eitaa logo
مؤسسه مداحی کریمه
15هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
5هزار ویدیو
185 فایل
آموزش اصول وفنون مداحی،روضه خوانی و سینه زنی ومولودی خوانی و...باتمرکزبرمهارت افزایی 📌به صورت حضوری،مجازی وخصوصی 📌اعطای گواهینامه معتبر 📌اساتید مجرب حوزه و دانشگاه پشتیبانی:@karimeadmin 🏢قم،صفاییه
مشاهده در ایتا
دانلود
یاران تو هزار مصیبت کشیده اند اما غم تو را سر مویی ندیده اند تنها شنیده ایم هرآنچه تو دیده ای تو دیده ای که جد تو را سر بریده ‎اند از مقتل زیارت ناحیه روشن است را مکرر کشیده اند گاهی به جسم جد غریبت نشسته اند گاهی به چکمه روی تن او دویده اند انگشت را به خاطر انگشتری به حِرص با خنجری که کُند شده بد بریده اند تو گفته ای که گریه‎ خون میکنی چرا از بس که عمه های تو تُهمَت شنیده اند گفتی شبانه روز فقط گریه میکنم از بس که غربت کشیده اند این بی حیا ارازل و اوباش بارها مظلومه را به نیش زبانها گزیده اند در راه کوفه بعضی از این پست فطرتان از یکدگر به قهقهه زیور خریده اند اجداد طاهرین تو را یا در تنور یا که سر نیزه دیده اند آقاخوش آن سحرکه کنی ازحرم بینی سر رسیده اند : 💔 به ماهِ رویِ تو، این آرزو که من دارم هزار سال اگر بینمت، هنوز کم است سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
زمان: حجم: 131.9K
. زبانحال زینب کبری سلام الله علیها با سر بر نیزه هلال زینب دعا کنم من پای نیزه تموم بشه غمهای نیزه نیفتی از بالای نیزه باور نداشتم یه روز چنین بی بال و پر شم در کوه و صحرا در بدر شم با شمر و خولی همسفر شم دیدم رو نیزه میریزی اشک و دلغمینی چشماتو بستی تا نبینی آواره شد پرده نشینی چشم تو روشن رو ناقه ی عریان سوارم ببین کجا کشیده کارم نمونده یک محرم کنارم ببین برادر این روزگار چه کرده با من من محو دیدارت ولیکن افتاده بر من چشم دشمن ای کاش بمیرم آخه چجوری زنده باشم همراه با نامحرما شم رو نیزه ها سر داداشم مظلوم حسین جان مظلوم حسین مظلوم حسین جان
. سلام_الله_علیها ای الهی من فدای کرمت اسم حقی با وضو می‌برمت من که تشنه اومدم ولی آقا روم نشد آب بخورم تو حرمت تشنه تابی واسه بردن نداره حتی جونی واسه مردن نداره بابا ما به کی بگیم دردمون و لب تشنه نیزه خوردن نداره از روزی که غم به کربلا زده دنیا پشت پا به بخت ما زده هر جوری که میتونی لطمه بزن شمر چکمه به لب آقا زده وسط ظلمت کوفه نور گذاشت آخ چه داغی به دل صبور گذاشت لب تشنه ی سر بریده رو خولی برد و وسط تنور گذاشت بعضی حرفا بغض توی گلومه کاش دروغ باشه..... منم آرزومه این کبودیا که روی لبشه.... کوفتگی سنگ رو پشت بومه این لب ترک ترک خوب نمیشه هیچ جوری دوباره مرطوب نمیشه لبی که چوب شده از داغ عطش مرهمش ضربه های چوب نمیشه وقتی که سرش به ویرونه اومد از لبش چی مونده بود غیر یه رد؟؟؟ یه سوالی دارم از گریه کنا دخترش چطور لباشو بوسه زد؟؟؟ .