eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.5هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت833 گذر از طوفان✨ نزدیک های سر کوچه توقف کرد دستش رو دراز کرد
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ سشوار رو برداشتم خواستم روشنش کنم که پشیمان شدم موهام رو با حوله و گرمای بخاری خشک کنم ،بابا با صدای سشوار بد خواب میشه تند تند شروع به خشک کردن موهام کردم گلسرم رو برداشتم موهام رو جمع کردم و بستم عمه چرا امروز دیر اومده، یه زنگ بزنم ببینم کجاست اصلا امشب میاد یانه در اتاق رو بستم شماره عمه رو گرفتم بعد از چند لحظه صداش پخش شد _سلام ترانه جان _سلام عمه خوبی ؟کجایی؟ _ممنون عزیزم اومده یه سر بزنم به آقاجون اینا منتظرم عمو سلمان برسه بیام پیشتون اگر تا یه ربع دیگه نیاد با آژانس میام _عجله نکنید عمه هر وقت عمو اومد بیاید منتظرتون بودیم خواستم ببینم امشب هم میاید پیشمون _آره عزیزم میام ،باید زودترم می اومدم چند روزه به نیلو قول دادم پیتزا درست کنم خواستم برای شام پیتزا درست کنم از ساعت سه داداش میگه الان میام هنوز نیومده خدارو شکر این یه بار دیر اومدن عمو به نفع من نشد وگرنه عمه میپرسید کجابودم و خرید ها رو میدید میگفت کجا خریدی چقد خریدی گلوم رو صاف کردم و گفتم _عمه الان خودم مواد پیتزا رو آماده میکنم تا شماو عمو برسید آماده بشه _ببخشید عزیزم دستت دردنکنه _خواهش میکنم خداحافظی کردم و گوشی رو قطع کردم از اتاق بیرون رفتم وسایل پیتزا رو روی اپن چیدم و مشغول درست کردن موادش شدم شعله گاز رو بیشتر کردم و مواد گوشتی رو داخل ماهیتابه ریختم شروع به همزدن کردن شعله رو کم کردم سمت یخچال رفتم درش رو باز کردم بسته خمیر آماده ای که فروغی خریده بود رو بیرون آوردم چرا یادم رفت بهش بگم رسیدم الان فجر میکنه عمدإ نگفتم خمیر رو کنار بقیه وسایل گذاشتم از آشپرخونه بیرون رفتم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
هدایت شده از دُرنـجف
صبحِ محشربہ جوابِ سخنِ لَم یَزَلے بےتأمل زِسویدا،بِڪِشم صوِِٺ جلے بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علے اَنَامِن زمره ے عشّاقِ حسینِ بنِ علے
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت834 گذر از طوفان✨ سشوار رو برداشتم خواستم روشنش کنم که پشیمان ش
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ گوشی رو از روی میز برداشتم و قفلش رو باز کردم داخل پوشه پیام ها رفتم و برای فروغی نوشتم _یادم رفت بگم رسیدم پیام رو فرستادم چند دقیقه ای منتظر جوابش شدم گوشی رو قفل کردم و برای ادامه آشپزی بیرون رفتم نیلو پشت سرم وارد آشپزخونه شد روی پنجه پاهاش وایساد که محتوای داخل ماهیتابه رو ببین ولی موفق نشد _آبجی غذامون چیه؟ لبخندی بهش زدم _پیتزا دستهاش رو بهم کوبید _آخ جون چه غذای خوشمزه ای خندیدم با صدای پایینی گفتم _آروم تر بابا جون خوابه دستش رو جلوی دهنش گرفت ریز ریز خندید _ببخشید وسایل رو یکی یکی روی خمیر ریختم ماکروفر رو روشن کردم دوتا دیگه از پیتزا هارو داخل ماهیتابه گذاشتم که با شعله گاز درستشون کنم باصدای زنگ آیفون از آشپزخونه بیرون رفتم نگاهی به صفحه مانیتور انداختم چرا کسی معلوم نیست، گوشی رو برداشتم _کیه؟ عمو جلو اومد _باز کن ترانه جان کلید باز کردن رو زدم عمه و عمو داخل اومدن بابا خواب آلود روی تخت نشست _کی بود؟ _عمه و عمو اومدن _ساعت چنده؟امشب چقد دیر اومد _هشت ،منتظر عمو سلمان بوده بابا متاسفم سرش رو تکون داد _سلمان دیگه نمیشه روش حساب باز کرد سر ساعت و منتظر بودن کلا یادش میره آروم خندیدم در هال رو باز کردم و با عمه و عمو احوال پرسی کردم و برگشتم داخل آشپزخونه نیلو لی لی کنان وارد آشپزخونه شد _آبجی آماده نشد؟ _چرا عزیزم الان برش بزنم سفره رو میندازم لبخند عمیقی روی لبش نشست انگشتهاش رو جمع کرد و گفت _میشه یه تکه کوچیک بهم بدی؟ خنده صدا داری کردم یکی از پیتزاهارو برش زدم یه دونه رو روی بشقاب گذاشتم و دستش دادم تکه کوچیکی که براش گذاشتم رو برداشت و کمی ازش خورد و لبخندی روی لبش نشست _به به چقد خوشمزه و لذیذه با این حرفش یاد غذا خوردن فروغی و تعریف کردنش از دست پختم افتادم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
🤲کسی که برای بسیار دعا می کند چنان است که ۹ هزار سال خداوند را عبادت کرده، هر روزش روزه و هر شبش مشغول به نماز. مکیال المکارم جلد ١ آخر بخش ۵
هدایت شده از دُرنـجف
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بر خودت واجب کن روزی یک ساعت راه رفتن در خیابان را...
*شهادت فقط در جبهه‌های جنگ نیست* ❗️ حرفی‌زیبا‌از‌شهیده‌زینب کمایی 🪴. . .
هدایت شده از  حضرت مادر
✨ *وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ‌ أَوِ‌اجْهَرُوا بِهِ‌ إِنَّهُ‌عَلِيمٌ‌ بِذَاتِ‌ الصُّدُورِ آنچه در دلت هست چه بلند بلند به کسی بگویی چه در دلت نگه داری کسی هست که اول تا آخرش را میداند مواظب دلت باش...!♥️ سـوره‌مـلک
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت835 گذر از طوفان✨ گوشی رو از روی میز برداشتم و قفلش رو باز کردم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ با ضربه ای که به در خورد سرم رو بلند کردم فروغی داخل اومد نگاهش توی اتاق چرخید _سلام خوبی؟خانم خجسته کجاست؟ _سلام ممنون ،رفت پیش خانم ملک لیست هارو تحویل بده کار های جدید رو بیاره _کسری گیر داده خانم خجسته برگرده بالا تند گفتم _یعنی میخوای بگی پریسا بره بالا بی صدا خندید _نه، چرا زود جوش میاری و چپ چپ نگاه میکنی، بهش قول دادم نمیفرستمش بالا به کسری هم گفتم نمیشه مگر به روزی خودش بگه میخوام برگردم محکم گفتم _عمرأ نمیگه جلوتر اومد دست هاش رو روی میز گذاشت به چشم هام خیره شد _توام که از خدا خواسته وخوشحالی که دوستت پیشته _آره ،بایدم خوشحال باشم _منم این وسط اصلا مهم نیستم چرا مهم باشه ! اصلا بودن پریسا چه ربطی به فروغی داره بشکنی جلوی صورتم زد _تنها تنها کجا میری سیر میکنی منم با خودت ببر نگاه پر از حرصی بهش انداختم به دستهاش اشاره کردم _الان یکی از در بیاد داخل پیش خودش فکر میکنه چه خبر شده که آقای فروغی اینطوری به خانم نیکجو زل زده انقد نزدیک شده دست هاش رو برداشت روی صندلی کنار میز نشست _یه سوال میپرسم راستشو بهم بگو بدون طفره رفتن چی شده چه سوالی میخواد بپرسه _نورا از فکر بیرون اومدم و نوچی کردم _چرا اینجا به اسم صدام میکنی یکی بشنوه بد میشه _خب فعلا که کسی نیست،حواسم هست جوابمو میدی یا نه؟ _چه سوالی؟در مورد کار ؟ _نه،دیروز یهوی چت شد؟دیشب چند ساعت منتظرمت بودم انقد جواب ندادی خواب رفتم دیشب بعد از شام مشغول درس و تست زدن شدم حواسم به پیام و زنگ های رو صفحه نبود فروغی پیش خودش فکر کرده عمدأ جواب ندادم یا بخاطر رفتار دیروزم بوده و ازش ناراحت بودم ،در صورتی که ناراحت شدنم بخاطر فروغی نبود تا الان هر اتفاقی افتاده بدون نظر پرسیدنم نبوده بخوام کسی رو مقصر بودنم بی انصافیه نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا