سلام و خدا قوّت
🙏الحمدلله که این گروه در حدّی توانسته است، فضایی را ایجاد نماید که علم نحو را از وجه خشکی که به خود گرفته بود، خارج گرداند.
🔻آن چه که باید از سیر مباحثی که بیان شده است، دریافت نمود، #تامّل و #تفکّر در مباحث است یعنی در مواجه با یک موضوعی، ابتدائاً باید به تامّل نسبت به آن موضوع پرداخت تا تصوّر دقیقی از آن موضوع حاصل شود و سپس اگر قابلیّت نقد را داشته باشد به کرسی قضاوت نشسته و با نگاهی عرف پسند به بررسی و نقد آن ها پرداخت و در نهایت تفکّراتی که انجام شده را با بیانی روان و قابل فهم، #تقریر نمود.
😔متاسفانه فِی زَمَانِنَا، علاوه بر این که #بحث_تامّل_و_تفکّر کم رنگ شده است، #بحث_تقریر مطالب به تبع از بحث تامّل به شدّت کم رنگ شده است.
✅ان شا الله هر آن چه که انجام می شود، مفید فایده واقع گردد.
کانون ادبیات عرب
❤️ #بیان_پاسخ: 🔸همان طور که مستحضر هستید، در گروه بحث جنجالی سابقاً، مفاد عنوان {حال} از دیدگاه مرح
👆👈با توجّه به مطلب فوق، به سمت آیه شریفه ۱۸ سوره مبارکه نبا: 《يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا》 خواهیم رفت و نسبت به کلمه 《أَفْوَاجًا》 نیز #تامّل می نماییم؛
🤔بعد از تامّل در خواهیم یافت که مفاد عنوان {حال} در کلمه مذکور قابل صدق است زیرا کلمه « #أَفْوَاجًا» لفظی است که دلالت بر حدثی می کند که آن حدث عارض بر ذات بوده به گونه ای که ویژگی و خصوصیّتی که ذوالحال یعنی ضمیر موجود در《فَتَأْتُون》، بر آن قرار دارد را تبیین می کند #به_تعبیری کلمه « #أَفْوَاجًا»، ویژگی و حالتِ ذو الحال یعنی ضمیر موجود در《فَتَأْتُون》را در حین تحقُّق اسناد یعنی در حین تحقُّق اسناد اِتیان به ذوالحال، بیان می کند؛
📝با این وجود معنایِ تحت اللفظی این قسمت از آیه چنین می شود: 《پس شما به عرصه محشر در حالی که دسته به دسته می باشید، وارد می شوید》.
👤کما این که صاحب {التحریر و التنویر} ج۳۰، ص۲۸ می فرماید: {و أَفْوَاجًا، حال من ضمیر فَتَأْتُونَ ... و المعنی: فَتَأْتُونَ مقسّمین طوائف و جماعات...}.
✋البته توجّه شود که نمی توان کلمه 《َأَفْوَاجًا》را {تمییز} دانست زیرا تمییز یا رفع ابهام از ذات می نماید که در ما نحن فیه ذاتِ مبهمی موجود نیست و یا رفع ابهام از نسبت می کند که در ما نحن فیه نسبت مبهمی موجود نیست؛
🔍برای این که عنوان {تمییز} به صورت کامل شناخته شود رجوع بفرمایید به سوال شماره: ۰۴ یعنی:👇
👉 https://eitaa.com/kanon_adabi/301
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
🔴 لینک #جدید گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے:
╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮
⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba
╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
🙏باسم الله
✋سلام و خدا قوّت
👥رفقا:
🔸این چند ماهی که با هم در گروه بحث جنجالی طلبگی بودیم، هم ما از بیانات شما، بهره بردیم و هم #شاید شما از مطالبی که ارسال می شد، استفاده کردید لکن در این میان، نکته ای که حائز اهمیّت است، #شُعار اصلی گروه می باشد یعنی: بحث به صورت #منطقی، #تحلیلی و با #رعایت_ادب انجام شود؛👉✍👈تحلیلی یعنی نسبت به هر عبارتی #فکر و #تامّل شود و سپس قضاوت شود؛ زیرا:👇
👌همان طور که گفته شد، هدف از بیان چنین بحث هایی و نقد و بررسی آن ها از زوایای مختلف، این است که رفقای گروه (یعنی هم ما و هم شما)، بحث در ادبیات را درک نمایند و چگونگی بحث را کشف کنند زیرا اساسا آن چه که در بحث ادبیات به شدّت کمرنگ شده است، بحث #تامّل، #تفکّر و #تدبّر است و البته راه و روش بحث در ادبیات عرب هم به طریق اولی به فراموشی سپرده شده است لذا اینگونه بحث ها شاید اندکی راه و روش اصلی در ادبیات عرب را بیان نماید.
♦️اکنون لازم است، گفته شود که همان گونه که بیان شد، #گروه بـَـحث جَنجالے طَلبگے ذیل #کانالِ کانون ادبیات عرب، شروع به فعالیّت نموده است لذا اکنون لازم دانسته ایم که #قوانین، #برنامه و #فهرست گروه بحث جنجالی را ذکر نماییم:👇
کانون ادبیات عرب
❤️خروجیِ آیه طبق هر دو قرائت:
🤔 #تامّل
👌 در مسیر ترکیب، لحاظ همانند سوالاتی که مطرح شد، می تواند تجزیه و ترکیبِ معنا محوری را احیاء نماید لذا در ما نحن فیه اگر ترکیب آیه مذکور را به همراه پاسخ به سوالاتی که بیان شد، پیش بردیم، آن گاه شاید بتوان اندکی به مراد متکلّم خداوند متعال از آیه ۱۸۰ سوره آل عمران پی ببریم و الّا صرف این که بگوییم مثلاً کلمه 《یَحْسَبَنَّ》، فعل و فاعل است و یا مثلاً بگوییم کلمه 《الَّذِينَ》مفعول به است، هیچ دردی را دوا نمی نماید و بلکه بدتر در باطلاق عدم فایده داشتن علوم ادبی خواهیم رفت؛
❓👈گذشته از سوالات مطرح شده، اکنون لازم است سوالاتی که بر هر دو ترکیب، مترتّب می شوند، بیان گردند و آن این که:👇
🔵۱) چرا ضمیر {هُوَ} در آیه شریفه، ضمیر فصل است؟ و آیا می توان این ضمیر را ضمیر فصل ندانیم؟ و اگر ندانستیم چه ترکیبی نسبت به آن مدّ نظر است؟
🔵۲) بر فرض ثبوت این که ضمیر موجود در آیه، ضمیر فصل است کما این که فرض در ترکیب گذشته بر این بود، چه غرضی را افاده میکند یعنی خداوند متعال چرا این ضمیر را ذکر کرده است آیا غرض و مقصودی را دنبال می کنند؟
🔴۳) در هر دو ترکیب، مفعول اوّل، {بخل} لحاظ شده است ای {بخل الذین} یا {بخلهم} لذا سوال در این است که چرا مفعول اوّل مقدّر یعنی {بخل} لحاظ شده است؟
🔴۴) چرا در هر دو ترکیب، در فعل مذکور یعنی 《یَحْسَبَنَّ》و یا《تَحْسَبَنَّ》از نون تاکید استفاده کرده شده است یعنی خداوند متعال، درصدد تاکید چه مطلبی بوده است؟ و چرا درصدد تاکید برآمده است؟.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک گروه #بـَـحث_جَنجالے_طَلبگے
🔺http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
کانون ادبیات عرب
👤برخی از مفسّرین در تفسیر و پرده برداری از آیه مذکور، احتمال مذبور یعنی ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به 《مَ
📝 #تامُّل
🔸اگر نسبت به دو احتمالی که در آیه ۴ سوره مبارکه ابراهیم مطرح گردید، تامّلی شود، کشف خواهیم کرد که: 👇
👈طرح آن دو احتمال و دو تفسیر یعنی این که ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به《اللَّه》بازگشت کند یا این که ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به《مَنْ》بازگشت کند، از آن جهت بوده است که خودِ فعل《يَشَآءُ》چنین قابلیّتی را دارا بوده است یعنی چون که فعل مذکور، صیغه مفرد مذکّرِ #غائب بوده است لذا نسبت به فاعل آن دو احتمال سابق، از #حیث_نحوی ثابت است به همین جهت گفته شد که می توان در جهت ردّ شُبه جبر، ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به 《مَنْ》عود کند و در نتیجه ترجمه این قسمت از آیه ۴ سوره ابراهیم چنین شود: {پس ضلیل می کند خدا آن کسی که می خواهد آن کس ضلالت خود اش را و هدایت می کند خدا کسی را که می خواهد آن کس هدایت خود اش را}؛
🔍لکن با رجوع به برخی دیگر از آیات، مشاهده می شود که فعل 《يَشَآءُ》به صورت صیغه مفرد مذکّرِ #مخاطب یعنی《تَشَآءُ》ظاهر گشته است مثلاً در آیه ۱۵۵ سوره مبارکه اعراف آمده است: 《تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَآءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَآءُ》 و همان طور که از آیه مذکور روشن است، نسبت به فاعلِ فعلِ《تَشَآءُ》یک احتمال #فقط داده می شود و آن این که ضمیر فاعلیِ 《تَشَآءُ》به 《اللَّه》عود کند یعنی ضلیل و گمراه می کند خداوند متعال هر کسی را که خودِ خدا بخواهد و هدایت می کند خداوند متعال هر کسی را که خودِ خدا بخواهد؛👇
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱⚫️امام علی⚫️⊰━━━━─ #پرسش شماره: ۱۵ ─━━━━⊱⚫️امام علی⚫️⊰━━━━─ ❓❔👈 ممکن است ط
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄*
─━━━━⊱⚫️امام علی⚫️⊰━━━━─
#جوابِ پرسشِ شماره: ۱۵
─━━━━⊱⚫️امام علی⚫️⊰━━━━─
📝 آن چه که از سیر مباحثِ ادبی، می بایست، دریافت کرد، #تامّل و #تفکّر در مباحث است یعنی در مواجه با یک موضوعی، ابتدائاً باید به تامّل نسبت به آن موضوع پرداخت تا تصوّر دقیقی از آن موضوع حاصل شود و سپس اگر قابلیّت نقد را داشته باشد به کرسی قضاوت نشسته و با نگاهی عرف پسند به بررسی و نقد آن ها پرداخت و در نهایت تفکّراتی که انجام شده را با بیانی روان و قابل فهم، #تقریر نمود.
🔺متاسفانه فِی زَمَانِنَا، علاوه بر این که بحث #تامّل_و_تفکّر کم رنگ شده است، #بحث_تقریر مطالب به تبع از بحث تامّل به شدّت کم رنگ شده است.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_یک ❌در پاسخ از پیام قبلی 🔸شما فرمود: {بلاغت، قاضی بر بحث و تعیین است} #لذا نظرات ع
👤همبحثِ #شماره_دو
⭕️در پاسخ از پیام قبلی
🔸توجُّه شود که بحث، منوط به کثرت و قلّت افراد نمی باشد و در این راستا قلّت و کثرت هیچ تاثیری در بحث ندارند بلکه مهمّ، #تامّل است و لذا اگر شما تامّل نمودید و به این نتیجه رسیدید که ادلّه ای که از جانب بلاغیون و نحویون که بدون لحاظ مقتضای حال است، از صحّت کافی ای برخوردار است، آن گاه با همین منوال مباحث را پیش می برید و الّا فلا؛
🔵و امّا نسبت به مثالی که عرض شد یعنی روایتِ پیامبر اکرم: 《من کنت نولاه فهذا علی مولاه》گفته می شود:
🔸این مثال دقیقا با اعرفیت ضمیر منافات دارد زیرا {هذا} اسم اشاره بوده و {علی} نیز علم به همین جهت این دو در کنار هم، به عنوان اعرف معارف در نگاه متکلّم بلیغ لحاظ می شود و در این راستا، {ضمیر} هیچ اعرفیتی ندارد و این شاهد واضحی بر این است که سخنِ کسانی که قائل به اعرفیت ضمیر است، صحیح نمی باشد.
✅لکن اگر مراد شما از مثال، همان {خالق السماوات و الارض الله ربُّکم} است، گفته می شود:
🔺چنین مثالی برای ردّ اجماع نحویون در این که لفظ جلاله الله اعرف از تمام معارف است، می باشد یعنی با این مثال درصدد نبودیم که اعرفیت ضمیر را ردّ کنیم تا این که بفرمایید: {و نکته ی آخر این است که علم بعد از ضمیر در رتبه ی بعد قرار دارد و این مثالی که شما میفرمایید منافاتی با اقدمیت ضمیر ندارد} #بلکه عرض شد، این مثال در ردّ اجماع نحویُّون به این که لفظ جلاله الله اعرف از معارف است، بود.
📝در پایان نسبت به تعبیری که در آن فرمودید: {هر چند حدّ وسط علم بلاغت که ذوق سلیم است نیز طبع اش تقدُّم ضمیر بر ما بقی معارف است} گفته می شود:
👆👈این سخن طبق مطالبی که عرض شد، هیچ پایه و اساس علمی ندارد و ادّعایی بیش نیست لذا بطلان آن مفروض الصدق است.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
🔍) بیانِ پرسش شماره: ۱۷ 🔺👇🔺
🤔🤔 #تامُّل🤔🤔
🔺🔺🔺🔺
🌹الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍﷺ
وَآلِمُحَمَّدٍﷺوَعَجِّلْفَرَجَهم🌹
🔺🔺🔺🔺
🔍 #انتقادات و #پیشنهادات خویش را در جهت ارتقاء کانال با در میان بگذارید:
⚫️ @Lakhair
هدایت شده از هیئت مدیریّه بحث جنجالی
❌ #ادامه:👇👇
🔵🔵۲) دوستان تمامِ بحث هایی که از جانبِ مدیران و کاربرانِ بحث جنجالی طلبگی در گروه مطرح می شود، #بهونه ای هستند که امثال بنده که بحث در ادبیات را بلد نیستند، مسیر اصلی را کشف کنند و بفهمیم که چگونه می بایست در ادبیات بحث کنیم که مثمر ثمر باشد؛ چگونه باید سوال کنیم؟ چگونه جرات سوال کردن برای ما ایجاد شود؟ چگونه و چگونه و ...؛ همچنین بفهمیم در هر مساله ای که وارد شدیم، ابتداء باید در آن مساله #تامّل و #تفکُّر کنیم و سپس در کرسی قضاوت بنشینیم و در نهایت نظر خویش را با لحاظ جانِبِ عرفِ اهل محاوره مطرح نماییم لذا در این طریق باید ذهنِ عرفی را در پیش بگیریم نه ذهنِ استحسانی #بنابراین نباید هر مساله ادبی که علماء مطرح کرده اند را بدون فکر و چشم بسته قبول کنیم بلکه باید در مورد آن فکر کنیم که منشا آن چیست و سپس قضاوتِ عرف پسندانه ای نسبت به آن داشته باشیم و ... .
👌لذا هر چه تمام از اساتیدِ موجود در گروه بحث جنجالی که با وجودشان گروه را زینت داده اند، می بایست بهره کافی را ببریم.