eitaa logo
کـَــهْفُــــ ‌الشُــهَـدا🖤
6.9هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
200 فایل
بسم‌ࢪب‌الزهــــــــــږا❤️ بمون‌حالا‌کہ‌دعوت‌شدی‌ شاید‌‌شہدایہ‌رزقی‌برات‌کنارگذاشتن🌱:) براے‌حرفاے‌دلټ👇 https://harfeto.timefriend.net/17334897569797 شرط‌کپی‌یہ‌صلوات‌برا‌ظهورمولاوشادی‌روح‌شہدا براتبادل‌وتبلیغ‌قیمت‌پایین👇 @ya_zahra076
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀 توقنادی‌ڪارمی‌کردم، یکباراومدپیشم‌وگفت: مجید،جایی‌سراغ‌ندارۍ‌برم‌ کــار کنـم گفتم‌چرا،همین‌آقایی‌ڪه‌تو‌قنادیش‌ڪار می‌کنم دنبال‌شاگردمی‌گرده‌میایی نپرسیدچقدرحقوق‌میده،نپرسیدروزی‌چقدر‌ باید ڪارکنه،نپرسیدبیمه‌عمرمیکنه‌یا‌ن؟ فقط‌گفت:مـوقـع‌اذان‌میذاره‌بــرم‌نمــازم‌رو‌ بخـــونم - شھیدمحسن‌حججے 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
🥀🥀 شهید محمد بروجردی هستند 👈شانزده ساله که شد، ورد زبانش امام خمینی (ره) بود. می‌گفت: امام خمینی همه چیز من است. به خاطر امام خود را به هر آب و آتشی می‌زد. یک روز صاحب کارمان گفت: به این محمد آقا بگویید این قدر از آقای خمینی حرف نزند؛ من می‌دانم که این حرف‌ها آخرش ما را گرفتار می‌کند و ساواک را می‌کشاند به اینجا. موضوع را با محمد درمیان گذاشتیم. گفت: غیر ممکن است از راهی که در پیش گرفته ام، یک قدم عقب نشینی کنم! 📚مسیح در کردستان 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داداش‌عباس‌من💔😭 یادم‌باشہ🌱 گناه‌ڪردم‌وگذاشتم پای‌جوانی‌ام تصویر‌زیبایت‌رو‌تجسم‌ڪنم:) وشــــــــࢪم‌ڪنم‌از‌جوانے‌ام🥀 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
🥀🥀 💢هلاکت یک قاچاقچی در درگیری با پلیس سیب و سوران صبح روز گذشته چهار بهمن ماه 1400 ماموران پلیس مبارزه با موادمخدر سیستان و بلوچستان با رد زنی اعضای یک باندقاچاقچی مسلح که قصد انتقال مقادیر قابل توجهی موادمخدر از شهرستان سیب و سوران به نقاط مرکزی کشور را داشتند درگیر می شوند در این درگیری که حدود نیم ساعت ادامه داشت بر اثر آتش پر حجم تکاوران پلیس، یک نفر از سوداگران مرگ به هلاکت رسید و دیگر قاچاقچیان با تنگ شدن عرصه بر خود، با استفاده از تاریکی شب به اطراف متواری شد. در این درگیری بیش از 800 کیلوگرم موادمخدر و همچنین تعدادی سلاح کشف گردید و متاسفانه سرگرد وحید سالاری که بر اثر اصابت گلوله مجروح گردیده بود امروز صبح بر اثر شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل گردید 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
🥀🥀 پدرش براش بارانے خریده بود.اماعلے نمے پوشید. هرڪارے ڪردم نپوشید.... مے گفت: این پسر بیچاره نداره ، منم نمے پوشم... پسرهمسایه مون رو مے گفت. پدرش رفتگر بـود ونداشت بـراے بچه هـاش بارانے بخره. علے هم نمے پوشید..... 🌷 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
دلمان‌تنگ‌ࢪخ‌توستـــــ‌علمداࢪ‌علـــــے💔🍃❣
🥀🥀 إنّا یُحیطُ عِلمُنا بأنبائِکُم و لایعَزُبُ عَنّا شَی‏ءٌ مِن أخبارِکُم ما از همه خبرهای شما آگاهیم و چیزی از خبرهای شما از ما پنهان نیست. (عج)| بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۵📚 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
🌹مجید ۱۵ ساله بود که آقا مهدی او را با خودش برد جبهه. ما از فعالیتهای آقا مهدی زیاد می شنیدیم اما از مجید نه. انگار که در ابرها زندگی می کرده که هیچ اسمی از او نیست. هیچ وقت حاضر نشده از او فیلمی و مصاحبه ای بگیرند. با اینکه در اطلاعات عملیات لشکر هم بوده و مدام هم چه بود. 🌹از این پنج سال جبهه مجید جز رنگین کمانی کمرنگ چیزی باقی نمانده. مجید دلش میخواست بی نام و خالصانه باشد که همین طور هم شد. "شهید مجید زین الدین" 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ﷽ 📌قسمت هفتم (پایان عمل جراحی)👇 🌷زیر چشمی به جوان زیبا رویی که در کنارم بود دوباره نگاه کردم. من چقدر او را دوست دارم. چقدر چهره اش برایم آشناست. یکباره یادم آمد. حدود ۲۵ سال پیش ... شب قبل از سفر مشهد ... عالم خواب ... حضرت عزرائیل! با ادب سلام کردم. حضرت عزرائیل جواب دادند. 🍁محو جمال ایشان بودم که با لبخندی بر لب به من گفتند: برویم با تعجب گفتم: کجا؟ بعد دوباره نگاهی به اطراف انداختم. دکتر جراح ماسک روی صورتش را درآورد و به اعضای تیم جراحی گفت: دیگه فایده نداره. مریض از دست رفت ... بعد گفت: خسته نباشید. شما تلاش خودتون رو کردین، اما بیمار نتونست تحمل کنه. 🌷یکی از پزشک ها گفت: دستگاه شوک رو بیارید ... نگاهی به دستگاه ها و مانیتور اتاق عمل کردم. همه از حرکت ایستاده بودند! عجیب بود که دکتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من می توانستم صورتش را ببینم! حتی می فهمیدم که در فکرش چه می گذرد. 🍁من افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم می فهمیدم. همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد. من پشت اتاق را می دیدم! برادرم با یک تسبیح در دست، نشسته بود و ذکر می گفت. خوب به یاد دارم که چه ذکری می گفت. 🌷اما از آن عجیب تر اینکه حتی ذهن او را می توانستم بخوانم! او با خودش میگفت: خدا کند که برادرم برگردد. او دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است. اگر اتفاقی برایش بیفتد ما با بچه هایش چه کنیم؟ یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچه‌های من چه کند!؟ 🍁کمی آنسوتر داخل یکی از اتاق های بخش، یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد. من او را هم می دیدم. داخل بخش آقایان، یک جانباز بود که روی تخت خوابیده و برایم دعا می کرد. او را می شناختم قبل از اینکه وارد اتاق عمل شوم با او خداحافظی کردم و گفتم که شاید برنگردم. 🌷این جانباز خالصانه می گفت: خدایا من را ببر، اما او را شفا بده. او زن و بچه دارد اما من نه. یکباره احساس کردم که باطن تمام افراد را متوجه می شوم. نیت ها و اعمال آن ها را می بینم و ... بار دیگر جوان خوش سیما به من گفت: برویم؟ التماس دعای فرج 🍃🌹 👈 .... 🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀 مسئول واحد بسیج لشکر ۴۱ ثارالله کرمان. ولادت: کرمان، ۱۳۳۵/۱۱/۵ شهادت: عملیات کربلای چهار، جزیره ام الرصاص ۱۳۶۵/۱۰/۵ مزار: گلزار شهدای کرمان 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/kafoshohada
نائب‌‌الزیاࢪتونم‌رفقا💔🍃
کـَــهْفُــــ ‌الشُــهَـدا🖤
هـــــࢪڪہ‌هستم هـــــࢪچہ‌بودم‌بࢪڪسے مـــــࢪبوط‌نیس‌🚶‍♀ بࢪامام‌مہࢪبان‌خود‌پناه‌آوࢪدم💔 🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« دوتـا خط وجود دارن …︎ که اگه دوطرف یک ❚عدد❚ قرار بگیرند اون عدد رو مثبت میکنن + حتی اگه منفی باشه اون دوتا خط اسمش قدر مطلقه " چادر من قدرمطلق من است ☝🏻 چه خوب باشم چه بد✗ ازمن انسانی خوب میسازد.🌱♥️↻» پاتوق دختر چادریا 😍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1473052692C672cf10f3f
کـَــهْفُــــ ‌الشُــهَـدا🖤
« دوتـا خط وجود دارن …︎ که اگه دوطرف یک ❚عدد❚ قرار بگیرند اون عدد رو مثبت میکنن + حتی اگه منفی باشه
‌ میدونی چرا مکه فرودگاه نداره ؟ 🤯 چرا هیچ پرنده‌ای از بالای کعبه پرواز نمیکند ؟😳 بدو بیا ببین اینجا سنجاق شده 👇🏻🏃🏻‍♀️ https://eitaa.com/joinchat/1473052692C672cf10f3f
تولدتـــــ‌مباࢪڪ‌داداش‌هادے🌸🌱🕊