلمات دولتی بود. او در سال 1939 در پاریس مقیم شد و در سال 1940 شوان او را بهعنوان اولین «مقدّم» #طریقت_علاویه در پاریس منصوب کرد. واسلان در سال 1950، به دستور گنون و در پی اعتراض به رویه غیراسلامی شوان، طریقت علاویه خود را در پاریس ایجاد کرد و از سال 1961 تا زمان مرگ (1974) سردبیری مجله مطالعات ترادیشنالیستی را به عهده داشت.
2️⃣ #هنری_هارتنگ فرانسوی نیز شخصیت مهمی در تاریخ #ترادیشنالیسم است. او در دوران ریاستجمهوری ژنرال دوگل دستیار وی بود. هارتنگ در جریان مأموریتی در هند، که از 1945 آغاز شد، جستجوی معنوی خود را آغاز کرد. او سپس به پاریس بازگشت و با واسلان آشنا شد و از فوریه 1949 مکاتبه با گنون را آغاز کرد. این مکاتبات بر هارتنگ اثر گذاشت و در ژوئن یا اوائل ژوئیه 1949 بههمراه زنش مسلمان شدند. این دو به طریقت علاویه پاریس پیوستند که واسلان اداره میکرد.
3️⃣ از اوائل سال 1950 واسلان و هارتنگ در نامههای جداگانه به گنون از بیتوجهی پیروان شوان به #مناسک_اسلامی شکایت میکردند. شوان افراد خاصی از پیروانش را در زمینه #شریعت آزاد گذاشته بود. واسلان برخی بدعتهای پیروان شوان را چنین میشمرد: برای اقامه نماز به جای وضو، تیمم میگیرند در حالی که آب وجود دارد، نمازهای پنجگانه را در وقت خود نمیخوانند و در ماه رمضان روزه نمیگیرند. بدعت دیگر اجازه نوشیدن #آبجو در میهمانیها بود به این بهانه که کسی نباید متوجه شود آنها مسلماناند. علاوه بر این، بسیاری از پیروان شوان در خانه، مانند ملاء عام، آبجو می نوشیدند! شوان بیاعتنایی به شریعت از سوی پیروانش را تأیید و توجیه و دلیل آن را «انطباق با شیوه زندگی در غرب» عنوان میکرد!
4️⃣ یکی از علل بیاعتنایی شوان به اعمال ظاهری اسلام برای جلب مسیحیان به طریقتش بود. در سال 1950 به گنون اطلاع دادند شوان پیروان مسیحی دارد از جمله یک کشیش کاتولیک. این کشیش كه سالها روشهای مراقبه شوان را به کار میبرد، در اواسط دهه 1960 برای نخستینبار به لوزان رفت و با مشاهده وضع شوان از او برید!
5️⃣ شوان، که اوضاع را بحرانی یافت، کوشید نظر مساعد گنون را جلب کند و دوستش #ژاک_آلبرت_کوتا را نزد واسلان فرستاد و اعلام آمادگی کرد شخصاً به قاهره نزد گنون رود. گنون اعلام کرد اگر شوان به قاهره بیاید با او ملاقات نخواهد کرد. از این پس، شوان و گنون هیچگاه ملاقات نکردند.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (5)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 گنون و فرقهسازی شوان
1️⃣ در اواسط سال 1950، کوتا نیز از #فریتیوف_شوان جدا شد. کوتا و هارتنگ در نامه هایشان به گنون به آنچه #اسلامزدایی از سوی شوان خوانده میشد معترض بودند. کوتا و هارتنگ معتقد بودند شوان بخشهایی از شریعت را ترک کرده و مناسکی ابداع کرده که محصول «تخیّل» اوست. پیشتر، در سال 1948، ریور نیز به گنون شکایت کرده بود که شوان مناسکی ابداع کرده که از خارج از اسلام اخذ شده.
2️⃣ کوتا و هارتنگ در ژوئیه 1950، در نامههای خود به گنون، شوان را متهم کردند به: «مقام الهی قائل شدن برای یک انسان». (منظورشان خود شوان بود.) واسلان نیز از نقش غیراسلامیِ «جامع ادیان بودن»، شوان پرده برداشت. طبق مندرجات «خاطرات و تألمات»، شوان در نیمه دهه 1960 به این باور رسید که دارای نقش یونیورسال (جامع = فرا-اسلامی) است و در سالهای 1980 و 1990 خود را تجلّی الهی میدید. گویا کوتا، هارتنگ و واسلان، از نظر زمانی، خیلی زودتر نشانههای این تحولات را در شوان دیده بودند.
3️⃣ سرانجام، در سپتامبر 1950 #رنه_گنون از واسلان خواست نامهای به شوان بنویسد و جدا شدن علاویه پاریس را از علاویه شوان اعلام کند. گفتیم که واسلان از سال 1940 شعبه علاویه را در پاریس اداره میکرد. گنون در ماه اکتبر طی نامهای دلایل خود را اینگونه بیان کرد: «در لوزان مناسک دینی به حداقل ناچیزی تقلیل یافته و حتی در ماه رمضان روزه نمیگیرند.»
4️⃣ گنون معتقد بود علاویه شوان از طریقتی صوفی به «سازمان مبهم یونیورسالیست» تغییر کرده. واسلان در نامه 25 صفحهای اکتبر 1950 به شوان، او را متهم کرد که اسلام را به «یونیورسالیسم ظاهری و سطحی» تبدیل کرده و برای خود نقشی جامع، فراتر از اسلام، قائل است و نیاز به «ایمان ناب محمدی» را نادیده میگیرد.
5️⃣ در سال 1950 گنون، و به تبع او ریور، علاقمندان به اسلام را نه به شوان بلکه به واسلان در پاریس یا به ماریدو معرفی میکردند. #راجر_ماریدو دوست قدیمی گنون بود که در مغرب نزد یکی از شیوخ #درقاویه به طریقت فوق پیوست و از شیخ «اجازه» گرفت برای تأسیس شعبه طریقت در اروپا. به این ترتیب، شوان حمایت گنون را بهطور کامل از دست داد.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (6)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 شوان و مرگ گنون
1️⃣ نمیدانیم #رنه_گنون از #فریتیوف_شوان چه میدانست یا چه شنیده بود که پس از این ماجراها با نگرانی و ترس میزیست و چند ماه بعد درگذشت.
2️⃣ گنون گمان میبرد پیروان شوان #جاسوسی او را میکنند و بهطور مشخص معتقد بود که #مارتین_لینگز به دستور شوان نامههای او را مخفیانه میخواند. لینگز، که در قاهره میزیست، نامههای گنون را به پستخانه میبرد و میآورد. لینگز ادعای گنون را رد میکند و مدعی است اگر کسی نامهها را باز میکرد سانسورچیان مصری بودند!
3️⃣ «کنتس دو سن پوآ» زن مسلمان فرانسوی که از بدو اقامت گنون در قاهره (1930) با او دوست بود و قدیمیترین دوست گنون در قاهره بهشمار میرفت، در مقالهای که در سوگ گنون منتشر کرد، از نامههایی سخن میگوید که گنون را «شکنجه میداد» و ادعاهای دروغین دال بر این که گنون «تحت تعقیب است»!
4️⃣ درگیری با شوان و فشارهای ناشی از آن عمر گنون را کوتاه کرد و «چهره خندان و شاد و آرام» او، به تعبیر خانم سن پوآ، به چهرهای عصبی و نگران بدل شد که بهرغم خنده ظاهری آشکارا ناشاد بود.
5️⃣ در اواخر پائیز 1950، همان زمان که واسلان به دستور گنون به شوان نامه 25 صفحهای سرگشاده نوشت و جدایی شاخه پاریس علاویه را از علاویه شوان اعلام کرد، گنون به بیماری آنفولانزا مبتلا شد و در بستر بیماری افتاد. سلامتیاش بازنگشت و در شامگاه 6 ژانویه 1951 در 64 سالگی درگذشت.
6️⃣ روز بعد گنون را در قبرستان قدیمی جنوب قاهره به خاک سپردند. از میان پیروان گنون، مارتین لینگز و ویتال پری، که پنهان از گنون در واقع با شوان بودند، در مراسم تدفین گنون حضور داشتند. بعدها، این دو بهعنوان نزدیکترین کسان به شوان شناخته شدند.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (7)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 دربارهی مارتین لینگز
1️⃣ #مارتین_لینگز که در پایان سده بیستم میلادی به یکی از نامدارترین ترادیشنالیست ها بدل شد، در دوران تحصیل در آکسفورد، با کتابهای #رنه_گنون آشنا شد و مطالعه مجله مطالعات ترادیشنالیستی را آغاز کرد.
2️⃣ در ژانویه 1938 به بال سوئیس رفت، با #فریتیوف_شوان دیدار کرد و به طریقت علاویه شوان پیوست. اندکی بعد، در 1938، شوان به دیدن گنون در قاهره رفت و «نومید» برگشت. وبگاه «خرد جهانی»، وابسته به #فرقه_مریمیه، در زندگی نامه لینگز مینویسد: پس از سفر به بال و دیدار با شوان، لینگز «به پیرو تمام عمر و وفادار شوان بدل شد».
3️⃣ لینگز در سال 1944 با زنی انگلیسی بهنام لزلی اسمالی ازدواج کرد که مانند لینگز تا پایان عمر پیرو شوان بود. پس از مرگ گنون، لینگز و همسرش به لندن رفتند. لینگز پس از استقرار در لندن به کار در موزه بریتانیا مشغول شد. این جایگاه به لینگز امکان داد که به نُسَخ نایاب و کمیاب خطی دسترسی داشته باشد.
4️⃣ بر این اساس، لینگز کتابهایی درباره نُسَخ خطی قرآن کریم و زندگی پیامبر اسلام (ص) منتشر کرد. «زندگینامه پیامبر اسلام» نوشته لینگز که در سال 1391 به فارسی ترجمه شد، مورد تجلیل تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا، قرار گرفته است. گرایش غالب بر آثار لینگز تصوف و ترادیشنالیسم شوانی است. مارتین لینگز در 12 مه 2005، در 96 سالگی، در کنت انگلستان درگذشت.
5️⃣ نام اسلامی لینگز «ابوبکر سراجالدین» است. پس از مرگ لینگز از او با عنوان «شیخ ابوبکر سراجالدین» و «شیخ ابوبکر مریمی» یاد کردهاند. در میان صوفیان عنوان #شیخ مختص #قطب طریقت است. این امر نشان میدهد که لینگز، پس از مرگ شوان (1998)، شیخِ #مریمیه بود. شاید اطلاق نام «ابوبکر» (خلیفه اول) بر لینگز بیانگر تمایل شوان به #خلافت لینگز بعد از خود بوده است.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (8)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 دربارهی ویتال و باربارا پری
1️⃣ #ویتال_پری شوانی وفادار دیگر است که در قاهره میزیست و در زمان بیماری و مرگ و تدفین گنون حضور داشت. وی اهل بوستن آمریکا و از خانوادهای ثروتمند بود. او در دانشگاه هاروارد تحت تأثیر آناندا کوماراسوامی به #ترادیشنالیسم جلب شد. زنش باربارا نیز اهل بوستن و دختر یکی از اساتید دانشگاه هاروارد بود.
2️⃣ علاقه مشترک «ویتال پری» و «باربارا وارد» به عرفان خاوردور سبب آشنایی و ازدواج این دو شد. آنان به تشویق آناندا کوماراسوامی در سال 1946 راهی خاوردور شدند تا «استاد معنوی» بیابند. در مسیر خود، در مصر توقف کردند و به دیدار #رنه_گنون رفتند و با #مارتین_لینگز آشنا شدند. تصمیم گرفتند در قاهره بمانند و در خانهای نزدیک خانه لینگز و زنش، اقامت گزیدند.
3️⃣ لینگز آنها را به سوئیس برد و با #فریتیوف_شوان آشنا کرد. این زن و شوهر به فرقه شوان پیوستند، به مصر بازگشتند و، مانند لینگز، به کارهای گنون رسیدگی میکردند. پس از مرگ گنون، در سال 1952 به سوئیس رفتند و با شوان همسایه شدند.
4️⃣ ویتال و باربارا پری، که در فرقه مریمیه «عبدالقیوم» و «حمیده» نام داشتند، از سال 1952 تا مرگ شوان، به مدت 46 سال، نزدیکترین افراد به شوان بودند. وفاداری ویتال پری به شوان تا بدان حد بود که در سال 1965 اولین ازدواج طولیِ شوان با زن او انجام گرفت در حالیکه ویتال همچنان شوهر «عرضی» باربارا بود! درباره #ازدواج_طولی (عمودی) و #ازدواج_عرضی (افقی) در فرقه شوان و کلنی شوانی ها در حومه شهر بلومینگتن ایالت ایندیانا آمریکا سخن خواهیم گفت.
5️⃣ توضیحات فوق روشن میکند که هراس ماههای پایانی زندگی گنون از #جاسوسان_شوان توهّم نبود. گنون از ارتباطات نزدیک و پنهان لینگز و پری، و همسرانشان، با شوان مطلع بود و به این دلیل لینگز را متهم میکرد به باز کردن مخفیانه نامه هایش؛ و زمانی که حرکت خود را علیه شوان آغاز کرد، نگران #انتقام شوان بود.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
🌺 امروز سالگرد شهادت امام جواد علیهالسلام و همچنین رحلت حضرت هارون بود. ضمن عرض تسلیت بهمناسبت شهادت نهمین امام همام شیعه، توجه شما همراهان را به مطالبی در باب جایگاه هارون (ع) در قرآن و تورات جلب میكنیم.
📚 جایگاه هارون (ع) در قرآن و تورات (1)
1️⃣ قرآن در وصف #هارون (ع) او را مصداق هبه و رحمت خاص خدا میشمرد:
🌺 «وَ وَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً : و از رحمت خویش به آنان ارزانى داشتیم، و ذکر خیر بلندى برایشان قرار دادیم.» [مریم/۵۰]
2️⃣ همانطورکه اوصاف کمالی درونی، رحمت است، انسانهای کامل نیز رحمتهای الهی هستند، خدا چون وهّاب است، هبهای مانند هارون به موسی میدهد و چون رحمان و رحیم است، رحمتی مانند هارون دارد، پس هارون هم «رحمةالله» است و هم «هبةالله» و موسی کلیم با هماهنگی او، رسالت عظمای خود را به مقصد رساند.
3️⃣ یکی از برجستهترین ویژگیهایی که میتوان برای هارون نبی ذکر کرد، فصاحت و بلاغت در تکلم و امر تبلیغ است که در قرآن كریم و #عهد_قدیم به چشم میخورد.
4️⃣ دربارهی #ولایت هارون، باید به نسبتش با امر جانشینی موسی اشاره کنیم. پیامبر اکرم (ص) در موارد متعدد فرمودند که ای علی (ع) تو نسبت به من همانند هارون به موسی هستی، پس ایمانآورندگان علی را دوست دارند؛ همانطور که اصحاب هارون او را دوست داشتند و نزد موسی کسی همانند هارون دارای ارزش و مقام نبود همانطور که نزد من کسی همانند علی دارای مقام و منزلت نیست و هارون جانشین موسی بود و علی (ع)، جانشین محمد (ص).
5️⃣ یکی دیگر از ویژگیهای که میتوان برای ایشان ذکر نمود، این است که نبوت در بنیاسرائیل از نسل هارون (ع) است.
✍️ نویسنده: سکینه جمشیدی
📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده:
👉 yon.ir/Aaronn
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
📚 جایگاه هارون (ع) در قرآن و تورات (2)
1️⃣ بنابر گزارش #تورات، موسی (ع) چون به پیامبری برگزیده شد، فرمان یافت نزد فرعون برود. او ابتدا بهانه آورد که کُندزبان است و بهدرستی نمیتواند سخن بگوید پس خداوند بر او خشم گرفت و گفت: مگر نمیدانم که برادرت هارون گشادهزبان است! اکنون او را به یاری تو خواهم فرستاد و تو با زبان او سخن خواهی گفت و او زبان تو خواهد بود.
2️⃣ اما داستان در قرآن محترمانه و بهگونهای دیگر است و این موسی است که چون به پیامبری برگزیده میشود از خدا میخواهد تا #هارون را همراه او سازد:
🌺 «و براى من دستیارى از کسانم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او استوار کن، و او را شریک کارم گردان، تا تو را فراوان تسبیح گوییم، و بسیار به یاد تو باشیم، زیرا تو همواره به [حال] ما بینایى. فرمود: اى موسى، خواستهات به تو داده شد.» [طه/۲۹-۳۶]
3️⃣ و اینچنین است که خداوند نیز درخواست او را میپذیرد و میفرماید: به آنچه خواستی رسیدی:
🌺 «و برادرم هارون از من زبانآورتر است، پس او را با من به دستیارى گسیل دار تا مرا تصدیق کند؛ زیرا مىترسم مرا تکذیب کنند. فرمود: به زودى بازویت را به [وسیله] برادرت نیرومند خواهیم کرد و براى شما هردو، تسلّطى قرار خواهیم داد که با [وجود] آیات ما، به شما دست نخواهند یافت شما و هرکه شما را پیروى کند چیره خواهید بود.» [قصص/۳۴-۳۵]
4️⃣ در روایات متعدد ازجمله #حدیث_منزلت، نسبتِ حضرت علی (ع) به پیامبر اسلام (ص) مانند نسبت هارون به موسی دانسته شده با این تفاوت که هارون پیامبر بود اما حضرت علی (ع) نه. اما #یهود ادعا میکند که هارون پیامبر نبوده؛ بلکه #کاهن_اعظم قومش و نگهبان مقدسات (کفیل و هیکل مقدس) بوده است. آنها همچنین ادعا میکنند که خداوند هنگام وفات هارون به موسی امر کرد که لباس کاهن اعظم را از تن او بیرون آورده و به فرزندش الیعاز بن هارون بپوشاند.
✍️ نویسنده: سکینه جمشیدی
📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده:
👉 yon.ir/Aaronn
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ جای تعجب است که نویسندگان تورات چگونه فراموش کردند که هارون برادر موسی (ع) خود پیامبر خدا و یاور و همکار موسی و جانشین اوست و چنین برگزیدهی بزرگواری به هیچروی نمیتواند گوسالهای بسازد و مردمی را که خود و برادرش با هزار دشواری به خدا خواندهاند به بتپرستی دعوت کند!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
📚 جایگاه هارون (ع) در قرآن و تورات (3)
1️⃣ #تورات داستان روگردانی بنیاسرائیل از خداپرستی به #گوسالهپرستی را یاد میکند. خدا به موسی امر میکند که سیروز، روزه بگیرد و چون روزهها را به پایان میبرد، خداوند امر میکند، دهروز دیگر نیز آنجا باشد [اعراف/۱۴۲] در همین دهروز بنیاسرائیل فریفته میشوند و فتنه میکنند و به این بهانه که سیروز گذشت و موسی نزد آنان بازنگشت، از دین روی برمیتابند، و ستمکار میشوند. [بقره/۵۱]
2️⃣ در نبود موسی، #سامری برای آنان از زر و زیورشان تندیس گوسالهای را ساخت و گفت این خدای شما و خدای موسی است!
3️⃣ قرآن میفرماید: «و هارون از پیش به آنان گفت: ای قوم شما به این آزموده میشوید و پروردگار شما خدای رحمان است، پس مرا پیروی کنید و فرمان مرا به کار بندید. اما آنان که شوق گوسالهپرستی کور و کرشان ساخته بود در پاسخ گفتند: هرگز از پرستش آن دست برنمیداریم تا موسی نزد ما بازگردد.» [طه/۹۰-۹۱]
4️⃣ اما تورات در این بخش از داستان سخت لغزیده و به بیراهه رفته است؛ چراکه سازندهی گوساله و گمراهکننده اسرائیلیان را نه سامری، بلکه #هارون (ع) دانسته است:
👈 «و چون قوم دیدند که موسی (ع) در فرود آمدن از کوه تأخیر نمود نزد هارون جمع شدند و او را گفتند: برخیز و برای ما خدایان بساز که پیش روی ما بخرامند؛ زیرا این مرد (موسی) که ما را از زمین مصر بیرون آورد نمیدانیم او را چه شده است. هارون پریشان گفت: گوشوارههای طلا که در گوش زنان و پسران و دختران شما است بیرون کرده و نزد من بیاورید؛ پس تمام قوم گوشوارههای زرین را که در گوشهای ایشان بود بیرون کرده و نزد هارون آوردند، او آنها را از دست ایشان گرفت و آن را با قلم نقش کرد و از آن گوسالهای ریختهشده ساخت و ایشان گفتند ای اسرائیل! این خدایان تو میباشند که تو را از زمین مصر بیرون آوردند.» [خروج، ۳۲: ۱-۸]
👈 «موسی (ع) به هارون گفت: این قوم به تو چه کرده بودند که گناه عظیمی بر ایشان آوردی؟ هارون گفت: خشم آقایم افروخته نشود تو این قوم را میشناسی که مایل به بدی میباشند و به من گفتند: برای ما خدایان بساز که پیش روی ما بخرامند و بدیشان گفتم که هرکه طلا دارد نزد من آورد و آن را در آتش انداختم و این گوساله بیرون آمد.» [خروج، ۳۲: ۲۱-۲۴]
5️⃣ و جای تعجب است که نویسندگان تورات چگونه فراموش کردند که هارون برادر موسی (ع) خود پیامبر و فرستادهی خدا است و یاور و همکار موسی و نماینده و جانشین اوست و چنین برگزیده بزرگواری به هیچروی نمیتواند گوسالهای بسازد و مردمی را که خود و برادرش با هزار دشواری و سختی به خدا خواندهاند به #بتپرستی دعوت کند!
✍️ نویسنده: سکینه جمشیدی
📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده:
👉 yon.ir/Aaronn
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡️ فردا، سهشنبه، 5 آب 5779 عبری، مصادف است با سالروز درگذشت ربّی اسحاق لوریا، تلمودیست، کابالیست و مفسّر مشهور یهود. به این مناسبت طیّ چند روز به معرفی طریقت رازآمیز کابالا و این شخصیت مهم یهودی و تأثیر آن در دوران کنونی خواهیم پرداخت. با ما همراه شوید.
✡️ کابالا چیست؟
1️⃣ #کابالا نامی است که بر #تصوف_یهودی اطلاق میشود و تلفظ اروپاییِ «کبّاله» عبری است به معنی «قدیمی» و «کهن». پیروان آئین کابالا یا #کابالیستها این مکتب را «دانش سرّی و پنهان» حاخامهای یهودی میخوانند و برای آن پیشینهای کهن قائلاند. برای نمونه، #مادام_بلاواتسکی رهبر فرقه #تئوسوفی مدعی بود که کابالا در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم #بنیاسرائیل بود!
2️⃣ به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمام شخصیتهای مهم تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و... دانش خود را از این کتاب گرفتهاند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان آئین کابالا میداند. این ادعا پذیرفتنی نیست و برای تصوف یهودی، بهعنوان یک مکتب مستقل فکری، پیشینه جدّی نمیتوان یافت.
3️⃣ مشارکت یهودیان در نحلههای فکری رازآمیز و عرفانی به #فیلو_اسکندرانی در اوایل سده اوّل میلادی میرسد. ولی فیلو واضع مکتب جدید فکری نبود و کار او را باید به ارائه اندیشههای دینی #یهود در قالب #فلسفه_یونانی و #فرهنگ_هلنی محدود دانست. بهعبارت دیگر، فیلو بیشتر یک متفکر هلنی است تا یهودی.
4️⃣ در دوران اسلامی نیز چنین است. نحلههای فکری گسترده عرفانی که در فضای #فرهنگ_اسلامی پدید شد بر یهودیان نیز تأثیر گذارد و برخی متفکرین یهودی آشنا با مباحث عرفانی پدید شدند که مهمترین آنان یعقوب قرقسانی (سده 4 هجری/ 10 میلادی) است. قرقسانی، ساکن بغداد، از #قرائیون است و به #یهودیت_تلمودی تعلق ندارد. دو کتاب اصلی او نیز به زبان عربی است.
5️⃣ اوج تولید فکری یهودیان در عرصه اندیشه عرفانی در دوران پیش از کابالا، دو رساله سِفر یصیرا (آفرینشنامه) و سِفر بهیرا (روشنایی نامه) است كه تلاشی بودند برای ارائه عقاید دینی – سیاسی یهود در قالب مفاهیم عرفانی رایج در دنیای اسلام. بدینسان، مفاهیمی چون «نور»، «سلوک»، «تجلّی» و... به یهودیت راه یافت؛ نخستین تجلّی نور در کوه طور بر موسی (ع) است و سپس داوود، نماد نور الهی، به حامل آن در دنیای زمینی، و #شخینا تجلی روحانی داوود، به حامل آن در دنیای ماوراء زمینی بدل میشود. این همان اسطوره سیاسی #خاندان_داوود است که جامه رازآمیز پوشیده است.
6️⃣ این میراثِ نه چندان غنی، که قباله (کابالا) خوانده میشد، در سده 13 میلادی به پیدایش تصوف یهودی انجامید. تا زمان فوق، قباله (کابالا) واژهای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدّی از عرفان یهودی. از زمان تدوین #کتاب_زوهر در اواخر سده 13 میلادی، واژه قباله (کابالا) بهطور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید #کابالیست نام گرفتند.
7️⃣ کابالا بهشدت متأثر از فرهنگ اسلامی است و بسیاری از مفاهیم آن شکلِ عبریِ مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. اندیشهپردازان مکتب کابالا، بهدلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون #عرفان_اسلامی دست زدند و با تأویلهای خود به آن روح و صبغه #یهودی دادند. این کاری است که یهودیان در شاخههای متنوع علم و دانش انجام دادند.
8️⃣ آنچه از زاویه #تحلیل_سیاسی حائز اهمیت است، #شیطانشناسی و #پیام_مسیحایی این مکتب است و دقیقاً این مفاهیم است که کابالا را بهعنوان یک #ایدئولوژی_سیاسی معنادار میکند.
✍️ عبدالله شهبازی
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter