شـــهــیــدانـــه🌱
سلام و نور دوستان برای ماه مبارک رمضان میخوایم مثل هرسال ختم قرآن داشته باشیم عزیزان ختم قرآن روزان
از ختم قرآن روزانه ماه رمضان جا نمونید
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت743 گذر از طوفان✨ لباس هام رو عوض کردم از اتاق بیرون رفتم نیل
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت744
گذر از طوفان✨
خب وقتی برادر پریسا برامون توضیح بده دیگه لازم نیست از فروغی سوال بپرسم یا وقت بزاره برامون
_نورا هستی؟
_بله
_پس چرا جواب نمیدی؟
_الان میخواستم جواب بدم
_خب ؟
_برای ریاضی و فیزیک وقتی برادر خانم خجسته برامون رفع اشکال کنه دیگه شما رو هم زحمت نمیندازیم
نفس عمیقی کشید
_اولا زحمت نیست بعدشم به خانم خجسته بگو خودم براتون کلاس میزارم دوست داشت بیاد اگرم نخواست که هیچی
از حرفش تعجب کردم
_اون وقت خانم خجسته نمیگه وقتی داداشم برامون توضیح میده چرا باید به آقای فروغی بگیم برامون کلاس بزاره
چند ثانیه ای سکوت کرد و گفت
_یعنی حاجی اجازه میده برادر خانم خجسته بیاد خونه تون درس براتون توضیح بده؟
ناخواسته خنده صدا داری کردم
_خونه ما که نمیان من میرم خونه خانم خجسته اینا باباهم خانواده شون کامل میشناسه قبلا هم درسی رو خواستیم رفع اشکال کنیم رفتم خونه شون خانواده خوبی هستن
لحنش رنگ دلخوری گرفت گفت
_اگر من بگم نرو بازم میری؟
چرا باید نرم چه حرفهای میزنه
باتعجب گفتم
_اصلا دلیل اینکه نرم رو متوجه نمیشم ،منو پریسا از ابتدایی تا الان هروقت درس های که مشکل داشتیم خواهرش یا برادرش یا مامانم برامون توضیح میدادن الان من بهش بگم میریم شرکت آقای فروغی برامون رفع اشکال میکنه خونه شما نمیام خنده دار نیست ؟
نفسی کشیدم و ادامه دادم
_وقتی برادرش نباشه میشه گفت میایم پیش شما ولی وقتی هستش نمیشه
_باشه پس هر وقت خواستی بری خونه شون خبر بده
_باشه
با باز شدن در اتاق نگاهم سمت در رفت نیلو داخل اومد
_آبجی شعله گاز خاموش شد
_الان میام
فروغی سوالی گفت
_کار داری؟
_بله دارم شام درست میکنم
_میگفتی بعدأ زنگ بزنم
_وقتی زنگ زدید نصفشو درست کرده بودم
_فعلا برو بعد حرف میزنیم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
عزیزان در نظر داریم برای شروع سال نو به چند خانوادهی بی سرپرست و بد سرپرست کمک کنیم تا لباس نو تهیه کنن و دل بچه هاشون شاد بشه
ان شالله یه یاعلی بگید و مثل همیشه دست این عزیزان رو هم بگیریم سال نو شادی رو آغاز کنن.
از ۵ تومن تا هر مبلغی که در توانتون هست
گروه جهادی شهدای دانش آموزی. بزنید رو کارت ذخیره میشه
6273817010183220فیش واریزی رو برای این آیدی بفرستید🌹👇👇 @Mahdis1234 لینکقرار گاه گروه جهادی https://eitaa.com/joinchat/3165061169C62614d580a در ضمن این اجازه رو به گروه جهادی بدید تا احیانا اگر مبلغی اضافهتر جمع شد صرف کارهای خیر بکنه🌹
نگار بعد از #فوت پدر و مادرش مجبوره تو خونه ای #زندگی کنه که اونجا #سرایدار بودن غافل از اینکه احمدرضا #تک_پسر اون خونه بهش #علاقه💯 داره ولی مادش که شدیدا به اصالت خانوادگی🚫 اهمیت میده مخالفه تا اینکه متوجه میشه برادرش رامین♨️ هم به نگار علاقه داره....
https://eitaa.com/joinchat/3211591697C5c62ed6d17
هدایت شده از حضرت مادر
سلام و نور
دوستان برای ماه مبارک رمضان میخوایم مثل هرسال ختم قرآن داشته باشیم
عزیزان ختم قرآن روزانه یک جز خونده میشه و ختم دسته جمعی بعدش نمیشه بگید من انصراف میدم اگر هر روز تا آخر رمضان جز خوانی رو انجام میدید عضو این کانال بشید
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
#السلام_علے_العشـق ❤️
صبحی که در آن ذکر لبم نام حسین است
ای جان دلم صبح من آن روز بخیر است
#صبحتون_حسینی🌿
هدایت شده از دُرنـجف
حکمت های ۲۰۹_۲۰۸.mp3
13.14M
📌#صـــــــبحانه_با_معـــــــــــــرفت
📒با موضوع: #حکمت۲۰۸ و #حکمت۲۰۹
📆۹ دی ۱۴۰۲
🎤 با سخنرانی:
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
#نهج_البلاغه
#صبحانه_با_معرفت
#حکمت208
#حکمت209
❇️روزانه 15 دقیقه از کلام امیر لذت ببریم و دیگران را نیز دعوت کنیم تا در ثوابش شریک شویم. 🌺
👇👇لیـــــــــنک دعوت 👇
📤 https://eitaa.com/mahdavi_arfae
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت744 گذر از طوفان✨ خب وقتی برادر پریسا برامون توضیح بده دیگه لاز
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت745
گذر از طوفان✨
مجوزهای تایید شده شهرداری رو دسته بندی کردم داخل پوشه ای که طیب گفته بود گذاشتم
صندلی رو عقب کشیدم پریسا همزمان با من بلند شد خندیدو گفت
-توام میخوای بیرون بری؟
پوشه رو برداشتم
_آره مدارک شهرداری تحویل بدم آخر هفته بخاطر این پوشه نگن سرکار بیایم
_منم برم این لیستهارو تحویل الهام بدم ،کاش این هفته رو هم مرخصی میگرفتیم
_وقتی برای امتحان های ترم گفتن سرکار نیایم بعید میدونم قبول کنن این هفته هم بخاطر میان ترم مرخصی بدن
_ما که اندازه چند کارمند کار میکنیم ،بی نظم هم نیستیم همه پرونده ها انباشته شده باشن ،احتمالا ریاضی و زیست میان ترمش رو کم بگیریم برای ترم هم تاثیر میزاره معدلمون کم میشه
_اره درسته ،ولی تا بگیم مرخصی شفقت و خوشنام شرکت رو سرشون میزارن فروغی چرا موافقت کرده
_بی جا کردن ،نه که خیلی هم کار انجام میدن دوتایی باهم اندازه نصف ماهم کار نمیکنن
آروم خندیدم
_باشه حرص نخور بیخیال،باهم بریم بیرون در اتاق قفل کنم
_باشه
در رو قفل کردم رو به پریسا گفتم
_کلید رو میبری؟
_نه پیش خودت باشه اگر داخل اتاق نبودی توی سالن منتظرتم
سرم رو تکون دادم جلوی در اتاق مدیریت وایسادم رفتن پریسا رو با چشم دنبال کردم چرخیدم و چند ضربه ای به در زدم
صدای طاهر بلند شد
_بفرمایید
پس فروغی نیستش طاهر کی اومده، امروز شرکت نیومده بود
دستگیره در رو پایین کشیدم و داخل رفتم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
شـــهــیــدانـــه🌱
عزیزان در نظر داریم برای شروع سال نو به چند خانوادهی بی سرپرست و بد سرپرست کمک کنیم تا لباس نو تهیه
عزیزان شب عیده بچه ها نداری پدر و مادر رو درک نمیکنن. اونها در حسرت یک لباس نو آه میکشن، دست به دست هم بدیم و دلشون رو شاد کنیم. از دیشب که من این بنر رو تو پنج کانال گذاشتم. خدا شاهده صد هزار تومان کمک شده. در حد توانتون کمک کنیدو دلی رو شاد کنید. ان شاالله به حق خانم حضرت زهرا سلام الله علیها خدا دلهاتون رو شاد کنه🤲
شـــهــیــدانـــه🌱
عزیزان در نظر داریم برای شروع سال نو به چند خانوادهی بی سرپرست و بد سرپرست کمک کنیم تا لباس نو تهیه
دوستان یا علی بگید برای این خانواده ها قدمی برداشته بشه
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت745 گذر از طوفان✨ مجوزهای تایید شده شهرداری رو دسته بندی کردم د
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت746
گذر از طوفان✨
_سلام
طاهر سرش رو بلند کرد
_سلام خانم نیکجو خوبید؟
چند قدمی جلو تر رفتم و خودم رو نزدیک میز رسوندم
_بله ممنون
پوشه رو روی میز گذاشتم بازش کرد
_تاییدهای شهرداریه؟
_بله، آقاطیب گفتن از روی تاریخ ها مرتب بشن و مهر و امضا بشن کپی هاشون رو بایگانی کردم اینم اصل مدارکه
_دستتون درد نکنه
_خواهش میکنم
به کاوری که چندتا برگه داخلش بود اشاره کرد
_امروز میتونید این فرم هارو ثبت کنید و چاپ شده شون تحویل طاها بدید؟
کاور رو برداشتم برگه های داخلش رو شمردم
_پنج تاس ،باید اول ثبتی های امروز تحویل بدم اگر برسم چشم
باصدای باز شدن در نگاهش سمت در رفت صدای فروغی توی اتاق پخش و در رو بست سلام کرد جوابش رو دادیم سمت میز اومد و گفت
_ رسیدن بخیر
طاهر لبخندی زد
_ممنون دیشب رفتی شمال؟
_آره حاجی زنگ زده بود نمیشد نرم
_کار خوبی کردی چه خبر کارها تا کجا پیش رفته بود؟
کتش رو روی چوب لباسی آویزون کرد و گفت
_حاج علی درست گفته بود مواد درجه پایین قاطی مواد اصلی کردن
_مطمئنی ؟
_آره قبل از اینکه برسم زنگ زدم محمد رضا همه چی رو براش تعریف کردم رفته بود از موادی که استفاده شده برداشت بود با دوستش رفته بود آزمایشگاه یکی از آشناهاشون تستش کردن
طاهر از روی صندلی بلند شد
_ای بابا ،این همه به حامد تاکید کردیم حواسش باشه
_حامد چند روزی رفته مسافرت اینام خواستن کار رو زودتر تحویل بدن برای اینکه منتظر رسیدن مواد و بار مصالح نشن دست به این کار زدن
_حالا بابا میخواد چکار کنه؟
_فعلا با حاج علی صحبت کرده هر روز بره سر بزنه تا خودمون هفتگی بریم
طاهر پیراهنش رو مرتب کرد میز رو دور زد
_کاش بابا صبر میکرد خودمون دست به کار میشدیم
_خودتم میدونی فعلا هیچ کدوم نمیتونیم ثابت اونجا باشیم
طاهر نگاهش سمت من اومد
_ببخشید اصلا حواسمون نبود بگیم بشینید
به فرم ها اشاره کرد
_ببریدشون بایگانی هر وقت شد انجامشون بدید
_خواهش میکنم اشکالی نداره چشم
به طاها گفت
_پوشه مدارک شهرداری انجام شده به داداش خبر بده بیاد ببرش
طاها سرش رو تکون داد
_چشم
طاهر در اتاق رو باز کرد و گفت
_برم پیش کسری ببینم بالا چه خبره
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
#السلام_علے_العشـق ❤️
صبحی که در آن ذکر لبم نام حسین است
ای جان دلم صبح من آن روز بخیر است
#صبحتون_حسینی🌿
هدایت شده از دُرنـجف
حکمت های ۲۱۱_۲۱۰.mp3
16.01M
📌#صـــــــبحانه_با_معـــــــــــــرفت
📒با موضوع: #حکمت۲۱۰ و #حکمت۲۱۱
📆۱۱ دی ۱۴۰۲
🎤 با سخنرانی:
#حجت_الاسلام_مهدوی_ارفع
#نهج_البلاغه
#صبحانه_با_معرفت
#حکمت210
#حکمت211
❇️روزانه 15 دقیقه از کلام امیر لذت ببریم و دیگران را نیز دعوت کنیم تا در ثوابش شریک شویم. 🌺
👇👇لیـــــــــنک دعوت 👇
📤 https://eitaa.com/mahdavi_arfae
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت746 گذر از طوفان✨ _سلام طاهر سرش رو بلند کرد _سلام خانم نیکجو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت747
گذر از طوفان✨
به محض بسته شدن در اتاق فروغی بهم خیره شد
_خوبی؟امتحان امروز چطور بود؟
_ممنون،خوب بود
_ امتحان های ترم کی شروع میشه؟
_دو هفته دیگه
صندلی رو جلو تر کشید و پوشه رو برداشت
_یعنی فرجه قبل شروع امتحانا ندارید؟
_چرا تا چهار شنبه میریم مدرسه بعدش پنج روز تعطیل هستیم هفته بعدش امتحان ها شروع میشه
_برنامه گرفتی؟
سرم رو تکون دادم
_بله
_رفتی خونه عکسشو برام بفرست
_باشه
کاوری که لیست ها داخلش بود رو برداشتم
_کاری ندارید من برم؟
خمیازه ای کشید
_نه دستت دردنکنه برای مدارک
_خواهش میکنم
ناخواسته گفتم
_خسته بودید چرا سر کار اومدید
از حرفم جا خورد و لبخندی زد
_باید می اومدم کار شرکت زیاد شده
دستش رو زیر چونه ش گذاشت
از کجا فهمیدی خسته م؟
_خستگی از صورتتون میباره
آروم خندید
_چه عجب خستگیم یه بار به چشمت اومد
این چه حرفی بود من زدم ،سرم رو پایین انداختم سمت در رفتم
بین خندیدنش صدام زد
_نورا؟
چرخیدم
_بله؟
_امروز عصر پیک فروشگاه یه سری خرید میاره در خونه رسیدی بهم خبر بده هماهنگ کنم راننده رسیده باشه بری جلوی در تحویل بگیری
کلافه نوچی کردم
_آقای فروغی این چه کاریه آخه چیزی لازم باشه میرم میخرم هر دفعه دارید بیشتر شرمنده م میکنید
_تا بعد امتحان ها خرید نمیری سعی کردم همه چی رو بخرم ولی اگر چیزی از قلم افتاده بود بهم بگو
_ممنون ،من هرچی بگم نخرید شما کار خودتون میکنید
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از دُرنـجف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
إلهی به رقیه...(:
شهیدحسین معزغلامی: اگرجایی گیرکردی ،یه تسبیح برداروبگو الهی بالرقیه ،بی بی خودش حل میکنه
هدایت شده از دُرنـجف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آداب ورودبه ماه مهمانی خدا🌙
آیتالله آقا مجتبی تهرانی
هدایت شده از دُرنـجف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر که دارد هوس ماه خدا بسم الله
هر که دارد سر سودای خدا بسم الله
🌙حلول #ماه_رمضان ماه بندگی خدا مبارک😊❤️
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت747 گذر از طوفان✨ به محض بسته شدن در اتاق فروغی بهم خیره شد _خو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت748
گذر از طوفان✨
گوشیم رو از داخل کیفم بیرون آوردم صفحه ش رو باز کردم شماره فروغی رو بگیرم که شماره ش روی صفحه افتاد
انگشتم رو روی صفحه کشیدم
_الو سلام
_سلام رسیدی؟
_بله الان میخواستم بهتون زنگ بزنم
_عه فکر کردم یادت رفته،یک ربع دیگه پیک میرسه به اسم حاجی گفتم
_چرا اسم خودمو نگفتید؟
با لحن متعجبی گفت
_وقتی یه مرد توی خونه هست چرا اسمتو بگم؟
چه سوالی پرسیدم الکی یه بهانه برای گیر دادن دستش دادم
_همینطوری
_این جوابت منو قانعه نکرد فعلا برو خرید هارو تحویل بگیر تا بعد
ناراحت گفتم
_چرا تهدیدی بامن حرف میزنید ؟
_جدی حرف زدن با تهدیدی فرق داره
چند ثانیه ای سکوت کرد و گفت
_نورا راننده داره زنگ میزنه حتما رسیده
_باشه الان میرم خداحافظ
_اومدی داخل بهم خبر بده
_خرید ها رو بچینم زنگ میزنم
_پس منتظرتم یادت نره ها
_آلزایمر ندارم ها
_حواس پرت که هستی
کشیده و با حرص گفتم
_خدا حافظ
صدای خنده ش بلند شد قبل از اینکه جواب بده گوشی قطع کردم
مانتوم رو پوشیدم شالم رو روی سرم انداختم و از اتاق بیرون رفتم با ناز بانو روبرو شدم نگاه چپ چپی بهم انداخت
_بزار برسی دوساعت تو خونه باشی بعد شالو کلاه کن برو خونه دوستت
بی توجه به حرفش در هال باز کردم از خونه بیرون رفتم
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستحباستشباولماهقمری..