eitaa logo
کانون ادبیات عرب
2.2هزار دنبال‌کننده
110 عکس
24 ویدیو
86 فایل
✍باسمه تعالی 📣 #توجُّه: 🔊استفاده از مطالبِ مذکورِ در کانال، #فقط با ذکر منبع، #مجاز است و در صورت تخطّی پیگرد قانونی دارد. 📝 گروه #بـَـحث_جَنجالے_طَلبگے: ╭─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ ⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba ╰─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ 📲پل ارتباطی: 🔵 @Lakhair
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فِهْرِسٺ مَطَاْلب حَوزَوِی
─━━━━⊱♥️⊰━━━━─ فهرستِ تلنگّر:👇 ─━━━━⊱♥️⊰━━━━─ ━━─⊱🤔👇یا الله👇🤔⊰─━━ ❤️) تلنگّر شماره اوّل: 🔍 https://eitaa.com/kanon_adabi/330 ━━─⊱🤔👇یا الله👇🤔⊰─━━ ❤️) تلنگّر شماره دوّم: 🔍 https://eitaa.com/kanon_adabi/397 ━━─⊱🤔👇یا الله👇🤔⊰─━━ ❤️) تلنگّر شماره سوّم:👇 🔍 https://eitaa.com/kanon_adabi/445 ━━─⊱🤔👇یا الله👇🤔⊰─━━ ❤️) تلنگّر شماره چهارم: 🔍 https://eitaa.com/kanon_adabi/498 👆👈 فَــــــــــریــــــــــــدة https://eitaa.com/kanon_adabi/555 ━━─⊱🤔👇یا الله👇🤔⊰─━━ ❤️) تلنگّر شماره پنجم: 🔍 https://eitaa.com/kanon_adabi/781 ━━─⊱🤔👆یا الله👆🤔⊰─━━ 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ ─⊱👌👇👇👌⊰─ 👤بیان که بر نمازِ میّتی که بر شهدای واقعه بغداد خواندند: ⚫️بیان اوّل: 🔸 https://eitaa.com/kanon_adabi/675 ⚫️بیان سوّم: 🔸 https://eitaa.com/kanon_adabi/756 📝پیام در پی شهادتِ سردار و سردار : ✅ https://eitaa.com/kanon_adabi/668 ─⊱👌👆 👆👌⊰─ 📝تاریخ ثبت: ۱۳۹۸/۱۲/۱۳ ❌💯 از طرح موجود و مطالب مذکور در این کانال، با ذکر منبع است. 🔍 لینک_کانال: ╭═ঊঈ🔻پیشنهادِ عضویّت🔻ঊঈ═ 🔘 @contents786 ╰═ঊঈ🔺پیشنهادِ عضویّت🔺ঊঈ═
کانون ادبیات عرب
👤برخی از مفسّرین در تفسیر و پرده برداری از آیه مذکور، احتمال مذبور یعنی ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به 《مَ
📝 🔸اگر نسبت به دو احتمالی که در آیه ۴ سوره مبارکه ابراهیم مطرح گردید، تامّلی شود، کشف خواهیم‌ کرد که: 👇 👈طرح آن دو احتمال و دو تفسیر یعنی این‌ که ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به《اللَّه》بازگشت کند یا این که ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به《مَنْ》بازگشت کند، از آن جهت بوده است که خودِ فعل《يَشَآءُ》چنین قابلیّتی را دارا بوده است یعنی چون که فعل مذکور، صیغه مفرد مذکّرِ بوده است لذا نسبت به فاعل آن دو احتمال سابق، از ثابت است به همین جهت گفته شد که می توان در جهت ردّ شُبه جبر، ضمیر فاعلیِ 《يَشَآءُ》به 《مَنْ》عود کند و در نتیجه ترجمه این قسمت از آیه ۴ سوره ابراهیم چنین شود: {پس ضلیل می کند خدا آن‌ کسی که می خواهد آن‌ کس ضلالت خود اش را و هدایت می کند خدا کسی را که می خواهد آن کس هدایت خود اش را}؛ 🔍لکن با رجوع به برخی دیگر از آیات، مشاهده می شود که فعل 《يَشَآءُ》به صورت صیغه مفرد مذکّرِ یعنی《تَشَآءُ》ظاهر گشته است مثلاً در آیه ۱۵۵ سوره مبارکه اعراف آمده است: 《تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَآءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَآءُ》 و همان طور که از آیه مذکور روشن است، نسبت به فاعلِ فعلِ《تَشَآءُ》یک احتمال داده می شود و آن این که ضمیر فاعلیِ 《تَشَآءُ》به 《اللَّه》عود کند یعنی ضلیل و گمراه می کند خداوند متعال هر کسی را که خودِ خدا بخواهد و هدایت می کند خداوند متعال هر کسی را که خودِ خدا بخواهد؛👇
SaveForWeb.jpg
3.71M
☝️برای کلیک‌ نمایید☝️ 🔹لینکِ دانلود نشریه:👇👇👇👇 https://drive.google.com/file/d/17crL8l1JYdEKVVi9AMSCOvF824aRzsFZ/view?usp=drivesdk باز کردنِ فایل با برنامه گوگل درایو:☝️ 📝 نشریه کانون ادبیات عرب مدرسه علمیّه امام مهدی موعود (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) استان قم؛ 🤲با عنایت خداوند متعال و استعانت از اهل بیت(علیهم السّلام)، هیئت تحریریّه کانون ادبیات عرب مدرسه علمیه امام مهدی موعود(عج) به همراه دانش پژوهان گروه بحث جنجالی طلبگی، اقدام به تهیّه و تنظیم نشریه ادبی با نام 《 》 نموده است؛ اصلی نشریه، شناخت مقام، جایگاه و منزلت علوم ادبی (علم صرف، علم نحو، علم بلاغت و ...) در آیات قرآن کریم و روایات وارده می باشد یکی از اصلی ترین خلئهائی که در حوزه های کنونی مشاهده میشود، این است که نظر ها نسبت به این علوم شریف، بسیار کم رنگ شده و اشتغال به این علوم را اتلاف عمر می دانند؛ دقیقاً خلاف رویّه علماء. 🔍در این نشریه، سعی شده است که بُعد جدیدی از علوم ادبی را به دانش پژوهان منعکس نماید لذا پیشنهاد می گردد که آن را با حوصله تمام و با دقّت کامل مطالعه فرمایند؛ ❌💯کپی با ذکر منبع مجاز است 🔴 لینک کانال ╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮ ⚫️ eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28 ╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
⚫️ #پرسش شماره: ۲۳ ❓⬛️👈 آیا در باب علوم ادبی، می توان تحوّلی ایجاد کرد؟ چگونه؟ 🏴 #جواب پرسش شماره
🔵 گفتارهایی در باب در زمینه 📝 ♦️ اخیراً گفتگویی میان چند تن از اساتید حوزه با حضرت استاد شب زنده دار (مدّ ظلّه العالی) در زمینه تحوّل در کتب آموزشی حوزه صورت گرفته و فایل تصویری آن نیز از طرف کانال های مرتبط با مباحث حوزوی انتشار یافته است. 💢 اگرچه این گفتگو بیشتر بر محور کتب مربوط به اصول فقه و فقه به انجام رسیده امّا پیداست که یکی از موضوعات خاصّ این گفتگو و دغدغه حاضرین در آن پرداختن به کتب آموزشی حوزه در زمینه ادبیات خصوصاً علم نحو و ضرورت تحوّل در این زمینه نیز بوده است هرچند که این امر - شاید به دلیل کمبود زمان- به صورت کمرنگ مورد گفتگو قرار گرفته امّا در بیانات موجود، چند جمله کلیدی وجود دارد که ظاهراً بیان کننده برخی از علل ایجابی حرکت به سمت تحوّل در کتب آموزشی علم نحو می باشد. 🔰 معظم له در مجموع سخنان خود درباره ضرورت تحوّل در کتب ادبی بر دو مطلب تکیه کرده اند: یکی این که مهمّ در ادبیات، تطبیق کردن است که در بخشی دیگر از سخنان خود از آن به تطبیق و تمرین یاد می کنند. ☝️👈و دوم این که پیچیدگی و تعقید کتابی مثل شرح سیوطی بر الفیه و تخصّصی بودن کتابی مثل مغنی اقتضاء دارد که به سمت تحوّل حرکت کنیم. 💯طرح دو مطلب اخیر به عنوان اسبابی که ضرورت تحوّل در کتب نحوی حوزه را ایجاب می کنند ما را بر آن داشت تا مطالبی را در این زمینه ارائه کنیم امّا قبل از هر چیز تذکّر این نکته لازم است که طرح این مطالب هیچ‌ گاه به معنای مطلق انگاری و نفی افکار و سلایق گوناگون نمی باشد بلکه صرفاً به انگیزه گشودن باب گفتگو در جهت آسیب شناسی و زدودن نواقص در سایه ارائه نقد ها و پیشنهادات خواهد بود. ✅ ... 🔹 یادداشتی از طلبه حسین لیاقت پور ❌💯کپی با ذکر منبع مجاز است ⚫️ لینک کانال ╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮ ⚫️ eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28 ╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
🔵 گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی 📝 #قسمت_اوّل ♦️ اخیراً گفتگویی میان چند تن از ا
🔴 گفتارهایی در باب در زمینه ✍برای مطالعه قسمت اوّل کلیک نمایید:👇 https://eitaa.com/kanon_adabi/2440 📝 ♦️ تحوّل در لغت به معانی گوناگونی وارد شده امّا در یکی از این معانی که تناسب بیشتری با بحث حاضر دارد، به معنای انتقال از مکانی به مکان دیگر است و ظاهراً به تناسب همین معنا به انسانی که یک انقلاب درونی در او رخ می دهد، می گویند: {متحوّل شده است} لذا به انسان کافری که به آیین اسلام درآمده، می گویند: «تحوّل من الکفر إلی الإسلام» بنابراین در معنای تحوّل، حرکت و تغییر وجود دارد. بر این اساس هنگامی که سخن از تحوّل در حوزه می شود باید به دنبال یک حرکت و تغییری در جهتی از جهات مربوط به آن باشیم و طبیعتاً این حرکت و تغییر باید از نقص به کمال باشد. 🔰 بنابراین ضروری است که در وهله اوّل نواقص و آسیب‌ها شناخته شود و در وهله دوّم، درک درستی از کمالات بدست آورد و در مرحله سوّم، برنامه متناسب برای حرکت از این نواقص به سمت تحصیل آن کمالات ارائه نمود. ▪️ باید توجّه داشت که عنوان تحوّل در هر زمینه ای از زوایای مربوط به حوزه بار خاصّ خود را پیدا می‌کند مثلاً یک وقت گفته می شود تحوّل در کتب آموزشی حوزه که دایره محدودی را صرفاً ناظر به کتب موجود در بر می گیرد و نظری به روش های تدریس یا نحوه جذب اساتید ندارد؛ ☝️👈یک وقت گفته می شود تحوّل در نظام تدریس حوزه که بیشتر به اساتید و روش های آموزش مربوط می شود و گاهی هم گفته می‌شود تحوّل در نظام آموزشی حوزه که بسیار فراگیرتر از دو عنوان قبلی بوده و بلکه تمامی آن چه را که به امر آموزش در حوزه مربوط می شود در بر می‌گیرد. 💢امّا آن چه که بیشتر در اذهان و السنه رایج است و موضوع گفتار حاضر، همان مورد اوّل یعنی تحوّل در کتب آموزشی حوزه است که سال های متعدّد مورد بحث و مشاجرات مختلف قرار گرفته و گفت‌وگوی یاد شده نیز به دلیل نوع گزاره هایی که در آن بیان می شود، حول همین محور است؛ بنابراین لازم است حرکت و تغییر از نقص به کمال را در زمینه کتب آموزشی حوزه در خصوص علوم ادبی و بالأخص علم نحو با نظر به گفتگوی مذکور پیگیری نماییم. ♦️ همانطور که در قسمت اوّل این گفتارها بیان گردید در گفتگوی یاد شده بر دو مطلب کلیدی در باب ضرورت تحوّل در کتب آموزشی نحوی تکیه شده است: تطبیق و تمرین و پیچیدگی و تعقید و تخصّصی بودن کتب مربوط به این علم. 🔺در قسمت های بعد، این دو محور را بر اساس سیر حرکت از نقص به کمال بررسی خواهیم کرد. ✅ ... 🔹 یادداشتی از طلبه حسین لیاقت پور ❌💯کپی با ذکر منبع مجاز است ⚫️ لینک کانال ╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮ ⚫️ eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28 ╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
🔴 گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی ✍برای مطالعه قسمت اوّل کلیک نمایید:👇 https://ei
🔰 گفتارهایی در باب در زمینه 📝برای مطالعه قسمت دوّم کلیک نمایید:👇 💢https://eitaa.com/kanon_adabi/2445 📝 ♦️ در قسمت قبل گفته شد که سیر حرکت از نقص به کمال را باید در دو محور تطبیق و تمرین و همچنین پیچیدگی و تخصّصی بودن کتب مربوط به علم نحو بررسی نمود. 🔰 امّا یعنی تطبیق و تمرین: همانطور که روشن است مقصود از تطبیق و تمرین همان تجزیه و ترکیب می باشد که عدم تحقّق و یا کم رنگ بودن آن به عنوان یک نقص، مدّ نظر قرار گرفته لذا پرداختن به مسأله تطبیقات نحوی و ارائه تمارین در جهت تحصیل و نهادینه کردن قدرت تطبیق ادبی، کمال محسوب شده است و حتّی از گفتگوی مربوطه نیز پیداست که این امر یک کمال ابتدایی نمی باشد بلکه غایت و هدف اساسی از این علم در نظر گرفته شده است. ♦️نتیجه آن که نقصی که در زمینه تطبیقات ادبی وجود دارد متولیان امر را وادار به حرکت به سمت تغییر کتب نحوی نموده است. در این جا باید تصدیق کرد که خروجی های ناکارآمدی که پس از سه سال تحصیل در زمینه ادبیات حاصل می شود و توان مواجهه با عبارات فقهی و اصولی را در پایه های بالاتر ندارند، گواه روشنی بر وجود این نقص بوده و قطعا نیازمند طرح و برنامه ریزی های لازم می باشد. ♦️امّا ناگفته پیداست که قبل از هر حرکت تحوّلی و برنامه ای که در این زمینه پیشنهاد می شود ابتداء باید تصویر شفافی از منشأ به وجود آمدن نواقص ارائه نمود زیرا تا زمانی که علل و عوامل پیدایش این نواقص به خوبی شناخته نشود، هر حرکتی محکوم به شکست و خسارت خواهد بود. در رابطه با نقصی که در زمینه تطبیق و تمرین وجود دارد شاید بتوان سه امر را به عنوان عوامل پیدایش آن بر شمرد: ۱. عدم آموزش صحیح ۲. عدم وجود برنامه تمرینی لازم در سیستم آموزشی برای نهادینه کردن قدرت تطبیق ۳. عدم کارایی و تناسب کتب آموزشی ♦️ نتیجه آن که تنها در صورتی می توان به سمت تغییر کتب آموزشی حرکت کرد که امر سوّم یعنی عدم کارایی کتبی چون هدایه، صمدیه، سیوطی و مغنی نقش عمده را در پیدایش نقص مذکور ایفا نمایند. حال از امر سؤال می کنیم: ❓آیا منشأ خروجی های ناکارآمد حوزه در زمینه اهدافی که از علوم ادبی دنبال می شود، عدم کارایی کتب موجود نسبت به این امر بوده یا خیر؟ ❓آیا اساساً سهمی برای عدم آموزش صحیح یا عدم تدوین برنامه ای برای تمرین در این سیستم آموزشی قائل هستید یا خیر؟ ما در این گفتارها به دنبال آنیم تا باب گفتگو درباره چرایی حرکت به سمت تحول در کتب آموزشی را باز کنیم و ببینیم آن چه متولیان امر را به سمت تحوّل کشانده تا چه اندازه قابل قبول می باشد. بدیهی است که تحوّل، یک امر ضروری و از لوازم قطعی مقام آموزش می باشد اما نکته مهم اینجاست: تحول از کدامین نقص و به سمت کدامین کمال؟ 👌در قسمت های بعدی در این زمینه بیشتر سخن خواهیم گفت. ✅ ... 🔹 یادداشتی از طلبه حسین لیاقت پور ❌💯کپی با ذکر منبع مجاز است ⚫️ لینک کانال ╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮ ⚫️ eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28 ╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
🔰 گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی 📝برای مطالعه قسمت دوّم کلیک نمایید:👇 💢https://e
📝 ✍ گفتارهایی در باب در زمینه 📝مطالعه قسمت سوّم:👇 ⭕️eitaa.com/kanon_adabi/2451 ♦️ در یادداشت گذشته در رابطه با نقصی که در مرحله تطبیق وجود دارد به سه عامل اشاره گردید: عدم آموزش صحیح؛ عدم پیش بینی برنامه لازم برای نهادینه کردن قدرت تطبیق و عدم تناسب کتب آموزشی؛ همچنین گفته شد که تنها در صورتی می توان در این فضا به تغییر کتب ورود کرد که عمده عامل را عدم تناسب کتب آموزشی بدانیم و لکن درنگی کوتاه در فضای آموزشی مدارس علمیه دو عامل اوّل را به عنوان منشأ اصلی نقص موجود معرّفی می نماید و برای عامل سوّم سهم قابل اعتنایی نمی توان یافت. ♦️ نسبت به عامل اوّل یعنی عدم آموزش صحیح، سخن بسیار است. آنچه را که امروزه در زمینه آموزش و تدریس ادبیات عرب در سطح مدارس شاهد هستیم جلوه ای از یک تدریس خشک و بی روح و بدون داشتن معیارهای لازم در امر تدریس است. اگر بگوییم سال های اوّلیه تحصیل طلاب در حوزه که رنگ و بوی ادبیات دارد، به جهت تدریس های غلط به مسلخ استعداد ها تبدیل شده است، گزاف نگفته ایم. 🔰 متأسفانه غالب تدریس های ادبیات در حوزه، رنگ و بوی ترجمه متن دارد تا تدریس ادبیات و نوعاً تدریس های فنّی جای خود را به ارائه نمودار ها و چکیده نگاری ها داده است. تدریسی که باید در جهت ارتقای علمی، پژوهشی و انگیزشی طلّاب باشد، مسیر دیگری پیدا کرده چرا که نهایتاً یا مدرّس را به بازخوانی و یادآوری ادبیات فراموش شده خود، یاری می نماید و یا صرفا رزومه سوابق تدریس او را رونق می بخشد و در کل نشانی از تحلیل و نقّادی آراء، پژوهش و تولید علم ندارد لذا پس از پایان سال سوّم با موجی از طلّابی مواجه هستیم که به مراتب از انگیزه های ابتدای ورود خود به حوزه، تنزّل پیدا کرده اند و رونق محسوسی در تحصیل آن ها دیده نمی شود. قصه پر غصه ماجرا آنجاست که عدّه ای متوجه نیستند که نفهمیدن و عدم درک مطالب، بدترین و مخرّب ترین آثار را در ذهن طلّاب نهادینه می کند و آثار سوء روانی آن تمام مسیر و اهداف حقیقی را وارونه جلوه می دهد. پر واضح است که انسان به محض فهمیدن، شوق فهمیدن دیگر به او دست میدهد و احساس نفهمیدن در هر مرحله، بخشی از اراده و انگیزه او را ذوب می کند. ♻️ این ها همه محصول یک تدریس ناکارآمد است و این امر خود، محصول نظام گزینشی غلطی است که در جذب اساتید بکارگرفته می شود زیرا در نظام موجود، گزینش استاد ادبیات تنها بر مدار یک امتحان شفاهی از {مغنی} و {جواهر} صورت می گیرد. بدیهی است که هرگز نمی توان از این طریق به تشخیص معیارهای لازم دست پیدا کرد زیرا تدریس نیازمند فاکتورهای فراوان دیگری می باشد که عمدتا در این امتحان شفاهی قابل تشخیص نیست از جمله این که تا چه اندازه بر ریشه آراء و اقوال و تطوّرات علمی یک نظریه تسلّط وجود دارد و این که تا چه اندازه توان تحلیل و بررسی آن ها بدست آمده است و اساسا بیان و قلم شخص تا چه حدّی مناسب کرسی تدریس است و به چه میزان بر منابع لازم در جهت پژوهش های ادبی تسلط وجود دارد و... ظاهراً تلقّی متصدّیان امر از تحوّل، محدود به کتب آموزشی است در حالی که نقطه آغازین تحوّل را باید در نظام تدریس و گزینش اساتید پیگیری نمود. با تحمیل کتب بر طلّاب حاصل نمی شود بلکه محصول آزادی فکری و نقادی های علمی است و طبیعتاً با نقّالی کردن های روش مرسوم به سنّتی خوانی نیز حاصل نمی شود. ♦️ خلاصه آن که اگر کتب حوزه متحوّل شوند تا زمانی که نظام تدریس متحوّل نشود هیچ بازدهی حاصل نخواهد شد تدریسی که خالی از تحلیل بوده و ممحّض در نقل مطلب و ترجمه باشد و بجای تعمیق مطالب به تنظیم نمودار اکتفا نماید نه تنها خروجی ندارد بلکه منجر به خستگی و غارت انگیزه ها و استعداد ها می شود امّا اگر تدریس ادبیات در جهت تبیین و تحلیل آراء و نظریات علمی و در مسیر تفکّر و تولید علم باشد و مبتنی بر بیان ثمرات گردد هم شوق و انگیزه را دو چندان میکند و هم به سمت غنی نمودن ادبیات گام برمی دارد و آنگاه تحول به معنای واقعی خود به تدریج و بر اساس شاخصه پویایی آغاز می گردد. ♦️مصیبت عظمای دیگری که در نظام تدریس وجود دارد آنجاست که وقتی نسبت حجم متون موجود را با ساعات معیّن شده در هر ترم در نظر می گیریم و در کنار آن دو، نگاهی به تعطیلات نامعقول می اندازیم، میبینیم که انتظار آموزش همین تعداد قواعد در حد سطحی، یک انتظار گزاف و نابجاست و ریشه آن به مسأله کم کردن سنوات تحصیل بازمی گردد. هر ساله شاهدیم که معاونت های آموزش در آستانه امتحانات ترم چگونه اساتید را تحت فشار قرار می دهند که محدوده را به اتمام برسانند. 💯اگر بناست تحوّلی صورت بگیرد باید ابتدا منشأ نواقص را پیدا کرد با این شیوه تدریس و این نظام آموزش، تغییر کتب درسی راه به جایی نخواهد برد. ✅ ... 🔹 یادداشتی از طلبه حسین لیاقت پور ❌💯کپی با ذکر منبع مجاز است
کانون ادبیات عرب
♦️ #قسمت_پنحم(قسمت پایانی) ✍ گفتارهایی در باب #تحوّل_حوزه در زمینه #علوم_ادبی 📝مطالعه قسمت چهارم:👇
1⃣) در سطح اوّل و ابتدایی، کارکرد علوم ادبی محدود به تجزیه و ترکیب در جهت عبارت خوانی و مواجهه با متونی است که به زبان عربی نوشته شده اند و طلبه در طی سال های تحصیل با آن ها مواجه می شود؛ ☝️👈به نظر می رسد برای بدست آوردن توان لازم در این سطح، هیچ نیازی به اختصاص دادن سه سال تحصیلی به یادگیری علوم ادبی نیست خصوصاً با توجّه به این که کتابی مثل {مغنی} در سال سوّم و همچنین بسیاری از مباحث {سیوطی} در سال دوّم کاملاً تخصّصی بوده و هیچ کاربردی در این سطح ندارند. به عبارت دیگر آنچه که برای این سطح نیاز است صرف قواعد است نه پرداختن به اختلاف آراء و تحلیل مطالب. 2⃣) در سطح دیگری که برای کارکرد علوم ادبی تصوّر می شود مسأله نسبت فقه و اجتهاد با علوم ادبی مطرح می گردد. ☝️👈در این سطح باید بررسی نمود که چه میزان از مسائل ادبی در مسیر اجتهاد فقهی تأثیرگذار است و به تعبیری اثر گذاری آن ها در امر اجتهاد فراتر از متن خوانی کتب فقهی می باشد. به هر میزانی که تأثیرگذاری علوم ادبی در مسأله اجتهاد در فقه پذیرفته شود نتیجه آن در نقشه تحوّل نمایان می شود بر همین اساس در این سطح باید از اختلاف آراء ادبی و تحلیلات لغوی، صرفی، نحوی و بلاغی بحث نمود که به نظر می رسد اثر گذاری این علوم بنحو موجبه جرئیه در مسأله استنباط احکام فقهی غیرقابل انکار است و برای این منظور شواهد قطعی اقامه شده است لکن با این وجود برخی متصدّیان تدوین متون آموزشی معتقدند در این سطح حتّی ۵ مسأله ادبی یافت نمی شود که اختلاف در آنها تأثیر مستقیم در مسیر اجتهاد و استنباط احکام فقهی داشته باشد یعنی عملاً علوم ادبی را در این سطح بی فایده می دانند و سعی دارند کتب ادبی را به سمت قاعده گرایی بدون پرداختن به اختلافات و تحلیلات ادبی سوق دهند. 3⃣) امّا در سطح سوّمی که برای کارکرد علوم ادبی می توان تصوّر نمود نسبت تفسیر قرآن کریم با این علوم است. ☝️👈در این سطح از یک سو تفسیر کلام الهی با نظر به درک ظرائف و خصوصیّات منحصر به فرد آن و مسأله درک اعجاز قرآن و پاسخ از شبهات وارد بر جنبه های لفظی آن مطرح می گردد و از سوی دیگر انتقال مفاهیم قرآن از زبان مبدأ یعنی عربی فصیح به زبان مقصد یعنی فارسی و به عبارتی همان ترجمه مطرح می شود. پوشیده نیست که متصدّی حقیقی این سطح با هر دو زاویه آن، حوزه های علمیه است که موظّف اند قرآن کریم و همچنین سنّت را با تفسیر و ترجمه بر پایه موازین دقیق علمی، جهت پرورش جامعه اسلامی ارائه نمایند. بدیهی است که کتب موجود بر اساس تدریس های کذایی و تحوّلی که در حال رخ دادن است به هیچ عنوان نیاز این سطح را برآورده نمی کند و بلکه شاهدیم که متصدّیان امر هر ساله با لاغرتر نمودن کتب اصلی در این علوم چه دست آوردی داشته اند. خطای بزرگی که در حال رخ دادن است این است که نگاه تحوّلی موجود منحصر در سطح اوّل بوده و هیچ سهمی برای سطح دوّم و سوّم قائل نیست و به همین جهت گفته شد که نگاه تطبیقی به علوم ادبی یک نگاه کاملاً سطحی و حدّاقلی است. در این مسیر، تحوّل به سمت تولید علم و ارتقای سطح علمی کتب ادبی جهت گیری نمی کند و هر روز شاهد خروجی های ناکارآمد در این زمینه هستیم. ⭕️در اینجا جای خالی مؤسّسات تخصّصی علوم ادبی احساس می شود و جا دارد در کنار مؤسّسات متعدّدی که برای علوم فقه و اصول تأسیس می شود و در عین حال در بسیاری از موارد تفاوت چندانی با درس های آزاد ندارند، یک‌ مؤسّسه تخصّصی ادبیات جهت تربیت و تأمین اساتید حاذق و همچنین تدوین کتب عمیق آموزشی بجای دست بردن در کتب سلف در این زمینه بنا گردد لکن رغبتی در این زمینه وجود ندارد که البته دلیل آن نیز روشن است. (از بیانات فوق تکلیف محور دوّمی که در قسمت های قبلی وعده داده شد یعنی مسأله تخصّصی و پیچیده بودن کتب آموزشی نیز روشن می گردد) 🔊 : هیچکدام از دلایلی که در گفتگوی مذکور مطرح شده، نمی تواند مجوّز تغییر کتب درسی را ارائه دهد. ضعف کتب را باید از زوایه ای دیگر بررسی نمود و تحوّل نیز باید به سمت تولید علم و غنای هر چه بیشتر آموزش بینجامد نه لاغرتر نمودن کتب و دخل و تصرّف های نابجا در میراث علمی سلف. 🔹 یادداشتی از طلبه حسین لیاقت پور ❌💯کپی با ذکر منبع مجاز است ⚫️ لینک کانال ╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮ ⚫️ eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28 ╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
کانون ادبیات عرب
✍ #پرسش شماره: ۲۴ ❓ آیا مفعول مطلق تاکیدی در زبان فارسی معادل دارد یا خیر؟ ✅ #جواب پرسش شماره: ۲۴
✏️مشکلی که در ترجمه مفعول مطلق تأکیدی وجود دارد این است که ساختار نحوی (نقش ترکیبی مفعول مطلق تأکیدی) از اختصاصات کلام عربی می باشد و چون در زبان فارسی چنین نقش ترکیبی ندارد، معادل دقیقی برای ترجمه آن وجود ندارد. در ترجمه های موجود عملکرد مترجمین به این شرح است: 1⃣) برخی معادل لغوی مفعول مطلق تأکیدی را در ترجمه آورده اند مثلا در ترجمه آیه شریفه {کلّم الله موسی تکلیما} گفته اند: خدا با موسی سخن گفت سخن گفتنی. ☝️👈ایراد این ترجمه این است که تعبیر {سخن گفتنی} بیشتر معادل مفعول مطلق نوعی می باشد تا تأکیدی. 2⃣) عدّه ای از مترجمین بدلیل ایراد گذشته و اینکه در زبان فارسی معادلی برای مفعول مطلق تأکیدی وجود ندارد، اساسا آن را در ترجمه نمی آورند مثلا در ترجمه آیه گذشته گفته اند: خدا با موسی سخن گفت. 3⃣) برخی نیز معتقدند معادل آن نباید معنای لغوی مصدر موجود در کلام باشد بلکه باید از معادلی مناسب با ساختار تأکیدی بودن آن استفاده کرد فلذا از تعابیر کاملا، آشکارا و شبیه آن استفاده کرده اند. مثلا در ترجمه آیه گذشته گفته اند: خداوند با موسی آشکارا سخن گفت. ☝️👈به نظر این ترجمه هم‌ مناسب نیست چون تعبیر آشکارا بیانگر تأکیدی که در مفعول مطلق تأکیدی وجود دارد، نیست بلکه بیشتر شبیه معادلی برای ساختار حال نحوی یا مفعول مطلق نوعی می باشد تا تأکیدی. 🔹 مقرّر طلبه حسین لیاقت پور؛ تهیه و تنظیم: حسین سالمی کیا ❌💯کپی با ذکر منبع مجاز است 🆔 لینک کانال ╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮ ⚫️ eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28 ╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯