59 سال پیش در چنین روزی – 27 دی ماه 1340 رئیس اتحادیه پرنده فروش ها بدون اینکه بداند جنگ بیولوژیک چیست و اصلا منظورش این باشد ، در سخنرانی اش به نابودی نسل مرغ بومی ایرانی توسط خارجی ها برای به دست گرفتن بازار اشاره می کند . بخشی از صحبت های آقای تیموری رئیس اتحادیه پرنده فروش ها : سابق مرغ و پرندگان یک غذای تفننی بود که همگان از آن استفاده نمی کردند . در مواقع مخصوص مثل عروسی و میهمانی آنهم افراد مخصوص از آن استفاده می کردند . به خاطر گران شدن گوشت گوسفند مردم در تهران به مرغ روی آوردند و در تهران 15 و بعضی مواقع 20 هزار در روز کشتار می شد که همه مرغ بومی از رشت و گرکان و تبریز بود . نمی دانم عمد یا غیر عمد ولی به اسم اصلاح نژاد مرغ ایرانی ، تعدادی مرغ از خارج آوردند که موجب شیوع بیماری برای مرغ های ایرانی شد و حدود 70 درصد مرغ های بومی ایرانی از بین رفتند و چون مرغ تبدیل به یکی از غذاهای اصلی مردم شده بود ، واردات از اسرائیل و هلند و دانمارک و انگلیس شروع شد و ماهی پانصدهزار جوجه وارد تهران می شد .

اعتصاب قصاب های کاشان پایان یافت 59 سال قبل در چنین روزی 27 دی ماه 1340 قصاب های کاشان که به دلیل اعتراض به نرخ گذاری شهرداری که آن را نادرست می دانستند ،چند روزی اعتصاب کرده بودند به اعتصاب خود پایان دادند .

با تاریخ انقلاب 28 دی ماه 1358 – اولین نماز جمعه به امامت امام خامنه ای اولین امام جمعه تهران که از سوی امام خمینی منصوب گردیدند ، مرحوم آیت الله طالقانی بودند که بعد از فوت ایشان این منصب به آقای منتظری سپرده شد . چند ماه بعد آقای منتظری انصراف دادند و امام آقای خامنه ای را منصوب کردند . آقای منتظری در سخنان قبل از خطبه ها دلیل انصراف خود را اینگونه توضیح دادند : (( متاسفم از اینکه به خاطر مشکلاتی که در زندگی دارم باید به قم بروم . برادر مجاهد ما حضرت حجت الاسلام آقای خامنه ای که هم از لحاظ علمی و هم عملی مورد تائید امام و همه دوستان هستند به امامت نماز جمعه برگزیده شده اند . من هم یکی از ارادتمندان به ایشان هستم و اگر من خطیب نیستم ایشان خطیب هستند و خطابه یکی از ارکان نماز جمعه می باشد . )) در کتاب خاطرات منتظری ، آقای منتظری می گویند که چون کار مجلس خبرگان تمام شده بود و من در تهران کار دیگری نداشتم به امام اعلام کردم که می خواهم به قم برگردم . امام تعیین امام جمعه بعدی را به من سپردند و من آقای خامنه ای را پیشنهاد کردم . مرحوم احمدآقا روی گلزاده غفوری برای امامت جمعه نظر داشتند .

85 درصد جمعیت کشور ، بیسواد آمار دوره زندیه و قاجار نیست سال 1340 است . 36 سال از حکومت پهلوی می گذرد . وزیر فرهنگ آن سال در حضور امینی نخست وزیر وقت می گوید از جمعیت 20 میلیونی کشور ، 17 میلیون نفر بیسواند . اما حکومت تا توانسته ، ابزار گناه را فراهم کرده، تهران پایتخت کشور ، پر شده از مشروب فروشی و سینما و کاباره و کازینو و با کمال وقاحت آنها را نشانه توسعه یافتگی فرهنگی جامعه می داند . حالا تازه در این سال یادشان افتاده نهضت مبارزه بابیسوادی به راه بیاندازند ولی مردم می گویند به جای این نمایش ها ، مدرسه ها را رایگان کنید و اینقدر شهریه های بالا نگیرید .

سال 1327 شمسی - نشریه آئین اسلام بالاخره بعد از چندین سال کشمکش و زد و خورد بین فلسطینی ها و یهودی ها ، در اردیبهشت 1327 سازمان ملل به رژیم اشغالگر صهیونیست رسمیت داد و فلسطین را تقسیم کرد . احساسات مسلمین جریحه دارد شد و از هر طریقی توانستند به فلسطینی ها کمک کردند . ارسال غذا و اسلحه و اعزام نیرو . حکومت پهلوی با این توجیه که آمریکا پشتیبان این حرکت است ، هیچ اقدام عملی نکرد ، اما مردم به صورت خودجوش اقداماتی انجام دادند که به دلیل حمایت نکردن دولت تقریبا بدون اثر و غیر قابل اعتنا بودند . عکس بالا یک شهروند از کنگاور کرمانشاه است که آمادگی خود و 6 پسرش را برای اعزام به فلسطین اعلام کرده است .

لازاریست ها یا همان مبلغین مذهبی فرانسوی پایه گذار اولین مدارس نوین در ایران در شهر تبریز در دوره محمدشاه قاجار بودند . چرا غربی ها در حدود 180 سال قبل ، وقتی پایه گذار مدارس نوین در ایران شدند ، معلمین و مدرسین اعزامی خود را از بین مبلغین مسیحی انتخاب کردند ؟ کسانی که خود روزی گسترش ایدئولوژی مذهبی اشان در اولویت بود ، در 40 سال گذشته ایران را متهم به گسترش ایدئولوژی می کنند . آیا آنها تلاش برای گسترش ایدئولوژی خود را متوقف کرده اند ؟ یا شکل آن را تغییر داده اند .

16تیر1334 مجله تهران مصور جواهرات پاریس برای ملکه ایران هوا گرم است شاهنشاه برای 4 هفته در شمال کشور قول دولت به مراجع برای مبارزه با بهایی ها

31خرداد1359 یک روزی می گفت اگر خرده حساب های شخصی را به روزنامه بکشانیم ، انقلاب شکست می خورد . نمی دانست چند سال بعد امام خمینی به او خواهد نوشت : تو اسرار نظام را در اختیار منافقین و کشورهای بیگانه قرار دادی .

روزها و یادها نشریه کار - سازمان چریک های فدایی خلق - 9 تیر 1359 روزهای آغازین تیرماه 1359 با دو سخنرانی از حضرت امام ، سرفصل جدیدی از تحولات سیاسی اجتماعی در جمهوری اسلامی روی داد : حضرت امام برای اولین بار با صراحت بیشتری به گروه های انقلابی نما پرداخت و آنها را ضد اسلام و انقلاب خطاب کرد ، خصوصا مجاهدین خلق - چریک های فدایی و لیبرال های غرب زده در سخنرانی دیگری حضرت امام موضوع طاغوت زدایی از وازارتخانه ها و ادارات را مطرح کردند . در پست های بعدی به کمک آرشیو مطبوعات آن دوران به این سرفصل مهم انقلاب خواهیم پرداخت

روایت های انقلاب تیرماه 59 ، امام و قاطعیت در برابر انحراف - قسمت اول تاریخ جمهوری اسلامی ، روایت های عبرت آمیز زیادی دارد . دوستی ها و دشمنی ها ، فراز و فرودها ، ریزش ها و رویش ها ، شکست ها و پیروزی ها ، توطئه ها و حمایت ها ، عناوینی از این تاریخ عبرت آموز است . یکی از این روایت ها ، عمر دو سال و چهارماهه سازمان منافقین خلق در سال های آغازین جمهوری اسلامی است . ناسازگاری با روند انقلاب و رهبری حضرت امام ، تصرف مراکز و ساختمان ها ، جذب جوانان و آموزش نظامی ، جمع آوری سلاح ، تردد مسلحانه ، تقاضای انحلال ارتش ، تبلیغات خیابانی و انتشار جزوه و کتاب و نشریه آغازی پر تنش برای این گروه بود . حضرت امام بلافاصله بعد از پیروزی یعنی 23 بهمن 1357 ، بیشترین هدایت های خود را مصروف برقراری نظم و تامین امنیت نمودند و از این رو بلافاصله دستور جمع آوری سلاح هایی که در روزهای اوج انقلاب به دست مردم و گروهها افتاده بود و تحویل آنها به مراکز صاحب صلاحیت را صادر نمودند . سازمان منافقین و چریک های فدائی خلق دو گروهی بودند که در برابر این تدبیر مقاومت کردند و داستان رویارویی این دو سازمان با نیروهای انقلاب به اشکال مختلف آغاز شد

روایت های انقلاب تیرماه 59 ، امام و قاطعیت در برابر انحراف - قسمت دوم سازمان مجاهدین خلق با این توهم که اصلی ترین نیروی شکست دهنده رژیم در روزهای حساس بهمن 57 بوده است ، چیزی به عنوان انقلاب مردمی امام خمینی را در باطن قبول نداشت . از این روی در یک راهبرد منافقانه ، خود را آماده روزی می کرد که بتواند کشور را کامل به دست گیرد . جذب جوانان برای آموزش نظامی ، تصرف و در اختیار گرفتن برخی اماکن ، تلاش برای انحلال ارتش و همچنین جمع آوری سلاح در راستای راهبرد انتظار برای روز موعود بود . از روش های منافقانه این گروه برای رسیدن به حداکثر قدرت ، تخریب جبهه انقلابیون در بین مردم و هواداران بود . دو کلید واژه ارتجاع (برای روحانیت انقلاب) و چماقدار (برای مردم انقلابی) عناوینی بود که برای تخریب جریان انقلابی به کار می برد و به شکل وسیعی در اطلاعیه ها و نشریات خود از آن استفاده می کردند .

روزها و یادها 27 تیرماه 1367 – پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران قسمت اول برای تبیین قبول قطعنامه 598 از سوی ایران در تیرماه 67 ، بایستی به روزها و ماه های قبل از پذیرش قطعنامه نگاهی بیاندازیم . مهمترین تحول در ماه قبل از پذیرش ، انتصاب آقای هاشمی رفسنجانی به جانشینی فرماندهی کل قوا از سوی امام خمینی بود . این انتصاب با نامه پیشنهادی حضرت آیت الله خامنه ای به حضرت امام و معرفی آقای هاشمی در 12 خرداد 1367 صورت گرفت . آقای هاشمی که از سال قبل ، در موقعیت های مختلف موضوع پایان جنگ را با برخی از جمله آقایان شمخانی و حسن روحانی مطرح کرده بود ، در سال 67 با تجاوزات جدید ارتش بعثی عراق به فاو و شلمچه و سپس رسیدن به جانشینی فرمانده کل قوا ، به صورتی جدی تر برای حل مشکل پایان جنگ در پی چاره بود . با اعلام رسمی جانشینی فرمانده کل قوا برای آقای هاشمی ، اخبار و تحلیل های خارجی و داخلی ، حکایت از امکان تحولات در میدان جنگ و صحنه نبرد بود ، اما کسی نمی دانست که این انتصاب به جای تحول در صحنه جنگ ، به صورت سیاسی ، جنگ را به سوی پایان می برد .