هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨﷽✨
#داستان۴٣٨
#یک_داستان_یک_پند
✍دو غلام در رکاب سلطان برای شکار به دامن صحرا رفتند.
سلطان چون شکار کرد تیر و کمان به غلام ها داد تا آنان هم شکاری کنند.
یکی از غلامها وقتی تیر و کمان به دست گرفت،
به ناگاه بالای درخت متوجه شد کلاغی که در لانه خود نیست جوجهاش در لبه لانه آویزان شده و صدایش بلند است.
غلام تیر و کمان بر زمین نهاد و بالای درخت رفت و جوجه کلاغ را در لانهاش نهاد.
آن غلام دیگر به او میگفت:
فرصت شکار از دست مده که شاه اکنون آهنگ رفتن کند.
غلام چون از درخت پایین آمد، سلطان فرمان رفتن داد و غلام را فرصت شکار نشد.
در راه غلام دیگر که آهویی شکار کرده بود به غلام نخست گفت:
فرصت شکار، حیف از دست دادی!!!
غلام گفت:
من به حال تو افسوس میخورم که فرصت شکار از دست دادی و کار خیری را فرصت سوزاندی، شکار آهو همیشه هست،
ولی شکار جوجه کلاغی که نیاز به کمک دارد و احسان است، شاید همیشه نباشد.
✅کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا_مرا_ومارا
#با_اخلاق_عملی_اسلامی
#آشناتر_بگردان
به برکت
#صلوات_بر
#محمد_و_آل_محمدص
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨☀️✨🌸✨☀️✨🌸✨☀️✨
#داستان۴٣٩
#رفیق_آسمانی | مسئولیت سنگین
🔹قسمتی از وصایای
#شهید_رضا_نادری را روی سنگ قبر ایشان حک کردهاند:
«ای برادر کجا میروی؟
کمی درنگ کن.
آیا با کمی گریه و یک فاتحۀ شما بر مزار من و امثال من مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشتهایم از یاد خواهی برد؟
یا نه،
ما نظارهگر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد.»
🔸میگوید فکر کردید منی که در ۲۱ سالگی جان عزیزم را کف دستم گرفتم،
پدر و مادر نداشتم؟
عاشق نبودم و عاشقم نبودند؟
دنیایی که برای شما قشنگ است برای ما جلوهگری نمیکرد؟
من الان وظیفهام بود خون بدهم.
و اینجا سر صراط میایستم و یقۀ تکتکتان را میگیرم.
نگذاشتیم پای اجنبی به این مملکت برسد و غریبه بالای سرِ ناموستان بیاید.
حالا شما چه کار میکنید؟
ـ - - - - - - - - -
🇮🇷 #شهید_رضانادری
🔅 ولادت: ۱۰ آبان ۱۳۴۶
❣️شهادت: ۵ مرداد ۱۳۶۷
📍محل شهادت: اسلامآباد غرب، عملیات مرصاد
🕌 آرامگاه: گلزار شهدای شاهرود
ـ - - - - - - -
بیاد امام الشهدا
شهدای انقلاب. دفاع مقدس
ترور ومحراب و امنیت ومدافع حرم و...
وپدران ومادران وخواهران وبرادران و همسران وفرزندان و اساتیدشان و...
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمدص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@shahid_farajzade
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان۴۴٠
#حکایت_پادشاه_واعدام_نجار
پادشاه به نجارش گفت:
فردا اعدامت میکنم،آن شب نتوانست بخوابد.
همسرش گفت:
”مانند هرشب بخواب،
#پروردگارت_یگانه_است_و
#درهای_گشا یش_بسیار ”
کلام همسرش آرامشی بردلش ایجاد کرد و چشمانش سنگین شدوخوابید
صبح صدای پای سربازان را شنید،
چهره اش دگرگون شد و با ناامیدی، پشیمانی وافسوس به همسرش نگاه کردکه دریغاباورت کردم بادست لرزان در را باز کرد ودستانش را جلوبرد تا سربازان زنجیرکنند..
دو سرباز باتعجب گفتند:
پادشاه مرده و از تو می خواهیم تابوتی برایش بسازی،
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت،
همسرش لبخندی زد وگفت:
“.مانند هرشب آرام بخواب،زیرا پروردگار یکتا هست و درهای گشایش بسیارند ”
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#خدایا بما آرامش وشادی کامل عطا کن
به برکت
#صلوات_بر_پیامبر_ص_وآلش
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۴۴١
آنان که به من بدی کردند ، مرا هشیار کردند ...
آنان که از من انتقاد کردند ، به من راه و رسم زندگی آموختند ...
آنان که به من بی اعتنایی کردند ، به من صبر وتحمل آموختند ...
آنان که به من خوبی کردند ، به من مهر و وفا ودوستی آموختند ...
پس خدایا :
به همه ی آنانی که باعث تعالی دنیوی واخروی من شدند ،
خیر ونیکی دنیا وآخرت عطا بفرما .
( #به_برکت_صلوات_بروح
#شهید_دکتر_چمران)
🌹
🆔┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
خدایا
#تعداد_آدمهای_خوب_وبزرگ
#روزگارمونرو_افزون_فرما
به برکت #صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
☘💦🍀💦☘
#داستان۴۴٢
🔆 #پندانه
✍ #خوبیای_که_به_دیگران_میکنید،
در همین دنیا به شما برمیگردد
روزگاری پسرکی فقیر برای گذران زندگی و تأمین مخارج تحصیلش دستفروشی میکرد.
از این خانه به آن خانه میرفت تا شاید بتواند پولی بهدست آورد.
روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقی مانده است و این در حالی بود که شدیداً احساس گرسنگی میکرد.
تصمیم گرفت از خانهای مقداری غذا تقاضا کند.
به طور اتفاقی در خانهای را زد. دختر جوانی در را باز کرد.
پسرک با دیدن چهره دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد.
دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود، به جای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد.
پسر به آهستگی شیر را سر کشید و گفت:
چقدر باید به شما بپردازم؟
دختر پاسخ داد:
چیزی نباید بپردازی.
مادر به ما آموخته که نیکی مابهازایی ندارد.
پسرک گفت:
پس من از صمیم قلب از شما سپاسگزاری میکنم.
سالها بعد دختر جوان بهشدت بیمار شد.
پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین اقدام به درمان او کنند.
#دکتر_هوارد_کلی،
برای بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد.
هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده، برق عجیبی در چشمانش درخشید.
بلافاصله بلند شد و به سرعت به طرف اتاق بیمار حرکت کرد.
لباس پزشکیاش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اتاق شد. در اولین نگاه او را شناخت.
سپس به اتاق مشاوره بازگشت تا هرچه زودتر برای نجات جان بیمارش اقدام کند.
از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سرانجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری،
#پیروزی_از_آن_دکتر_کلی_شد.
آخرین روز بستریشدن زن در بیمارستان بود.
به درخواست دکتر،
هزینه درمان زن جهت تایید نزد او برده شد.
گوشه صورتحساب چیزی نوشت.
آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال کرد.
زن از بازکردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت.
مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد.
سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد.
چیزی توجهاش را جلب کرد.
چند کلمهای روی قبض نوشته شده بود.
#آهسته_آن_را
#در_زیر_لب_خواند:
بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است!
✅کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#خدایا
#نعمت_قدردانی_بما_عطا_کن
به عظمت وبرکت
#صلوات_بر_محمد_و_آل_محمدص
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨﷽✨
#داستان۴۴٣
#آیا_من_اهل_بهشتم؟
🔹مردی به همسرش گفت:
برو خدمت #حضرت_فاطمه_زهرا _علیهاالسلام،
واز ایشان بپرس آیا من از شیعیان شما هستم یا نه؟
آن زن خدمت حضرت زهراس رسید و مطلب را پرسید.
#حضرت_فاطمه_علیهاالسلام فرمودند:
«به همسرت بگو:
اگر آنچه را که دستور داده ایم بجا میآوری و
از آنچه که نهی نموده ایم دوری میجویی
از شیعیان ما هستی وگرنه شیعه ما نیستی.»
🔹زن به منزل برگشت و فرمایش #حضرت_زهرا_س را برای همسرش نقل کرد.
مرد با شنیدن جواب حضرت سخت ناراحت شد و
فریاد کشید:
وای بر من!
چگونه ممکن است انسان به گناه و خطا آلوده نباشد؟
بنابراین من همیشه در آتش جهنم خواهم سوخت،
زیرا هرکس از شیعیان ایشان نباشد همیشه در جهنم خواهد بود.
🔹زن بار دیگر محضر #حضرت __فاطمه_علیهاالسلام رسید و ناراحتی و سخنان همسرش را نزد آن حضرت بازگو نمود.
#حضرت_زهرا_س فرمودند:
«به همسرت بگو؛
آن طور که فکر میکنی نیست.
اگرچه اینکه شیعیان ما بهترینهای اهل بهشتند ولی هر کس ما را و دوستان ما را دوست بدارد،
دشمنِ دشمنان ما باشد و نیز دل و زبان او تسلیم ما شود،
ولی در عمل با اوامر و نواهی ما مخالفت کرده،
مرتکب گناه شود، گرچه از شیعیان واقعی ما نیست اما در عین حال او نیز در بهشت خواهد بود،
منتهی پس از پاک شدن گناه.
آری!
به این طریق است که به گرفتاریهای (دنیوی) و یا به شکنجه مشکلات صحنه قیامت و یا سرانجام در طبقه اول دوزخ کیفر دیده،
پس از پاک شدن از آلودگیهای گناه به خاطر ما از جهنم نجات یافته، در بهشت و در جوار رحمت ما منزل میگیرد.»
منبع 📚: #کتاب_بحار،
ج۶۸،ص۱۵۵
┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈
•✾📚 #نثار_روح_حضرت_زهرا_س
#صلوات_همراه_باحمدو_سوره📚✾•
┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈
لطفا با عضویت در این کانال از ما حمایت کنید👇
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۴۴۴
همه آرام گرفتند و شب از نیمہ گذشت
آنچه در خواب نرفت ، چشمِ من و
یادِ تـو بود..
1:20
" #بهوقتآرزویش"🥀
. ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_نثارروح_شهید_سلیمانی
و دیگر شهدای انقلاب اسلامی
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨﷽✨
#داستان۴۴۵
📚 #معجزه_عجیب_جوانی که دستانش توسط پدرش که از دشمنان سرسخت اهل بیت بود جدا شد و باعنایت
#حضرت_عباس_ع شفا یافت
عالم جلیل القدر، محدث متقى، #حضرت_آیه_الله_آملا_حبیب_الله #کاشانى_رضوان_الله_تعالى_علیه فرمود:
یک عده از شیعیان در عباس آباد هندوستان دور هم جمع مى شوند و #شبیه_حضرت_عباس_علیه_السلام را در مى آورند، هر چه دنبال شخص تنومند و رشید گشتند، تا نقش حضرت را روى صحنه در آورد پیدا نکردند.
بعد از جستجوى زیاد،جوانى را پیدا کردند، ولى متأسفانه پدرش از دشمنان سرسخت #اهل_بیت (ع) بود،
بناچار او را در آن روز شبیه کردند، وقتى که شب فرا رسید و جوان راهى منزل مى شود موضوع را به پدرش مى گوید.
پدرش مى گوید:
مگر #عباس_را_دوست_دارى ؟
جوان مى گوید:
چرا دوست نداشته باشم، جانم را فداى او مى کنم.
پدرش مى گوید:
اگر اینطور است، بیا تا دستهاى تو را به یاد دست بریده عباس قطع کنم!
جوان دست خود را دراز مى کند. پدر ملعون بدون ترس دست جوانش را مى برد.
مادر جوان گریان و ناراحت مى شود و گوید:
اى مرد تو از #حضرت_فاطمه_زهرا_س شرم نمى کنى؟
مرد مى گوید:
اگر #فاطمه_س را دوست دارى بیا تا زبان تو را هم ببرم،
خلاصه زبان آن زن را هم قطع مى کند و در همان شب هر دو را از خانه بیرون مى اندازد و مى گوید: بروید شکایت مرا پیش #عباس_ع بکنید.
مادر و پسر هر دو به
#مسجد_عباس_آباد مى آیند و تا سحر دم منبر ناله و ضجه مى زنند، آن زن مى گوید:
نزدیکیهاى صبح بود که چند بانوى مجلله اى را دیدم که آثار عظمت و بزرگى از چهره هایشان ظاهر بود.
یکى از آنها آب دهان روى زخم زبان من مالید فورى شفا یافتم.
دامنش را گرفتم و گفتم:
جوانم دستش بریده و بى هوش افتاد،
بفریادش برسید.
آن بانوى مجلله فرموده بود آن هم صاحبى دارد.
گفتم:
شما کیستید؟
فرمود:
من #فاطمه_مادر_حسین_ع هستم؛
این را فرمود و از نظرم غایب شد،
پیش پسرم آمدم،
دیدم دستش خوب و سلامت است.
گفتم:
چطور شفا یافتى؟
گفت:
در آن موقع که بى هوش افتاده بودم، جوانى نقاب دار بر سر بالینم آمد و فرمود:
دستت را سر جاى خود بگذار وقتى که نگاه کردم هیچ اثرى از زخم ندیدم و دستم را سالم یافتم.
گفتم:
آقا مى خواهم دست شما را ببوسم یک وقت اشکهایش جارى شد و فرمود:
اى جوان عذرم را بپذیر؛ چون #دستم را #کنار_نهر_علقمه جدا کردند!
گفتم:
آقا شما کى هستید؟
فرمود:
من #عباس_بن_على_علیه_السلام هستم؛
یک وقت دیدم کسى نیست.
📚منبع:
#کرامات_العباسیّه
#معجزات_حضرت_ابالفضل_العباس_ع
بعد از شهادت
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
#نثار_حضرت_فاطمه_س_و
#حضرت_عباس_ع
وپیروان ومحبینشان
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨﷽✨
#داستان۴۴۵
📚 #معجزه_عجیب_جوانی که دستانش توسط پدرش که از دشمنان سرسخت اهل بیت بود جدا شد و باعنایت
#حضرت_عباس_ع شفا یافت
عالم جلیل القدر، محدث متقى، #حضرت_آیه_الله_آملا_حبیب_الله #کاشانى_رضوان_الله_تعالى_علیه فرمود:
یک عده از شیعیان در عباس آباد هندوستان دور هم جمع مى شوند و #شبیه_حضرت_عباس_علیه_السلام را در مى آورند، هر چه دنبال شخص تنومند و رشید گشتند، تا نقش حضرت را روى صحنه در آورد پیدا نکردند.
بعد از جستجوى زیاد،جوانى را پیدا کردند، ولى متأسفانه پدرش از دشمنان سرسخت #اهل_بیت (ع) بود،
بناچار او را در آن روز شبیه کردند، وقتى که شب فرا رسید و جوان راهى منزل مى شود موضوع را به پدرش مى گوید.
پدرش مى گوید:
مگر #عباس_را_دوست_دارى ؟
جوان مى گوید:
چرا دوست نداشته باشم، جانم را فداى او مى کنم.
پدرش مى گوید:
اگر اینطور است، بیا تا دستهاى تو را به یاد دست بریده عباس قطع کنم!
جوان دست خود را دراز مى کند. پدر ملعون بدون ترس دست جوانش را مى برد.
مادر جوان گریان و ناراحت مى شود و گوید:
اى مرد تو از #حضرت_فاطمه_زهرا_س شرم نمى کنى؟
مرد مى گوید:
اگر #فاطمه_س را دوست دارى بیا تا زبان تو را هم ببرم،
خلاصه زبان آن زن را هم قطع مى کند و در همان شب هر دو را از خانه بیرون مى اندازد و مى گوید: بروید شکایت مرا پیش #عباس_ع بکنید.
مادر و پسر هر دو به
#مسجد_عباس_آباد مى آیند و تا سحر دم منبر ناله و ضجه مى زنند، آن زن مى گوید:
نزدیکیهاى صبح بود که چند بانوى مجلله اى را دیدم که آثار عظمت و بزرگى از چهره هایشان ظاهر بود.
یکى از آنها آب دهان روى زخم زبان من مالید فورى شفا یافتم.
دامنش را گرفتم و گفتم:
جوانم دستش بریده و بى هوش افتاد،
بفریادش برسید.
آن بانوى مجلله فرموده بود آن هم صاحبى دارد.
گفتم:
شما کیستید؟
فرمود:
من #فاطمه_مادر_حسین_ع هستم؛
این را فرمود و از نظرم غایب شد،
پیش پسرم آمدم،
دیدم دستش خوب و سلامت است.
گفتم:
چطور شفا یافتى؟
گفت:
در آن موقع که بى هوش افتاده بودم، جوانى نقاب دار بر سر بالینم آمد و فرمود:
دستت را سر جاى خود بگذار وقتى که نگاه کردم هیچ اثرى از زخم ندیدم و دستم را سالم یافتم.
گفتم:
آقا مى خواهم دست شما را ببوسم یک وقت اشکهایش جارى شد و فرمود:
اى جوان عذرم را بپذیر؛ چون #دستم را #کنار_نهر_علقمه جدا کردند!
گفتم:
آقا شما کى هستید؟
فرمود:
من #عباس_بن_على_علیه_السلام هستم؛
یک وقت دیدم کسى نیست.
📚منبع:
#کرامات_العباسیّه
#معجزات_حضرت_ابالفضل_العباس_ع
بعد از شهادت
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
#نثار_حضرت_فاطمه_س_و
#حضرت_عباس_ع
وپیروان ومحبینشان
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨﷽✨
#داستان۴۴۶
زنى با دو فرزند كوچك خود وارد خانه #عايشه_همسر_رسول_خدا #صلى_الله_عليه_و آله شد.
#عايشه سه دانه خرما به مادر بچه ها داد.
او به هر يك از آنها يك دانه خرما داد و خرماى سوم را نصف و به هر يك نيم از آن داد.
وقتى #پيامبر_اكرم_صلى_الله_عليه_و_آله به منزل آمد،
عايشه جريان را براى #پيامبر_صلى_الله عليه_و_آله تعريف كرد.
#پيامبر_صلى_الله_عليه_و_آله فرمود:
. آيا از عمل آن زن تعجب كردى ؟
#خداوند_متعال به سبب مساوات و عدالتش او را به بهشت مى برد.
و نقل شده كه پدرى با دو فرزند خود شرفياب #محضر_رسول_اكرم_صلى_الله_عليه_وآله شد.
.
يكى از فرزندان خود را بوسيد و به فرزند ديگر اعتنا نكرد.
#پيامبر_صلى_الله عليه_و آله اين رفتار نادرست را مشاهده نمود و فرمود:
#چرا_با_فرزندان_خود
#به_طور_مساوى_رفتار_نمیكنى ؟(1)
#یکصد_موضوع
#پانصد_داستان
1- #روايتها_و_حكايتها
ص 73 - الحديث - 2/ 267.
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
. ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از آیت الله بهجت (ره)
#پرسش_و_پاسخ از آیتالله بهجت قدسسره
❓ سؤال: «السرّ المستودع فیها؛ و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی» یعنی چه؟
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔘شاید سرّ، همین قیام ولدش باشد که به امانت گذاشتهاند تا به وقت معین ظهور بکند. خدا میداند چه مصائبی میرسد.
صُبَّتْ عَلَيَّ مَصَائِبُ لَوْ أَنَّهَا / صُبَّتْ عَلَى الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيَالِيَاً [١].
(بر من مصائبى فرود آمد كه اگر آنها / بر روزها آمده بود، شب مىشدند. )
🔻 پینوشت:
۱. یکی از ابیات شعری که حضرت زهرا علیهاالسلام، بعد از خاکسپاری پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم خواندند.
⭐ کانال آیت الله بهجت 👇
https://eitaa.com/joinchat/1560805625C87976a81f9
هدایت شده از آیت الله بهجت (ره)
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔷بازگو کردن مقامات عالیهی ایمان، مقام عالی انسانیت، تعلیم اسما، اسم اعظم، لیلةالقدر و اینگونه امور معنوی برای مثل عمروعاص و معاویه هیچ فایده ندارد، و آنها با اینگونه مطالب اصلاً سنخیت ندارند.
📚 در محضر بهجت، ج٣، ص١١٧
⭐ کانال آیت الله بهجت 👇
https://eitaa.com/joinchat/1560805625C87976a81f9
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۴۴٧
💬از #آیتالله_جوادی_دامظله نقل شده است:
✨ #از_علامه_طباطبایی_رحمهالله تقاضا کردیم به ما #درس_اخلاق بدهد.
گفت:
«اخلاق درسی نیست.»
✅گفت:
«همین آقای بهجت را نگاه کنید، مجسمۀ اخلاق است.
همۀ کارهایش درس است؛
اخلاق است؛
درسش،
نمازش،
عبادتش،
راهرفتنش.»
📚 برگرفته از کتاب
« #صحبت_سالها»
مجموعه خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین علی بهجت
⭐ کانال
#داستانای_خوبان_روزگار👇👇
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_نثار_جمیع_علما_ومراجع_تشیع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان۴۴٨
جالبه بدونیم که :
تا قبل از اینکه انگلیسیا بیان هند، #زبونِ_رسمیِ_هندیا_فارسی_بود😐
نگین که نمیدونسّین؟؟😒
ولی خب بود، دیگه نیست.
#عمرانخان سهسال پیش که اومد تهران گفت:
اگر انگلیسیها در قرن نوزدهم به هند نیامده بودند، نیازی به مترجم نداشتیم،
همهی ما به فارسی صحبت میکردیم
🆔کانال
#داستانای_خوبان_روزگار👇👇
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_برای_نابودی
#دشمنان_ایران_واسلام_وتشیع
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
❤️ هرکس به اندازه ذرهای خوبی و بدی...
انجام داده باشد
در قیامت نتیجهاش را میبیند....
📖 سوره زلزال آیات ۷-۸
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا
#حساب_کارمارو
#با_شتر_دیدی_ندیدی_حساب_کن
بحق
#صلوات_برمحمدوآل_محمدص
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
1_2183615017.mp3
15.65M
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی بابت ریشه استعمار در منطقه و مخالفت با اصل انقلاب اسلامی
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_برای_نابودی_دشمنان
#ایران_و_اسلام
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#داستان۴۴٩
#فهم_دین
#حجتالاسلام_قرائتی_میگوید!
رفتم خونه #پدر_سه_شهید یه خورده احوالپرسی کردم
گفتم:
کجا وضو بگیرم؟
گفت:
که دو سه تا پله باید بری پایین رفتم وضو گرفتم
دیدم پیرمرد حوله آورده
گفت :
حوله آوردم دست و صورتت روخشک کنی.
گفتم :
حدیث داریم اگروضو رو گرفتید و جای اون رو خشک نکنید ثوابش سی برابره!
#پدر_سه_شهید_جواب_داد:
حدیث نداریم که :.
اگه یه پیرمرد با درد پا براتون حوله آورد #خیطش_نکن؟
#گفتم:
#من_علم_دین_دارم
#فهم_دین_ندارم!
.خدایا
بمن وما #فهم_دین_را_عطاکن
به برکت #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۴۵٠
🚨 #باج_دادن_رضاخان_به #افغانستان
⭕️ خیلیامون یادمون نمیاد
متاسفانه تاریخ وکتاب هم نمیخونیم
ولی در زمان #رضاخان آنچنان قدرتی داشتیم که وقتی #افغانستان یه اخم کوچیک به ما کرد از ترس،
منطقه چکاب،
کوه شمتیغ،
چشمه زنگلاب،
نصف موسی آباد،
منطقه نمک زار،
قریه آسپران،
کلاته نظرخان رو در #قرارداد_آلتای دادیم بهش رفت.
لامصب اگه یه کم بیشتر اخم میکرد
شایدخراسانم میدادیم میرفت.
📙 کتاب
#تمامیت_ارضی_ایران،
نوشته محمدعلی بهمنی،
ج۱،ص۳۱۶
🔴
🔵┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا
#عقل_وسواد_وبینش_ما_را
#افزون_بفرما
به برکت #صلوات_بر_محمد_و_آل_محمدص
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 فیلم/ تا کسی نیامده، بیایید سوریه؛ نگذارید دیر شود/ ترکها، عربها و اروپاییها در حال ورود به سوریه هستند، اما فعالان اقتصادی ما فعلا برای ورود به بازار این کشور مردد هستند!
🔹 حسن شمشادی، دبیرکل اتاق مشترک بازرگانی ایران و سوریه در گفتگو با «نود اقتصادی»: ایران فقط تا زمانی فرصت استفاده از ظرفیت سوریه را دارد که تحریمهای این کشور ادامه داشته باشد. فرصت ما برای ورود به بازار سوریه در حال تمام شدن است. کسی بعدا نگوید شهیدش را ما دادیم بازسازی سوریه را کشورهای دیگر انجام میدهند.
☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#داستان۴۵٢
#مناجات:
✍ #حضرت_ادریس(ع) نیمه شب مشغول #مناجات_با_خدای_خود شد و به درگاه حضرتش عرضه داشت:
🤲 #خداوندا!
عالم در آتش خشم و جهل می سوزد.
حاکمان جور خود را فرزندان خدا می خوانند.
مردم به جای قیام علیه ظلم این جباران،
ایشان را به خدایی پذیرفته و پرستش می کنند.
🀄️ #بنی_آدم به دست خویش قلاده ای از جهل به گردن آویخته و خود را به بردگی شیطان در آورده است و به این بردگی می بالد!
🌀 #دنیا چنان آدمیان را مسحور خود ساخته که هیچ صدای مخالفی را بر نمی تابد.
#مومنان را به قتل می رسانند و #دنیا_پرستان را به مسند قدرت می نشانند،
شاید که از سفره ی پر زرق و برق ایشان تکه نانی نصیب خود سازند.
💢دیگر نه قتل پدری دلی را می سوزاند،
نه زجه های مادری گوشی را می آزارد و
نه مرگ کودکی در فقر خاطری را مکدر می سازد!
⁉️ #بارالها!
دیگر صدای هیچ فریادی در گوش کر این جماعت طنین انداز
نمی گردد!
#به_کدامین_موعظه این دل های مرده را زنده کنم؟!
چگونه نور رحمتت را بر جماعتی نمایان سازم که چشمان خود را بسته اند؟!
🤲 #یا_رب_العالمین!
سیلی محکمی باید!
شاید که این مردگان را رستاخیزی در رسد.
☄ #خداوند در آن شب به
#ادریس_نبی(ع) وعده ی عذابی سهمگین را داد.
عذابی که شایسته ظلم ظالمان و خون بهای مظلومان باشد.
سپس #به_ادریس_فرمود:
تو و یارانت در این غار مستقر شوید و زین پس به شهر رفت و آمد نکنید.
هر شب فرشته ای از بهشت نزد شما خواهد آمد و مایحتاج شما را همراه خود خواهد آورد.
منتظر بمانید و سرنوشت ظالمان را بنگرید.
📚منابع:
برداشت آزاد از:
راوندی، #قصص_الانبياء،
ج1 ،ص 240.
مجلسي، بحار الانوار،ج11 ص 271.
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا
مرا ومارا آدم کن
ومارا
با #اسلام_ناب_محمدی_ص
آشناتر بگردان
به برکت #صلوات_بر
#محمد_و_آل_محمدص
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#داستان۴۵٣
🔸️حکایت شنیدنی👌
در جلد ششم از کتاب
#گنجینه_دانشمندان از قول #مرحوم_آقا_سیدکریم_پینه_دوز نقل می کنند:
« در یکی از شبهای جمعه در #صحن_حرم_حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام به خدمت #حضرت_ولی_عصر،
#حجه_ابن_الحسن_العسکری_علیه_السلام مشرف شدم.
در آن تشرف #حضرت_بقیة_الله_الاعظم_علیه_السلام قریب به این مضمون به آقا سید کریم پینه دوز میفرمایند:
« #سیدکریم!
بیا به زیارت جدم #حضرت_رضا_علیه_السلام برویم. »
ایشان در آن شب فقط بعد از چند قدمی، خودش را با امام زمانش در صحن مقدس #حضرت_علی_بن_موسی_الرضا_علیه_السلام می بیند.
آقا سیدکریم همراه با حضرت، به #حرم_حضرت_امام_الرضا_علیه_السلام مشرف می شود و بعد از زیارت، با همان کیفیت به تهران بازگردانده می شود.
در این هنگام باز #حضرت_بقیة_الله_الاعظم_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف به آقا سیدکریم پینه دوز قریب به این مضمون می فرمایند:
« #آقا_سیدکریم!
بیا به سر قبر #حاج_سید_علی_آقا_مفسر ( یا قبر #مرحوم_حاج_سیدعبدالکریم_لاهیجی ) برویم. »
ایشان نیز به دنبال #حضرت_حجت_علیه_السلام به سوی قبر #مرحوم_آقا_سید_علی_مفسر_در_شهرری،
واقع در #امام_زاده_عبدالله به راه می افتد.
آقا سیدکریم در نزدیکیهای قبر مشاهده می کند روح مرحوم آقا سیدعلی مفسر از قبر و از جایگاهش بیرون آمد و با عجله و شتاب و با اظهار خلوص و ادب و ارادت به ساحت مقدس آخرین امام و خلیفه الهی، به استقبال آن حضرت آمد ...
در آخراین ملاقات، #مرحوم_آیت_الله_حاج_سیدعلی_آقا_مفسر، رو به #آقا_سیدکریم_پینه_دوز می کند و به او می گوید:
#آقا_سیدکریم!
به آقا #شیخ_مرتضی_زاهد سلام مرا برسان و به او بگو چرا #حق_رفاقت_و_دوستی را فراموش کرده ای و به سر قبر من و به دیدن من نمی آیی؟
در این هنگام، #امام_زمان_علیه_السلام جمله بسیار عجیب و پرمحبتی را بر زبان می آورند:
#حضرت_بقیه_الله_امام_زمان_علیه_السلام به مرحوم حاج سیدعلی آقای مفسر قریب به این مضامین می فرمایند:
« #آقا_سیدعلی!
#آقا_شیخ_مرتضی_گرفتار و از آمدن معذور است؛
#من_به_جای_او_به_دیدنت_خواهم_آمد!
#آیت_الله_سید_علی_مفسر
🌴 #کــــانـــــال
🌴 #داستانای_خوبان_روزگار 👇
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_نثار_جمیع_علما_ومراجع_تشیع_در_طول_تاریخ