eitaa logo
کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار
2.8هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
14.5هزار ویدیو
19 فایل
کانال نَحنُ عمار در راستای فرمایشات امام خامنه ای در خصوص لزوم و اهمیتِ جهاد تبیین تشکیل گردیده است با انتشارِ مطالب در این جهاد با ما‌ همراه باشید @NaebeMola313 ~~~~🌺🌺🌺~~~~ https://eitaa.com/joinchat/1479999679C6cab556b2b
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 عارف: بیش از ۸۵ درصد بدهی دولت به گندمکاران تأمین شده و در مرحله پرداخت است ✍🏼 روحت شاد شهید رئیسی که حتی معاون اول دولت پزشکیان هم تایید کرد که اسب زین شده تحویل داده‌ای کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🚩 متا: هکرهای ایرانی، واتساپِ کارکنان بایدن و ترامپ را هک کردند کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
وزیرجنگ اسرائیل: حمله ایران می‌تواند بی‌سابقه باشد 🔹وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بعد از دیدار با رئیس ستاد ارتش آمریکا گفت: تهاجم ایران می‌تواند اقدامی بی‌سابقه باشد و برای مقابله با آن ما باید توانمندی‌های مشترک خود را در چارچوب‌های فرامرزی و در تمامی سطوح نظامی گسترش دهیم. 🔸این نشست با حضور هرتسی هالیوی رئیس ستاد ارتش اسرائیل انجام شد. کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار
#ماندلای_ایران قسمت پنجاه‌وهشتم: متوجه شدم که چه بلایی سرم آمده است. ||به من ابلاغ شده بود که باید
قسمت پنجاه‌ونه: یک خانواده از لک‌لک‌ها را می‌شد دید. || یک چیز دیگر آنجا که برای اولین بار دیدم و برایم تازگی داشت[کلیسا]بود. می‌گفتند مسجدِ مسیحی‌هاست. خیلی قدیمی بودند و زیبا. بعضی از ساعات روز که وقتم آزاد بود به تماشای کلیسا می‌رفتم. رودخانه‌ی آنجاراهم خیلی دوست داشتم. می‌نشستم لب آب و آواز برزگری می‌خواندم. آواز برزگری را فقط مَردهای بختیاری بلدند. وقتی زن‌وبچه‌ها به ییلاق کوچ می‌کردند و مَردها مجبورند در قشلاق بمانند تا مزارع گندمشان را درو کنند در غم دوری از خانواده‌هایشان آوازهای محزونی می‌خوانند که به آن‌ها برزگری گفته می‌شود.|| ||هنگ سواره نظام یکی دو کیلومتری از شهر دور بود. وقتی رسیدم ظهر بود. چند سرباز خوزستانی دیگر را هم آنجا دیدم. عصر در دیدار باسرهنگ خدایگان اعتراض کردیم که ما زبان ترکی بلد نیستیم و اگر می‌شود ما را به خوزستان برگردانید. به حرف‌هایم خوب گوش داد و دستور داد هرکداممان را به منطقه‌ای بفرستند تا از هم دور باشیم و اعتراض نکنیم. برگه را به دژبانی نشان دادم،راهنمایی‌ام کرد. وارد دفتر افسر نگهبان شدم. کارهای اداری که تمام شد مرا فرستادند پاسگاه مرزی میله،گروهان بورالان. ماشین گیرم نیامد.راه را پیاده رفتم. مسیر برفی بود و راهنما نداشتم. بعد از چندین ساعت پیاده روی در گردنه‌ها و پرس‌و جو از مردم محلی پاسگاه را پیدا کردم. پاسگاه نبود،چیزی شبیه به یک خانه سنگی روستایی. ستوان سوم گلوانی رئیس پاسگاه از همان اول سرِناسازگاری را گذاشت. گفت:((چقدر به هنگ بگوییم نیروی نابلد و غیر بومی اینجا نفرستید. تو چقدر منطقه را می‌شناسی؟ نمی‌شناسی. اینجا سرباز بومی می‌خواهد،کسی که سرما و برف را بشناسد.)) تایپیست:کوثربانو کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
قسمت شصت: کسی که سرما و برف را بشناسد. ||بعد بدون اینکه منتظر جواب بماند ادامه داد:((سرباز ترک را می‌فرستند توی گرمای اهواز،سرباز آنجا را می‌آورند اینجا، لب مرز در این سرمای شدید. از حالا گفته باشم مواظب سلامتی‌ات باش من نیرو ندارم که دم‌به‌دم مرخصی استعلاجی درخواست کنی. برای رفتن به بهداری هنگ همین راه را که آمدی باید برگردی و اگر در راه تلف نشوی و گیر گرگ‌ها نیفتادی،در برگشت باز زکام می‌شوی و از نو باید به بهداری برگردی و این قضیه همینطور ادامه پیدا می‌کند تا روزی که در بهداری یا بین راه تلف بشوی،شیرفهم شد؟ اینجا هم از دکتر و دوا خبری نیست. سرباز بیمار هم به درد ما نمی‌خورد. غذای گرم بخور،خودت را گرم بگیر و قوی باش تا زنده بمانی. اینجا آخر دنیاست. اسمت چی بود؟ ((لطف‌الله قربان،لطف‌الله پیرمرادی)) ((لطف‌الله!از انبار یک دست لباس و دوتا پتو بگیر و فعلا امروز را استراحت کن. از فردا کلی کار داری برای انجام دادن.)) ((بله قربان،ممنون)) ((مرخصی)). ************************** مامور انبار،سرباز آذری بود. وقتی فهمید غریبه‌ام،یک بسته‌ بیسکویت هم گذاشت روی وسایلم‌ گفت مواظب باشم که کسی نبیند. بعد سفارش کرد خیلی توی دست‌وپای ستوان نباشم چون سخت‌گیر و به‌شدت لجوج است و اگر با سربازی کج بیفتد تا ریشه‌اش را درنیاورد ول کن نیست. تشکر کردم. روی تخت آهنی خوابگاه که دراز کشیدم همه چیز مثل یک خواب به‌نظر می‌آمد. بی‌حال و نگران بودم. نمی‌دانستم می‌توانم این وضع و سرمای شدید را تحمل کنم یا نه. حال عجیبی بود. سرم را بردم زیر پتو و آرام گریه کردم. فردا خیلی زودتر از آنچه فکرمی‌کردم کار شروع شد. تلاش داشتم رضایت ستوان را جلب کنم. ولی بی‌فایده بود. بهانه‌گیری می‌کرد و عمدا کارهای زیادی را به من می‌سپرد که نتوانم از عهده آن بربیایم. فکرکنم می‌خواست به هنگ ثابت کند سرباز غیر بومی به درد مرزبانی نمی‌خورد. تایپیست:کوثربانو کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
قسمت شصت‌ویک: سرباز غیر بومی به درد مرزبانی نمی‌خورد. || یکی دوهفته بعد طاقتم را طاق کرد و جر و بحثمان شد. فحش ناموسی داد،به طرفش یورش بردم.سربازها مانع درگیریمان شدند و سه روز بازداشت بودم. بعد از سه روز مرا به دفترش خواست و گفت می‌خواسته گزارش این کارم را به هنگ مرزی بدهد که کمترین مجازاتش سه ماه اضافه خدمت است،اما چون غریبم از ارسال گزارش خودداری کرده. من هم تشکر کردم. گفتم:((قربان من پدر و مادر پیری دارم و دنبال دردسر نمی‌گردم،شما فحش ناموسی دادید من هم بچه عشایرم و نمی‌توانستم تحمل کنم. به هرحال از اینکه گزارش را به هنگ ارسال نکردید از شما متشکرم.)) گفت:((دیگر تکرار نشود.)) گفتم:((چشم قربان.)) پا کوبیدم و از اتاق بیرون آمدم. یکی دوتا از درجه‌دارها و سربازها به‌خاطر شجاعتی که در برخورد با ستوان از من دیده بودند،تحسینم کردند،اما هشدار دادند که حواسم جمع باشد. گفتند ستوان از آن آدم‌ها نیست که حالا،حالاها دست از سرت بردارد. گفتم:((توکل برخدا،من که باکسی مشکلی ندارم،کارم را هم خوب انجام می‌دهم. نمی‌دانم چرا ستوان اذیت می‌کند و مشکلش با من چیست؟)) بچه‌ها راست می گفتند. ستوان منتظر فرصت بود و فرصت در یک روز برفی به دستش افتاد. آن روز برف سنگینی باریده بود. مرا خواست و گفت:((یک قاطر و مقداری اسلحه و آذوقه از انبار تحویل بگیر و به برج دیده‌بانی برسان.)) می‌دانستم که مسیر صعب‌العبور است. یک بار با بایرم آن راه را رفته بودم،اما نمی‌خواستم بهانه دستش بدهم. پا کوبیدم و گفتم:((بله قربان.)) انباردار گفت:((نرو لطف‌الله،یک بهانه‌ای چیزی جور کن و نرو.اگر بروی با این وضع سرما و بارش سنگین برف،زنده به برج نمی‌رسی.)) تایپیست:کوثربانو کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
قسمت شصت‌و دو: زنده به برج نمی‌رسی. || گفتم:((خودم را می‌سپارم به خدا. چاره‌ای ندارم،اگر نروم بیشتر لج می‌کند و ممکن است پرونده‌ای چیزی برایم درست کند.نمی‌خواهم دردسر تازه‌ای ایجاد شود. باسرعت حرکت می‌کنم.سعی می‌کنم تا هوا تاریک نشده خودم را به برج برسانم.)) انباردار بغض کرده بود. با کمک او بار قاطر را سفت کردم و راه‌افتادم. بیرون شهر،باد،برف را به صورتم می‌کوبید. سرما امانم را بریده بود. تصمیم گرفتم برگردم،خیلی زود پشیمان شدم.از واکنش ستوان و دادگاه نظامی می‌ترسیدم.قدم تند کردم. آواز می‌خواندم و پیش می‌رفتم.از گردنه‌ی اول که رد شدم بارش برف سنگین تر شد،طوری که به زور جلوی خودم را می‌دیدم.با این حال خوشحال بودم که قاطر راه را بلد است و به احتمال زیاد گم نمی‌شوم.کمی جلوتر سرما غیر قابل تحمل شد.جست وخیز می‌کردم و می‌خواستم بدنم را گرم نگه دارم. نیمه‌ی راه حس کردم سنگین شده‌ام،تنم مثل یک کوه روی پاهایم سنگینی می‌کرد. قاطر هم کُند قدم برمی‌داشت. سرما بر عملکرد او هم تاثیر گذاشته بود. به خودم دلداری می‌دادم. می‌گفتم:((تا اینجا را آمده‌ام بعد از این هم خدا کمک خواهد کرد.)) برج روی بلندترین نقطه در کوه‌های مرزی قرار داشت و به تمامی ورودی‌های مرزی اشراف داشت،ولی زمستان که می‌شد ارسال آذوقه و مهمات به آنجا خیلی سخت می‌شد و آدمِ کاربلدی می‌خواست. برف و بوران چشم‌هایم را سنگین کرده بود،اختیار پاهایم را نداشتم. قاطرهم چپ و راست می‌رفت و تعادل نداشت.در یکی از گردنه‌ها زیر پای قاطر خالی شد و سقوط کرد تهِ دَرِه. انگار از خواب پریده باشم فریاد زدم و کمک خواستم.باد و بوران اجازه نمی‌داد که صدایم پخش شود و کسی آن را بشنود.بی‌اختیار به دنبال قاطر از دره سرازیر شدم. کمی پایین‌تر تعادلم به‌هم خورد و من‌هم به سرنوشت قاطر دچار شدم.|| تایپیست:کوثربانو کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🔰دورهمی بانوان انقلابی ✅گروه سیاسی عماریون گفتمان محور است و به مسائل سیاسی روز میپردازد و به شبهات و سئوالات در حد توان پاسخ داده میشود... ✅ از شما دعوت‌می شود به گروه سیاسی عماریون بپیوندید... ♨️گروه سیاسی عماریون👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3092382450C2d7052bf99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم سلام ای دلیل محکم خنده‌ها! سلام ای دلیل محکم گریه‌ها! از قعر زمین به اوج افلاک، سلام؛ از من به حضور حضرت یار، سلام؛ یا منتقم خون حسین علیه‌السلام ادرکنی یا فارس الحجاز ادرکنی در افق آرزوهایم تنها«أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِک ألْفَرَج»را می‌بینم... کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هیئت آفریقایی‌ها در کربلا اربعین؛ موکب جبهه جهانی شباب المقاومة کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 آمار زائران اربعین حسینی بیش از ۲۱ میلیون نفر است؛ اما چرا این اجتماع بزرگ در رسانه‌های فارسی زبان خارجی سانسور می‌شود؟ کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
تا ساعتی دیگر؛ رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم با رهبر انقلاب اسلامی دیدار می‌کنند ▪️امروز و همزمان با هفته دولت، آقای مسعود پزشکیان رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم با رهبر انقلاب اسلامی دیدار می‌کنند. ▪️این دیدار، نخستین دیدار دولت چهاردهم با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی است. کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت با رهبر انقلاب 🔹امروز و همزمان با هفته دولت، آقای مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم با رهبر انقلاب اسلامی دیدار می‌کنند. 🔹این دیدار، نخستین دیدار دولت چهاردهم با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی است. کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری از حضور شهید سلیمانی در کاخ صدام 🔹این تصاویر مربوط به مستند «آنکه ویران کرد، آنکه ساخت» است که برای اولین بار منتشر شده است. کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
حمله سایبری به فرودگاه سیاتل آمریکا 🔹منابع خبری از حمله سایبری به فرودگاه سیاتل آمریکا خبر دادند. 🔹این حمله سایبری منجر به قطع اینترنت، تلفن، پست الکترونیک و دیگر سامانه‌های فرودگاه بین‌المللی سیاتل آمریکا شده است. کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🔴آژیرهای خطر در جلیل علیا به صدا در آمدند کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🔴ساعاتی پیش سرتاسر اوکراین شاهد حملات بی امان روس ها بود 🔻از جمله این حملات به مخازن سوخت اودسا بود که به طور کامل منهدم شد 🔻زمستان وحشتناکی در انتظار مردم اوکراین است کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
📸 بن‌‌گویر: در مسجدالاقصی کنیسه می‌سازم 👤 وزیر امنیت داخلی اسرائیل: 🔺سیاست‌های ما اجازهٔ نماز در کوه معبد (مسجدالاقصی) را می‌دهد. قانون برای یهودیان و مسلمانان برابر است و من قصد ساخت یک کنیسه در آنجا را دارم. 👤 «آربل»، وزیر داخلی رژیم صهیونیستی به‌سرعت در واکنش به اظهارات بن‌گویر گفت: 🔺نتانیاهو فوراً باید در خصوص مسجدالاقصی جلوی بن‌گویر را بگیرد. اظهارات او ائتلاف راهبردی ما علیه ایران را به خطر می‌اندازد. 👤 «لاپید»، رهبر احزاب اپوزیسیون در پارلمان رژیم صهیونیستی هم به سخنان بن‌گویر واکنش نشان داد و گفت: 🔺کل منطقه شاهد ضعف نتانیاهو در برابر بن‌گویر است چون او قادر به کنترل کابینه نیست و حتی زمانی که این اقدام بن‌گویر باعث تضعیف امنیت داخلی ما می‌شود، نه سیاستی وجود دارد،‌ نه راهبردی و نه واقعا کابینه‌ای. 🇵🇸 کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
📊 تعداد زائرین اربعین در ۹ سال اخیر کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تجربه شیرین و به‌یادماندنی خبرنگار آمریکایی از پیاده‌روی اربعین و توصیه به شرکت در این سفر معنوی 👤 «ژاکلین»، خبرنگار زن آمریکایی: 🔺مهمان‌نوازی مردم عراق باورنکردنی است؛ به همه توصیه می‌کنم که به این سفر بیایند. 🔺زیباترین چیزی که در طول زیارت دیده‌ام گردهم‌آمدن مردم عراق و همچنین داوطلبان از سراسر جهان برای حمایت از زائران بود. 🔺دیدن اینکه این تشکیلات و گروه‌های مربوط به آن، به این تعداد از مردم کمک می‌کنند، واقعا زیباست. کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ادامۀ اجرای طرح جمع‌آوری اتباع غیرمجاز برای خروج از کشور کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
🙏 نظامی صهیونیستی که این روزها در غزه‌ست نوشته: "تا زمانی که همه غزه را نسوزاندید به خانه برنگردید. حتی یک کودک را زنده نگذارید. لطفا اگر ممکنه آن‌ها را زنده زنده سلاخی کنید." 🇵🇸 کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝
⁉️ احترام روی چه حسابی؟ ✍ یادم هست یکبار رستورانی رفتیم که در نوع خودش خاص به حساب می‌آمد. به نوعی لاکچری محسوب می‌شد و قیمت غذاها بالا بود. پیش از ورود اطلاعی از وضعیت داخل رستوران و قیمت‌ها نداشتیم و فقط می‌خواستیم با این رستوران جدید آشنا شویم. به محض ورود ما دو خدمه رستوران با شتاب به سمتمان آمدند. زمستان بود و هر دو کاپشن داشتیم. کاپشن‌ها را گرفتند و با احترام روی چوب لباسی گذاشتند و گفتند جایی آویزان می‌کنند که ما راحت باشیم. بعد دو نفر دیگر آمدند و ما را به سمت میزی که باید می‌نشستیم راهنمایی کردند. کمی سریعتر حرکت کردند و صندلی ما را عقب کشیدند تا بنشینیم. وقتی نشستیم میز را مرتب کردند و شمع روشن کردند و... در طول صرف غذا هم بارها سراغمان آمدند که اگر کم و کسری هست اطلاع دهیم. حتی کشیک ایستاده بودند و وقتی لیوان نوشیدنی ما خالی می‌شد خودشان می‌آمدند و پر می‌کردند (که چه حس بدی داشت...) صرف غذا تمام شد. در نهایت یک رقم سنگین پرداخت کردیم و با کمال احترام کاپشن‌های ما را تحویل دادند و ما به آن‌ها لبخند زدیم، آن‌ها به ما لبخند زدند و از آن رستوران ویژه خارج شدیم. آن روز تمام شد، اما حسم خیلی حس بدی بود. یک حزن خاصی داشتم و پکر بودم. اصلا بهم خوش نگذشته بود انگار و از آن همه تحویلی که گرفته بودند، حس خوشایند و حال خوب نداشتم. چرا؟! با خودم فکر می‌کردم... چون تمام آن احترام‌ها بخاطر پول بود! چون ما پول داشتیم. چون ما پول پرداخت کردیم. اگر پول نداشتیم اصلا راهمان می‌دادند؟ اگر راهمان می‌دادند، اینطور تحویلمان می‌گرفتند؟ این حس آزاردهنده همیشه با من بوده است. (در تمام این سبک تجربه‌ها. مثل سی‌آی‌پی فرودگاه‌ها) که کسی به شأن و شخصیت من کاری ندارد. مهم این است که پول داشته باشم... اما برای شما بگویم از اربعین و مسیر نجف تا کربلا... حتما زیاد شنیده‌اید یا تجربه کرده‌اید. از کسانی که ما را رها نمی‌کردند و اصرار و التماس که خانه ما هست! لطفا بیایید برای استراحت! پذیرایی عالی و سفره‌های آنچنانی، شستن لباس‌ها، نگرفتن هزینه راه، در اختیار قرار دادن کل خونه با وسایل آن و نهایت عزت و احترام. نهایت عزت و احترام... بی‌منت، بی‌چشم‌داشت... چرا؟ چون ما انسانیم. و یک عشق مشترک داریم. عشقِ مردی از تبار انسانیتِ متعالی، که برای حفظ دین و مکتب و آیینی که این آداب و رسوم را به انسان بیاموزاند، جان خود و خاندانش را نثار کرده‌است و همه ما دوست داریم شبیهش شویم... ، داستانش این است. نمایش معیارهایی که انسان جدا شده از مکتب الهی، عموم آن‌ها را از دست داده است... آشنا کردن مردم دنیا با شاخص‌هایی که انسانیت را بر نفسانیت غلبه می‌دهد و آرامش و تعالی و صلح و سلامت روان و افکار بلند را به بشریت هدیه می‌دهد. و آموزش ملاک‌ها و دلایل احترام به انسان و بشریت که با سبک و سیاق دنیای حساب و کتابی امروز زمین تا آسمان متفاوت است و فطرت همهٔ انسان‌ها به آن کشش دارد... و همه خواه ناخواه به سمت این رشد در حرکت هستند و پیشتاز این حرکت جهانی است... همان‌هایی که زمینه سازان ظهور قائم این خاندان و این فرهنگ هستند... کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗               @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝