eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
377 دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
8.1هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
✍توی زندگی خیلی از آدمها لحظات ساعتها و روزهایی هست که تصویرشان تا آخـر عمـر روی تمام زندگی سایه می‌اندازد. شاید خیلی‌ها از ڪنار آن تصاویر، ساده می‌گذرند. ولی برای بعضی‌های دیگر این طور نیست. رهایشان نمی ڪند و می‌شود نقطه عطف زندگیشان. می‌شود یڪ بزنگاه، یڪ سڪوی پرتاب. 🍁علی هم از همان لحظه‌ها داشت. از همان‌هایی ڪه همیشه و همه جا همراهش بود. تصویر نگاه‌های پر زخمـی‌ها و صدای تڪبیرشان، دویدن روی بچه ها ڪه روی هم ریخته بود، تصویر چندین و چند ساله اش که بین راه جـا ماند تا ڪه موقع ترڪشان بلند بلند فریاد زده بود. ساعت به ساعت و لحظه به لحظه اش توی ذهنش می آمد و را آتش می‌زد. حسرت قولی ڪه سالها توی دلش مانده بود شد انگیزه اش برای . پای خیلی‌ها را هم با خودش به تفحص باز کرد. عاشقشان کرد. عاشق خودش، تفحص، منطقه، جنگ و جبهه. فـرمـانده هم ڪه شد همان جذبه را داشت. 🍁بالاخره بهمن سال 79، درست سالگرد همان به قولش عمل ڪرد و همه‌ی آنهایی را که یک روز ناگزیر گذاشته بود و رفته بود را ڪرد. یکجا. خیالش راحت شد. دلش ڪه آرام گرفت خودش هم رفت پیش همان‌ها که سالها یادشان همراهش بود، درست توی همان منطقه، فڪه. به یـاد @keyfonas
با یڪـ تیــــر دو نشــــان زدند! هم عباس صفتــ مدافع حرم عمـہ‌ سادات شدند هم حسین وار مدافع حریم دین جد سادات... یکی از شهدای مدافع حرم بود، که در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ و در بهمراه ۱۲ نفر دیگر از شیرمردان این خطه دل از دنیا شست و در آسمانی شد و و به وطن بازنگشت. و حال بعد از گذشت ۲ سال ،پیکر مطهرش و با انجام آزمایش دی ان ای،به همراه پیکر چهار شهید مدافع حرم به بازگشته است. ⭕️ تصویر مربوط به با جگر گوشه اش است... 🔹لازم بذکر است نیز در دوران دفاع مقدس به فیض نائل آمدند. @keyfonas
م.م.انتظار: ⚠️از خیابان شهدا؛ آرام آرام در حال گذر بودم! 🌷🍃اولین ڪوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه ڪردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌷🍃دومین ڪوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این ڪوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه ڪردی؟ جوابی نداشتم و از از ڪوچه گذشتم... 🌷🍃به سومین ڪوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محڪم مرا خواند! گفت: و در ڪجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی ڪه گوشه اش نمناڪ شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌷🍃به چهارمین ڪوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عڪس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن ڪردن مردم! ڪردی؟! برای خودت چه ڪردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان ڪه دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌷🍃به پنجمین ڪوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نڪردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌷🍃ششمین ڪوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... ڪم آوردم... گذشتم... 🌷🍃هفتمین ڪوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز ڪنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود ڪه در خطر لغزش و تهدیدشان میڪرد! را دیدم... از ڪم ڪاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌷🍃هشتمین ڪوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوڪی هم ڪنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میڪردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوڪی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌷🍃پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میڪردند،برایشان... ⚠️اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم ڪه با چه ڪردم! تمام شد... 💢از ڪوچه پس ڪوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫
حتی کلاه آهنیت هم به پرنده‌ای زندگی بخشید ... طلائیه سال ۱۳۷۴ آرامش پرندگان در پناه آثار دفاع مقدس عکاس : محمد احمدیان ꧁꧂🌿꧁꧂🌿꧁꧂