👈 یـا حضـرت عبـاس مـددے
✍گفتم فـایده ای ندارد. این #منطقـه را بچه ها چنـد بـار گشتـه بودند اما، مجیـد ول ڪن نبود.
🍁زیر لـب" یا #حضـرت_عبـاس مـددی" گفت و راه افتـاد رفت طـرف دیگر دشت. اولین بیلی که زد #استخـوان_ها پیدا شد.
🍁خاڪ ها را از روی #ڪارتش کنار زدیم و فامیلی اش یـادم نیست اما #اسمـش عبـاس بود. با #قمـقـمه پـر آب.
🍁 #پشـت_پیـراهنش نوشته بود " فـدای لـب تشنـه ات یا ابـالفضـل."
#جستجوگر_نور
#شهید_مجید_پازوکی
#خاطرات_شهدای_تفحص
@keyfonas💠
#هدیه_به_روح_شهدا_صلوات
زمیــن ؛
هـمچون قفـس می ماند ،
برای عدہ ای
بعضی هــا آفریـدہ می شونـد ،
برای پــرواز . . .🕊
#جستجوگر_نور
#شهید_محمدرضا_زمانی
#دلنوشته
@keyfonas💠
#هدیه_به_روح_شهدا_صلوات
✨ #جستجوگران_نور
✍توی زندگی خیلی از آدمها لحظات ساعتها و روزهایی هست که تصویرشان تا آخـر عمـر روی تمام زندگی سایه میاندازد. شاید خیلیها از ڪنار آن تصاویر، ساده میگذرند. ولی برای بعضیهای دیگر این طور نیست. رهایشان نمی ڪند و میشود نقطه عطف زندگیشان. میشود یڪ بزنگاه، یڪ سڪوی پرتاب.
🍁علی هم از همان لحظهها داشت. از همانهایی ڪه همیشه و همه جا همراهش بود. تصویر نگاههای پر #التماس زخمـیها و صدای تڪبیرشان، دویدن روی #بدنهای_پرخون بچه ها ڪه روی هم ریخته بود، تصویر #رفیـق چندین و چند ساله اش که بین راه جـا ماند تا #قولی ڪه موقع ترڪشان بلند بلند فریاد زده بود. ساعت به ساعت و لحظه به لحظه اش توی ذهنش می آمد و #دلش را آتش میزد. حسرت قولی ڪه سالها توی دلش مانده بود شد انگیزه اش برای #تفحـص. پای خیلیها را هم با خودش به تفحص باز کرد. عاشقشان کرد. عاشق خودش، تفحص، منطقه، جنگ و جبهه. فـرمـانده هم ڪه شد همان جذبه را داشت.
🍁بالاخره بهمن سال 79، درست سالگرد همان #عملیـات به قولش عمل ڪرد و همهی آنهایی را که یک روز ناگزیر گذاشته بود و رفته بود را #پیدا ڪرد. یکجا. خیالش راحت شد. دلش ڪه آرام گرفت خودش هم رفت پیش همانها که سالها یادشان همراهش بود، درست توی همان منطقه، فڪه.
به یـاد #جستجوگر_نور
#شهید_تفحص
#سردارشهید_علی_محمودوند
@keyfonas