eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
اجرتون باخانم حضرت زهرا(س)
چراغ بعدی کدوم عزیز به نیت اهل بیت روشن میکنه
اجرتون باخانم حضرت زهرا(س)
چراغ بعدی کدوم عزیز به نیت اهل بیت روشن میکنه
اجرتون باخانم حضرت زهرا(س)
چراغ بعدی کدوم عزیز به نیت اهل بیت روشن میکنه
اجرتون باخانم حضرت زهرا(س)
چراغ بعدی کدوم عزیز به نیت اهل بیت روشن میکنه
اجرتون باخانم حضرت زهرا(س)
چراغ بعدی کدوم عزیز به نیت اهل بیت روشن میکنه
گاهی دَر نَبودِ یِک نَفَر، اِنگار جَهان‌ به کلی خالی‌ست..! یاحَمیدُبِحَقّ‌ِمُحَمَّدعَجِّل‌لِوَلیِّك‌َالفَرَج
اجرتون باخانم حضرت زهرا(س)
چراغ بعدی کدوم عزیز به نیت اهل بیت روشن میکنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
هدایت شده از  حضرت مادر
سلام دوستان روزتون بخیر عزیزان برای قربانی و یا خرید گوشت ولادت آقا امام رضا جانمون نزدیک چهار یا پنج میلیون تومن جمع شده که باید یه موجودی از حساب بگیریم مبلغ اصلی اطلاع میدیم دیشب برای یه بنده خدای که بر اثر مریضی که دارن باید تا امروز یا فردا معده شون عمل بشه درخواست کمک داشتن اگر موافق هستید بجای خرید گوشت هزینه رو برای درمان این بنده خدا بدیم مهربونا زودتر به ادمین پیام بدید موافق هستید یا نه @Karbala15 اجرتون با حضرت زهرا(س)
از صبح تا شب پای دوربین نشستم.‌نرگس توی خونه تنها بود و فقط دو بار به خودم زنگ زد. گفتم حتما روز بعد دستش رو میشه بهش گفتم کارم طول کشید نمیام. روز دوم تلفن خونه رو برداشت وزنگ زد به یکی گفت بیا تنهام محسن نمیاد. خون، خونم رو میخورد. منتظر بودم کسی بیاد خونه تا زنگ بزنم پلیس و مچ هر دوشون رو بگیرم.‌ نرگس به اتاق خواب رفت و لباس مرتبی پوشید. چایی دم‌کرد و میوه ها توی ظرف چید. شیرینی هم گذاشت دلم‌میخواست همین الان برم و با دست های خودم خفه‌ش کنم. صدای زنگ خونه بلند شد. بدون اینکه بپرسه کیه دکمه‌ی آیفون رو زد و در رو باز کرد. دیگه دلم نمیخواست به صفحه‌ی مانیتورم‌ نگاه کنم. با چشم‌های پر اشک و عصبی خیره‌ی صفحه‌موندم تا ببینم‌ اونی که به خاطرش بهم خیانت کرده کیه که در باز شد و نرگس با خوشرویی شخصی که اصلا باورم نمیشد اون باشه رو به داخل تعارف کرد. ناباورانه به مانیتور نگاه کردم https://eitaa.com/joinchat/1520828567C964a95438a
عزیزان هزینه عمل خداروشکر جور شد برای خرید گوشت یا هزینه برای کار دیگه داخل کانال اطلاع رسانی میکنیم
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت850 گذر از طوفان✨ پریسا پرونده هارو داخل کمد گذاشت و درش رو بست
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ پوشه لیست های چاپ شده رو باز کردم شروع به ورق زدن کردم _شفقت بود؟ _نه فروغی _چکار داشت؟ _لیست ثبت سند هارو میخواد دوتا برگه چاپ شده رو برداشتم و پوشه رو بستم بلند شدم قبل از اینکه از اتاق بیرون برم پریسا گفت _برگشتی دوتا چایی بیار _چشم جلوی در اتاق مدیریت وایسادم هنوز در نزده بودم که در باز شد خوشنام مثل لشکر شکست خورده از اتاق بیرون اومد سلام کرد با تکون دادن سرش جوابم رو داد سمت میزش رفت داخل رفتم در رو بستم فروغی تلفن بدست لبخند عمیقی زد بی صدا لب زد _بیا بشین جلوی میز وایسادم برگه هارو روی میز گذاشتم از شخص پشت خط خدا حافظی کرد بعد از قطع کردن تلفن پرسیدم _خانم خشنام چرا ناراحت بود؟ _یکی از کارهای شهرداری رو اشتباه انجام داده طیب بهش تذکر داده ناراحت شده اومد براش توضیح دادم چطوری ویرایش بزنه و ثبت کنه فردا ببره تحویل بده خوبی؟حاجی چطوره؟ _ممنون خداروشکر باباهم بهتره ،امروز باید جواب آزمایش رو بگیرم لبخندپر رنگی روی لبش نشست _رفتم گرفتم بعد اومدم شرکت _دستت درد نکنه فکر کردم رفتی جلسه دیر اومدی لیست هارو برداشت مهر و امضاءش کرد _اینو با دوتا پوشه ای که کسری فرستاده بود کارهاش انجام بشه زنگ بزن خانم ملک بیاد ببرشون _اگر آقای بالا نیست پریسا خودش میبره _چرا اومده زنگ بزن خانم ملک بیاد _باشه _نوبت دکتر فردا رو که یادت نرفته لبخندی زدم _نه چشم هاش برقی زد و مهربون گفت _خب خداروشکر ،رفتم فروشگاه یه سری خوراکی خریدم آدرس و شماره حاجی دادم بدن پیک بیاره در خونه رسیدی بهم خبر بده بگم بفرستنشون نوچی کردم _آقای فروغی چرا بازم زحمت افتادی خودم هرچی لازم باشه میخرم با لحنی که پر از خوشحالی و نشاط بود گفت _زحمت نیست، منم زودتر میخرم که خرید نری تنهایی اذیت بشی _تنها که نمیرم ،ممنون _بله ولی بدون من میری انتظار داره دیگه هر لحظه و ثانیه کنارم باشه پوشه برگه هارو برداشتم _میتونم برم _من که دوست دارم بمونی ولی حیف نمیشه باز شروع کرد ، با حرص گفتم _خداحافظ بی صدا خندید _خدانگهدار نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ داستان بسیار زیبای زیارت علیه السلام و تاجر 👤 حجه الاسلام عالی