به عادت همیشه ، هر روز یك نفر شهردار ساختمان می شد تا نظافت و شست و شو را بر عهده بگیرد🍃 ؛ اما متاسفانه وقتی نوبت به بعضی ها می رسید تنبلی می كردند و ظرف های شام را نمی شستند از یك طرف گرمای✨ طاقت فرسا و از طرف دیگر وجود حشرات ، حسابی كلافه مان كرده بود ؛ البته هیچ وقت ظرف ها تا صبح نشسته نمی ماند بالاخره كسی بود تا آن ها را بشوید😊 ناراحتی و گله ی من از بعضی از دوستان به گوش #حاجهمت رسید با خودم گفتم این بار #حاجی از شناسایی منطقه بیاید ،تكلیفم را با این قضیه یك سره می كنم آن روز داغ ، شهردار و مسئول ساختمان هم دست به سیاه و سفید نزده بودند 😣همه جا را گند گرفته بود و پشه از سر و روی ساختمان بالا می رفت وقتی #حاجی آمد توجه نكردم كه چقدر خسته و كوفته است هر چی كه دلم خواست ، گفتم او هم دلخور شد و گفت به آن ها تذكر بده ؛ اگر قبول نكردند ، اشكالی ندارد بگذار صبح بشود لابد خسته هستند🙁 راحت بگیر و آن شب كه #حاجهمت به خواب رفت، پشه ها مدام به سر و گردنش می نشستند و او به خودش می پیچید من رفتم و چفیه سیاهم را خیس كردم و آرام روی صورتش انداختم😇 و او آرام گرفت بعد هم كنارش دراز كشیدم و خوابیدم نیمه های شب نیش یك پشه ی سمج مرا از خواب بیدار كرد به كنار دستم كه نگاه كردم ، #حاجهمت نبود به شتاب از اتاق بیرون زدم درست حدس زدم ظرف ها دم در نبودند آرام پیش رفتم در سوسوی نور كسی👀 ظرف ها را می شست چهره اش معلوم نبود ، چفیه ای را به سر و صورتش محكم بسته بود تا شناخته نشود آن ، چفیه ی خود من بود☺️🌹
#شهید_ابراهیم_همت
#لشکر_27_محمد_رسول_الله
@khademe_alzahra313
#عملیات_خیبر
روز سوم «عملیات خیبر» بود که #حاجهمت برای کاری به عقب آمده بوداز فرصت استفاده کردیم و نماز ظهر را به امامت او اقامه کردیم☺️ در بین دو نماز، یک روحانی وارد صف نماز شد #حاجهمت با دیدن او، از ایشان خواست که جلو بایستد🙂 آن برادر روحانی ابتدا قبول نمی کرد، اما با اصرار #حاجی ، رفت و جلو ایستاد پس از اقامۀ نماز عصر، ایشان گفت «حالا که کمی وقت داریم، چندتا مسئله براتون بگم🙂 » او شروع کرد به گفتن مسئله، در حال صحبت کردن بود که ناگهان صدایی آمد👀 همۀ چشم ها به سمت صدا برگشت #حاجهمت از شدت بی خوابی و خستگی بی هوش شده😞 و نقش بر زمین شده بود برادران سریع او را به بهداری منتقل کردند دکتر پس از معاینۀ #حاجی گفت «بی خوابی، خستگی، غذا نخوردن و ضعیف شدن باعث شده که فشارش بیافته🙁، حتماً باید استراحت کنه » و یک سِرُم به او وصل کردند همین که حالش کمی بهتر شد، از جایش بلند شد😕 و از اینکه دید توی بهداری است، تعجب کرد می خواست بلند شود، رفتیم تا مانعش شویم، اما فایده ای نداشت😐 من گفتم « #حاجی ، یه نگاه به قیافۀ خودت انداختی😒؟ یه کم استراحت کن، بعد برو بدن شما نیاز به استراحت داره » گفت «نه، نمیشه، حتماً باید برم » بعد هم سِرُم را از دستش بیرون کشید و رفت 🙂❤️
📚 منبع کپشن کتاب برای خدا مخلص بود ، صفحه ۷۹ به روایت برادر «نیکچه فراهانی»
📷 اطلاعات عکس جبهه جنوب، زمستان ۱۳۶۲ ، جلسۀ توجیهی عملیات خیبر در اتاق فرماندهی🌹
@khademe_alzahra313
#بسمربهمت
👈قسمت۱ قبل از شهادت👉
هر چه عملیات خیبر ب پایانش نزدیکتر میشد حال و هوای #حاج_همت هم بیشتر تغییر میکرد👌 در مرحله پنجم الی ششم خیبربود ک حاج حسین خرازی دستش قطع شد💔 و ب عقب برگشت #حاجی خیلی گرفته و غمگین بود گفتم #حاجی چرا اینقد ناراحتی؟ #حاجی دستم را گرفت و پنج شیش متر اونورتر از خاکریز برد نشست روی زمین و نفسی عمیق کشید😔 و سپس مشت گره شده اش را ب زمین کوبید و گفت ««این عملیاات آخر من است »» از قرار گاه مرکزی پیام رسید ک تا قبل روز هفدهم اسفند۱۳۶۲ مواضع دفاعی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در جزیره مجنون ب نیرو های لشکر۱۴ امام حسین واگذار شود🍃 صبح روز هفدهم خبری از نیرو های لشکر ۱۴ نشد #همت نگران بود بعثی ها قسمت شرق جزیره مجنون را اذیت میکردنند😤 #همت هم تصمیم گرفت برای جمع اوری تعدادی نیرو ب عقب برگردد☹️ چند سااعتی گذشتو خبری از #حاجی نشد با #حاجی در سنگری قرار داشتم رفتم آنجا از برادر قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله پرسیدم #حاجهمت کجاست؟ گفت رفته لشکر ۲۷ و هنوز برنگشته💔
راوے:سعیدمهتدے
#ادامه_دارد
@khademe_alzahra313
قسمت دوم👈شهادت ❤
💓بِسمِ رَبِّ اِبراهْیْم💗
سوار بر موتور هایمان🏍 به راه افتادیم #حاجهمت و سید حمید میرافضلی جلو میرفتند و من هم از پشت سر آنها دو یا سه متر فاصله داشتیم #حاجی قصد داشت به پایین جاده برود🍃 باید از پایین پَد به روی جاده میرفتیم به همین خاطر دور موتور ها 🏍باید کم میشد عراقی ها روی آن نقطه دید👀 کامل داشتند و دقیقا ب موازات نقطه مرکزی پد تانکی مستقر کرده بودند😞 ک هر وقت موتور یا ماشینی بالا پایین میشد شلیک میکرد⚡️ رد شدن از آن نقطه کار هر روز ما بود موتور #حاجی کشید بالا تا برود روی پد🍃 من ک پشت سر آنها میرفتم گفتم #حاجی اینجارو پر گاز برو #حاجی گاز را بست به موتور🏍 ک یک آن گلوله ای شلیک شد😔 و دود غلیظی بین موتور من و #حاجی ایجاد شد منم گیج و منگ افتادم🍃 دود ک خوابید دیدم موتوری و دوجنازه در گوشه جاده افتاده است😔 یادم آمد ک موتور #حاجهمت جلویم میرفت🙁 جلو رفتم جنازه اول تماماً جز صورت و دستچپش سالم بود جنازه دوم را دیدم میرافضلی بود این یعنی اولی #حاجهمت بود😭 عرق سرد بر پیشانیم نشست💔
👈مهدی شفازند👉 این بود کهصاحب زیبا ترین چشمان دنیا بعد مدتها آرام گرفت💔😔
#شهادتت مبارک داداش همیشه همراهم🌹
#سالروز_شهادت برادرم
#حاجمحمدابراهیمهمت
#حاجهمت فاتح قلب های عاشق 💗
🌷 💕 📷 تصویری بسیار زیبا و دیدنی از #حاج_همت و شهید محمد حسن ترابیان حسن قمی 👤
سردار محمد حسن ترابیان حسن قمی ؛ مسئول واحد تفنگ ۱۰۶ سپاه پاوه و همین مسئولیت در فتح المبین ،🍃 جانشین گردان انصار در عملیات بیت المقدس ،شهادت والفجر۸ 🌹
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت❤️
#شهیدحسن_ترابیان🍃
@khademe_alzahra313
#شهیدهمت
آزمایش با کفر و ایمان
بعد از عملیات خیبر و فتح جزیره مجنون، بر اثر شدت آتش دشمن🔥، پُل های متحرک خراب و ارتباط با خط قطع شده بود و تدارکات و ارسال نیروی کمکی، ممکن نبود.😣 زمانی که #حاجهمّت، اوضاع را آشفته و روحیه بچههای خط را پریشان دید، 🙁با هر زحمتی بود، خود را به خط رساند. جوانان رزمنده با دیدن #حاجی، به طرف او دویدند😍 و با این استدلال که به دلیل نداشتن مهمات، سنگینی آتش دشمن⚡️و نرسیدن نیروهای پشتیبانی و تدارکات، نتوانسته اند به خوبی ایستادگی کنند، اظهار شرمساری کردند😞. #شهیدهمّت با شنیدن این سخنانِ مأیوسانه بچه ها گفت: «هیهات... هیهات... من چی دارم میشنوم.برادرها، این حرف ها را نزنید. ما در این جنگ، به سلاح و تجهیزات نظامی متکی نبوده ایم و نیستیم. ما اتّکای به خدا داریم.😌☝️ما این جنگ را با خون پیش می بریم. خداوند در این جنگ، صدام را با کفرش میآزماید و ما را با ایمانمان»✨. با این هشدار #حاجي، بچه ها روحیه تازهای یافتند و صدای تکبیرشان به هوا برخاست.😇✌️
@khademe_alzahra313
#خواهران_را_مقدم_میداشت
وقتی که ما در پاوه بودیم، ساختمان🏢 خواهران از محل برادران جدا بود. وقتی #حاجهمّت در شهر بود، همیشه اوّلین کسانی که غذا می گرفتند، خواهران بودند🙂، وقتی که ایشان بود، حتماً برای خواهران چای می آوردند یا اگر میوه بود، اول از همه به آنان می دادند.😌🌹
راوی:همسرشهید
#محمد_ابراهیم_همت❤️
@khademe_alzahra313
عملیات خیبر بود. داشتیم میرفتیم دوکوهه. در بین راه، خبر رسید که امام پیام📩 دادهاند که جزیره مجنون باید حفظ شود.✌️
این پیام یکباره #حاجهمّت را از این رو به آن رو کرد. من از عشق و علاقه او به امام خبر داشتم☺️ ولی تا آن روز چنین ندیده بودمش. هی تند تند راه میرفت، فکر میکرد و زیر لب میگفت: «امام پیام دادهاند، باید یک کاری بکنیم!☝️»
بالأخره تصمیمش را گرفت و گفت: «باید خودمان را به دوکوهه برسانیم و چند گردان به منطقه اعزام کنیم.»🏃
او بعد از این پیام خورد و خوراک را بر خود حرام کرد و تا لحظه شهادت از حرکت و تلاش و جنب و جوش باز نایستاد.😇🌹
#شهید_ابراهیم_همت
#معتقد_بر_ولایتفقیه❤️
@khademe_alzahra313
دوستان #شهیدهمّت، از اواخر حضور او در کردستان، خاطرات بسیاری دارند که نشان از روحیه اخلاص، فداکاری و مردم دوستی او دارد. یکی از هم رزمان #شهیدهمّت در این باره می گوید: یک شب در مقّر بودیم. شنیدیم که کسی صدا می زند: من می خواهم بیایم پیش شما. گفتیم که اگر می خواهی بیاییی، نترس، بیا جلو. او گفت: من #حاجهمّت را می خواهم. او را پیش #حاجی بردیم. آن مرد کُرد، با دیدن #حاجهمّت، خواست دست او را ببوسد، ولی حاجی اجازه نداد. آن مرد گفت که آمده است پناهنده شود و اشتباه کرده است که به طرف ضدانقلابیون رفته است. او با اخلاقیات و رفتارهای دوستانه و مهربانانه #حاجهمّت، شیفته او شده بود و از این که #حاجهمّت به او اجازه داده بود که یک پاسدار باشد، بسیارخوشحال بود.
جالب این جاست که تعداد دیگری از افراد گروهک های فریب خورده هم که خود را تسلیم کرده بودند، درهمان لحظه ورود، سراغ #حاجهمّت را می گرفتند و می گفتند: #حاجهمّت کیست؟
@khademe_alzahra313
😍❤️🍃
صبــــح یعنـــے #تُـــــ در دنــــجتــــرین جــــاےدلـــــ❤️ــــــم حـــڪ بـــاشے
و...
مــــن گـــوشـــہاے از چـــشم تـــو را
شعــــر نـــابے ڪنم و روشنـــــےروز خــــود گــــردانــــم❤️❤️😍
#حـــاجهمتـــــ
سیــــدالشهــــداےجنـــگ
عڪس ڪمتــر دیـــده شده
#شهید_ابراهیم_همت
#شهیـــدعلےخـــوش لفظ
روزتــــونشهــــدایے❤️
@khademe_alzahra313
دوستان #شهیدهمّت، از اواخر حضور او در کردستان، خاطرات بسیاری دارند که نشان از روحیه اخلاص، فداکاری و مردم دوستی او دارد. یکی از هم رزمان #شهیدهمّت در این باره می گوید: یک شب در مقّر بودیم. شنیدیم که کسی صدا می زند: من می خواهم بیایم پیش شما. گفتیم که اگر می خواهی بیاییی، نترس، بیا جلو. او گفت: من #حاجهمّت را می خواهم. او را پیش #حاجی بردیم. آن مرد کُرد، با دیدن #حاجهمّت، خواست دست او را ببوسد، ولی حاجی اجازه نداد. آن مرد گفت که آمده است پناهنده شود و اشتباه کرده است که به طرف ضدانقلابیون رفته است. او با اخلاقیات و رفتارهای دوستانه و مهربانانه #حاجهمّت، شیفته او شده بود و از این که #حاجهمّت به او اجازه داده بود که یک پاسدار باشد، بسیارخوشحال بود.
جالب این جاست که تعداد دیگری از افراد گروهک های فریب خورده هم که خود را تسلیم کرده بودند، درهمان لحظه ورود، سراغ #حاجهمّت را می گرفتند و می گفتند: #حاجهمّت کیست؟
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@khademe_alzahra313
#حاجهمت روی دست ما زده بود
متوسلیان می گفت: من خیال می کردم خودم آدم جسوری هستم☹️ اما
#حاجهمت روی دست ما زده بود او یک سری از تصاویر کوچک🎞 برچسب دار حضرت امام را توی جیب گذاشته بود هر چند لحظه ای یک بار کاغذ📄 پشت یکی از آنها را جدا می کرد و در حالی که برچسب در کف دستش مخفی کرده بود👀 به طرف مأموران پلیس سعودی👮♀ می رفت و با آنها صحبت می کرد و عکس امام را در روی کلاه کاسکت سفید رنگ مأموران پلیس سعودی می چسباند.😐😂 پلیس هم که از علت خنده شدید مردم بی خبر بود دائم به آنها چشم غرّه می رفتند😤، در آن رو حدود ۵۶ نفر از مأموران قلدر سعودی ندانسته به توفیق تبلیغ تصویر حضرت امام
مفتخر شدند.🙂✌️
#حاج_احمد_متوسلیان
@khademe_alzahra313
#مراقبه_قبل_از_تولد
به گفته مادرش «مراقبهها درموردهادی پیش از تولدش آغاز شد از همان کودکی راهش مشخص بود☺️ نماز شب میخواند در قنوتش شهدا را دعا میکرد» خانوادهاش میگویند کسی که همهاش زمزمه یا حسین علیه السلام روی لب دارد عشقش به اهل بیت مشخص میشود به همین خاطر شهید ذوالفقاری مداح هیئت رهروان شهدا و عاشق هیئت موجالحسین بود☺️ کمدش پر بود از عکسهای #حاجهمت، شهید دینشعاری و ابراهیم هادی میگفتند بیشتر وقتش برای بسیج و کار فرهنگی برای شهدا بود و آخر عشقش به طلبگی ختم شد نجف را انتخاب کرد و از این راه به شهادت رسید🕊
#شهید_شهیدت_مےکنه😊
شهید هادیذوالفقاری ڪنار
مزار #شهیدهمت
به مناسبت ولادت شهید🌹
@khademe_alzahra313
سوار بر موتور هایمان به راه افتادیم #حاجهمت و سید حمید میرافضلی جلو میرفتند و من هم از پشت سر آنها دو یا سه متر فاصله داشتیم #حاجی قصد داشت به پایین جاده برود باید از پایین پَد به روی جاده میرفتیم به همین خاطر دور موتور ها باید کم میشد عراقی ها روی آن نقطه دید کامل داشتند و دقیقا ب موازات نقطه مرکزی پد تانکی مستقر کرده بودند ک هر وقت موتور یا ماشینی بالا پایین میشد شلیک میکرد رد شدن از آن نقطه کار هر روز ما بود موتور #حاجی کشید بالا تا برود روی پد من ک پشت سر آنها میرفتم گفتم #حاجی اینجارو پر گاز برو #حاجی گاز را بست به موتور ک یک آن گلوله ای شلیک شد و دود غلیظی بین موتور من و #حاجی ایجاد شد منم گیج و منگ افتادم دود ک خوابید دیدم موتوری و دوجنازه در گوشه جاده افتاده است😔 یادم آمد ک موتور #حاجهمت جلویم میرفت جلو رفتم جنازه اول تماماً جز صورت و دستچپش سالم بود جنازه دوم را دیدم میرافضلی بود این یعنی اولی #حاجهمت بود😭 عرق سرد بر پیشانیم نشست💔
مهدی شفازند:این بود کهصاحب زیبا ترین چشمان دنیا بعد مدتها آرام گرفت😭
#شهادتت مبارک
#حاجمحمدابراهیمهمت
#سردارخیبر
@khademe_alzahra313
عاشقان چون با بصیرت مےشوند
جنگ باشد #حاجهمت مےشوند✨
چون نباشد جنگ، اندر جنگ نرم
تحت امر رهبر #حجتمیشوند😊✌️
#شهید_ابراهیم_همت
#شهید_حجت_الله_رحیمے
#همت_نسل_سوم
رفیق شهید #شهیدت مےکند💔
@khademe_alzahra313
#حاجهمت روی دست ما زده بود
متوسلیان می گفت: من خیال می کردم خودم آدم جسوری هستم اما
#حاجهمت روی دست ما زده بود😄 او یک سری از تصاویر کوچک برچسب دار حضرت امام را توی جیب گذاشته بود هر چند لحظه ای یک بار کاغذپشت یکی از آنها را جدا می کرد و در حالی که برچسب در کف دستش مخفی کرده بود به طرف مأموران پلیس سعودی می رفت و با آنها صحبت می کرد و عکس امام را در روی کلاه کاسکت سفید رنگ مأموران پلیس سعودی می چسباند.😇 پلیس هم که از علت خنده شدید مردم بی خبر بود دائم به آنها چشم غرّه می رفتند، در آن رو حدود ۵۶ نفر از مأموران قلدر سعودی ندانسته به توفیق تبلیغ تصویر حضرت امام
مفتخر شدند...😌
ازکتاب در هاله ای از غبار
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
(سمت راست)
#حاج_احمد_متوسلیان (سمت چپ)
شهید بروجردی در نگاه #حاجهمت
سردار #شهیدحاجابراهیمهمت، شش ماه پیش از شهادتش💔، درباره شهید محمدبروجردی گفته بود:
«بروجردی شناخته نشد. نه بر ملت ایران و نه بر تاریخ ما شناخته نشده است.☝️
تصور من این است که زمان بسیاری باید سپری شود تا شناخته شود. شاید خون رنگین بروجردی، این بیداری را در ما به وجود بیاورد».🌹
#شهیدمحمدبروجردی
#مسیحکردستان
#سالروز_شهادت🕊
#حاجهمت ساعاتی قبل از “عملیات رمضان” ارتش عراق، در رابطه با این رزمندههای موتورسوار ما یک تحلیل جالبی به عمل آورده است که سند آنرا ما در حمله فتح خرمشهر از سنگرهای دشمن بدست آوردیم😇 مضمون سند این بود که؛ سربازهای عراقی انقدر که از موتورسوارهای بسیجی ما وحشت دارند، از فانتومهای ایرانی نمیترسند
#شهید_ابراهیم_همت
#حاج_همت یک نیروی فرهنگی و عقیدتی بود
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، #همت فعالیتهای خود را گسترش داد؛ «کمیته انقلاب اسلامی» را در «شهرضا» راهاندازی کرد👌 و با کمک دوستانش، هسته اولیه «سپاه» شهر را
شکل داد😊. در اواخر سال ۱۳۵۸، بر حسب ضرورت، به «خرمشهر» و سپس به «بندر چابهار» و «کنارک» و استان «سیستان و بلوچستان» رفت و به فعالیتهای گسترده فرهنگی پرداخت.🌹
#فرمانده_دلها
#حاجهمت
#عملیات_خیبر
✉ ظهر روز جمعه، پنجم اسفند ۱۳۶۲ محور طلائیه💛 به نشوه خاکریز الغدیر #حاجهمت نشسته بر ترک موتور🏍 به اتفاق شهید اسماعیل لشکری برای بازدید از خط، مهیّای حرکت می شوند
شهدایی که در عکس دیده می شوند به ترتیب از راست عبارتند:
شهید مرتضی مفاخری کادر گردان عمار شهید اسماعیل لشگری فرمانده گردان عمار شهید ابراهیم اصفهانی معاون گردان عمار
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت فرمانده لشگر ۲۷
شهید علیرضا سلیمی دقیق پشت سر #حاجهمت است شهید علی محمد محمدی نفر اول از چپ
تصویر📸 و اطلاعات از کتاب📗 ارزشمند شراره های خورشید و سایت «مشرق نیوز»
@khademe_alzahra313
آخرین سخنرانی🎤 #حاج_همت
پادگان #دوکوهه ۱۲ اسفند ۱۳۶۲
بسیجی ها؛ ما که با کسی تعارف نداریم، تا الآن پنج بار در طلائیه عمل کردیم و شکست خوردیم کسانی که از ماهیت جنگ خبر ندارند، می گویند مگر کربلا خون می خواهد؟ بله؛ کربلا خون می خواهد، کربلا خون می خواهد، کربلا خون می خواهد 💔
فرازی از آخرین سخنرانی #حاجهمت برای بسیجیان لشکر۲۷ در پادگان دوکوهه ، دوازدهم اسفند ۱۳۶۲ 💌
منبع نوشته کتاب ارزشمند و باشکوه شراره های خورشید ، صفحه ۸۴۷ 📄
#شهیدحاجابراهیمهمت:شبهای جمعه ما شهدا را یاد کنید تا شهداهم شمارا نزد اباعبدالله یاد کنند شادی ارواح طیبه همه شهدا صلوات 🌹🍀🌹🍀🌹
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
#حاج_همت یک نیروی فرهنگی و عقیدتی بود
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، #همت فعالیتهای خود را گسترش داد؛ «کمیته انقلاب اسلامی» را در «شهرضا» راهاندازی کرد👌 و با کمک دوستانش، هسته اولیه «سپاه» شهر را
شکل داد😊. در اواخر سال ۱۳۵۸، بر حسب ضرورت، به «خرمشهر» و سپس به «بندر چابهار» و «کنارک» و استان «سیستان و بلوچستان» رفت و به فعالیتهای گسترده فرهنگی پرداخت.🌹
#فرمانده_دلها
#حاجهمت
#عملیات_خیبر
✉ ظهر روز جمعه، پنجم اسفند ۱۳۶۲ محور طلائیه💛 به نشوه خاکریز الغدیر #حاجهمت نشسته بر ترک موتور🏍 به اتفاق شهید اسماعیل لشکری برای بازدید از خط، مهیّای حرکت می شوند
شهدایی که در عکس دیده می شوند به ترتیب از راست عبارتند:
شهید مرتضی مفاخری کادر گردان عمار شهید اسماعیل لشگری فرمانده گردان عمار شهید ابراهیم اصفهانی معاون گردان عمار
#شهیدحاجمحمدابراهیمهمت فرمانده لشگر ۲۷
شهید علیرضا سلیمی دقیق پشت سر #حاجهمت است شهید علی محمد محمدی نفر اول از چپ
تصویر📸 و اطلاعات از کتاب📗 ارزشمند شراره های خورشید و سایت «مشرق نیوز»
@khademe_alzahra313
عاشقان چون با بصیرت مےشوند
جنگ باشد #حاجهمت مےشوند✨
چون نباشد جنگ، اندر جنگ نرم
تحت امر رهبر #حجتمیشوند😊✌️
#شهید_ابراهیم_همت
#شهید_حجت_الله_رحیمے
#همت_نسل_سوم
#شهادت🕊🕊
رفیق شهید #شهیدت مےکند💔
صبحتون شهدایی
@khademe_alzahra313