eitaa logo
کلام معصومین علیهم السلام
1.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
191 فایل
کلام و ادعیه معصومین علیهم السلام شناسه مدیر @ASK110 کپی مطالب حلال اگر مقدور بود #صلوات ی برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عنایت بفرمایید. https://rubika.ir/kalam_maesoumin
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢آیا پیامبر اکرم(ص) از پایان‌یافتن ماه صفر خوشحال بود؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ يکي از دانش‌های ناظر به «فقه الحديث»، دانش «اسباب ورود حديث» است. اين دانش به منزلة دانش «شأن نزول» در تفسير قرآن است. هدف اصلی از دانش اسباب ورود حديث، شناخت شأن صدور روايات و فهم قرائن موجود به هنگام صدور روايات است. توضیح آنکه به صرف فهم معنای لغوی و اصطلاحی الفاظ و ترکيب‌های به کار رفته در احاديث نمی‌توان مدعی «فهم درست» آنها شد. در برخی از موارد برای فهم درست معنای احاديث، بايد اسباب ورود حديث را دانست. يعنی علت و زمينه‌ و بافت صدور آن سخن از معصوم را بايد فهميد. چرا که «شرايط زمينه‌ای» در فهم مراد معصومان حتماً نقش‌آفرين است. به تعبير ديگر، بايد قراين مقامی (شرايط اجتماعی و تاريخی و فرهنگی و حالات مخاطب و گوينده و ... ) را در نظر گرفت. متأسفانه بسياری از ناقلان اوليه احاديث و جامعان کتاب‌های حديثی، از نقش‌آفرينی قراين مقامی در فهم مراد معصومان غافل بودند و اهتمامی به ذکر آنها نداشته‌اند. به همين دليل، برای فهم مراد واقعی معصومان، يک حديث‌شناس محقق بايد تلاش بيشتری کند و حتی‌الامکان قرائن را در منابع موجود به دست آورد. مراجعه به منابع حديثی ساير فرق و مذاهب اسلامی يا مراجعه به منابع تاريخی و فهم درست تاريخ صدر اسلام و اوضاع فرهنگی‌ و اجتماعی حاکم بر قبايل و اقوام آن زمان و امثال آن می‌تواند پاره‌ای از گره‌ها را بگشايد. به عنوان مثال، در پاره‌ای از منابع اهل سنت حديثی از (ص) نقل کرده‌اند که فرموده باشد: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس مرا به پایان یافتن آذار بشارت دهد، من او را به بهشت بشارت می‌دهم.» آذار از ماه‌های رومی است؛ مصادف با خرداد شمسی است؛ برخی آن را به معنای دانسته‌اند و از این حدیث نحسی ماه صفر! و سعدی ماه ربیع الاول را نتیجه گرفته‌اند! این حدیث، به خودی خود و بدون آگاهی از بافت و زمینه‌های بیان آن، از نظر مضمونی آنقدر عجیب هست که حتی پاره‌ای از اهل حديث و ظاهرگرايانی مثل احمدبن حنبل نتوانسته‌اند با مضمون آن کنار بيايند و آن را تأييد کنند؛ به همين دليل گفته‌اند که اين حديث اصل و اساسی ندارد! اما اگر احمدبن حنبل قرائن مقامی صدور چنين سخنی را می‌دانست، چنين حکم قاطعی را صادر نمی‌کرد. از علت صدور چنين سخنی را به اين صورت نقل می‌کند که: «روزی پيامبر خدا(ص) با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان گفت: نخستين فردی که اکنون بر شما وارد می‌شود از بهشتيان است. برخی‌ از اين افراد چون اين سخن را شنيدند بيرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب اين خبر از بهشتيان شوند! پيامبر اين را فهميد و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما وارد می‌شوند که هر يک از ديگری سبقت می‌جويد؛ از ميان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آذار تمام می‌شود اهل بهشت است. پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و نيز با آنان بود. پيامبر خدا(ص) به آنان فرمود: ما در کدام ماه رومی هستيم؟ ابوذر پاسخ داد: «ای پيامبر خدا آذار تمام شد.» پيامبر گفت: «ای ابوذر اين را می‌دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی هستی.» به هر حال این حدیث هیچ ربطی به سعدی و نحسی ماه‌های صفر و ربیع الاول ندارد! اصل داستان چیز دیگری بوده است که در تحلیل مرحوم شیخ صدوق کاملاً واضح است.
📌استدلالی بر حب به علی(ع) روزي ابن‌عباس از مسيري عبور کرد و گروهي را ديد که به (ع) دشنام مي‌دهند. ابن‌عباس به با آنان پرداخت و سؤال کرد: آيا شما خداوند را مي‌دهيد؟ آنان پاسخ دادند: به خداوند پناه مي‌بريم. ابن‌عباس پرسيد: آيا از شما کسي رسول خدا(ص) را دشنام مي‌دهد؟ آنان پاسخ دادند: به خدا پناه مي‌بريم. پرسيد: علي‌بن ابي‌طالب(ع) را چطور؟ آنان گفتند: آري. ابن‌عباس گفت: شنيدم از (ص) که فرمود: هرکس به من دشنام دهد، به خدا دشنام داده است و هرکس به علي(ع) دشنام دهد، به من‌‌ دشنام داده است. آن مردم با رفتن ابن‌عباس سر خود را به زير انداختند. 📚مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج2، ص‌423.
گفتگوی ابن‌عباس با عمر درباره علی(ع) 👁 عبدالله بن عباس می‌گوید شبی عمر بن خطاب نزد من آمد و گفت بیا با هم به پاسبانی برویم. 🚶‍♂️در مسیر گفتگو می‌کردیم و درباره کسانی که بنا داشت جانشین خود کند سخن گفت. 🛑 نام چند تن از صحابه را برد (که بعداً آنان را عضو شورا کرد) و برای هر کدام عیبی شمرد. آنگاه گفت نظر تو درباره خلافت فامیلتان [علی علیه‌السلام] چیست؟ گفتم فضل او و سابقه‌اش در اسلام و نزدیکی به پیامبر و دانش او سبب شایستگی‌اش برای این امر است. گفت همانطور است که گفتی. اگر به ولایت رسد مردم را به راه درست و مسیر روشن می‌برد. اما شوخ‌طبع است و خودرأی و کم‌سن! گفتم چطور در جنگ که هماورد خواست و همه بزرگان جا زدند و پهلوانان خفقان گرفتند، یا در جنگ که (ع) آنچنان مبارزه می‌کرد، سن او را کم نشمردید؟!😳 ⁉️ چرا در آن شرایط سخت، برای اسلام آوردن (و تصدیق ) از او سبقت نگرفتید؟ ⭐️ گفت رها کن ... به خدا قسم پسر عمویت علی سزاوارترین مردم به است اما او را تحمل نمی‌کند. تاریخ یعقوبی ۱۵۹/۲