eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  حضرت مادر
به نیابت از شهدای صدر اسلام تا صبح قیامت به نیت فرج و سلامتی صاحب الزمان(عج)💚 آزادی مردم غزه https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
هدایت شده از  حضرت مادر
زیارت آل یاسین.mp3
7.77M
غروب جمعه ها آقایی در آن دور دست شاید دلش گرم شود با زمزمه آل یاسین شیعیانش...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت792 گذر از طوفان✨ با صدای ترانه جان گفتن بابا چشم هام رو نیمه ب
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ با دست چپم چند تا از ظرفهای سر سفره رو برداشتم که بابا دیگه بیشتر از جمع کردن اونا اجازه نداد کمک کنم _تا خونه خلوته برو درستو بخون نازبانو به بابا خیره شد و با لحنی که بهش برخورده بود گفت _حاجی یه طوری میگی تا خونه خلوته انگار صبح تا شب توی خونه سر وصدا به راه بابا پاهاش رو دراز کرد و گفت _وقتی مهمون میاد همدیگه رو که نگاه نمیکنن وقتی حرف بزنن بحث کنن سر وصدا میشه دیگه ناراحت رو از بابا گرفت و گفت _حاجی رک بگو دیگه خانواده م اینجا نیان چرا با تعارف حرف میزنی بابا برای اینکه بحث عوض کنه گفت _قرص هام رو بیار بخورم بلند شدم و گفتم _الان خودم دارو هاتون میارم _دستت درد نکنه بابا جان کیسه داروهای بابا روبرداشتم داخل لیوانش آب ریختم کنار تختش نشستم داروهاش رو بهش دادم لیوان رو برداشتم _بابا جون برم درس بخونم کارم داشتی صدام بزن لبخندی زد _باشه عزیزم برو برگشتم داخل اتاق کتاب و جزوه و جا مدادیم رو از روی میز برداشتم کنار بخاری نشستم گوشیم رو برداشتم و قفلش رو باز کردم انگشتم رو روی پیام های بالای صفحه کشیدم پیام پریسا باز شد _سلام ترانه مهمون برامون اومدداخل اتاق نشستم دری میخونم اگر زود برن میام پیشت سه ساعت پیش پیام داده من هم خواب بودم پس هنوز مهمون هاشون نرفتن براش نوشتم _سلام الان پیامتو دیدم منم الان میخوام شروع کنم بخونم جواب روفرستادم ،پیام بعدی که از طرف فروغی بود رو باز کردم _آفرین خانم حرف گوش کن نگاهم به سمت پیام های بالای کشیده شد ناخواسته خنده م گرفت بخاطر اینکه بهش گفتم بیرون نمیرم بهم گفته حرف گوش کن از ظهر تا الان خبری ازش نیست پس رفته یه جایی که آنتن نداره نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از دُرنـجف
🕊✨🌻🕊 ✨🕊 🌻 🕊 🌱 *امام علی(علیه السلام): هنگامى كه نزد دانشمندى مى‏نشينى، براى شنيدن حريص‏تر از گفتن باش و خوب گوش دادن را مانند خوب گفتن، ياد بگير و سخن كسى را قطع مكن..* ☝️
خدا چیز‌هایی رو در شما میبینه که خودتون نمی‌تونید ببینید... برنامه خدا برای زندگیتون بزرگ‌تر از برنامه‌ خودتونه! به خدا اعتماد كن
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت793 گذر از طوفان✨ با دست چپم چند تا از ظرفهای سر سفره رو برداشت
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ خودکارم رو روی برگه های جلوی دستم انداختم نگاهم سمت گوشی رفت _پس مهمون های پریسا اینا هنوز نرفتن که خبری ازش نیست ،فروعی هم که گفت تاصبح نیستش امشب رو تا نماز صبح بیدار بمونم درس بخونم صبح بگیرم بخوابم ولی فروغی زنگ بزنه بیدارم میکنه مگه گوشی رو بزارم روی سکوت که مطمئنم بهش برمیخوره،فعلا گوشی رو بزنم شارژ بعد از نماز میزارم روی سکوت و میخوابم از اتاق بیرون رفتم سمت آشپزخونه رفتم یه لیوان آب جوش با یه نسکافه رو روی سینی گذاشتم برگشتم داخل اتاق خودکار رو برداشتم و مشغول حل کردن نمونه سوال ها شدم بعد از تموم شدن سه تا از نمونه سوالا کش وقوسی به بدنم دادم نسکافه رو باز کردم وداخل لیوان آب جوش ریختم و هم زدم کمی از محتوای داخل لیوان رو خوردم نگاهم به طرف ساعت روی دیوار کشیده شد با دست چپ نوشتن چقد سخت و زمان بره دوساعت طول کشیده که جواب سوال هارو بنویسم همه نسکافه رو بخورم این سه ساعتی که به اذان باقی مونده خواب نرم لیوان رو برداشتم توی چند نفس نسکافه رو خوردم با انگشتام چشم هام رو ماساژ دادم خودکارم رو برداشتم چند صفحه از کتاب رو ورق زدم با صدای لرزش گوشیم سرم رو چرخوندم ساعت دو نصف شب کی پیام داده احتمالا پریساس پس اونم مثل من بیداره داره درس میخونه سمت گوشی رفتم قفلش رو باز کردم انگشتم رو روی پیام بالای صفحه کشیدم فروغی تا الان بیدار مونده که نتش وصل بشه کاش پیام رو باز نمیکردم الان دیگه نمیشه جواب ندم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
🔸 🚨 | سپاه آیه فتح خواند حساب توییتری سپاه پاسداران همزمان با آغاز حملات به اسرائیل نوشت: إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ... |صدای ایران 🇮🇷 VOI| 🎙@VOINEWS|@VOINEWS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
هدایت شده از دُرنـجف
روح شهید بزرگ و عزیز ما،🌷 شهید طهرانی مقدم شاد باشد... او بود که دست ما را برای امروز پر کرد...
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت794 گذر از طوفان✨ خودکارم رو روی برگه های جلوی دستم انداختم نگا
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ _سلام نورا جان بیدار شدی پیامم رو دیدی جواب بده قبل از اینکه جواب بدم پیام بعدش روی صفحه بالا اومد _خواب نبودی؟ یا از صدای پیامک گوشی بیدار شدی؟ _سلام نه بیدار بودم _عه چرا نخوابیدی؟ ناخواسته نوشتم _دارم درس میخونم،شما چرا بیدارهستید؟ _بگیر بخواب صبح بد خواب میشی ،الان رسیدم تهران دارم میرم خونه حس کنجکاویم فعال شد و نوشتم _مگه رفتید کجا؟ _یکی از روستاهای اطراف شمال با مهندس محبی رفتم به پروژه شون سر بزنه ،گوشه خیابون پارک کردم جواب بدم،برو بخواب بعد از نماز صبح باهات حرف میزنم مهندس محبی هم سن طیب میشه شایدم بزرگتر چطور طیب همراهش نرفته چه فکرای میکنم اصلا به من چه نوشتم _میخوام تا نماز صبح درس بخونم بعد میخوابم بعد از چند دقیقه جوابش روی صفحه بالا اومد _عزیزم صبح ساعت ده میام دنبالت بگیر بخواب اینطوری بد خواب میشه چه خبره ساعت ده قرار بود ساعت دوازده بیاد _چرا انقد زود ؟گفتید ساعت دوزاده _صبح میگم بهت،اجازه میدی حرکت کنم خیلی خسته م خودش پیام میدم بعد میگه اجازه میدی من چکار دارم _باشه _شب بخیر خانمی چند باری پیام آخرش رو خوندم و نفسم رو پر حرص و صدا دار بیرون فرستادم جوابش رو نمیدم تا یاد بگیره وقتی میگم اینطوری حرف نزن یعنی نزن نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت795 گذر از طوفان✨ _سلام نورا جان بیدار شدی پیامم رو دیدی جواب ب
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ با صدای زنگ بیداری گوشیم چشم هارو نیمه باز کردم صدای زنگ رو قطع کردم پتو رو کنار زدم نشستم کاش فروغی پیام بده بگه نمیام دنبالت خودت بیا منم بگیرم بخوابم بعد بگم یادم رفت بیام خمیازه ای کشیدم گوشی رو برداشتم صفحه ش رو باز کردم نگاهم به پیام بالای صفحه افتاد من دارم از بی خوابی میمیرم فروغی هشت صبح پیام فرستاده بیداری انگشتم رو روی گزینه پاسخ گذاشتم _سلام آره بهش بگم کلاس امروز رو بیخیال بشه همون جمع کافیه شاید قبول کرد ادامه پیام رو نوشتم _آقای فروغی بنظرم همون کلاس روز جمعه کافیه دیگه امروز لازم نیست پیام رو فرستادم بعد از چند دقیقه شماره ش روی صفحه افتاد دوباره خمیازه ای کشیدم انگشتم رو روی صفحه کشیدم آروم گفتم _الو _خوابالو خانم هنوز بیدار نشدی؟ دستم رو روی صورتم کشیدم _بیدارم ولی توی خواب و بیداریم _وقتی شبها دیر میخوابی صبح هم باید کسل باشی انگار خودش خیلی زود خوابیده داره من رو نصیحت میکنه قبل از اینکه جواب بدم گفت _بلندشو برو با آب سرد دست وصورتتو بشور خواب از سرت بپره زود آماده شو دارم میام دنبالت انگار خودم بلد نیستم باید دست وصورت بشورم چه حرفهای میزنه _خب فعلا نیاید هنوز صبحانه درست نکردم _مگه با اون وضعیت دستت کار میکنی؟ _نه ولی الان که من زودتر بیدار شدم باید صبحانه بخورم ،خودم درست میکنم _نمیخواد صبحانه رو بیرون میخوریم بجای صبحانه بیرون رفتن میذاشت دوساعت بیشتر بخوابم بی حوصله گفتم _نمیخوام خونه یه چیزی میخورم _باز شروع کردی اول صبحی لج کردن خوب نیست ها دختر خوبی باش نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
هدیه به (س) به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج حاجت روایی همگی تعدادی که میخونید اینجا بگید👇 @Karbala15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
هدایت شده از دُرنـجف
دوشنبه، طبق روایات عشق باید گفت: که رزقِ‌ ما همه در دست حضرتِ‌ حسن(ع)💚 است...
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت796 گذر از طوفان✨ با صدای زنگ بیداری گوشیم چشم هارو نیمه باز ک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ چه روی داره لج کردن خوب نیست ،خودش لج کرده خواب من رو بهم ریخته بعد به من میگه لج نکن بلند شدم از اتاق بیرون رفتم ،آبی به دست و صورتم زدم و از سرویس بیرون اومد دستمال کاغذی برداشتم صورتم رو خشک کردم بدون سر وصدا سمت آشپزخونه رفتم شعله سماور رو زیاد کردم و دو پارچ آب داخلش ریختم از آشپزخونه بیرون اومدم و برگشتم داخل اتاق تند تند شروع به پوشیدن لباس کردم جزوه و کتاب وسوال های امتحانی رو داخل کوله پشتیم گذاشتم شالم رو روی سرم انداختم گوشیم رو برداشتم و از اتاق بیرون رفتم پاورچین پاورچین دوباره سمت آشپزخونه رفتم آروم در جا شکلاتی رو برداشتم یه دونه شکلات خوردم وای چرا حواسم نبود مسواک زدم،حوصله ندارم دوباره دهنمو بشورم با معده خالی شکلات تلخ خوردم اذیت نشم شانس آوردم با روشن شدن صفحه گوشی قفلش رو باز کردم وارد پوشه پیام ها شدم با انگشت روی شماره فروعی زدم _نورا جان ده دقیقه دیگه روبروی ایستگاه هستم _باشه بلند شدم سماور رو چک کردم،قوری رو برداشتم چایی رو درست کردم و شعله سماور رو کم کردم به طرف تخت بابا رفتم با اینکه برام سخته بهش بگم آقای فروغی داره میاد دنبالم ولی بدونه بهتره چند باری صداش زدم به صورت غرق در خوابش نگاه کردم داروهاش انقد قویه که خوابش سنگین شده با قدم های آهسته خودم رو به جلوی در هال رسوندم و سعی کردم بدون سر وصدا از خونه بیرون برم زیپ پوتین هامو بالا کشیدم و در حیاط رو بستم با قدم های تند به طرف خیابون رفتم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫