❤️ #دلنوشته 💙
🖋وقتي دلت با #شهــدا يکي نبـاشد ، نميتواني بنويسي !!🖋
حتي چند سـطر...!
اما همين چنــد واژه هــم تسکينــــي ست بر #زخـــم هاي کهنــــه ام ...
خـدا را شکر کـه اين يک متر پارچه با چهارخانه هاي
⚫️⚪️سفيـد و سياهش (چفيه)⚫️⚪️
از آن دوران مانده تا گـاهي مرا ببرد تا عمـق ِ خلوت ِ زيباي يک سنگر ..يک خاکريز ...
خـــدا را شکــر ، در اوج ِ #دلتنگـــي هاي شبانه ، "چفيــه ام" معجـري ميشــود برايــم،
که مـرا پيــوند بزنـد از کـربلاي شلمچـــه تا
📿#کـربلاي_حسيــــــ❤️ــــن..
تا کف العبــــ❤️ـــــــاس...
تـــا #خيمـــه_گاه ِ ربـاب .. تا تــــل ِ زينبيـــ❤️ـــــــــه.. تا #حرم...
کنــج خانه هاي سفيـد و سيـــاهش هنــوز دنج ترين جاست بــراي ناگفتــه هايم..
سجـــاده ي خــوبي ست برايم تا به هنگــام ِ رکــوع و #سجود ، ياد ِ عابــداني باشــم
کــه قامت ِ صلاة شــان در دنيــا و ســلام صلاة شــان در #جنت ِ لقــــاء الله بود ...
کس چه ميداند لذت ِ #مناجات با چفيـه را ؟! جـز آنکس که شبي با آن به #نمـاز ايستـاده باشد
💙چفيـه ام را دوســت دارم ...
چـــرا که هنـــوز زخمهـــاي روزگار بر تنــش مانده ...
🌹🌹هنــوز هم گاهي از روزنه ي زخـم هايش ميتوانـم وصــل شوم به خـــاکريز.. به #سنگـــر ..🌹🌹
🌌به شبهـــاي #عمليــات... به هــق هــق هاي شبانه..
🍃به #العفــــو ِ قنــوت ها ... به بچــه ها ...
هنــوز برايم قداست دارد #چفيـــه ام ...
و قــداستش بدان خــاطر است کــه هنــوز از تک تک خــانه هايش ، نــــــواي :
📣" هــر که دارد هـــوس ِ کــرب و بلا بسم الله " مي آيـــد.📣
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
خبر دارید...
هنوز که هنوز است #حمید_باکری از #عملیات فاتحانه خیبر بر نگشته...
خبر دارید که #غلامحسین_توسلی آن دلیرمرد خطه #جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد و برنگشت...
از #ابراهیم_هادی خبری دارید...
بعد از اینکه یارانش را از #کانال_کمیل به عقب بازگرداند دیگر کسی او را ندید...
از جوانانی که خوراک کوسه های #اروند شدند خبری دارید...
هنوز از #شلمچه صدای #اذان بچه ها می آید... .
هنوز صدای مناجات #رزمندگان از #حسینیه #حاج_همت به گوش می رسد...
هنوز وصیت نامه شهدا خشک نشده؛ #خواهرم #حجاب... #برادرم #نگاه ...
هنوز که هنوز است #شهدا می ترسند
از اینکه #رهبر رو تنها بگذاریم... .
..
و هنوز که هنوز است شهدا بند پوتینهایشان را باز نکرده اند و منتظر منتقم #حسین علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند ...
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم 28
🔰مرتضی درتحمل سختی زبانزد هم قطارانش بود. تحمل سختی😪 برای او دوره #خودسازی بود.در عملیات آبی خاکی شمال کشور🇮🇷 در هوای به شدت گرم♨️ ناگزیر می شود چند بار یک #عملیات را تکرار کنند.
🔰وقتی این عملیات سخت تمام شد، همه برای جرعه ای آب💧 له له می زدند ولی اوبه همراه دوستش #اکبرشهریاری که بهمن ۹۲ درحوالی حرم🕌 #حضرت_زینب(س) به #شهادت رسید🌷 سقا شده،وخود بدون نوشیدن #جرعه ای آب به پادگان باز می گردند.
🔰مرتضی درجریان #عملیات_حلب نیز روزه بود و در همان حال مسئول اطلاعات به تنهایی👤 برای شناسایی موقعیت #تروریست های تکفیری👹 خطر می کرد و #آخرشب باز می گشت.
🔰یک شب زمستانی☃ وقتی از شناسایی بازگشت به شدت #گرسنه بود پرسید غذاهست⁉️ گفتیم مقداری عدس داشته ایم که تمام شده وکمی نان🍞 مانده. تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد #دولقمه ازآن را خورد وخدا شکر کرد🙂 و خوابید.
شهید_مدافع_حرم_مرتضی_حسین_پور
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی ناب
بخشی از مکالمه بیسیم
#شهید حاج #محمد_ابراهیم همت"❤️🍃
(فرمانده سرافراز لشگر ۲۷)
با "شهید #اسماعیل لشگری"
(فرمانده دلاور گردان عمار)
.
آبان ۶۲
#عملیات والفجر ۴
@khademe_alzahra313
#نماز اول وقت
#سفارش#شهدا
همسر شهيد حاج محمد ابراهيم #همت مي گويد:«
ابراهيم بعد از چند ماه #عمليات به خانه آمد.
سر تا پا خاكي بود و چشم هايش سرخ شده بود.
به محض اينكه آمد، #وضو گرفت و رفت كه نماز بخواند.
به او گفتم: حاجي لااقل یه خستگي دَر كُن، بعد نماز بخوان.
سر سجاده اش ايستاد و در حالي كه آستين هايش را پايين مي زد، به من گفت:
من باعجله آمدم كه #نماز اول وقتم از دست نرود.
اين قدر خسته بود كه احساس مي كردم، هر لحظه ممكن است موقع نماز از حال برود».
@khademe_alzahra313
🗓 ۳ تا ۵ دی ۱۳۶۵ سالگرد عملیات
کربلای ۴
🌷فرمـانده گفت :👇
✨اگر مطـمین نیستـی میتـونی برگردی ...✨
غواص جواب داد نـــه !
✨پای حرف امـام #ایستاده_ام،
✨فقط می ترسم دلـم گیر خـواهـر کوچولوم باشه... ✨ آخـه تو یه حـادثه اقـوامم رو از دست دادم و الان هم خـواهـرم رو سپردم به همسایه ها تا تو #عـملیـات شرکت کنم. 📣 کربلای چهار، ارونـد وحشی، فرمانـده داد زد #یا_زهـــــرا (س) غواص قصه ی ما اولین نفری بود که تو آب پرید... او اولین نفری بود که به شهادت رسید....
✨به احـترام شهـدای غواص پنج دقیقه "نـفست" رو حبس کن... سختته؟؟ ✨
نمیدونم "نفست" رو با کـدوم اعراب گذاری میخونی👈 "نَفَسِت" یا 👈 "نَفسِت"!!؟ ✨اما یادت باشه و بمونه که..اونایی که رفتن.."نفسشون"رو با کدوم اعراب حبس کردند و رفتند... بخاطر تو... بخاطر من...✨
عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست✿
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست😰
🌷ناگهان صداي عطسهاي خفيفی در زير آب، توجه بغل دستي هاي غواص راجلب كرد... نگهبان عراقي، مشكوك و مضطرب از سنگر كمينِ روي خاكريزكنار آب خارج شد، اطراف را پائيد ولي متوجه نشد و مجدداً به سنگر خودبرگشت... يكي از غواصها با اشاره به همرزم خود فهماند كه هر طوري هست بايد از عطسه خود جلوگيري كند و گر نه عمليات لو ميرود، نيروها قتل عامميشوند.... رزمنده كم سن و سال كرماني، سعي كرد جلوي عطسة ناخواسته خود را بگيرد.... رمز يا 🌹فاطمه زهرا(س) صادر شد و خط دفاعي مستحكم دشمن درشلمچه به دست غواصان بسيجي شكسته شد... صبح روز بعد، وقتي كه بچهها براي بيرون آوردن پيكر غواصاني كه شبقبل بر اثر اصابت گلوله و تركش به شهادت رسيده بودند، رفتند، در نهايتتعجب به صحنهاي تكان دهنده برخورد كردند.... جوانك كرماني، براي اينكه بتواند جلوي عطسه خود را بگيرد و از لو رفتن عمليات جلوگيري كند، با دو دست بيني و دهان خود را محكم گرفته و آنقدر در زير آب در اين حالت مانده بود كه جان از بدن بيرون شده و مظلومانه بهشهادت رسيده بود...با احترام خاص پيكر او را كه مچاله شده و در خود پيچيده بود، از آب درآورديم و تنها كاري كه توانستيم در زير بارش خمپاره و گلوله برايش انجام دهيم، اين بود كه گرداگردش بنشينيم و بر مظلوميتش اشك بريزيم..
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شادی روح شهدا، امام شهدا بالاخص شهدای عملیات کربلای 4 صلوات.
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#حوزه_علمیه_شهید_مطهری_ره
@khademe_alzahra313
#نماز اول وقت
#سفارش_شهدا
همسر شهيد حاج محمد ابراهيم #همت مي گويد:«
ابراهيم بعد از چند ماه #عمليات به خانه آمد.
سر تا پا خاكي بود و چشم هايش سرخ شده بود.
به محض اينكه آمد، #وضو گرفت و رفت كه نماز بخواند.
به او گفتم: حاجي لااقل یه خستگي دَر كُن، بعد نماز بخوان.
سر سجاده اش ايستاد و در حالي كه آستين هايش را پايين مي زد، به من گفت:
من باعجله آمدم كه #نماز اول وقتم از دست نرود.
اين قدر خسته بود كه احساس مي كردم، هر لحظه ممكن است موقع نماز از حال برود».
@khademe_alzahra313
❣مادر این شهید 14 ساله درباره دفتر خودسازی #زینب، این گونه روایت میکند:
#زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سورههای قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کمخوردن صبحانه، ناهار و شام.
دخترم جلوی این موارد ستونهایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت میزد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی #زینب در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و نهیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزههای مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شبهای طولانی و بیصدایش، به یاد گریههای او در سجدههایش و دعاهایی که در حق امام خمینی(ره) داشت.
#زینب در عمل، تکتک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت میکرد
فعالیتهای مذهبی #زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود چونکه با آن سن کم کتابهای📚 شهید مطهری را میخوانده و در محافل عمومی و آموزشی با کمونیستها و منافقین بحث میکرده و رسوایشان میساخته .
کوردلان منافق در آخرین نماز مغرب اسفند ماه سال 1360 هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و مظلومانه به شهادت رساندند.
پیکر مطهر #زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون 360 شهید #عملیات«فتحالمبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
#پایان
#نماز اول وقت
#سفارش_شهدا
همسر شهيد حاج محمد ابراهيم #همت مي گويد:«
ابراهيم بعد از چند ماه #عمليات به خانه آمد.
سر تا پا خاكي بود و چشم هايش سرخ شده بود.
به محض اينكه آمد، #وضو گرفت و رفت كه نماز بخواند.
به او گفتم: حاجي لااقل یه خستگي دَر كُن، بعد نماز بخوان.
سر سجاده اش ايستاد و در حالي كه آستين هايش را پايين مي زد، به من گفت:
من باعجله آمدم كه #نماز اول وقتم از دست نرود.
اين قدر خسته بود كه احساس مي كردم، هر لحظه ممكن است موقع نماز از حال برود».
@khademe_alzahra313
سالروز عروج ملکوتی شهید والامقام شاهرخ ضرغام معروف به"حر انقلاب"
🌷زندگینامه شهید شاهرخ ضرغام
🌺 #شاهرخ_ضرغام (دی ۱۳۲۸، تهران - ۱۷ آذر ۱۳۵۹، آبادان) معروف به «حرّ انقلاب» یکی از #فرماندهان جنگ ایران و عراق است که در آبادان به #شهادت رسید.وی همچنین سابقه دعوت به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی را نیز داشت.
🔹وی پیش از انقلاب به جاهل مابی و لات گری معروف بود. در چند مسابقهٔ کشوری کشتی مقام آورد. پیش از انقلاب حتی #ساواک از او و چند لات دیگر خواستهبود در سرکوب مردم شرکت کنند. اما پس از انقلاب تغییر رویه داد و در جنگ شهید شد. از وی بعنوان «حرّ انقلاب» نام برده میشود.
🔹وی از کودکی از جثهای قوی برخوردار بود اما زورگو نبود. یکبار آموزگارش توی گوشش زد و او هم او را کتک زد و اخراج شد.
🌹از آن پس به پیگیری ورزش کشتی پرداخت. #مادرش در جوانی با محمد کیانپور کارمند راهآهن ازدواج کرد که برای کار با هم رفتند به آبادان. در آنجا شاهرخ با محراب شاهرخی #فوتبالیست خوزستانی دوست شد و پس از سه سال که به تهران برگشتند سراغ کشتی رفت. تا سال ۱۳۵۵ درگیر کشتی بود.
🔹نزدیک انقلاب متحول شد و به انقلاب پیوست. پس از انقلاب نیز کمک شایانی به انقلاب کرد. در درگیریهای برارعزیز و سقز در استان کردستان، درگیریهای لاهیجان، خوزستان با گروه خلق عرب، #قصرشیرین فرماندهی دسته (ارتش) و گروهانهای داوطلب مردمی را بر دوش داشت.
🔹در جنگ فرمانده گروهان دستهٔ پیشرو از گروهان فداییان اسلام را به دوش داشت. در #عملیات پاکسازی جادهٔ آ#بادان_ماهشهر گلولهٔ تیربار تانک به سینهاش خورد و به شهادت رسید.
روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد