وزوز دشمنان.mp3
8.56M
🌱 حوادثی که رخ میدهند و خواهند داد؛ به سمت پیچیدهگی به پیش میروند!
#استاد_شجاعی
❣ @kashkool
از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه⁉️
گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره!
اینکه بروم یک گوشهای از این مملکت تو یک مسجدی... برای بچههای نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم.
برای #امام_زمان عجل الله تعالی آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تا حدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدیم....!!!
ببینید دشمن ده سال پیش چه کاشت که حالا دارد در این فضای غبارآلود برداشت میکند...
ببینید کجاها باید همه کارهایمان را رها میکردیم و دست نوجوان هایمان را میگرفتیم و چشم در چشمشان غصه ها و قصه هایشان را مرور میکردیم که نکردیم...
❣ @kashkool
💡 جمهوری اسلامی برای مردم چه کرده است ؟
🔸 پزشکی
🔺یکی از ۴کشور برترِ دنیا در درمانِ ناباروری
🔺یکی از ۱۰کشور برتر سازنده داروهای بیماری خاص
🔺یکی از ۵کشور برتر دنیا در علم ژنتیک و رویان
🔺یکی از ۴کشور اول جهان در ارتوپدی،
عمل های زیبایی، پیوند اعضا
🔺 ساخت هزاران مرکز درمانی مجهز در شهر و روستا
🔸 ورزشی
🔺 مقام اول تا سوم کشتی دنیا
🔺طی ٣المپیک قوی ترین وزنه برداران دنیا ایرانی بوده اند
🔺یکی از ۵قدرت برتر تکواندو دنیا
🔺یکی از ٨قدرت برتر والیبال
🔺رتبه ۵ فوتسال دنیا
🔺رتبه ۴ فوتسال ساحلی دنیا
🔺رتبه ۱ فوتبال آسیا
🔺رتبه ۱ بستکتبال آسیا علی رغم حضور چین و ژاپن
🔺یکی از قدرت های جودو و کاراته دنیا
🔺برترین های شطرنج دنیا ایرانی اند
🔸 نظامی
🔺یکی از ٨کشور قدرتمندِ نظامی دنیا
🔺یکی از ٧کشور قدرتمند موشکی
🔺یکی از ۵کشور سازنده زیر دریایی
🔺دومین کشور سازنده اژدرهای حباب ساز
🔺ساخت انواع موشک کروز و بالستیک
🔺ساخت انواع پهبادهای پیشرفته بومی
🔺ساخت انواح ناوچه و تانک و هلکوپتر بومی
🔸 دانشگاهی
🔺افزایش چند ده برابری تعداد دانشگاه ها و دانشجویان
🔺رتبه زیر ۱۰۰دانشگاه های معروف ایران در دنیا ٧۵% جوانان ٢۰تا٣۵ ساله تحصیلات آکادمیک دارند.
🔺 رتبه های اول تا پنجم مسابقات جهانی رباتیک
🔺رتبه های بالای المپیادهای علمیِ دانشجویی و دانش آموزی
🔸 علمی
🔺رشد و شتابِ اول علمی دنیا قبل از دولت روحانی
🔺مقام اول تولید علم و مقاله قبل از دولت روحانی
🔺یکی از ٨کشور دارنده دانش بومیِ هسته ای
🔺یکی از ۵کشور دارنده دانش پیل سوختی
🔺یکی از ٧کشورِ اول در نانوتکنولوژی
🔺یکی از ۱۰کشور سازنده ماهواره و فضاپیما
🔺یکی از ۱۰کشور سازنده گوشی تلفنِ هوشمندِ ٣هسته ای با تکنولوژیِ بومی(GLX)
🔺یکی از ٨کشور برتر سازنده سد های بتنی و خاکی و تأسیساتِ نیروگاهی
🔸 کشاورزی
🔺 رتبه های اول تا هفتم جهان در تولیدِ زعفران، پسته، گردو، خرما، سیب، مرکبات، هلو، زدآلو، خیار، هندوانه
🔺خودکفایی در گندم
🔺احداث چند صد هزار هکتار گلخانه و مزرعه مکانیزه
🔺رتبه اول تولید حبوبات در آسیا
🔺رتبه بالا در تولید گل
🔺رتبه ٧دنیا در تولید و رواج گیاهان دارویی و طب سنتی
🔸 رفاهی
🔺ساخت هزاران کیلومتر جاده کوهستانی، روستایی و پوشش ٩۰% جاده ای کشور
🔺برق رسانی به بیش از ٩۵% مناطق کشور
🔺گاز رسانی به ٨۰% مناطق کشور
🔺پوشش ارتباط تلفنی و موبایلی در بیش از ٩۰% مناطق کشور
🔺پوشش اینترنت در بیش از ٨۰% کشور
🔸 قرآنی_مذهبی
🔺تربیت هزاران حافظ کلِ قران
🔺مقام های اول قاریان ایرانی در مسابقات بین المللی
🔺افزایش چند ده برابری تعداد طلاب و حوزه های علمیه
🔺چند صد برابر شدن تعداد مساجد و حسینیه ها
🔸 سیاسی
🔺تشکیل گروه های به شدت طرفدارِ ایران و هسته های مقاومت از شرق تا غرب عالم مثلِ:
حزب الله لبنان،جهاد اسلامی و حماس در فلسطین،الوفاق بحرین، حوثی یمن، شیخ زکزاکی در نیجریه، سپاه بدر عراق، فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان، مقاومت سوریه و ....
🔺تبدیل شدن به بانفوذ ترین قدرتِ منطقه
✍ درضمن،تمام این پیشرفت ها، درحالی بوده که ٨سال جنگیدیم، تحریمِ علمی و اقتصادی بودیم، و فروش نفتمون نسبت به زمان شاه از ۶میلیون بشکه به حداکثر ٢میلیون بشکه رسیده، و جمعیت هم از ٣۰میلیون به ٨۰میلیون نفر رسیده و به همین نسبت هزینه ها چند برابر شده...
❣ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🔰خاطرهی مادر شهید رسول خلیلی از بوی پیراهن خونین شهید که از معراج شهدا تحویل گرفتند؛
❣ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
━━.••.━━━━━━━━━━━━━━━
📿اولین نقطه اصلاح
🎙امام خمینی ره
❣ @kashkool
#رمان
#قسمت_بیستم
جانِ شیعه اهل سنت
ابراهیم و لعیا برای بدرقه میهمانان که به بهانه همسایه بودن به نوعی با هم رودربایستی داشتند، به حیاط رفته بودند و پدر با سایه اخمی که بر صورتش افتاده بود، تکیه به مبل زده و با سر انگشتانش بازی میکرد.
از خطوطِ در هم رفته چهرهام خوانده بود که خواستگارم را نپسندیدهام و این سکوت سنگین، مقدمه همان روزهای ناخوشایندی بود که انتظارش را میکشیدم.
چادر را از سرم برداشتم و به سمت اتاقم رفتم که عبدالله میان راهرو به سراغم آمد و با شیطنت پرسید:
_چی شد؟ پسندیدی؟
از کنارش رد شدم و به کلامی کوتاه اما قاطع پاسخش را دادم:
_نه!
از قاطعیت کلامم به خنده افتاد و دوباره پرسید:
_مگه چِش بود؟
چادرم را بیحوصله روی تخت انداخته و از اتاق خارج شدم. در مقابل چشمان عبدالله که هنوز میخندید، خودم را برایش لوس کردم و گفتم:
_چیزیش نبود، من ازش خوشم نیومد!
به خیال اینکه پدر صدایم را نمیشنود، با جسارتی پُر شیطنت جواب عبدالله را داده بودم، اما به خوبی صدایم را شنیده بود. به اتاق نشیمن که رسیدم، با نگاهی پُر غیظ و غضب به صورتم خیره شد و پرسید:
_یعنی اینم مثل بقیه؟
ابراهیم و لعیا به اتاق بازگشتند و پدر با خشمی که هر لحظه بیشتر در چشمانش میدوید، همچنان مؤاخذهام میکرد:
_خُب به من بگو عیبش چیه که خوشت نیومده؟
من ساکت سر به زیر انداخته بودم و کس دیگری هم جرأت نمیکرد چیزی بگوید که مادر به کمکم آمد:
_عبدالرحمن! حالا شما اجازه بده الهه فکر کنه...
که پدر همچنانکه روی مبل نشسته بود، به طرف مادر خیز برداشت و کلام مادرانه و پُر مِهرش را با نهیبی خشمگین قطع کرد:
_تا کِی میخواد فکر کنه؟!!! تا وقتی موهاش مثل دندوناش سفید شه؟!!!
حرف نیشدار پدر آن هم مقابل چشم همه، بغضی شیشهای در گلویم نشاند و انگار منتظر کلام بعدی پدر بود تا بشکند:
_یا به من میگی مشکل این پسره چیه یا باید به حرف من گوش بدی!
حلقه گرم اشک پای چشمم نشست و بیآنکه بخواهم روی گونهام غلطید که پدر بر سرم فریاد کشید:
_چند ساله هر کی میاد یه عیبی میگیری! تو که عُرضه نداری تصمیم بگیری، پس اختیارت رو بده به من تا من برات تصمیم بگیرم!
بغض سنگینی که گلویم را گرفته بود، توان سخن گفتنم را ربوده و بدن سُستم، پای رفتنم را بسته بود. با نگاهی که از پشت پرده شیشهای اشکم میگذشت، به مادر التماس میکردم که از چنگ زخم زبانهای پدر نجاتم دهد که چند قدم جلو آمد و با لبخندی ملیح رو به پدر کرد:
_عبدالرحمن! شما آقای این خونهاید! حرف، حرفِ شماس! اختیار من و این بچههام دستِ شماس.
سپس صدایش را آهسته کرد و با لحنی مهربانتر ادامه داد:
_خُب اینم دختره! دوست داره یخورده ناز کنه! من به شما قول میدم ایندفعه درست تصمیم بگیره!
و پدر میخواست باز اوقات تلخی کند که مادر با زیرکی زنانهاش مانع شد:
_شما حرص نخور! حیفه بخدا! چرا انقدر خودتو اذیت میکنی؟
و ابراهیم هم به کمک مادر آمد و پرسید:
_مامان! حالا ما بریم خونه یا برا شام وایسیم؟
و لعیا دنبالش را گرفت:
_مامان! دیشب ساجده میگفت ماهی کباب میخوام. بهش گفتم برات درست میکنم، میگفت نمیخوام! ماهی کباب مامان سمانه رو میخوام.
مادر که خیالش از بابت پدر راحت شده بود، با خوشحالی ساجده را در آغوش کشید و گفت:
_قربونت برم! چَشم! امشب برای دختر خوشگلم ماهی کباب درست میکنم!
سپس روی سخنش را به سمت عبدالله کرد و ادامه داد:
_عبدالله! یه زنگ بزن به محمد و عطیه برای شام بیان دور هم باشیم!
از آرامش نسبی که با همکاری همه به دست آمده بود، استفاده کرده و به خلوت اتاقم پناه بردم.
ادامه دارد...
❣️ @kashkool
کربلایی احمد تهرانی (ره) :
🟣یکی از علّتهایی که ما توفیق #سحرخیزی نداریم و در وقت آن سنگین هستیم و گویا گوشهایمان صدای مَلَک منادی را که همهی اولیاء الله را بیدار میکند نمیشود....
🟣این است که روح و قلب ما به خاطر دو مسأله سنگین میشود...و به وقت سحر نمیتواند برخیزد و به ملاقات یار پر بزندو لذّت عبادت را نمیچشد:
🟣 یکی از آن دو عامل ، لغو و لهو و زیاد حرف زدن است؛
🟣و دیگری که خیلی انسان را سنگین میکند، غیبت کردن است.
🟣من عیناً دیدم که غیبت روز ، توفیق سحرخیزی را از انسان سلب میکند.
📖 پندهای آسمانی ، ص ۱۸۸
#نماز_شب را به نیت ظهور میخوانیم
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃انقلاب اسلامی شکست نداره
🔹حجه الاسلام شجاعی
❣️ @kashkool
🔷سردار مهدی کبیری پور جانشین فرمانده سپاه امام علی بن ابیطالب (ع) قم:
🔹بسیجی بودن دو شرط و ویژگی دارد - حتی اگر بهصورت رسمی در پایگاه بسیج ثبتنام نکرده باشد - یکی اینکه انسان مسئولیتپذیری و دغدغهمند و نگران مردم باشد، دوم اینکه یک بسیجی باید بصیرت داشته باشد و به زمانه خودش آگاه باشد و قوه تشخیص داشته باشد.
🔹جنگ شناختی همانند حرکت موریانه است که در سالهای ابتدایی تخریب هیچ آثاری ندارد وقتی نمایان میشود متوجه میشویم چه تخریب بزرگی انجام شده و دیگر هیچ راه درمان و مقابلهای ندارد.
🔹مثال دیگر جنگ شناختی همان نسل بعدی پروانهها که تبدیل به کرمهای میوهها میشوند، است که صددرصد جز آفات گیاهی هستند و دقیقاً این همان جنگ شناختی است که افراد با دست خود این خطر را وارد خانه میکنند.
🔹عبدالله اوجالان رئیس پ ک ک اولین شخصی بود که شعار زن، زندگی، آزادی را سر داد؛ اما همسرش که کثیره نام داشت به علت تحقیر، ظلم، فحاشی و کتکهایی که اوجالان در حق او داشت از دست او فرار کرد و در اروپا مقالهنویس شد.
🔹حاجی احمدی رئیس پژاک خودش به دخترش تجاوز کرد و دخترش به علت این مسئله خودکشی کرد و حالا شعار زن، زندگی و آزادی سر میدهد، دنیا دنیای اغواگری است باید در این شرایط مواظب بود که در دام نیفتیم عرصه اصلی جنگ امروز در فضای مجازی است، باطل در برابر حق مانند کف روی آب است که اجازه دیده شدن زلالی آب را نمیدهند.
🔸2 آذر 1401
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃حواسمون اگه نباشه خیلی درد سر ایجاد خواهد شد
🔹حاج محمود کریمی
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃اجر این افراد بالاتر از شهدا است.
🔹حجه الاسلام عالی
❣️ @kashkool
🇮🇷خلیج فارس رو که به چین ندادن اما بحرین رو دادیم به آل خلیفه(توسط محمدرضا)
🇮🇷دریای خزر رو نمیدونم اما مرزمون به مدیترانه رسیده
🇮🇷پراید با این قیمت تقدیم نمیشه اما در عراق قدرت اول حکمرانی خارجی هستیم
🇮🇷پول ملت رو خرج کردیم برای امنیت ملت که با داعش و اسرائیل در تهران نجنگیم
🇮🇷بنزین رو مفت که ندادیم اما هم پول گرفتیم و هم کنار گوش آمریکا حیاط خلوت خریدیم
🇮🇷برق رو هم مفت ندادیم اما بزودی دستاوردهای این رو هم میبینیم
🇮🇷 بخشی از مردم به دلیل بی توجهی دولت قبل گرسنه بودند که الان داره برطرف میشه:
یارانه زیاد شد
وام های حمایتی زیاد شد(ازدواج،فرزندآوری و...)
اما اغتشاش قطعا مشکلات رو زیادتر میکنه
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام حسین فرموده به مادر آرمان بگو؛ خیالش راحت باشه؛ پسرش تو بغل من بوده
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بچه ها خداروشکر به مردم نخورد
ما فدایی همان دختر کم حجابیم ؛ حتی همان که مرگ بر دیکتاتور میگفت
❣️ @kashkool
🔴 احسنت 👏👏👏
🔹 نباید گذاشت ویروس خطرناک بی حجابی در کشور منتشر شود و همه ما در هر جا و هر شغلی که هستیم وظیفه داریم در مقابل این پدیده شوم ایستادگی کنیم ولو با نوشتن یک متن بر روی شیشه، تا فضا را برای کسانی که کشف حجاب می کنند ناامن شود و به راحتی هیچ زنی به خودش جرأت ندهد کشف حجاب کند
خود مردم باید برای حفظ حیا و عفاف و پاکی و سلامت نهاد خانواده وارد میدان شوند و کاری بکنند . اینکه به امید نهادها و سازمان ها بنشینیم آنها نمیتوانند هیچ تحول مثبتی را رقم بزنند.
❣️ @kashkool
۴۷ کشور در اغتشاشات اخیر مشارکت داشتند
«یزدیخواه» عضو کمیسیون فرهنگی مجلس:
🔹در جریان اغتشاشات اخیر ۴۷ کشور و ۱۱ سرویس جاسوسی مشارکت فعال داشتهاند.
🔹کشورهایی ازجمله عربستان، مصر، ترکیه، امارات و سرویسهای جاسوسی تمام توان خود را علیه ایران به کار بستند تا کار کشور را یکسره کنند.
🔹بیش از یک میلیون فراخوان برای تجمعات در فضای مجازی منتشر شده که اگر به ازای هر فراخوان یک نفر به میدان می آمد، یک میلیون نفر باید در تجمعات حضور پیدا می کرد اما نهایتا ۱۳۰ هزار نفر در سراسر کشور در این جریانات حضور داشتند.
❣️ @kashkool
#رمان
#قسمت_بیست_و_یک
جانِ شیعه اهل سنت
کنج اتاق چمباته زده و دل شکسته از تلخ زبانیهای پدر، بیصدا گریه میکردم و میان گریههای تلخم، هر آنچه نتوانسته بودم به پدر بگویم، با دلم نجوا میکردم.
فرصت نداد تا بگویم من از همنشینی با کسی که در معرفی خودش فقط از شغل و تحصیلاتش میگوید، لذت نمیبرم و به کسی که به جای افکار و عقایدش از حسابهای بانکیاش میگوید، علاقهای ندارم که درِ اتاق با چند ضربه باز شد و گریهام را در گلو خفه کرد.
عبدالله در چهارچوبِ در ایستاده بود و با چشمانی سرشار از محبت و نگرانی، نگاهم میکرد.
صورتم را که انگار با اشک شسته بودم، با آستین لباسم خشک کردم و در حالی که هنوز از شدت گریه نفسهایم بُریده بالا میآمد، با لحنی پر از دل شکستگی سر به شِکوه نهادم:
_من نمیخوام! من این آدم رو نمیخوام! اصلاً من هیچ کس رو نمیخوام! اصلاً من نمیخوام ازدواج کنم!
عبدالله نگران از اینکه پدر صدایم را بشنود، به سمتم آمد و با گفتن:
_یواشتر الهه جان!
کنارم نشست. با صدایی آهسته و بریده گفتم:
_عبدالله! به خدا خسته شدم! از این رفت و آمدها دیگه خسته شدم!
و باز گریه امانم نداد. چشمانش غمگین به زیر افتاد و من میان گریه ادامه دادم:
_گناه من چیه؟ گناه من چیه که تا حالا یکی نیومده که به دلم بشینه؟ مگه تقصیر منه؟ خب منم دلم میخواد کسی بیاد که ازش خوشم بیاد!
با سر انگشتانم قطرات اشک را از روی صورتم پاک کردم و با لحنی حق به جانب گفتم:
_عبدالله! تو میدونی، من نه دنبال پولم، نه دنبال خوشگلیام، نه دنبال تحصیلات، من یکی رو میخوام که وقتی نگاش میکنم، آرومم کنه! این پسره امروز فکر میکرد اومده خونه بخره! خیلی مغرور پاشو رو پاش انداخته بود و از اوضاع کار و کاسبی و سود حسابهای بانکیش حرف میزد. عبدالله! من از همچین آدمی بدم میاد!
نگاهش را به چشمان پر از اشکم دوخت و گفت:
_الهه! تو رو خدا اینجوری گریه نکن! تو که بابا رو میشناسی. الآن عصبانی شد، یه چیزی گفت. ولی خودشم میدونه که تو خودت باید تصمیم بگیری!
سپس لبخندی زد و ادامه داد:
_خُب تو هم یه کم راحتتر بگیر! یه کم بیشتر فکر کن...
که به میان حرفش آمدم و با دلخوری اعتراض کردم:
_تو دیگه این حرفو نزن! هر کی میاد یا بابا رَد میکنه یا اونا خودشون نمیپسندن...
و این بار او حرفم را قطع کرد:
_بقیه رو هم تو نمیپسندی!
سرم را پایین انداختم و او با لحنی مهربان و امید بخش ادامه داد:
_الهه جان! منم قبول دارم که علف باید به دهن بُزی شیرین بیاد! به تو هم حق میدم که همچین آدمهایی رو نپسندی، پس از خدا بخواه یکی رو بفرسته که به دلت بشینه!
و شاید از آمدن چنین کسی ناامید شده بودم که آه بلندی کشیدم و دیگر چیزی نگفتم. عبدالله نگاهی به ساعت مچیاش انداخت و به خیال اینکه تا حدی آرامم کرده، گفت:
_من دیگه برم که برای نماز به مسجد برسم. تو هم بیا بیرون. میترسم بابا دوباره عصبانی شه.
و در برابر سکوت غمگینم، با دلواپسی اصرار کرد:
_الهه جان! پاشو بریم دیگه. اصلاً برو تو آشپزخونه پیش مامان و لعیا. باور کن اوندفعه هم معجزه شد که بابا آروم شد.
دلم برای این همه مهربانیاش سوخت که لبخندی زدم و با صدایی گرفته پاسخ دادم:
_تو برو، منم میام.
از جا بلند شد و دوباره تأکید کرد:
_پس من برم، خیالم راحت باشه؟
و من با گفتن:
_خیالت راحت باشه!
خاطرش را جمع کردم. او رفت، ولی قلب من همچنان دریای غم بود. دستم را روی زمین عصا کرده و سنگین از جا بلند شدم. با چهارانگشت، اثر اشک را از صورتم پاک کردم و از اتاق بیرون رفتم. سعی کردم نگاهم به چشمان پدر نیفتد و مستقیم به آشپزخانه پیش مادر رفتم.
ادامه دارد...
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
پیغمبر اسلام (صلیاللهعلیه و آله) را در خواب دیدم :
تَشتی جلوی دستانش بود، گفت خون حسین علیهالسلام است!
چند قطره خون روی چشمانم پاشید!
بیدار شدم ... نابینا شده بودم!
🔺 من فقط تماشاچیِ لشکر عمرسعد بودم، همین!
❣️ @kashkool
"مارپیچ سکوت" رو بشکنید
تیم ملی ایران در مقابل تیم ولز برنده شد و همه ما خوشحال بودیم؛
منتها در دقایق اولیه بعد از اتمام بازی؛ به جز چند جای مشخصِ شهر تهران که مردم تجمع کرده بودن، بقیه جاها ساکت بود!
حتی خیلی جاها ماشین زیاد بود، آدم زیاد بود، اما کسی بوق نمیزد و خوشحالی نمیکرد!
پس دست به کار شدم؛
رفتم پمپ بنزین و باک موتورو پر کردم و افتادم به جون خیابون..
اول رفتم سمت یه ترافیک سنگینی که سکوتِ کامل توش حاکم بود؛ دقیق رفتم وسط ماشینا و یهو گاز موتورو تا ته گرفتم با بوقِ ممتد! وقتی که کامل توجه همه جلب شد؛ پرچم ایرانمو گرفتم بالا!
و اتفاقی که افتاد این بود:
بعد از ده ثانیه کم کم صدای بوقِ ماشینا اضافه شد، بعد از یک دقیقه پنجاه درصد ماشینا همراه شدن، بعد از دو دقیقه یه عده با شیپور و پرچم از پنجره ماشین اومدن بیرون! و بعد از تقریباً پنج دقیقه، تمام اون ترافیک همراهی میکردن!
بعد از اینکه سکوتِ این ترافیکو شکستم، سریع از بین ماشینا بیرون رفتم و به سمت ترافیک بعدی! شاید نزدیک به بیست بار این کارو توی نقاط مختلف شهر تکرار کردم و هر بار هم همین اتفاق افتاد!
خیلی از مردمِ ما چون ترس و "توهمِ اقلیت بودن" دارن؛ توی اینجور مواقع شور و هیجان خاصی نشون نمیدن و میترسن که ضایع بشن! اما وقتی ببینن عده ای شبیه خودشون هم هستن؛ باهاشون همراه میشن و اعتقادشونو بروز میدن!
خلاصه که شما وطن پرست ها بیشُمارید!
فقط باید سکوتتون شکسته بشه..
سعی کنید همیشه به سهم خودتون؛
"مارپیچ سکوت" رو بشکنید
❣️ @kashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این دختر بچه خارجی از شنیدن صدای اذان بهت زده می شود
و از پدرش سوال می کند:
بابا این صدای چیه؟
❣️ @kashkool