eitaa logo
کانون تفکر
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
424 ویدیو
142 فایل
کانال حاضر پیرامون مجموعه صوتهای تدریس دروس  فلسفه،عرفان،کلام،حدیث و... توسط حجت الاسلام والمسلمین استادمهدی منصوری زیده عزه می باشد. https://eitaa.com/joinchat/2673606670Ca1a62c4f26
مشاهده در ایتا
دانلود
98.12.24(ج۶۳) نکته ششم روش فلسفه.mp3
10.82M
_نکته ششم ) روش فلسفه مطلب اول: روش فلسفه عقلانیست و مصادیق فلسفه عبارتند از: عقلانیت تحلیلی، عقلانیت توصیفی، عقلانیت استدلالی، عقلانیت امتداد بخش، عقلانیت انسجام بخش مطلب دوم: عقلانیت استدلالی در فلسفه جلسه شصت و سوم
💠چکیده جلسه (۲۵) تفسیر المیزان سوره حمد ... 🍃موضوع جلسه: بندگی و حضور...خدا را حاضر ببین و خود را نیز در محضر خدا ببین.... •🔹 زمانی که کل عالم مِلکِ حضرت حق هستند نه مملوک از مالک در حجاب است و نه مالک از مملوک، سراسر حضور است. بنابراین اگر انسان به حوزه هایی که او را متوجه مملوکیتش می کند توجه کند حضور حق را در عالم احساس می کند . •🔹 بنده باید خداوند را به عنوان معبودی حاضر، معبودی که روبه روی او ایستاده است و خود در محضر اوست، عبادت کند، لذاست که بحث حضور قلب مطرح است . • 🔹یکی از راه های حضور قلب در نماز این است که شخص به خود القا کند که می خواهد به محضر حق برود و عظمت حق را متذکر شود، لذا یکی از راه های حضور قلب در نماز، خوب اذان و اقامه گفتن است، چرا که‌کبریایی حق را متذکر می شود، زمانی که کبریایی حق را متذکر می شود طبق کبریایی حق نشان می دهد که یک الله در این عالم هست،نشان می دهد که نبی کیست، ولی کیست و خود را در خدمت حقایق عالم می برد. • 🔹یکی از راه های افزایش حضور قلب در نماز چند دقیقه سجده قبل از شروع نماز است. • 🔹باید در زندگی به دو نکته توجه داشت: ۱.خدا را به عنوان معبود حاضر و رو به رو عبادت کرد . ۲.خود را حاضر در برابر حق انگاشت. راهکارش هم این است که انسان زندگی را بستر حضور کند و در بستر حضور با دیگران تعامل داشته باشد، در این صورت میان او و دیگران حرف بندگی است . •🔹 نماز خاصیت نورافکن در زندگی را دارد، به میزان حضور در نماز حضور در زندگی می آید. • 🔹حق عبادت خداوند این است که از هر دو جانب حضور باشد .از جانب پروردگار عزوجل به اینکه بنده وقتی او را عبادت می کند، او را به عنوان معبودی حاضر و رو به رو عبادت کند، و همین باعث شده که در سوره ی حمد در جمله ی "ایاک نعبد "ناگهان از سیاق غیبت به سیاق حضور و خطاب التفات شود، با این که تا کنون می گفت حمد خدایی را که چنین و چنان است، ناگهان بگوید"تو را می پرستیم " چون گفته شد حق پرستش او این است که او را حاضر و رو به رو ببینیم.اما از ناحیه ی بنده، حق عبادت این است که خود را حاضر و روبه روی خدا بداند، و آنی از این که دارد عبادت میکند غایب و غافل نشود و عبادتش تنها صورت عبادت و جسدی بی روح نباشد و نیز عبادت خود را تقسیم نکند که در یک قسمت آن مشغول پروردگارش شود و در قسمت دیگر آن مشغول و به یاد غیر او باشد.( کتاب المیزان) •🔹 در بستر حضور التزام به حرام و حلال الهی راحت می شود، زندگی ضابطه پیدا می کند. •🔹 یکی از راه های رسیدن به تقوا درک عالم حضور است، تا زمانی که انسان در بستر حضور قرار نگیرد نمی تواند تعاملاتش را تعامل ایمانی بکند. • 🔹دین اجازه نمی دهد در اجتماع افراد به هر شکل که خواستند حاضر شوند چرا که نباید حضور را از بین ببرند بلکه باید طوری ظاهر شوند که حضور بیاورد. •🔹 تجمل در زندگی، حضوری که هدف خلقت بوده است را از بین می برد. •🔹 تبدیل قبرستان به تفریحگاه اشتباه است زیرا حضور را از بین می برد و غفلت می آورد. • 🔹پنج نوبت نماز خواندن در شبانه روز برای آن است که بتواند غم و شادی ،خنده و خشم و...انسان را هم تبدیل به عبادت کند، کل زندگی اش را عبادت کند . • 🔹در بستر حضور عبادت کنید تا حضور را به تمام صحنه ی زندگی بکشانید. •🔹 "اقم الصلاه لذکری" فلسفه ی نماز ذکر حق است در نماز انسان ذاکر است و حق مذکور و به واسطه ی نماز به جایی می رسد که حق ذاکر می شود و انسان مذکور، نماز حضور را تقویت می کند . @kanoon_tafakor
98.12.27(ج۶۴) نکته ششم روش فلسفه.mp3
13.06M
نکته ششم ) روش فلسفه جلسه شصت و چهارم
بیاناتی از رهبر معظم انقلاب درباره کتاب و کتابخوانی «در تحول فرهنگی جامعه ما مطمئناً نیاز به آن است که ما در باب فرهنگ علوم و معارف بشری ۱. هم رقاء فرهنگی پیدا بکنیم ۲. هم شمول فرهنگی ۳. و هم خلوص فرهنگی. یعنی خالص کردن فرهنگ اسلامی و ایرانی خود از چیزهایی که زائد و مضر است. بلاشک معارف کنونی که در اختیار ماست به خاطر ضعف و انحطاط و فرهنگی که در طول دوره‌های اخیر دچارش بودیم با برخی زواید ، آن هم زواید مضر همراه است که بایستی فرهنگ ملت ما - که بر پایه های اسلامی و بینش اسلامی هم متکی است - از آنها استخلاص بشود. این سه چیز برای تحول و فرهنگی جامعه لازم است: رقاء فرهنگی ، خلوص فرهنگی ، شمول فرهنگی ..... هوشمندی و با فرهنگ بودن ، حقا بایستی به همه قشرها و به همه مردم گسترش پیدا کند ؛ و این تلاش و مجاهدت لازم دارد.» سخنرانی در مراسم چهارمین دوره انتخاب کتاب سال ۱۳۶۵/۱۱/۱۹ @kanoon_tafakor
31.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت حضرت آقا از بیسیم آخر شهید مهدی باکری به حاج احمد آقا کاظمی: "اینجا یه ده باصفاییه؛وقت کردی بیا تماشا کن..." پاداش جهاد فی سبیل الله.... @kanoon_tafakor
💠چکیده جلسه ۲۶ تفسیر المیزان سوره حمد ... 🍃موضوع جلسه: بندگی و حضور ۲ ..حضور وجودی و حضور سلوکی .... • 🔹حضور دو نوع است:۱.حضور وجودی؛ نظام عالم و بنده در برابر حق حاضر است و حق هم برای آن ها حاضر است چه بخواهند چه نخواهند ، مومن و کافر، البته مومن متوجه این حضور می شود ولی کافر نه ۲.حضور سلوکی؛ انسان با سلوک و ریاضت این حضور را درک می کند . •🔹 به هر میزانی که انسان درک حضور بیشتری داشته باشد ایمانش هم بیشتر می شود و همین حضور قلب است . • 🔹تمام زندگی انسان باید بستری برای حضور بشود و در این بستر تلاش و حرکت کند. • 🔹برای این که انسان خود و خدا را حاضر ببیند باید بر رب العالمین بودن، رحمانیت و رحیمیت و مالک یوم الدین بودن حضرت حق، متمرکز شود . این کار سبب بندگی انسان می شود و بندگی هم سراسر حضور است . •🔹 تسبیح یعنی انسان بینشی پیدا کند که اگر در عالم رنج و درد، ظلم و ستم، تفاوت در هستی و آفرینش مشاهده کرد آن را ناشی از سوء اختیار بشر ببیند و خداوند را منزه از آن. • 🔹میزان خطا در زندگی زمانی پایین می آید که انسان خود را در محضر حق ببیند و حضور وجودی عالم را درک کند. این که خداوند هست و انسان جلوه ی اوست . • 🔹رب یعنی زمام عالم را بر عهده گرفته، رحمن و رحیم یعنی جایی در عالم نیست که خالی از رحمانیت و رحیمیت حق باشد،مالک یعنی کل عالم مملوک حق است؛ پس کل عالم مربوب است، بنابراین جایی نیست که انسان در محضر حق نباشد لذاست که زبانش گویا می شود به" ایاک نعبد و ایاک نستعین". • 🔹ذائقه ی عالم ایاک نعبد و ایاک نستعین است، بنابراین انسان نمی تواند هر فکری داشته باشد، هر نیتی داشته باشد، شکایت کند، معصیت کندو... چرا که ذائقه ی عالم نمی پسندد، سنت خداوند نمی پسندد. •🔹 درک حضور سبب می شود که نور به زندگی انسان بیاید و نقش ها مشخص شود، لذا مادر می تواند نقش فرزندش در عالم را ببیند و در تربیتش نه افراط کند نه تفریط. • 🔹درک حضور حالتی به نام تقوا را در وجود انسان ایجاد می کند، تقوا نور است "من یتق الله یجعل له مخرجا" ، "ان تتقوالله یجعل لکم فرقانا" . • 🔹فکر کردن بر روی مرگ و آخرت حضور را بالا می برد. •🔹 اهل فکر شدن، اهل ذکر شدن، اهل عبادت شدن، اهل مطالعه شدن و مراوده با اهل تقوا درک حضور را بیشتر می کند. • 🔹حق عبادت این است که انسان خداوند را حاضر و روبه رو ببیند، خود را هم در محضر حق ببیند و فکرش جای دیگر نرود . • 🔹بداخلاقی ها، بی انصافی ها، بدرفتاری ها و... که در عالم دیده می شود، به انسان دل نبستن به غیر خدا را تذکر می دهد، به انسان گوشزد می کند که نزد غیر خدا نباید همه ی محبتش را خرج کند و همه ی محبت باید مال خدا باشد. •🔹 سه نوع عبادت وجود دارد: ۱.عبادت تجار به طمع بهشت ۲.عبادت عبید در ترس از جهنم ۳.عبادت احرار فقط و فقط برای خدا عبادت می کنند. دسته ی اول و دوم دارای شرک خفی هستند چون چیزی را در کنار خداوند قائل شده اند . @kanoon_tafakor
سلسله مباحث (۹) 💠دعا بیدار کننده فطرت هاست 🔹فروش دعای کمیل در کلیسایی در مسکو 🔹یک وقتی را به زبان روسی ترجمه کرده بودیم. [در مسکو] من به کلیسایی رفتم دیدم در این کلیسا دعای کمیل را می‌فروشند. یعنی جزء کتاب مذهبی آن‌هاست. به کشیشی که آن‌جا بود گفتم این کتاب چیست؟ گفت یک گفت‌وگوی بین خدا و انسان است. گفتم: شما خواندید؟ گفت: بله، کتاب خوبی است و زیاد هم می‌خرند. 🔹من برای این‌که تشویقش کنم صد نسخه از او خریدم و به او دادم که ارزان‌تر بفروشد. 🔹همان‌جا یک آذری به من گفت وقتی دعای کمیل ما را مسیحی‌ها این‌قدر خوششان می‌آید، اگر ما دعای عرفه را برای‌شان ترجمه کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ همان‌جا به ذهنم رسید که دعای عرفه را هم ترجمه کنیم. رفتیم یک مترجم پیدا کردیم و دو برابر معمول به او پول دادیم و به او گفتیم در ترجمه خیلی دقت کن و بحمدالله دعای عرفه هم ترجمه شد. به ذهنم رسید مجموعه منتخب ادعیه شیعه را نیز ترجمه کنیم. 🔹باور کنید الان مسیحی‌ها بیشتر از مسلمان‌ها از این ادعیه استفاده می‌کنند. آن‌چه که ما داریم و قابل عرضه برای جهان است، فوق‌العاده ارزشمند است. خاطره‌ای از دکتر ابراهیم ترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، خبرنامه آینده روشن، شماره نوزدهم، خرداد ۱۳۹۳ @mtabeen @kanoon_tafakor
98.12.29(ج۵)تضاد و ملکه و عدم ملکه.mp3
13.31M
الحکمه الفصل السابع فی تقابل التضاد الفصل الثامن فی تقابل العدم و الملکه جلسه پنجم
99.1.2(ج۷)تقابل واحد کثیر،تطبیق با احادیث .mp3
14.23M
الحکمه _الفصل العاشر فی تقابل الواحد و الکثیر _تطبیق بحث واحد و کثیر با احادیث جلسه هفتم
💠چکیده جلسه ۲۷ تفسیر المیزان سوره حمد ... 🍃موضوع جلسه:بندگی و حضور ۲ ... •🔹 عبادت خالص، آن عبادتی است که هیچ شائبه ای در آن نیست و فقط و فقط معبود مدنظر است . •🔹 اگر انسان خالصانه عبادت کند، زندگی او طاغیانه و مستکبرانه نیست بلکه زندگی او حاضرانه است. • 🔹عبادت زمانی تمام و کمال می شود که عابد به غیر از خدا به کسی دیگر مشغول نباشد و در عملش شریکی برای سبحان قائل نباشد و دل او در حال عبادت متعلق به جایی نباشد، نه امید به بهشت و نه ترس از جهنم، در این صورت عبادتش خالص و برای خداست. • 🔹یکی از راهکارها برای رقم زدن یک زندگی خالصانه این است که سقف خواسته ها را بالاتر از رسیدن به بهشت قرار داد، در این صورت سطح افق، سطح نگاه و سطح معرفت ارتقاء می یابد. •🔹 افزایش معرفت،تفکر ،مطالعه و شرکت در جلسات معرفتی افق را وسعت می دهد. •🔹 حریت و داشتن افق وسیع و بالا اخلاص را به ارمغان می آورد. •🔹 راه خالص شدن عبادت این است که انسان عابد از امید به بهشت و ترس از جهنم و حتی کمال خود بگذرد .حتی از کمال خود بگذرد‌ چرا که اشتغال به نفس منافی مقام عبودیت است، مشغول به خود نباشد یعنی در عبادت به رشد و کمال و منافع خود توجه نکند چرا که با عبادت این ها قهرا حاصل می شود، این مرحله ی فناست؛ رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند‌... •🔹 عبادات دو دسته هستند: عباداتی مانند نماز، ذکر و زیارت که حضور در آن ها موج می زند و عباداتی مانند خوردن، خوابیدن و صحبت کردن که حضور در آن موج نمی زند. باید عباداتی که حضور در آن ها موج می زند را با قوت و قدرت انجام داد تا حضور آن ها به اعمالی که حضور در آن ها موج نمی زند پرتوافکنی کند. • 🔹انسان عبد وجودی است و از خود چیزی ندارد پس باید نگاهش تماما به مولا باشد، در مقام افعال" لا حول و لا قوه الا بالله"توحید افعالی، در مقام صفات" لا اله الا الله"توحید صفاتی، در مقام ذات فقط و فقط یک ذات ببیند که همه ی عالم پرتو، تجلی و آیه ی او هستند. بنابراین اگر انسان بخواهد به مقام عبودیت حقیقی برسد نباید خود را ببیند و فقط حق را ببیند و حق. لذاست که می گوید "نعبد" چرا که همین میزان هم در ذم نفس و دور افکندن تعینات و تشخصات اثر دارد. • 🔹پس از "ایاک نعبد"، "ایاک نستعین"را آورده است چرا که با گفتن می پرستیم گویا قدرت و اراده ای برای آن جمع قائل شده است و این نقص است، لذا برای از بین بردن این نقص گفته" ایاک نستعین" تا ابراز کند که این عبادت هم با قدرت و اراده و استقلال شخصی نیست بلکه به مدد حضرت حق است. • ایاک نعبد یک راهبرد است برای این که انسان خود را نبیند. •🔹 در عبادت حقیقی باید حضور خالصانه وجود داشته باشد نه حضور مشرکانه، حضور هم با غیبت در تضاد است و متناسب با مخاطب بودن است لذا سه آیه ی اول سوره حمد غایب است و آیه ی " ایاک نعبد و ایاک نستعین" را حاضر آورده است چرا که نمی توان گفت در محضر کسی هستم که غایب است و می خواهد بگوید در محضر کسی هستم که حاضر است. به این تغییر بیان از غایب به مخاطب التفات می گویند. •🔹 ایاک را بر نعبد مقدم کرده است تا بیان کند که فقط و فقط حضرت حق در عالم صلاحیت پرستش دارد ؛ که این همان توحید عبادی است. • 🔹نعبد را مطلق آورده است و پس از آن قیدی نیاورده تا مشخص شود که در همه جا باید بندگی کرد. @Kanoon_tafakor
99.1.3(ج۶۵)مبنای علامه برای عدم ورود برهان لمی در فلسفه و اشکالات به علامه، المدخل.mp3
14.86M
_مبنای علامه برای عدم ورود برهان لمی در فلسفه و اشکالات به علامه _متن خوانی المدخل جلسه شصت و پنجم
💠چه کسانی مترصد فرصت ها هستند ؟ 🔹طلاب اگر بخواهند در قوی شدن انقلاب اسلامی دخیل باشند و بستر را برای تمدن اسلامی فراهم سازند باید نیازهای اجتماعی را برانگیزانند که بدون برانگیختن حسّ نیازهای اجتماعی مردم نمی توانند به کمک انقلاب اسلامی آیند. 🍃جامعه باید رجوع به طلاب داشته باشند که این رجوع همیشه در قالب رجوع فقیر به غنی است🍃 و تا فقیر در حکمت و معنویت احساس فقر نکند و متوجه نباشد که غنایش کجا حلّ می شود و تا طلابی که باید غَنی باشند، خود را غَنی نکنند و اگر غَنی شوند، تا احساس غِنی نکند و تا متوجه نباشند که مسئولیت نرم افزار زندگی مردم را به عهده دارند؛ از این رو مردم نیازی نمی بیند که به علماء رجوع داشته باشد و حکمت علماء ربّانی را محور زندگی قرار دهد و طلّاب هم تلاش متناسب را نمی کنند که خود را به رسالت های طلبگی خود نزدیک نمایند. 🔹ما برای اینکه بتوانیم حسّ نیازهای اجتماعی را برانگیزانیم باید به رسالت های طلبگی خود برگردیم که با رجوع به اصالت های طلبگی می توانیم حسّ نیاز مردم را برانگیزانیم. 🔹 اصالت‌های طلبگی، در چند مسئله ظهور و بروز پیدا می کند که یکی علم و ملّاگی است و یکی اخلاق و معنویت و یکی هم رسالت اجتماعی که قالبی خاص برای ارائۀ علم و معنویت می باشد که در بلاغ و تبیین و طبابت و درمان و دفاع و حمله ( هجمه ) محقق می شود. 🔹طلابی که اینگونه قدم بر می دارند و با مبارزه و جهاد موانع را از میان بر می دارند می توانند در این تاریخ خود را در اراده ایی که خدای متعال برای این تاریخ کرده است، فانی سازند و حاج قاسمِ دیگری در عرصۀ دیگری باشند. چون اگر کسی بخواهد حاج قاسم باشد لازم نیست که در کار و حرفۀ حاج قاسم، ورود کند و بلکه در رسالت خودش باید بگوید «اصغر من را از دو تا گلوله می ترسانی» که گلوله های حاج قاسم های دیگر که ممکن است انسان را زمین گیر کند، همچون فشارهای اجتماعی، غفلت های حاکم اجتماعی ، غفلت های موجود در میان طلاب، افراط و تفریط های خانوادگی، تنبلی ها، از دست دادن فرصت ها و ... می باشد. 🔹طلّابی که اینگونه قدم برمی دارند و متوجه و متذکر عهد ایمانی طلبگی می باشند، مترصد فرصت ها می باشند و فرصت ها را از دست نمی دهند و نمی گذارند غفلت ها به سراغ آنها آیند و همۀ فرصت ها را از دست دهند و بلکه با برنامه ریزی و تعامل خوش و زیبا با حضرت بقیه الله عج الله تعالی فرجه الشریف کار را به پیش می برند و می دانند بهترین راه تقویت همّت و اراده ، تعامل خوش است؛ هر چند مطالبی دیگر است که بعضی از آنها در جلسات سبیل( علم و آموزی ) گفته شده است و بعضی در نوشته جات « » می آید. 🆔 @mtabeen @kanoon_tafakor
💠چکیده جلسه ۲۸ تفسیر المیزان سوره حمد ... 🍃موضوع جلسه: صف بندی جبهه ایمان و کفر در عبادت ... •♦️ عبادت با اطاعت متفاوت است؛ عبادت به معنای پرستش است ولی اطاعت می تواند پرستش باشد می تواند نباشد. • ♦️اطاعت در بستر حریت و آزادی زمانی محقق می شود که مطیع به مرحله ی حمد رسیده باشد . • ♦️حامدیت در برابر موجودی که در تدبیر، برنامه ریزی، رحمت و مهربانی، عاقبت نگری در اوج کمال است، سبب اطاعت می شود. این اطاعت در بستر حریت و آزادگی است. •♦️ پس از این که شخص به مرحله ی اطاعت رسید نباید رها شود بلکه باید: ۱.راه ها دقیق به او نشان داده شود و راه درست و غلط مشخص شود. ۲. برایش تبیین شود که در راه غلط غضب و گمراهی و در راه درست نعمت و خوشی هست هر چند با سختی همراه است. @kanoon_tafakor
سلسله مباحث (۱۰) 🔹درمانگاه ادعیه: 💠غفلت زدایی هنر ادعیه است. 🔹دنیا، پایین ترین جایی است که انسان می تواند در آن باشد. دنیا اگر دنیا است، به خاطر فاصلۀ با حق دنیا شده است؛ حال انسانی که در این عالَم به سر می برد و زندگی خود را می گذارند، طبیعی است که دچار غفلت شود و از خیلی از امور در زندگی غافل شود و آنها را از یاد برد؛ ولی هنر انسان این است که در این دنیا، در عین اینکه در این دنیا است، خود را ارتقاء دهد و متوجه یکسری حقایق ملکوتی و قدسی باشد و این چیزها ارزش های در زندگی او باشد و به عبارتی معنویت حاکم بر او باشد و زندگی خود را خرج معنویت کند. 🔹اینهاست که در زندگی مهم است ولی انسان به آن بی توجه و بی حسّ و احساس می شود. انسان باید بترسد از اینکه بی حسّ و احساس شود؛ آدمی که بی حسّ و احساس شود از او نباید انتظار واکنش های متناسب در زندگی را داشت. 🔹غفلت بی احساسی است و دعا بی احساسی آدم ها را از بین می برد. 🔹اینکه نباید از غیر خدا ترسید، اینکه همه کارۀ در عالَم خداست، عالَم در قبضۀ حق تعالی است، عالَم در محضر خداست، وعده های حق تعالی همه صادق است، حق تعالی از مومنین حمایت می کند، آنها را یاری می کند، تأئید می کند، بر آنها وحی و الهام می کند و اینکه آخرتی هست که حق است و ده ها و بلکه صدها مهمِ دیگری که ممکن است که نفسِ انسانی آن ها را به دست فراموشی بسپارد و نسبت به آنها دچار غفلت شود. 🔹اینجاست که انسان نیاز به تذکر دارد و باید کاری کند آنها را فراموش نکند و متوجه آنها باشد؛ اُنس با دعا این مشکل را حلّ می کند و این غفلت ها را از میان بر می دارد و انسان را در حسّ حضور خدای متعال نگه می دارد و انسان احساس می کند که عالَم خدا دارد و اوست که مدیریت می کند. ادامه دارد... 🆔 @mtabeen @kanoon_tafakor
💠چکیده جلسه ۲۹ تفسیر المیزان سوره حمد ... 🍃موضوع جلسه: صف بندی جبهه ی ایمان و کفر در عبادت...🍃 • بستری که عبادت عاشقانه را رقم‌ می زند معرفت است و هر قدر معرفت بیشتر باشد عبادت عاشقانه هم افزایش می یابد و البته هر قدر عبادت عاشقانه افزون تر شود معرفت هم افزایش می یابد. • "ایاک نعبد و ایاک نستعین" یک بستر شاهدانه ی صادقانه فراهم کرده است؛ شاهدانه از آن جهت که عبارت ایاک نعبد است نه ایاه نعبد، گفته تو را می پرستیم نه او را، چرا که خداوند متعال ذره ذره ی عالم را پر کرده و همه جا حاضر است. صادقانه است چرا که ایاک را مقدم آورده است و با گفتن نعبد به جای اعبد و نستعین به جای استعین، خود را حذف کرده است. بنابراین این عبادت یک عبادت حقیقی است،عبادت عاشقانه است، عبادت کریمان است، عبادت احرار است نه عبادت تجار و عبید و البته پیش از آن معرفت نیاز است. • "ایاک نعبد و ایاک نستعین" قاعده ای است برای زندگی کردن؛ خواه انسان در دنیایی زندگی کند که با کمبود امکانات مواجه است و خواه در دنیای فوق مدرن زندگی کند، باز هم ادبیات مومن باید همین باشد. • "ایاک نعبد و ایاک نستعین" توحید در عبادت و توحید در استعانت است. • وقتی شخص می گوید ایاک نعبد یعنی جایی برای هوا و هوس در زندگی نیست، جایی برای دلم می خواهد در زندگی نیست.شخص باید به جایی برسد که به خدا بگوید در محبت فقط تو، در استعانت فقط تو، در عشق فقط تو، در برنامه فقط تو، در تبعیت فقط تو، در اطاعت فقط تو. • مضمون "ایاک نعبد و ایاک نستعین " در سوره ی کافرون آورده شده است. " من نمی پرستم آنچه شما می پرستید، و شما هم نمی پرستید آن چه را من می پرستم، نه این که فقط الان نمی پرستم بلکه قبلا هم نمی پرستیدم، شما هم معبود مرا نمی پرستید" ،باید صف بندی بین جبهه ی کفر و ایمان صورت بگیرد تا مرز آن دو مشخص شود. جبهه ی متدین باید مظاهر شرکش را کنار بگذارد و مظاهر شرک در حوزه ی ایمان وجود نداشته باشد. • نزاع دو جبهه ی کفر و ایمان بر سر دو چیز است: دین و عبادت، " لکم دینکم ولی الدین" لذاست که در آخر سوره ی حمد گفته می شود ما را به صراط آن هایی هدایت کن که انعمت علیهم هستند نه صراط ضالین. • ایاک نعبد براساس عشق و محبت است نه براساس اجبار؛ آیه ی قرآن می فرماید"لا اکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغی" .خداوند در آیات ابتدایی سوره حمد به معرفی پرداخته و انسان با عقل خود انتخاب می کند که ربش که باشد و چه کسی را بندگی کند. • ایاک نعبد یک نوع صف بندی ایجاد می کند، یک زندگی خودخواهانه نیست بلکه یک زندگی خداخواهانه است، چرا که ربوبیت خداوند یک ربوبیت رحمانی و رحیمی است، برنامه و نوع رجعتی که برای انسان رقم می زند هم براساس رحمت رحمانی و رحیمی است. • انسان ذیل عبادت امام معصوم عبادت می کند، در روایت آمده است"بنا عبد الله و بنا عرف الله".به همین دلیل است که گفته می شود یاک نعبد و نه ایاک اعبد، ایاک نعبد سایر بندگان ذیل ایاک اعبد پیامبراکرم (ص) است، آن امام جماعت عبادت بندگان رسول خداست، حضرت بقیه الله است. لذا بلافاصله پس از" ایاک نعبد و ایاک نستعین" گفته "اهدنا الصراط المستقیم"،و در روایت آمده است "نحن والله الصراط المستقیم"، اگر انسان بخواهد ایاک نعبد را محقق کند باید در مسیر صراط مستقیم باشد، صراط مستقیم ذیل ولایت امام معصوم نفس کشیدن است. • انسان ذیل استقامت امام معصوم استقامت می کند، استقامت همه ی اهل ایمان ذیل استقامت رسول خداست،لذا در سوره ی کافرون گفته شده لا اعبد ما تعبدون، گفته نشده لا نعبد، من به عنوان پیامبر استقامت می کنم تادیگر مومنان ذیل استقامت من استقامت بورزند چون همه تاب و توان این صف بندی را ندارند، اگر من به عنوان پیامبر صف بندی کردم دیگران می توانند ذیل صف بندی من صف بندی کنند‌. • ایاک نعبد نشان می دهد که این عبادت یک عبادت همگانی و اجتماعی است ذیل عبادت امام معصوم، " بکم فتح الله و بکم یختم " • ایاک نعبد یعنی صف بندی در تمامی حوزه ها؛ در دکوراسیون منزل، در پوشش، در سخن گفتن، در مهمانی دادن، در خندیدن، در گریه کردن و... • تقویت رابطه ی با خدا به این معنا نیست که شخص عزلت برگزیند و به خلق خدا بی اعتنا باشد، بلکه هر قدر رابطه ی انسان با خدای عالمیان قوی تر شود لطف و دلسوزی او برای خلق خدا بیشتر می شود. • نعبد وسیله ی تقرب است، راه قرب الی الله عبادت است. هر قدر تقرب به رحمان و رحیم بیشتر شود تجلی رحمت انسان بیشتر می شود. پیامبر اکرم(ص) رحمه للعالمین است چون اوج تقرب به خدای رحمان و رحیم است. • خداوند علاوه بر این که رحمن و رحیم است، جبار و منتقم هم هست، البته غلبه با رحمت رحمانی است. بنابراین اگر کسی به خدا نزدیک شود جبار و منتقم هم هست اما با غلبه ی رحمانیت و رحیمیت لذاست که در آیات داریم "اشداء علی الکفار رحماء بینهم" . @kanoon_tafakor