eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.6هزار عکس
15.3هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
3.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شرط شهید شدن از نگاه شهید بیضایی... شرطی مهم که حاج‌قاسم نیز آن را تایید کرد 🔸 ۲۹دی‌ماه؛ سالروز شهادت محمودرضا بیضایی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
۱۲۳ 🔸تو شهید نمیشی... |وقتی با یه خانوادۀ‌ تبریزی وصلت کرد، بهونه پیدا کردیم تا بهش اصرار کنیم که انتقالی بگیره و بیاد تبریز؛ اما هر چه گفتیم؛ قبول نکرد و گفت: من اگه پشتِ میز نشین بشم؛ می‌میرم... اعتقاد داشت موندن توی تهران به‌ معنیِ موندن در میانه‌ی میدان، و برگشتن به تبریز مساوی‌ست با پشتِ میز نشینی... یه بار هم در جوابِ برادری که بهش پیشنهاد کرده بود خانواده اش رو برداره و بره تبریز برا زندگی؛ گفته بود: تو شهید نمیشی... چون معتقد بود که شهادت مزدِ کسانیه که در راه خدا پُر کارند... 👤خاطره‌ای از زندگی مدافع‌حرم شهید محمودرضا بیضایی 📚 منبع: کتاب “ تو شهید نمی‌شوی ” ؛ صفحه ۳۲ ___________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
۱۳۶ 🔸آخرین پیام شهید به امام‌خمینی؛ قبل از شهادت... |گردان امام حسین علیه‌السلام توی محاصره‌ی دشمن قرار داشت. دستِ مشدی‌عباد “ فرمانده‌ی گردان” هم قطع شده بود. اما با همون حالت ایستاده و مردونه می‌جنگید. مشدی عباد به عقب بی‌سیم زد و گفت: سلام من رو به امام خمینی برسونید و بگید: « مشدی عبـاد و نیـروهاش حسیـن وار جنگیدند و حسین‌وار شهید شدند.» جنازه‌ی مشدی عباد هم جاموند برنگشت. توی وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: ای کاش وقتی شهید شدم، جسمم رو پیدا نکنند... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید محمدباقر مشهدی‌عبادی (مشدی‌عباد) 📚منبع: کتاب “سرزمین مقدس” ؛ صفحه ۲۰۴ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی 🔸۷ اسفند؛ سالروز شهادت محمدباقر مشهدی‌ عبادی گرامی‌باد _______________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |قرائت بخش‌هایی از وصیت‌نامه‌ی شهید مدافع‌حرم محرم علی‌پور؛ توسط شهید جلالی شهیدی که حتی شغلِ فرزندانش را ؛ به تبعیت از ولایت گره می‌زند 🔸۴ اردیبهشت؛ سالروز شهادت مدافع‌حرم شهید محرم علی‌پور گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم ●واژه‌یاب:
🔸بُرش‌هایی از اوجِ بخشنده بودنِ سردار شهید محمدحسن کسائی 🌼 |علاقه شدیدی به امام و ولایت‌فقیه داشت و راجع به هر مسئله‌ای می‌گفت: مراجعه کنید به ولایت‌فقیه، هر چه نظر مبارک ایشون بود، همان است و لاغیر. 🌼 |یه روز اومد و گفت: تصمیم دارم فرش‌مون رو به خانواده‌ای که از نظر مادی ضعیف هستند، ببخشم. من هم موافقت کردم. فرش رو جمع کردیم و بردیم توی حیاط برای شستن... چون می‌خواست خالصانه باشه، بهم گفت: کسی از این موضوع با خبر نشه. ساعت ۲۴ توی یکی از شبهای قدر، فرش رو به دوش گرفت و برد برا خانواده‌ی نیازمند. بنده‌خداها هر چه اصرار می‌کنند که: شما چه کسی هستید؟ ؛ محمدحسن خودش رو معرفی نمی‌کنه. 🌼 |هم من کارمند بودم، هم محمدحسن. کل حقوقمون با هم میشد ۱۰ الی ۱۲هزار تومن. اما ۲ تا ۳هزار تومن بیشتر برا مخارجمون برنمی‌داشتیم؛ و بقیه‌ش رو می‌دادیم به نیازمندان. 🌼 |یه بار بعنوان وصیت بهم گفت: هر چی از من باقی موند، بصورت قرض‌الحسنه بده به اونایی که نیازمند هستند؛ یک سومش رو هم بلاعوض ببخش. 🌼 |همیشه توصیه‌اش به من این بود که: مبادا خودت رو با خانواده‌هایی مقایسه کنی که زندگی عادی [توی رفاه] دارند. مبادا به اونا نگاه کنی و بگی چرا من چنین زندگی ندارم، که اون موقع ضرر می‌کنی. می‌گفت: توصیه شده توی مسایل دنیوی به پایین‌تر از خود؛ و توی امور معنوی به بالاتر از خود بنگرید، تا رشد کنید. 📚منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان شرقی 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
۱۵۲ 🔸از این رفتار شهید کسائی شگفت‌زده خواهید شد... |به رزمنده‌هایی که با خانواده‌ توی منطقه بودند، از طرف ستاد مواد کوپنی مثل پودر لباسشویی و مواد غذایی می‌دادند؛ اما محمدحسن نمی‌گرفت. خانومش کوپن‌های شخصی‌شون رو برده بود اهواز؛ و از اونا استفاده می‌کردند. جالب اینجاست که محمدحسن با اینكه توی جبهه عملاً استفاد‌ه‌ی چندانی از غذا و امكانات نداشت، اما برای رعايت بيت‌المال و حداكثرِ احتياط، كوپن شخصی خانواده‌شون رو از دو نفر به يک نفر (فقط برا همسرش) تغييـر داد. می‌گفت: چـون خودم از امكانات و تغذيه‌ی جبهه استفاده می‌كنم؛ دیگه نبايد ارزاق كوپني بگیرم... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید محمدحسن کسائی 📚منبع: مرکز اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان‌شرقی 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دو خاطره‌ی ناب از زندگی شهید مدافع حرم محرم علیپور 🔰آنچه در این کلیپ می‌بینید: ▫️تولد سال آینده‌ی پسرش رو هم گرفت؛ گفت: پسرم سالِ دیگه بابا نداره [00:01] ▪️شهید عبداللهی دست محرم رو کشید روی سرش تا شهید بشه... و شد [01:17] ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
🔸از اثرِ شگفت‌انگیزِ دعای مادر تا رویای دامادیِ شهید... 🌼 |سال ١۳۶۰ مشرّف شدم حجِ تمتع. بعد از بازگشت به محمد علی گفتم: از خدا خواستم شما شهید نشی، تا بتونی بسیار در خدمتِ اسلام باشی... محمد علی بسیار ناراحت شد و گفت: مادر! برای خداوند تعیینِ تکلیف نکنید... اتفاقا دو سال بعد هم به نیابت از مادر مرحومه‌ام به حج مشرف شدم. اما این بار خطاب به خدای متعال گفتم: خدایا! هر طور مصلحت بدونی! اگه تو می‌خوای راضیم هر دو پسرم هم شهید بشن ( الهی رضا برضاءک)... جالبه که خیلی زود هر دو پسرم به شهادت رسیدند... 🌼 |قبل از شهادتِ محمدعلی خواب دیدم که چند تا خانوم چادری، با روبند به خونه‌مون اومدند. یکی از خانوم‌ها که لاغر اندام بود، به من گفت: اجازه میدین آقا محمدعلی رو داماد کنیم؟!... مدتی بعد از این خواب محمد علی شهید شد... ▫️۲۷اردیبهشت؛ سالروز شهادت محمدعلی فتاح‌زاده گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
🔸چرا شهید جواد فرحی انتخاب شد؛ به عنوانِ شهید امروز؟!!! |طبقِ روالِ هر روز؛ رفتم و لیست شهدای امروز رو بررسی کردم، تا ببینم روز شهادت امام جواد(ع)؛ رزقِ روایتِ زندگیِ کدوم شهید نصیبم میشه... مثل همیشه ملاکم برای انتخاب شهید، داشتن خاطرات اثرگذار بود، و اصلاً به این نکته توجه نداشتم که روز شهادت امام‌ جواد (ع) ، خوبه از شهیدی بنام جواد حرف بزنم. برا همین حتی از نام جواد فرحی هم عبور کردم، چون خاطره‌ی نابی از ایشون در دسترس نبود... خلاصه توی لیست شهدای امروز؛ هیچ شهیدی رو پیدا نکردم که خاطرات اثرگذاری ازش در دسترسم باشه. لیست رو بستم و داشتم می‌رفتم دنبال لیست دیگه؛ که یهو به دلم افتاد بخاطر شهادت امام جواد(ع)؛ برگردم و هر شهیدی اسمش جواد بود رو؛ به عنوان شهید امروز معرفی‌اش کنم... جالبه که دیدم تنها شهیدِ اون لیست که نامش جواد بود؛ همین آقا جواد فرحی هستش که استواردوم بوده و توی دوران نامزدی؛ در درگیری با گروه تروریستی پژاک به شهادت رسیده است. 🌼 شادی روح این شهید مظلوم یه صلوات بفرستید ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم ●واژه‌یاب:
۱۳۶ 🔸آخرین پیام شهید به امام‌خمینی؛ قبل از شهادت... |گردان امام حسین علیه‌السلام توی محاصره‌ی دشمن قرار داشت. دستِ مشدی‌عباد “ فرمانده‌ی گردان” هم قطع شده بود. اما با همون حالت ایستاده و مردونه می‌جنگید. مشدی عباد به عقب بی‌سیم زد و گفت: سلام من رو به امام خمینی برسونید و بگید: « مشدی عبـاد و نیـروهاش حسیـن وار جنگیدند و حسین‌وار شهید شدند.» جنازه‌ی مشدی عباد هم جاموند برنگشت. توی وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: ای کاش وقتی شهید شدم، جسمم رو پیدا نکنند... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید محمدباقر مشهدی‌عبادی (مشدی‌عباد) 📚منبع: کتاب “سرزمین مقدس” ؛ صفحه ۲۰۴ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی 🔸۷ اسفند؛ سالروز شهادت محمدباقر مشهدی‌ عبادی گرامی‌باد _______________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
🔸ماجرای یک رویای صادقه و یک امدادغیبی در عملیات 🌼 |شب عملیات، یکی از رزمندگان اعزامی از سپاه شهرستان خمین، امام‌خمینی رو توی خواب دید که به شونه‌هاش میزنن و می‌فرمایند: چرا معطلید؟ حرکت کنید! حضرت مهدی(عج) با شماست! صبح بچه‌ها با شنیدنِ این رویا حالت عجیبی بهشون دست داد. 🌼 |عملیات از ساعت ۹شب با تعداد بسیارکمی نیرو شروع شد؛ و به خواست خدا تا ساعت ده صبح فردا، تمامی ارتفاعات موردنظر رو فتح کردیم. توی عملیات بچه‌ها، با ندایِ الله‌اکبر چنان وحشتی توی دل دشمن ایجاد کردند که نزدیک به ۲۰۰نفر از نظامیان ارتش بعث، یکجا اسیر شدند. 🌼 |اونجا شهید همّت از یه افسربعثی پرسید: فکر می‌کنید ما با چه تعداد نیرو به شما حمله کردیم؟ او گفت: دو گردان! شهیدهمّت گفت: نه! خیلی کمتر بود... خلاصه وقتی شهیدهمت تعداد واقعیِ نیروهامون رو گفت؛ افسربعثی باور نکرد و گفت: منو مسخره می‌کنید؟! آخر سر هم وقتی باورش شد تعداد نیروهای ما چقدر کم بوده؛ به گریه افتاد و گفت: ما اگه می‌دونستیم تعدادِ شما اینقدر کمه، به راحتی می‌تونستیم همه‌تون رو دستگیر کنیم؛ اما وقتی حمله کردید، انگار همه‌ی این کوه‌ها داشتند الله‌اکبر می‌گفتند و ما تصورمون این بود شماها خیلی زیادید. اینجا بود که حکمت خواب دیشب رزمنده‌ی شهرستان خمین رو فهمیدیم و امدادغیبی خداوند برا همه‌مون به اثبات رسید. 📚منبع:کتاب"تک‌سوار دشتِ‌زید" [خاطرات زندگی شهید جاویدالاثر اسماعیل قهرمانی]؛ صفحه ۳۳ ●واژه‌یاب:
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برخورد جالبِ امام‌رضا علیه‌السلام با شهیدی که در حرم به زنان بی‌حجاب تذکر می‌داد... به روایت 🔸ببینید و نشر گسترده دهید ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب: