eitaa logo
کانون ادبیات عرب
2.2هزار دنبال‌کننده
110 عکس
24 ویدیو
86 فایل
✍باسمه تعالی 📣 #توجُّه: 🔊استفاده از مطالبِ مذکورِ در کانال، #فقط با ذکر منبع، #مجاز است و در صورت تخطّی پیگرد قانونی دارد. 📝 گروه #بـَـحث_جَنجالے_طَلبگے: ╭─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ ⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba ╰─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ 📲پل ارتباطی: 🔵 @Lakhair
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون ادبیات عرب
#تتمّه #عاملیّت_مستثنی ✋قبل از بیان اقوال موجود در بحثِ عاملیّتِ مستثنی و همچنین بیان وجه مدّ نظر
بیان : 📝یکی از مواردی که اسلوب استثناء در آن به کار رفته است، به این صورت است که چند تا جمله بیان‌می گردد و بعدِ آن ها نیز یک استثناء آورده می شود همانند: {جائنی القوم و اکلت معهم و ضربتهم الا زیدا}؛ 😍اکنون سوال این است که این الَّا، استثنای از کدام جمله است. 👥کسانی که عامل را خودِ الَّا می دانند، معتقدند مرجع استثناء مجموع جملات گذشته است مادامی که قرینه ای برخلاف اقامه نگردیده باشد. 👥کسانی که عامل را فعل گذشته می دانند، نمی توانند مرجع استثناء را مجموع جملات گذشته به حساب بیاورند چون در این صورت توالی عوامل متعدّده بر معمول واحد صورت میگیرد مگر این که آن عوامل همگی از ناحیه اقتضای مستثنی وحدت داشته باشند. 👥کسانی که عامل را {استثنیت} میدانند در حقیقت {الَّا زیداً} را یک جمله مستانفه و مقطوع از ما قبل به حساب میارند و ظاهراً آن را به مجموع جملات برمی گردانند. 🙏والله العالم. 👌لکن توجّه بفرمایید که بحث عاملیّت استثناء، قابل پیگیری می باشد لذا این که 😳برخی از نحویّون به عدم ثمره داشتنِ بحثِ عاملیّت مستثنی حکم‌ نمودند😳، جای تامّل دارد صاحب نحو الوافی در بیان عدم‌ثمره داشتن این اختلاف نظر فرموده است: {لا اثر لهذا الخلاف النظری فی احکام المستثنی و ضبطه؛ فالخیر فی اغفاله}. 👇👇👇✅👇👇👇 💢💯 با ذکر منبع : 🍃بـَـحث جَنجالے طَلبگے🍃 لینک گروه: 🔻 ✅ 🔻 http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f 🔺 ✅ 🔺
کانون ادبیات عرب
🔸 #بیان یک نمونه از منفعتِ #علم_نحو در #علم_فقه:👇 ✏️ #بررسی کلمه 《 #إیْ》 در روایتِی که از «سَعْدِ
🏃‍♂با تتبُّع میان کتب نحوی، دو گونه تعبیر دیده می شود که در ادامه ذکر می شوند: 🔍۱) برخی از نحویّون، نشان دهنده آن است که این کلمه نزد اهل لسان عربی، زمانی استعمال می شد که قبل از آن، سوالی ذکر شده است که متکلّم به واسطه این کلمه درصدد اثبات مفاد موجود در این سوال، می باشد ابن حاجب در کتاب می فرماید: {و 《إیْ》للاثبات بعد الاستفهام} و سپس در شرحی به نام که خودِ ایشان بر کتاب کافیه نوشته اند، می فرماید: {و امّا 《 إیْ》فاثبات بعد الاستفهام ... تقول لِمَن قال: (اَ قَامَ زید؟): 《 إیْ و الله》و ... } و همان طور که از این گونه عبارات، واضح است، ابن حاجب نسبت به کلمه 《 》قائل به این است که این کلمه درصدد اثبات مفاد موجود در سوالی که قبل از آن ذکر می شود، است؛ 🔍۲) برخی دیگر از نحویّون، نشان دهنده آن است که استعمال کلمه 《 》منحصر در این نیست که قبل از آن، می بایست کلامی ذکر شود که در قالب استفهام باشد بخلاف ابن حاجب قائل شده اند که این کلمه علاوه بر این که درصدد اثبات کلامی که متضمّن استفهام است، درصدد اثبات کلامی که در قالب خبری ظاهر می شود، هم استعمال می گردد یعنی این عدّه از نحویّون، اعتقاد دارند که کلمه 《 》هم برای اثبات کلامِ خبری، نزد اهل محاوره به کار برده می شد و هم برای اثبات مفادّ کلامی که در ضمن سوال بیان شده است همانند این که گفته می شود: {زید قائم} و متکلّم در مقام اثبات این کلام خبری، می فرماید: 《 و الله》و یا همانند این که گفته می شود: {اَ قامَ زید؟} و متکلّم در مقام اثبات و پاسخ به این سوال می فرماید: 《 و الله》 در بعد از این که فرمودند: {ای بالکسر و السکون حرف للجواب کنعم} می نویسد: {فیکون لتصدیق المخبِر و لاعلام المستخبر و لوعد الطّالب و تقع بعد: قام زید، و هل قام زید و اضرِب زیداً و نحوهنّ کما تقع نعم بَعدَهُنّ}. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک گروه 🔺http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۴) آن جا که فرمودید: 《اعرف المعارف را از اسم الله جل حلاله، ضمیر اعرف است》بیان می گردد:👇 🔺همان طور که روشن است، مساله تعریف و تنکیر، از جمله مسائل مربوط به علم بلاغت می باشد لذا حاکم بر تمام مسائل آن ها همانند بحث از تعیین اعرف معارف و ...، بر عهده علوم و مباحث بلاغی است؛ 👆👈در این راستا نیز گرچه اجماع موجود است که لفظ جلاله الله اعرف المعارف تمام معارف است، لکن زمانی که بحث به سمت علوم بلاغی کشیده شد، آن گاه متکلّم با لحاظ مقام سخن، حال و مقتضای حال، تعیین می نماید که چه لفظی، اعرف معارف است متکلّم بلیغ با مد نظر داشتنِ اغراض و لحاظ مقتضای حال، به این‌ نتیجه می رسد که لفظ جلاله الله را در مقامی استفاده کند که مخاطب هیچ گونه اعرفیّتی را نسبت به آن ندارد مثلا بگوید: 《خالقُ السّماوات و الارض اللهُ ربُّکُم》 که مخاطب در این‌ مثال به هر دلیلی که شده است همچون این که تازهِ مسلمان شده است، نسبت به لفظ جلاله الله اعرفیّتی را درک نمی‌ کند لکن نسبت به تعبیر 《ربُّکم》کاملاً آشنایی دارد به همین جهت متکلّم بلافاصله از عنوان {بدل} در قالبِ {ربُّکم} بهره می بَرد تا بفهماند الله همان ربّ تو است و همان طور که واضح است در این مقام، در نگاه مخاطب، اعرفیّت 《ربُّکم》 نسبت به 《الله》غیر قابل انکار است؛ 🤔به همین جهت اجماع نحویُّون در این که لفظ جلاله الله، اعرف معارف است، موردِ پذیرش نخواهد بود زیرا ملاک در این گونه امور، حال و مقتضای حال است و حال و مقتضای حال امری است که قابلیت این را ندارد که به سببِ اموری محدود شود. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک کانال : 🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
✋بیانِ مقدّمه 👥در راستای فهم مفاهیمِ کلام عربی، دو حیث را می بایست در نظر داشت: 🔺) حیثِ اوّل: آثا
📝بیان ‌پاسخ: 💮با توجُّه به بیانِ فوق، روشن است که بحثِ حاضر، در حیث دوّم (آثار معنوی) است زیرا در حیث اوّل (آثار لفظی) عرف پسند بودن و نبودن راه ندارد و همان طور که گفته شد، در حیث دوّم، طلّاب و علماء جزءِ اهل محاوره به حساب می آیند به همین جهت وقتی گفته می شود: {فلان امری عرف پسند نیست} بدین معنا است که آن امر در متفاهمات اهل لسان و ظهورات کلامی آن ها جایی ندارد در نتیجه منشا آن حکم، دقّت های عقلی، ذوقی و امور و مناسبت های استحسانی خواهد شد علماء بحثی در قالبِ 《قیاس و شباهت》 دارند که هنگام رجوع به آن مباحث و این که آن ها را با متفاهمات عرفیه می سنجیم، در می یابیم که هیچ گاه چنین تحلیلاتی که این دسته از علماء ارائه می دهند در حدّ ظهورات میان عرف نمی باشد تا بتوان آن را تصدیق کرد و به عنوان یک قاعده در علوم ادبی وارد کرد؛ در حقیقت عرف، یک امر ساده و بسیط است و تحلیلات پیچیده همانند بحثِ قیاس و شباهت در آن راه ندارد؛ 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. 🔴 کانال:👇 📡 https://eitaa.com/kanon_adabi/1262