eitaa logo
در هر حال کتــاب💕
84 دنبال‌کننده
533 عکس
44 ویدیو
16 فایل
❀|یا ناصرنا یا حافظنا|❀ #در_هر_حال_کتاب 📚 کسے کہ با #کتاب آرامش یابد، هیچ آرامشے را از دست نداده است..🍃 🔵ثبت سفارش: @sefaresh_ketabekhoobam
مشاهده در ایتا
دانلود
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب جواد پسری دبیرستانی است و دور از هر قید و بندی همراه با دوستانش بیشترین لذتشان شکستن
📌 از کدام سو بروم؟ مگر دیوانه ام که برای خود دغدغه میخرم! پشت میکنم به این دوراهی و راه خودم را میروم بدون دغدغه. اما انگار با این انتخابم یک راه از میان برداشته شد. انگار که در چهار سو فقط همین دو راهی است. اگر راهی را انتخاب کنم یکی از این دو است. دوباره بر میگردم بر سر دو راهی.. نمیخوام بدون فکر راهی را انتخاب کنم که انتهایش را نمیدانم.. فکر می کنم.. از کدام سو بروم؟؟... 〰〰〰〰 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی: 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam @ketabekhoobam
📚 #معرفی_کتاب همیشه عدد سه نشانه آغاز حرکت است. دونده ها را دیده اید، سال ها تمرین میکنند تا بایستند پشت خط و با شنیدن شماره سه، مسابقه ای را شروع کنند. مسابقه ای که برد در آن لذتی شادی آفرین و امیدبخش دارد و دنیا را برایشان پر از شور و تشویق میکند. #از_کدام_سو، #هوای_من، حالا هم جلد سوم؛ سو من سه... سو من سه شاید برای خیلی ها آغاز حرکت بشود و ریزگردهای معلق مانده در ذهنشان را با بارانی لطیف و بهاری بشورد و ببرد! که هوای صبحِ پس از باران، لذتی دارد وصف ناشدنی. و این صبح، در انتظار من و توست... 🔹 کتاب های "از کدام سو" و "هوای من" را قبل از این کتاب مطالعه بفرمایید. @ketabekhoobam
جوانی و نوجوانی‌ست و فصل‌های تردید و اما و اگرهایش. لذت و عشق از لحظه لحظه‌ی کوچه‌پس‌کوچه‌های این روزها بیرون می‌زند و کاش می‌شد از اتفاقی که تمام این شیرینی‌ها را به تلخی می‌کشاند فرار کرد. از کدام سو، داستان نوجوانی جواد و دوستانش است؛ نوجوانانی که سرخوشند و بی‌غم و خوش‌پوش. راحتی و لذت را می‌فهمند و دل در گروی عشق‌های بی‌مثالشان دارند. نه در خانه کسی را قبول دارند و نه در جامعه و مدرسه. فرید دوست خاصشان می‌میرد و آهنگ زندگی همه را ناکوک می‌کند و در این میان جواد فقط می‌تواند تمام غصه‌اش را هوار یک نفر کند: معاون متفاوت مدرسه‌شان. جواد مثل همه دوستانش با مرگ دوستش فرید، دچار سرگشتگی می‌شود.. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب جوانی و نوجوانی‌ست و فصل‌های تردید و اما و اگرهایش. لذت و عشق از لحظه لحظه‌ی کوچه‌پس‌کو
✂️ حالم از این آرامش و حوصلهٔ آقای مهدوی به هم می‌خورد. توی این چند ماه، شاید این دفعهٔ بیستم باشد. سر همهٔ کارها مجبورم بیایم و او چندکلمه‌ای می‌گوید و نگاهی به هم می‌کنیم و می‌روم. اما این دفعه اساسی لج کرده است. امسال تازه آمده و معاون ما پیش‌دانشگاهی‌هاست. قدبلند و چهارشانه است. موهایش را کج می‌زند. هرچند که به صورتش همین مدل هم می‌آید. هرچقدر کاریکاتورش را می‌کشم و مدل موها را عوض می‌کنم، فایده ندارد. همین‌طور جذاب‌تر است. خیلی دفتری نیست. اصلا پشت‌میزنشین نیست! پایهٔ همهٔ جنب‌وجوش‌هاست. والیبال و تنیس و بسکتبال و بدمینتون بازی می‌کند. هروقت که بچه‌ها توی حیاطند حتماً او توی دفتر نیست. خیلی بی‌کار است به قرآن! چنان با همه گرم می‌گیرد که انگار برادر کوچک‌ترش هستیم. با بچه‌های خودشیرین هم مدام برنامهٔ کوه و استخر می‌ریزند. گاهی هم از زیر میزش کتاب‌هایی با نور چشمی‌ها رد و بدل می‌کند. ➖➖➖➖ 🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046