eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.2هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت647 گذر از طوفان✨ _سلام عمو _سلام عزیزم خوبی؟کجایی؟ _ممنون شم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ لباس های فرم و کتاب هارو روی میز گذاشتم سیستم رو روشن کردم _پریسا پوشه ای که شفقت آورده بود کجا گذاشتی ؟ _داخل کشو الان برات میارمش _برم اتاق فروغی میام نگاه خیره و سوالی بهم انداخت _اتاق فروغی چرا؟ وای الان چی بگم دیشب باید میگفتم فروغی به طیب بگه خودش پاکت و پوشه رو بیاره بگم فروغی پیام داده یه سری کار رو باید انجام بدم نمیدونم عکس العمل پریسا چیه ولی حداقل دروغ نمیگم آب دهنم رو قورت دادم _یه پوشه و پاکت نامه فروغی گفته برم تحویل بگیرم کارهاش رو انجام بده تا خودش بیاد بقیه ش رو درست کنه _دیروز چرا نگفت من بجات انجام بدم؟ شونه م رو بالا انداختم _نمیدونم دیشب پیام داد برم از آقا طیب تحویلشون بگیرم _آها برو زود بیا تا کمک کنی این چند تا پوشه رو ببریم _اول کارهای بالارو انجام بدیم بعد میرم پاکت میگیرم _دیر نمیشه؟ _اگر شرکت بالا کاری نداری نه چون میترسم یه پوشه مهم باشه بزارمش داخل اتاق فروغی گیر بده _من که کاری ندارم اگر الهام نگه کمک کن _هنوز کارهاشون درست نشدن؟ _چرا خریدهای جدید زیاد هستن تنهای توی حساب کتاب و تقسیم کردن ها قاطی میکنه _پس اول بریم پیش الهام ببینیم چه خبره پوشه هارو برداشتیم و از اتاق بیرون رفتیم خانم خادمی سینی به دست از آبدارخونه بیرون اومد سلام احوال و پرسی کرد وجواب گرفت و گفت _حال پدرت چطوره؟ از سوالش جا خوردم یعنی فروغی بهش گفته بابا عمل داره !بعید میدونم پریسا به جای من جواب داد _خداروشکر بهتر هستن _الحمدالله ان شاءالله زود صحیح وسالم و سلامت برگردن خونه _ممنون آروم کنار گوش پریسا گفتم _خانم خادمی از کجا فهمیده؟ _من بهش گفتم سلام دوستانی که سوال در مورد رمان گذر از طوفان ✨مسیر اشتباه⚡️حامی من💫 دارن داخل لینک نشناس بپرسید جواب میدم https://harfeto.timefriend.net/16895292453129 وجوابشو اینجا👇بخونن https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
✨ اونقدر تصور کن که به واقعیت تبدیل بشه..
از صبح تا شب پای دوربین نشستم.‌نرگس توی خونه تنها بود و فقط دو بار به خودم زنگ زد. گفتم حتما روز بعد دستش رو میشه بهش گفتم کارم طول کشید نمیام. روز دوم تلفن خونه رو برداشت وزنگ زد به یکی گفت بیا تنهام محسن نمیاد. خون، خونم رو میخورد. منتظر بودم کسی بیاد خونه تا زنگ بزنم پلیس و مچ هر دوشون رو بگیرم.‌ نرگس به اتاق خواب رفت و لباس مرتبی پوشید. چایی دم‌کرد و میوه ها توی ظرف چید. شیرینی هم گذاشت دلم‌میخواست همین الان برم و با دست های خودم خفه‌ش کنم. صدای زنگ خونه بلند شد. بدون اینکه بپرسه کیه دکمه‌ی آیفون رو زد و در رو باز کرد. دیگه دلم نمیخواست به صفحه‌ی مانیتورم‌ نگاه کنم. با چشم‌های پر اشک و عصبی خیره‌ی صفحه‌موندم تا ببینم‌ اونی که به خاطرش بهم خیانت کرده کیه که در باز شد و نرگس با خوشرویی شخصی که اصلا باورم نمیشد اون باشه رو به داخل تعارف کرد. ناباورانه به مانیتور نگاه کردم https://eitaa.com/joinchat/1520828567C964a95438a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  حضرت مادر
📿 نماز شب ششم ماه رجب ◽️ هر که در این شب ،دو رکعت نماز گذارد و در هر رکعت بعد از حمد ، ۷ بار آیة الکرسی را بخواند ، ✨ رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم میفرمایند : ◽️ منادی از آسمان ندا می کند ای بنده خدا ، حقا که تو ولی خدا هستی و برای تو هفتاد هزار حسنه است که هر حسنه نزد خداوند برتر است از کوه هائی که در دنیاست . 📚 اقبال الاعمال ص۱۵۰
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت648 گذر از طوفان✨ لباس های فرم و کتاب هارو روی میز گذاشتم سیس
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ از الهام خدا حافظی کردیم و بیرون اومدیم چند پله رو پایین رفتیم رو به پریسا با صدای پایینی گفتم _الهام چقد لاغر شده _هر کی دیگه م بود پوست و استخوان میشد _مگه چی شده؟ _کار چند کارمند رو کامل میکنه هر ماه لیست انبار وخریده هارو باید تنظیم وکنترل کنه تو این وضعیت خرید جهیزیه هم به کارهاش اضافه شده همین که زنده س خوبه آروم خندیدم _طفلک اینطوری هرروز خسته تر میشه چرا به آقای امیری نمیگه کارمندها کارشون درست انجام نمیدن _کارشون رو درست انجام میدن کار های که به الهام سپرده شدن زیاد هستن _آها خب چرا قبول کرده! _بخاطر اضافه کار پول لازم داره نمیخواد برای هزینه جهیزیه ش خانواده ش اذیت بشن _آفرین چه دختر فهمیده ایه انگشتش رو روی زنگ گذاشت و گفت _آره دختر خیلی خوبیه برای همین دلم نمیاد کمکش نکنم وگرنه میتونستم قبول نکنم که امیری ضایع بشه خانم خادمی در رو باز کرد داخل رفتیم شفقت به محض دیدنم لبخندی زد _کارهای دیروز رو میدم خانم خادمی برات بیاره جواب لبخندش رو دادم _آماده شون کنید خودم میام میبرمشون پریسا وسط حرف زدنم گفت _برو کارت رو انجام بده من لیست هارو میارم سرم رو تکون دادم و سمت اتاق مدیریت رفتم و چند ضربه به در زدم _بفرمایید داخل رفتم در رو پشت سرم بستم _سلام طیب سرش رو بلند کرد _سلام خوبید؟ به وسایل روی میز خیره شدم و گفتم _ممنون آقای فروغی گفتن یه پاکت و پوشه از داخل کشو بردارم طیب از روی صندلی بلند شد چند قدم جلو اومد یه دسته کلید سمتم گرفت _بفرمایید زیر لب تشکری کردم و کلید رو گرفتم چند قدم بلند برداشتم و خودم رو به میز رسوندم کشوی که برای فروغی بود رو قفلش رو باز کردم بیرون کشیدم پاکت نامه و پوشه ای که گفته بود رو برداشتم و چشمم به دوتا جعبه جواهری که سفید رنگ بود افتاد چه جعبه های قشنگی حتما طلا داخلشونه کشو رو قفل کنم کلید رو به طیب بدم کاش میگفتم خودش کشو باز کنه پوشه و پاکت رو بهم بده "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
نگاه خاص همسری که تازه بهش محرم شده بودم ازارم میداد. _چه موهای قشنگی داری؟ تازه متوجه شدم که روسری سرم نیست. دستم رو کشید مجبور شدم بشینم کنارش. _من چقدر خوشبختم صبح که چشم هام رو باز کردم با یه فرشته ی کوچولو روبرو شدم. سر به زیر گفتم: _اقا اشتباه کردیم بی اجازه ی مادرتون ... _تو درست ترین تصمیم زندگی منی. _شما نمی ترسید؟ _میترسم ولی نه از مادرم، اونو راضی میکنم. _پس از کی میترسید؟ https://eitaa.com/joinchat/3211591697C5c62ed6d17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
یا اباعبدالله «اول صبح» پس از گفتن یک بسم الله... از دل و جان تو بگو «حسین اباعبدالله» 【ع】✋ @karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت649 گذر از طوفان✨ از الهام خدا حافظی کردیم و بیرون اومدیم چند پل
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ روی صندلی نشستم و مشغول انجام کارهای که فروغی گفته بود شدم صدای اه گفتن پریسا حواسم رو پرت کرد _چی شد؟ _باز سایت قطع شد _اشکال نداره کارهای خودتو انجام بده بعد درستش میکنم _دوتا دیگه مونده بود یهویی همش به فنا رفت خنده صدا داری کردم و دوباره دست به کار شدم بعد از چهل و پنج دقیقه کاری که بهم سپرده شده بود رو انجام دادم نفسی کشیدم و کش قوسی به بدنم دادم _تموم شد؟ بلند شدم و سمت میز پریسا رفتم _آره ادامه شو فروغی باید انجام بده _نزدیک یک ساعته تازه هنوز کار داره سرم رو تکون دادم _بیا ببین شفقت جایی رو اشتباه نکرده هرچی ثبت میکنم تاییدنمیشه پشت سرش وایسادم به صفحه خیره شدم _کدهارو درست نوشته؟ _نمیدونم اولین باره دارم این لیست رو انجام میدم _صبرکن یه زنگ بهش بزنم خانم خادمی سینی به دست داخل اومد _خسته نباشید جوابش رو دادیم روبه پریسا گفت _خانم ملک اومدن پیش خانم شفقت گفتن چند دقیقه برید پیششون _چشم الان میرم لیستهای که شفقت گفته بود رو برداشت _ببرم ببینم کجارو انجام نداده _آره بپرس همه مراحل درست شاید یه جایی رو اشتباه نوشته _باشه یکی از پوشه ها رو برداشتم با تک ضربه ای که به در خورد سرم رو بلند کردم _بفرمایید چشمام ثابت موند روی فروغی که بین چهارچوب در بود _سلام لبخندی زد _سلام تمومش کردی؟ _تا قسمتی که گفتید بله به طرف میز اومد نگاه تحسین برانگیزی بهم انداخت _دستت درد نکنه پشت میز اومد به صندلیم نزدیک شد بخاطر فاصله کمی که بینمون بود ضربان قلبم بالا رفت و هول شدم متوجه دستپاچگیم شد و گفت _ادامه کار رو هم میگم خودت انجام بدی که کامل یادش بگیری هر وقت نبودم خیالم راحت باشه زبونم رو به سختی تکون دادم _باشه دستش رو روی موس گذاشت و شروع به توضیح دادن کرد "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام روزتون بخیر نویسنده هستم دوست دارید فردا شب ساعت۲۱باهم دیگه حرف بزنیم؟؟؟ سوالاتون برای آیدی ادمین بفرستید سوالهای که تکراری نباشن رو جواب میدم اگر موافق هستید🌸یه گل برای ادمین بفرستید☺️ @Karbala15 ببینم چند نفراستقبال میکنن 😅منتظرتونم🥰