eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.5هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
دلیل ارسال نشدن پارت صبح😢 هنوز نرسیدم خونه😩 شب دوتا ارسال میشه 🌸
هدایت شده از  حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی توصیه شده هر روز زیارت عاشورا بخونیم ✨
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت832 گذر ازطوفان✨ نزدیک های سر خیابون سرعتش رو کم کرد _نورا
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ نزدیک های سر کوچه توقف کرد دستش رو دراز کرد پاکت خرید ها رو از روی صندلی عقب برداشت سمتم گرفت _لباس هات یادت نره نفس عمیقی کشیدم _ممنون _خواهش میکنم ،نمیخوای بگی یهو چت شد سرم رو روبه بالا تکون دادم _چیزی نیست یه کم دلم گرفته _از من؟ برای اینکه بحث عوض کنم گفتم _ از صبح تا الان هشت ساعته بیرونم تا عمه برنگشته برم _خب میگفتی زودتر برت گردونم _نمیدونستم سر راه میریم خونه سر بزنی دوساعت هم اونجا بودیم برای همین دیر شد نفسش رو صدا دار بیرون فرستاد _درست میگی در ماشین رو باز کردم _نورا؟ چرخیدم _بله؟ _رفتی داخل خونه پیام بده آب دهنم رو قورت دادم _باشه میگم رسیدم،خداحافظ _مواظب خودت باش خدا نگهدار در ماشین رو بستم با قدم های بلند سمت کوچه رفتم نفس نفس زنان جلوی در رسیدم و بازش کردم به جلوی در راهرو خیره شدم،کفش های عمه که نیست مگر داخل جا کفشی گذاشته باشش آروم در راهرو رو باز کردم و داخل رفتم در جا کفشی رو باز کردم نفس راحتی کشیدم خوبه فعلا نیومده در هال رو باز کردم و داخل رفتم به محض بستن در نیلو گفت _بابا آبجی اومد از روی تخت بلند شد _سلام باباجان چند بار به گوشیت زنگ زدم جواب ندادی نگران شدم دیگه میخواستم زنگ بزنم پریسا که اومدی وای خداروشکر به پریسا زنگ نزده،صبح یادم رفت بگم با فروغی میرم جلسه، بابافکر کرده رفتیم شرکت سرکار بودم _سلام باباجون ،گوشیم روی سکوت بوده ببخشید صبح یادم رفت بهتون بگم _خداروشکر صحیح وسالم هستی ترسیدم یه وقت تصادف نکرده باشید خاک تو سرمن که باعث نگران شدن بابا شدم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت833 گذر از طوفان✨ نزدیک های سر کوچه توقف کرد دستش رو دراز کرد
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ سشوار رو برداشتم خواستم روشنش کنم که پشیمان شدم موهام رو با حوله و گرمای بخاری خشک کنم ،بابا با صدای سشوار بد خواب میشه تند تند شروع به خشک کردن موهام کردم گلسرم رو برداشتم موهام رو جمع کردم و بستم عمه چرا امروز دیر اومده، یه زنگ بزنم ببینم کجاست اصلا امشب میاد یانه در اتاق رو بستم شماره عمه رو گرفتم بعد از چند لحظه صداش پخش شد _سلام ترانه جان _سلام عمه خوبی ؟کجایی؟ _ممنون عزیزم اومده یه سر بزنم به آقاجون اینا منتظرم عمو سلمان برسه بیام پیشتون اگر تا یه ربع دیگه نیاد با آژانس میام _عجله نکنید عمه هر وقت عمو اومد بیاید منتظرتون بودیم خواستم ببینم امشب هم میاید پیشمون _آره عزیزم میام ،باید زودترم می اومدم چند روزه به نیلو قول دادم پیتزا درست کنم خواستم برای شام پیتزا درست کنم از ساعت سه داداش میگه الان میام هنوز نیومده خدارو شکر این یه بار دیر اومدن عمو به نفع من نشد وگرنه عمه میپرسید کجابودم و خرید ها رو میدید میگفت کجا خریدی چقد خریدی گلوم رو صاف کردم و گفتم _عمه الان خودم مواد پیتزا رو آماده میکنم تا شماو عمو برسید آماده بشه _ببخشید عزیزم دستت دردنکنه _خواهش میکنم خداحافظی کردم و گوشی رو قطع کردم از اتاق بیرون رفتم وسایل پیتزا رو روی اپن چیدم و مشغول درست کردن موادش شدم شعله گاز رو بیشتر کردم و مواد گوشتی رو داخل ماهیتابه ریختم شروع به همزدن کردن شعله رو کم کردم سمت یخچال رفتم درش رو باز کردم بسته خمیر آماده ای که فروغی خریده بود رو بیرون آوردم چرا یادم رفت بهش بگم رسیدم الان فجر میکنه عمدإ نگفتم خمیر رو کنار بقیه وسایل گذاشتم از آشپرخونه بیرون رفتم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
هدایت شده از دُرنـجف
صبحِ محشربہ جوابِ سخنِ لَم یَزَلے بےتأمل زِسویدا،بِڪِشم صوِِٺ جلے بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علے اَنَامِن زمره ے عشّاقِ حسینِ بنِ علے
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت834 گذر از طوفان✨ سشوار رو برداشتم خواستم روشنش کنم که پشیمان ش
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ گوشی رو از روی میز برداشتم و قفلش رو باز کردم داخل پوشه پیام ها رفتم و برای فروغی نوشتم _یادم رفت بگم رسیدم پیام رو فرستادم چند دقیقه ای منتظر جوابش شدم گوشی رو قفل کردم و برای ادامه آشپزی بیرون رفتم نیلو پشت سرم وارد آشپزخونه شد روی پنجه پاهاش وایساد که محتوای داخل ماهیتابه رو ببین ولی موفق نشد _آبجی غذامون چیه؟ لبخندی بهش زدم _پیتزا دستهاش رو بهم کوبید _آخ جون چه غذای خوشمزه ای خندیدم با صدای پایینی گفتم _آروم تر بابا جون خوابه دستش رو جلوی دهنش گرفت ریز ریز خندید _ببخشید وسایل رو یکی یکی روی خمیر ریختم ماکروفر رو روشن کردم دوتا دیگه از پیتزا هارو داخل ماهیتابه گذاشتم که با شعله گاز درستشون کنم باصدای زنگ آیفون از آشپزخونه بیرون رفتم نگاهی به صفحه مانیتور انداختم چرا کسی معلوم نیست، گوشی رو برداشتم _کیه؟ عمو جلو اومد _باز کن ترانه جان کلید باز کردن رو زدم عمه و عمو داخل اومدن بابا خواب آلود روی تخت نشست _کی بود؟ _عمه و عمو اومدن _ساعت چنده؟امشب چقد دیر اومد _هشت ،منتظر عمو سلمان بوده بابا متاسفم سرش رو تکون داد _سلمان دیگه نمیشه روش حساب باز کرد سر ساعت و منتظر بودن کلا یادش میره آروم خندیدم در هال رو باز کردم و با عمه و عمو احوال پرسی کردم و برگشتم داخل آشپزخونه نیلو لی لی کنان وارد آشپزخونه شد _آبجی آماده نشد؟ _چرا عزیزم الان برش بزنم سفره رو میندازم لبخند عمیقی روی لبش نشست انگشتهاش رو جمع کرد و گفت _میشه یه تکه کوچیک بهم بدی؟ خنده صدا داری کردم یکی از پیتزاهارو برش زدم یه دونه رو روی بشقاب گذاشتم و دستش دادم تکه کوچیکی که براش گذاشتم رو برداشت و کمی ازش خورد و لبخندی روی لبش نشست _به به چقد خوشمزه و لذیذه با این حرفش یاد غذا خوردن فروغی و تعریف کردنش از دست پختم افتادم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
🤲کسی که برای بسیار دعا می کند چنان است که ۹ هزار سال خداوند را عبادت کرده، هر روزش روزه و هر شبش مشغول به نماز. مکیال المکارم جلد ١ آخر بخش ۵
هدایت شده از دُرنـجف
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بر خودت واجب کن روزی یک ساعت راه رفتن در خیابان را...
*شهادت فقط در جبهه‌های جنگ نیست* ❗️ حرفی‌زیبا‌از‌شهیده‌زینب کمایی 🪴. . .
هدایت شده از  حضرت مادر
✨ *وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ‌ أَوِ‌اجْهَرُوا بِهِ‌ إِنَّهُ‌عَلِيمٌ‌ بِذَاتِ‌ الصُّدُورِ آنچه در دلت هست چه بلند بلند به کسی بگویی چه در دلت نگه داری کسی هست که اول تا آخرش را میداند مواظب دلت باش...!♥️ سـوره‌مـلک
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت835 گذر از طوفان✨ گوشی رو از روی میز برداشتم و قفلش رو باز کردم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ با ضربه ای که به در خورد سرم رو بلند کردم فروغی داخل اومد نگاهش توی اتاق چرخید _سلام خوبی؟خانم خجسته کجاست؟ _سلام ممنون ،رفت پیش خانم ملک لیست هارو تحویل بده کار های جدید رو بیاره _کسری گیر داده خانم خجسته برگرده بالا تند گفتم _یعنی میخوای بگی پریسا بره بالا بی صدا خندید _نه، چرا زود جوش میاری و چپ چپ نگاه میکنی، بهش قول دادم نمیفرستمش بالا به کسری هم گفتم نمیشه مگر به روزی خودش بگه میخوام برگردم محکم گفتم _عمرأ نمیگه جلوتر اومد دست هاش رو روی میز گذاشت به چشم هام خیره شد _توام که از خدا خواسته وخوشحالی که دوستت پیشته _آره ،بایدم خوشحال باشم _منم این وسط اصلا مهم نیستم چرا مهم باشه ! اصلا بودن پریسا چه ربطی به فروغی داره بشکنی جلوی صورتم زد _تنها تنها کجا میری سیر میکنی منم با خودت ببر نگاه پر از حرصی بهش انداختم به دستهاش اشاره کردم _الان یکی از در بیاد داخل پیش خودش فکر میکنه چه خبر شده که آقای فروغی اینطوری به خانم نیکجو زل زده انقد نزدیک شده دست هاش رو برداشت روی صندلی کنار میز نشست _یه سوال میپرسم راستشو بهم بگو بدون طفره رفتن چی شده چه سوالی میخواد بپرسه _نورا از فکر بیرون اومدم و نوچی کردم _چرا اینجا به اسم صدام میکنی یکی بشنوه بد میشه _خب فعلا که کسی نیست،حواسم هست جوابمو میدی یا نه؟ _چه سوالی؟در مورد کار ؟ _نه،دیروز یهوی چت شد؟دیشب چند ساعت منتظرمت بودم انقد جواب ندادی خواب رفتم دیشب بعد از شام مشغول درس و تست زدن شدم حواسم به پیام و زنگ های رو صفحه نبود فروغی پیش خودش فکر کرده عمدأ جواب ندادم یا بخاطر رفتار دیروزم بوده و ازش ناراحت بودم ،در صورتی که ناراحت شدنم بخاطر فروغی نبود تا الان هر اتفاقی افتاده بدون نظر پرسیدنم نبوده بخوام کسی رو مقصر بودنم بی انصافیه نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت836 گذر از طوفان✨ با ضربه ای که به در خورد سرم رو بلند کردم فرو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ سرم رو بلند کردم و نفس عمیقی کشیدم _تا نماز گوشیم رو نگاه نکردم پریسا هم چند باری زنگ زده بود بعدش زنگ زد خونه باهام حرف زد بازم یادم رفت گوشی رو چک کن رفتار دیروزمم یهوی دلم گرفت همین دستش روی دستم قرار گرفت خیلی آروم گفت _از من دلت گرفت؟ سرم رو به دوطرف تکون _نه _نورا نه! به دستش خیره شدم متوجه نگاهم شد دستش رو برداشت _نه ،میشه دیگه در موردش حرف نزنیم حیرت زده نگاهم کرد _من که هنوز دلیلش رو نفهمیدم چرا درموردش حرف نزنیم؟ نگاه رو به پرونده های روی میز دادم و سکوت کردم بعد از چند ثانیه مهربون گفت _باشه هرچی تو بخوای ولی اینو بدون هر وقت ناراحت و گرفته ای من فکر میکنم از دست من دلخور شدی اگر از کسی بخوام دلخور و ناراحت بشم شاید باید از این روزها و دنیا باشه شاید نه از خودم سعی کردم لبخند _نه اگر از دستت ناراحت بشم حتما میگم لبخند ریزی گوشه لبش نشست _خدا کنه بگی چند ثانیه ای توی فکر رفت بعد ادامه داد _دعاکن بتونم قبل از اینکه دیر بشه اون کاری که میخوام درست بشه متفکرانه پرسیدم _چه کاری؟خیلی مهمه؟ _خیلی خیلی مهمه باتعجب گفتم _مگه چه کاریه پروژه جدیده؟انقد سخته؟ آروم خندید _راضی کردن طرفهای مقابل سخته چه آدم های سر سختی هستن فروغی چقد گناه داره _ان شاءالله زود راضی بشن کار زود درست بشه یهوی چشم هاش برقی زد لبخند عمیقی روی لبش نشست _الهی آمین نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از دُرنـجف
و خداوند ناز خود را در دختر تجلی کرد ای ناز ترین ناز خدا روزت مبارک🤍
هدایت شده از  حضرت مادر
14.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😌🧡😍 دختر واسه خدا یک جور دیگه عزیزه (سلام الله علیها)
هدایت شده از  حضرت مادر
حِجـٰاب‌وقاراَست‌متانَت‌اَست،اَرزِش‌گُذاری زَن‌اَست سَنگین‌شُدَن‌کَفه‌ی آبرو‌ واِحترام‌ اوست!
هدایت شده از  حضرت مادر
ولادت حضرت معصومه مبارک♥️ هدیه به (س) 📿به نیت سلامتی امام زمان عج و تعجیل در فرج 📿سلامتی‌حضرت آقا 📿و ب نیابت شهدا 📿و حاجات خودمون و 📿دوستانمون 📿عاقبت بخیری همه جوونا 📿شفای مریضا 📿آزادی مردم غزه https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
هدایت شده از دُرنـجف
چله کلیمیه🌼 چهل روز روزی یکبار سوره های فجر چهل روز ذکر لااله الاالله صلوات روزی ۳۵۰ مرتبه چهل روز ذکر یابصیر ۳۰۳ مرتبه  چهل روز زیارت عاشورا  چهل روز سوره یاسین چهل روز آیه رب ادخلنی مدخلأ صدق واخرجنی مخرج صدق وجعلنی من لندک سلطانأ نصیرأ روزی۱۰۰ مرتبه ماه «ذیقعده الحرام» از ماه‌هاى حرام است که حق تعالى در قرآن مجید ذکر فرموده و سید بن طاوس روایتى نقل کرده که «ذى القعده در وقت شدت و در سختی‌ها، محل اجابت دعا است». پیغمبر (صلی الله علیه وآله) نیز در خصوص این ماه فرموده‌اند: هر کس در ماه حرام سه روز پنجشنبه و جمعه و شنبه را روزه بگیرد، خداوند برای او عبادت یک سال را بنویسد.
هدایت شده از  حضرت مادر
امام رضا (علیه السلام) فرمود: صدقه بده اگر چه اندكى باشد زیرا هر چیز اندكى در راه خدا با نیت صادقانه داده شود، بزرگ است عزیزان‌صدقه‌برای‌قربانی‌یاخریدگوشت به نیت برداشته شدن موانع ظهور از سر راه از ازطرف صدقه بدید مطمئن باشید برکتش به زندگیتون برمیگرده بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255
محمدی رسید واریزی رو برای ادمین ارسال کنیدممنون از همراهیتون👇👇👇👇 @Karbala15 اجرتون باحضرت مادر https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت837 گذر از طوفان✨ سرم رو بلند کردم و نفس عمیقی کشیدم _تا نما
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ پریسا با تعداد زیادی پرونده که روی دستش بود و باعث شده بود صورتش مشخص نباشه داخل اومد _ترانه بیا چند تا این پرونده هارو بردار،نمیدونم فروغی چرا نمیزنه تو سر امیری بگه آدم پر ادعا وقتی این حسابرسی ها تموم شدن بفرستشون پایین،پسره پرو چند سرفه پشت سرهم کردم که پریسا ادامه نده ولی فایده نداشت تند از روی صندلی بلند شدم و سمتش رفتم چند تا از پرونده هارو برداشتم کنار گوشش گفتم _فروغی اینجاست کمی جا خورد چند ثانیه سکوت کرد پرونده هارو روی میز گذاشت حق به جانب سمت فروغی چرخید و سلام کرد و جواب گرفت و خونسرد گفت _آقای فروغی خداییش اگر من جایی شما بودم از حقوق چند ماه آقای امیری کم میکردم،پیش خودش چه فکری کردی این همه پوشه و فایل جمع کرده نفرستاده شون بایگانی بشن نفسی تازه کرد و ادامه داد _اصلا اگر من از روی پله ها زمین میخوردم چه جوابی داشت بده فروغی بلند شد و چند قدمی بالا اومد نگاه ناراحتی به پوشه ها انداخت _نمی آوردیشون ،برمیگشتی میگفتم عمو کریم بیارشون _دوستتون انقد پررو که با صدای بلند داد میزنه یکماه کار نکرده همه پرونده و پوشه ها اینجا جمع شدن اتاق بهم ریخته منم حرصم گرفت همه رو برداشتم خانم ملک خواست کمکم کنه گفت بهش برید کارتون انجام بدید فقط در برام باز کرد و بست بعد امیری میگه به خانم ملک کسی که از خود راضی و مغروره درخواست کمک نمیکنه باید خودش تنهایی کارشو انجام بده من و فروغی از جمله آخر پریسا خنده مون گرفت پریسا نگاه چپ چپی بهم انداخت و گفت _خوشحال شدی از حالت صورتش خنده م بیشتر شد و گفتم _نه بخدا چرا خوشحال بشم ،آقای امیری رو باخاک یکسان کردی از این خنده م گرفت _حقش بود فکر کرد حالا میگم من نمیتونم یا نمیبرم یا کمکم کنید فروغی گلوش رو صاف کرد _من از طرف آقای امیری معذرت میخوام الانم میرم بهش تذکر میدم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein