کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۳) آن جا که فرمودید: 《چون اغلب این بوده که مقتضای حال در اعرف المعارف، ضمیر بوده، مشهور از نحویُّون گفته اند: {...، ضمیر اعرف است}》بیان می گردد:👇
🔸این سخن هیچ دلیلی بر آن موجود نیست و اتّفاقاً خلاف آن نیز ثابت است و آن اعرفیّت علم و همچنین اسم اشاره و ... در نگاه برخی از نحویون می باشد زیرا اگر این دلیلی که فرمودید، صحیح باشد، آن گاه آن عدّه که مثلاً می گویند: {علم اعرف معارف است}، در مقام بیان دلیل، قابلیّت احتجاج به چنین سخنی هم دارند که مثلا بگویند: {چون اغلب این بوده که مقتضای حال، علم باشد لذا علم اعرف است》 لذا سخنی که فرمودید ظاهراً بُنیه علمی ندارد.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۴) آن جا که فرمودید: 《اعرف المعارف را #بعد از اسم الله جل حلاله، ضمیر اعرف است》بیان می گردد:👇
🔺همان طور که روشن است، مساله تعریف و تنکیر، از جمله مسائل مربوط به علم بلاغت می باشد لذا حاکم بر تمام مسائل آن ها همانند بحث از تعیین اعرف معارف و ...، بر عهده علوم و مباحث بلاغی است؛
👆👈در این راستا نیز گرچه اجماع موجود است که لفظ جلاله الله اعرف المعارف تمام معارف است، لکن زمانی که بحث به سمت علوم بلاغی کشیده شد، آن گاه متکلّم با لحاظ مقام سخن، حال و مقتضای حال، تعیین می نماید که چه لفظی، اعرف معارف است #مثلاً متکلّم بلیغ با مد نظر داشتنِ اغراض و لحاظ مقتضای حال، به این نتیجه می رسد که لفظ جلاله الله را در مقامی استفاده کند که مخاطب هیچ گونه اعرفیّتی را نسبت به آن ندارد مثلا بگوید: 《خالقُ السّماوات و الارض اللهُ ربُّکُم》 که مخاطب در این مثال به هر دلیلی که شده است همچون این که تازهِ مسلمان شده است، نسبت به لفظ جلاله الله اعرفیّتی را درک نمی کند لکن نسبت به تعبیر 《ربُّکم》کاملاً آشنایی دارد به همین جهت متکلّم بلافاصله از عنوان {بدل} در قالبِ {ربُّکم} بهره می بَرد تا بفهماند الله همان ربّ تو است و همان طور که واضح است در این مقام، در نگاه مخاطب، اعرفیّت 《ربُّکم》 نسبت به 《الله》غیر قابل انکار است؛
🤔به همین جهت اجماع نحویُّون در این که لفظ جلاله الله، اعرف معارف است، موردِ پذیرش نخواهد بود زیرا ملاک در این گونه امور، حال و مقتضای حال است و حال و مقتضای حال امری است که قابلیت این را ندارد که به سببِ اموری محدود شود.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 📝نسب به #تک_تکِ عباراتی که فرمودید، مطالبی به ذهن خطور ن
🔵۵) آن جا که فرمودید: 《لکن علی ایّ حال به قول علامه مدرس افغانی، فائده ای بر این بحث مترتّب نیست چه ...》بیان می گردد:👇
🔍آن چه که فرمودید، صحیح نمی باشد زیرا بحث اعرف معارف به طور مستقیم در مباحث روایی و اعتقادی تاثیر دارد مثلا با لحاظ روایاتی که در این باره مطرح گشته است، به خوبی فائده بحث ما نحن فیه روشن می شود همانند قول پیامبر که فرمودند: 《من کنت مولاه فهذا علی مولاه》؛
💮روشن است که متکلّم بلیغ با لحاظ مقام تخاطُب، مقام تکلّم و همچنین لحاظ شرایط حاکم بر آن دو و خلاصه این که با مدّ نظر داشتنِ مقتضای حال، به این نتیجه رسید که برای معرّفی جانشینی خود، از دو معرفه یعنی {هذا} و {علم} استفاده کند تا ما فی الضمیر خود را به طور کامل انتقال دهد و تا این که راهی برای مخالفت کردنِ مخالفین را نیز ببندد به همین جهت در این مقام، این دو یعنی اسم اشاره و علم، در کنار هم، اعرف معارف لحاظ می شوند زیرا اگر یکی از آن ها مثلا پیامبر اکرم فقط اسم اشاره را بیان می کردند و می فرمودند: 《من کنت مولاه فهذا مولاه》، امکان این را داشت که مخالفین بعداً بگویند: {مشار الیه هذا، امام علی نیست} و از این طریق درصدد تضعیف، جانشینی علی (علیه السلام) بر می آمدند و یا مثلاً اگر دیگریِ از آن ها، یعنی علم فقط ذکر می شد یعنی گفته می شد: 《من کنت مولاه فعلی مولاه》، امکان این را داشت که مخالفین بعداً بگویند: {مراد از تعبیرِ {علی} که پیامبر فرمودند، امام علی نیست} و باز از این طریق درصدد تضعیف، جانشینی علی (علیه السلام) بر می آمدند #لکن پیامبر با لحاظ مقام حال و مقتضای حال، هر دو (اسم اشاره به همراه علم) را مطرح کرده اند زیرا مقتضای حال، خواستارِ استفاده از آن دو بوده است و لذا اعرف معارف در این مثال، هر دویِ آن ها هستند؛
🔍همچنین با لحاظ موارد دیگر، به خوبی به فائده داشتنِ چنین بحثی، اذعان می شود.
✋روشن است که انکار فائده داشتنِ بحث حاضر، نوعی تحکُّم و مکابره گویی است.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
🔵۴) آن جا که فرمودید: 《اعرف المعارف را #بعد از اسم الله جل حلاله، ضمیر اعرف است》بیان می گردد:👇 🔺هما
👤همبحثِ #شماره_یک
❌در پاسخ از پیام قبلی
☢اگر بخواهید از بلاغت سخن بگویید، گفته می شود: صاحب فنّ و خریط در این باب جناب تفتازانی در کتاب مطول چاپ مکتبه الداوری صفحه 70 این چنین می نویسد: {و قدم المضمر لكونه اعرف المعارف}؛ #یعنی خود ایشان که اهل فن در زمسنه بلاغت است، اقرار دارد که ضمیر، اعرف المعارف است و همچنین می گوید: {نظر جناب خطیب بغدادی نیز همین است} و همچنین جناب ابن عربشاه از بزرگان علمای علم معانی در کتاب الاطول صفحه293 مینویسد: {المضمر اعرف المعارف} و کذلک دسوقی در کتاب حاشیه بر مختصر ج1 صفحه 533 مینویسد: {قول الصحيح و هو قول سيبويه من أن أعرف المعارف المضمرات}.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_یک ❌در پاسخ از پیام قبلی ☢اگر بخواهید از بلاغت سخن بگویید، گفته می شود: صاحب فنّ و
👤همبحثِ #شماره_دو
⭕️در پاسخ از پیام قبلی
🔍بار ها تکرار گردید که بحث از تعیین اعرف معارف، با تعریف و تنکیر سازگاری دارد و این گونه مباحث با حال و مقتضای حال سروکار دارد لذا #مقتضای_حال می بایست درصدد تعیین برآید؛
🔸ظاهراً میان مباحث بلاغی که بارها تکرار گشت و میان علمای علم بلاغت خلط نمودید زیرا مراد از این که گفته شد، علوم بلاغی، همان بحث هایِ موجود در آن است یعنی همان حال و مقتضای حال است نه علمای آن تا این که این چنین بفرمایید زیرا اکثر علمای علم بلاغت هم، همچون علمای علم نحو، مسیر در چنین بحثی که به تعیین اعرف معارف بدون لحاظ مقتضای حال برآمده اند، صحیح نرفته اند لذا آن چه که فرمودید، در حدّ مویّد هم نمی تواند باشه چه برسد به دلیل.
🔵بهترین سخن بر این که حاکم بر تعیین اعرف معارف، مقتضای حال و نه علماء هستند، بحث از روایتی است که پیامبر اکرم نسبت به جانشینیِ امام علی بیان داشتند.
📚آن چه که مهم و بلکه اهمّ است، دلیل طرفِ بحث می باشد که از دو حالت خارج نیست: #یکی این که دلیلی که ذکر می گردد از پشتوانه عرفی برخوردار است که در این صورت دلیل ایشان موردِ پذیرش خواهد بود؛ #دیگری این که دلیلی که ذکر می گردد از پشتوانه عرفی برخوردار نمی باشد بلکه توجیهی بیش نیست و به تعبیری دلیلی که ذکر می شود، دلیلی برای چفت و بست نمودنِ قواعد و اقناع نفس بدون لحاظ نگاه عرفی است؛
🔺در ما نحن فیه، دلیلی که علمای علم نحو و علمای علم بلاغت بیان داشتند، گرچه فی حدّ نفسه خوب هستند، امّا غافل از نکته مقتضای حال بوده است لذا سخنان ها در این باب به این که مثلا ضمیر اعرف معارف است، موردِ پذیرش نخواهد بود؛
👆👈توضیح و دلیل بیان فوق در پیام های گذشته بیان شده است.
✋البته ناگفته نماند این که به نقل از شارح دسوقی فرمودید: {قول الصحیح و هو قول سیبویه من ان اعرف المعارف المضمرات}، و قول به اعرفیّت ضمیر را از قول دسوقی به سیبویه صراحتاً اسناد داده اید، صحیح نمی باشد زیرا جناب سیبویه در کتاب خویش، به چنین مطلبی تصریح نکرده اند کما این که صاحبِ {شرح التسهیل المسمی تمهید القداعد بشرح تسهیل الفوائد} در تتبُّعی که انجام داده اند، ذیل برخی از نتیجه گیری هایی که بیان می کند، می نویسد: 《اَن سیبویه لم ینص علی ان اعرف المعارف هو الضمیر و اِنّما حین ذکر انواع المعرفه الخمسه بدا بالعلم و ختم بالضمیر...》.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_دو ⭕️در پاسخ از پیام قبلی 🔍بار ها تکرار گردید که بحث از تعیین اعرف معارف، با تعریف
👤همبحثِ #شماره_یک
❌در پاسخ از پیام قبلی
🔸شما فرمود: {بلاغت، قاضی بر بحث و تعیین است} #لذا نظرات علمای بلاغت عرض شد؛ حال یا باید اجماع و مشهور و جمهور علمای علم نحو و معانی و بیان و بدیع را پذیرفت یا نظر متفرّد شما را.
🔍شایان ذکر است که کسانی که در علم معانی استخوان ها خورد کرده اند در این مساله به واضحی غافل نبوده اند والّا چگونه می شود همه یک حرف زده باشند؟!
هرچند حدّوسط علم بلاغت که ذوق سلیم است نیز طبع اش تقدم ضمیر بر مابقی معارف است.
✋و نکته ی آخر این است که {علم} بعد از ضمیر در رتبه ی بعد قرار دارد و این مثالی که شما می فرمایید منافاتی با اقدمیت ضمیر ندارد.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
👤همبحثِ #شماره_یک ❌در پاسخ از پیام قبلی 🔸شما فرمود: {بلاغت، قاضی بر بحث و تعیین است} #لذا نظرات ع
👤همبحثِ #شماره_دو
⭕️در پاسخ از پیام قبلی
🔸توجُّه شود که بحث، منوط به کثرت و قلّت افراد نمی باشد و در این راستا قلّت و کثرت هیچ تاثیری در بحث ندارند بلکه مهمّ، #تامّل است و لذا اگر شما تامّل نمودید و به این نتیجه رسیدید که ادلّه ای که از جانب بلاغیون و نحویون که بدون لحاظ مقتضای حال است، از صحّت کافی ای برخوردار است، آن گاه با همین منوال مباحث را پیش می برید و الّا فلا؛
🔵و امّا نسبت به مثالی که عرض شد یعنی روایتِ پیامبر اکرم: 《من کنت نولاه فهذا علی مولاه》گفته می شود:
🔸این مثال دقیقا با اعرفیت ضمیر منافات دارد زیرا {هذا} اسم اشاره بوده و {علی} نیز علم به همین جهت این دو در کنار هم، به عنوان اعرف معارف در نگاه متکلّم بلیغ لحاظ می شود و در این راستا، {ضمیر} هیچ اعرفیتی ندارد و این شاهد واضحی بر این است که سخنِ کسانی که قائل به اعرفیت ضمیر است، صحیح نمی باشد.
✅لکن اگر مراد شما از مثال، همان {خالق السماوات و الارض الله ربُّکم} است، گفته می شود:
🔺چنین مثالی برای ردّ اجماع نحویون در این که لفظ جلاله الله اعرف از تمام معارف است، می باشد یعنی با این مثال درصدد نبودیم که اعرفیت ضمیر را ردّ کنیم تا این که بفرمایید: {و نکته ی آخر این است که علم بعد از ضمیر در رتبه ی بعد قرار دارد و این مثالی که شما میفرمایید منافاتی با اقدمیت ضمیر ندارد} #بلکه عرض شد، این مثال در ردّ اجماع نحویُّون به این که لفظ جلاله الله اعرف از معارف است، بود.
📝در پایان نسبت به تعبیری که در آن فرمودید: {هر چند حدّ وسط علم بلاغت که ذوق سلیم است نیز طبع اش تقدُّم ضمیر بر ما بقی معارف است} گفته می شود:
👆👈این سخن طبق مطالبی که عرض شد، هیچ پایه و اساس علمی ندارد و ادّعایی بیش نیست لذا بطلان آن مفروض الصدق است.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱⚫️امام علی⚫️⊰━━━━─ #جوابِ پرسشِ شماره: ۱۵ ─━━━━⊱⚫️امام علی⚫️⊰━━━━─ 📝 آن چه
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
👇👇👇👇👇👇👇👇
کانون ادبیات عرب
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 👇👇👇👇👇👇👇👇
🔴 #خاتمه_بحث:
🔍هدف از طرح چنین بحث هایی، این بود که رفقا در هر مساله نحوی ای که وارد شدند، به هیچ عنوان بدون تامّل به قضاوت میان طرفین برنیایند بلکه ابتداء دلیل طرفین را بیابند و سپس نسبت به آن دلیل ها فکر کنند و در آخر اگر آن دلیل قابلیّت نقد داشت به نقد عرف پسندانه بر آیند #زیرا چه بسا کثرت افراد، ما را در اصل بحث غافل نماید و بحث را تعبُّداً بپذیزیم و حال آن که در حقیقت سخن این عدّه صحیح نبوده باشد خلاصه این که سخنان طرفین بحث یعنی همبحثِ #شماره_یک و همبحثِ #شماره_دو نسبت به مساله حاضر بیان گردید لذا قضاوت اصلی به این که از میان بیانات دو همبحث، کدام کلام صحیح است، با رفقایی است که پیگیر مطالب هستند.
💯❌💯 #کپی با ذکر منبع، مجاز است.
✅لینک کانال #کانال_ادبیات_عرب:
🔺 http://eitaa.com/joinchat/3330867217C71996cac28
VID_20200515_225007_547.mp3
2.87M
👌ای سلطان نجف
👈 #امام_علی (علیه السّلام)
🎤حسین طاهری
🤲 #التماس_دعا🤲