eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
162 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔍(❤️❤️) 💠موضوع : ازدواج به چه قیمتی؟! 🍂نگاه منطقی به زندگی 🍂اختلاف علایق و سلایق 🍂انتظار مدینه فاضله از فرد 🔹️ 🔸️ 🍎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ در زمان‌های قدیم دزد ماهری بود که با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند روزى با هم نشسته بودند و گپ می‌زدند که در حین صحبت‌هایشان سرکرده آنها گفت: چرا ما همیشه با فقرا و آدم‌هایى معمولى سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون می‌آوریم؟ بیائید این بار به خزانه سلطان دستبرد بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود، آنها تمامى راه‌ها و احتمالات ممکن را بررسى کردند این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود تا سرانجام بهترین راه ممکن را پیدا کردند و خود را به خزانه رساندند خزانه مملو از پول و جواهرات قیمتى و اشیاء گرانبها بود، آنها تا می‌توانستند از انواع و اقسام طلاجات و عتیقه جات در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند که ناگهان چشم سر کرده باند به شىء درخشنده و سفیدى افتاد که در زیر نور می‌درخشید او گمان کرد که آن شیء گوهر شب چراغ است نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد از شوری آن فهمید که تکه‌ای نمک سنگ است بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت خشم و غضب دستش را بر پیشانى زد به طوری که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمده یا نگهبانان خزانه باخبر شده‌اند خیلى زود خودشان را به او رساندند و گفتند: چه شده؟ چه حادثه‌اى اتفاق افتاده؟ او که آثار خشم و ناراحتى در چهره‌اش پیدا بود گفت: افسوس که تمام زحمت‌هاى چندین روزه ما به هدر رفت و ما نمک‌گیر سلطان شدیم من ندانسته نمکش را چشیدم دیگر نمی‌شود مال و دارایى پادشاه را برد از مردانگى و مروت به دور است که ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم و ... آنها در آن سکوت سهمگین شب بدون اینکه کسى بویى ببرد دست خالى به خانه‌هایشان بازگشتند صبح که شد چشم نگهبانان به درهاى باز خزانه افتاد و تازه متوجه شدند که شب قبل خبرهایى بوده است سراسیمه خود را به جواهرات سلطنتى رساندند و دیدند سر جایشان نیستند اما در آنجا بسته هایى به چشم میخورد آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در میان بسته‌ها می‌باشد بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد خزانه را نبرده است وگرنه الآن خدا می‌داند سلطان با ما چه می‌کرد! بالاخره خبر به سلطان رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد سلطان آنقدر اینکار برایش عجیب و شگفت آور بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود می‌گفت: عجب! این چگونه دزدى است براى دزدى آمده و با آنکه میتوانسته همه چیز را ببرد ولى چیزى نبرده است؟ آخر مگر می‌شود؟ چرا دلیل این کارشان چه بوده؟! من هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را درآورم و در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده در امان است او می‌تواند نزد من بیاید من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم این اعلامیه سلطان به گوش سرکرده دزدها رسید، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت: سلطان به ما امان داده است برویم پیش او تا ببینیم چه می‌گوید آنها نزد سلطان آمده و خود را معرفى کردند سلطان که باور نمی‌کرد دوباره با تعجب پرسید: این کار تو بوده؟ گفت: آرى سلطان پرسید: چرا آمدى دزدى و با اینکه می‌توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟ گفت: چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت سلطان به قدرى عاشق و شیفته کرم و جوانمردی او شد که گفت: حیف است جاى انسان نمک‌شناسى مثل تو جاى دیگرى باشد تو باید در دستگاه حکومت من کار مهمى را بر عهده بگیرى و سپس حکم خزانه دارى را براى او صادر کرد آرى او یعقوب لیث بود و چند سالى حکمرانى کرد و سلسله صفاریان را تأسیس نمود آیا ما هم امروزه حرمت نمک کسی را نگه میداریم؟ حرمت نمک خدا را چطور!؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر شب دلت را با خدا صاف کن و ببخش همه کسانی را که دلت را شکستند اینجوری هم خدا حواسش بهت هست هم بهترین آرامش شب نصیبت می‌شود شب‌ها آرامشی دارند از جنس خدا پروردگارت همواره با تو همراه است امشب از همان شب‌هایی ست که برایت یک شب بخیر خدایی آرزو کردم شبتـ🌙ـون بخیـر دوستـان عزیـز🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃 بود ذکر هر لحظه و هر زمان بنام خداوند بخشنده مهربان ببر نام یکتا خداوند را که هم جان تازه گردانی و هم توان به اذن خدای جهان آفرین خداوندگار سماء و زمین ببر دست بر کار و آسوده باش بود شیوه کامیابان چنین 🌸 الهـی بـه امیـد تـو 🌸
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: بعد از جریان غصب فدك و احتجاج حضرت، بعضى از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وى را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنیا را آزاد كردم و هیچ علاقه اى به آن ندارم، همچنین دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
092.mp3
3.34M
حزب نود و دوم (۵۲ ص الی ۳۱ زمر) 👤 با صدای استاد پرهیزگار
نود و دوم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- آفرينش هستى امرى تصادفى نيست. 2- هم نظام تشريع حقّ است‌ «إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ» هم نظام تكوين. «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ» 3- او هم خالق است‌ «خَلَقَ» هم مدبّر است. 4- خورشيد و ماه دائماً در حركتند. 5- حركات كرات آسمانى زمان‌بندى دارد. 6- زمان بندى حركات، حساب شده و معيّن است. 7- آيه قبل با كلمه‌ى «قهار» پايان يافت و اين آيه با كلمه‌ى «غفار»، تا بيم و اميد در كنار هم باشند. 8- عفو خدا بر اساس عجز و ضعف نيست بلكه با وجود قدرت می‌بخشد‌. 9- آفرينش آسمان‌ها و زمين و حركات ماه و خورشيد و در هم پيچيده شدن شب و روز جلوه‌اى از عزّت الهى است. 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرزِمستےبرنگیردتابصبحِ‌روزِحَشر هرڪہ‌چون‌من‌درازل‌یک‌جرعہ‌خورد‌ ازجامِ‌دوست "حافظ شیرازے" 🏝سلام حضرت منجی، مهدی جان دستمان از چاره کوتاه شده در محاصره‌ی اندوهیم در تلاطم سنگینِ احساس بی‌کسی در هجوم دردها و اضطراب‌ها ما در تاریک‌سرای آخرالزمان گرفتار شده‌ایم ... بیایید و نجاتمان بخشید ای دست خدا🏝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه خبر خوب!😉👏 فکر کنم شنیدید که نیروی انتظامی نامش از «ناجا» به «فراجا» تغییر کرده... حتما با خودتون گفتید آخه این دیگه چه صیغه ایه ؟! اسم چه فرقی می کنه؟ 🙄 خبر خوب اینه که یک اتفاق خیلی مهم پشت این تغییر اسم هست.... 🧐 نیروی انتظامی (ناجا) قبلاً فقط یک «نیرو» بود و وابستگی زیادی به دولت داشت و با تغییر دولتها رویکردش هم تغییر می کرد. اما با تغییر آن از «نیرو» به «فرماندهی» انتظامی، برای خود یک ارگان مستقل از دولت و زیرمجموعه «ستاد کل نیروهای مسلح» محسوب می شود. 👌 خبر خوب اینه که بدین ترتیب با روی کار اومدن برخی دولت‌های به اصطلاح مدافع آزادی، تغییری در رویکرد فراجا در برخورد با منکرات اتفاق نخواهد افتاد.😎 و این وظیفه ما در مطالبه گری از این ارگان مستقل رو در زمینه امر به معروف چندین برابر می کنه....
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 1⃣3⃣ خبر به فاطمه (س) مى رسد كه خليفه، كارگزار او را از فدك بيرون كرده و آنجا را تصرّف كرده است. فاطمه (س) تصميم مى گيرد نزد خليفه برود و با او سخن بگويد: اى ابوبكر! تو كه ادّعا مى كنى خليفه پيامبر هستى، چرا فدك مرا غصب نموده اى و كارگزار مرا از فدك اخراج كرده اى؟ 159 مگر فدك، مالِ توست؟آيا تو نشنيده اى كه پيامبر فدك را به من بخشيد؟ اى دختر رسول خدا، برو براى اين سخن خود شاهد بياور. 160 فاطمه (س) قبول مى كند و مى رود تا شاهد بياورد.آن روز كه پيامبر، فدك را به فاطمه (س) داد اُم اَيمَن و على (ع) شاهد بودند. فاطمه (س) به خانه اُم اَيمَن مى رود و جريان را براى او تعريف مى كند. اُم اَيمَن برمى خيزد و همراه با فاطمه (س) به مسجد مى آيد، على (ع) هم مى آيد. اُم اَيمَن رو به ابوبكر مى كند و مى گويد: اى ابوبكر، من از تو سؤلى دارم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه63)چه سوالى؟ بگو بدانم آيا شنيده اى كه پيامبر فرمود: «اُم اَيمَن، زنى از زنان بهشت است»؟ 161آرى، شنيده ام.اگر قبول دارى كه من از اهل بهشتم، اكنون، شهادت مى دهم كه پيامبر فدك را به فاطمه (س) بخشيد. 162 على (ع) هم شهادت مى دهد كه پيامبر فدك را به فاطمه (س) داده است. ابوبكر به فكر فرو مى رود، او ديگر چاره اى ندارد جز اين كه فدك را به فاطمه برگرد (س) اند. فاطمه (س) از ابوبكر مى خواهد تا سندى به او دهد كه همه بدانند فدك از آنِ اوست. ابوبكر كاغذى را مى طلبد و در آن مى نويسد كه فدك از آن فاطمه است. (س) 163ابوبكر سند فدك را به فاطمه (س) مى دهد، در همين لحظه، عُمَر از راه مى رسد. او مى بيند كه ابوبكر كاغذى را به دست فاطمه (س) داده است. او از جريان خبر ندارد، براى همين رو به ابوبكر مى كند و مى پرسد: اين كاغذ چيست كه به فاطمه داده اى؟ فاطمه نزد من آمد و ادّعا كرد كه فدك از آن اوست، من به او گفتم كه شاهد بياورد، او رفت و اُمّ اَيمَن و على را به عنوان شاهد آورد و آنها شهادت دادند كه پيامبر فدك را به فاطمه داده است. خوب، آن وقت تو چه كردى؟ من هم سندى نوشتم و آن را به فاطمه دادم. اى خليفه، مگر نمى دانى كه يك عرب بيابان گرد به نام ابن حَدَثان پيدا شده و شهادت داده كه اين سخن را از پيامبر شنيده است: «پيامبران از خود هيچ ارثى باقى نمى گذارند،‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و هر مالى كه از آنها بماند صدقه است». اين سخن و حديث پيامبر است. هم چنين دختر من (حَفصه)، و دختر خودت (عايشه) نيز اين حديث را شنيده اند. آرى! فدك از پيامبر بود و اكنون كه او از دنيا رفته است فدك، صدقه است و مالِ همه مسلمانان است. 164 اى عُمَر، اُم اَيمَن و على شهادت داده اند كه پيامبر فدك را به فاطمه بخشيده است، من با شهادت اين دو نفر چه كنم؟ جناب خليفه، شهادت على قبول نيست چون شوهر فاطمه است و به نفع خودش گواهى مى دهد، امّا اُم اَيمَن هم يك زن است و همه مى دانند كه شهادت يك زن به تنهايى قبول نيست، امّا مشكل اين است كه ابوبكر سندى را نوشته و به دست فاطمه (س) داده است. 165 📚 نوشتها👇 159. معاني الأخبار، أبو جعفر محمّد بن علي بن الحسين بن بابويه القمّي المعروف بالشيخ الصدوق (ت 381 ه)، تحقيق: علي أكبر الغفّاري، قمّ: مؤسّسة النشر الإسلامي، الطبعة الاُولى، 1361 ه. 160. المعجم الأوسط، أبو القاسم سليمان بن أحمد اللخمي الطبراني (ت 360 ه)، تحقيق: طارق بن عوض اللّه وعبد الحسن بن إبراهيم الحسيني، القاهرة: دار الحرمين، الطبعة الاُولى، 1415 ه. 161. معجم البلدان، أبو عبد اللّه شهاب الدين ياقوت بن عبد اللّه الحموي الرومي (ت 626 ه)، بيروت: دار إحياء التراث ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه184)العربي، الطبعة الاُولى، 1399 ه. 162. المعجم الكبير، أبو القاسم سليمان بن أحمد اللخمي الطبراني (ت 360 ه)، تحقيق: حمدي عبد المجيد السلفي، بيروت: دار إحياء التراث العربي، الطبعة الثانية، 1404 ه. 163. معجم رجال الحديث، السيّد الخوئي (ت 411 ه)، الطبعة الخامسة، 413 ه، طبعة منقّحة ومزيدة. 164. معرفة السنن والآثار، أبو بكر أحمد بن الحسين البيهقي (ت 458 ه)، مصر: المجلس الأعلى للشؤون الإسلامية. 165. مقاتل الطالبيّين، أبو الفرج علي بن الحسين بن محمّد الإصبهاني (ت 356 ه)، تحقيق: السيّد أحمد صقر، قمّ: منشورات الشريف الرضي، الطبعة الاُولى، 1405 ه. 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 2⃣3⃣ بايد هر چه زودتر اين سند را از فاطمه (س) گرفت! نگاه كن، عُمَر به سرعت به ميان كوچه مى دود، او مى خواهد هر چه زودتر خود را به فاطمه (س) برساند. خداى من! او راه را بر فاطمه (س) مى بندد و مى گويد: «اين نوشته را به من بده». فاطمه (س) نامه را نمى دهد، عُمَر سيلى به صورت او مى زند و هر طور كه شده سند را مى گيرد و آن را پاره مى كند. 166 اشك در چشمان فاطمه (س) حلقه مى زند، چرا هيچ كس به يارى دختر پيامبر نمى آيد؟ * * * على (ع) به دنبال فرصت مناسبى است تا با خليفه در مورد فدك سخن بگويد. او يك روز صبر كرده است، اكنون او به سوى مسجد مى رود. مسجد پر از جمعيّت است، على (ع) جلو مى آيد و ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه65) چنين مى گويد:اى ابوبكر، چرا فدك را از فاطمه گرفتى؟ فدك براى همه مسلمانان است، فاطمه براى سخن خود بايد شاهد معتبر بياورد. اى خليفه، من سؤلى از تو دارم. سؤل خود بپرس! اگر كسى خانه اى داشته باشد و آن خانه در تصرّف او باشد و من بيايم و بگويم كه خانه از من است، و از تو بخواهم ميان ما حكم كنى چه مى كنى؟ از تو كه ادّعا مى كنى خانه مال توست شاهد مى طلبم، امّا از صاحب خانه شاهد نمى خواهم چون خانه در تصرّف اوست. چرا اين حكم را مى كنى؟ اين حكم رسول خداست، از كسى كه ملكى را در تصرّف دارد شاهد نبايد خواست، طرف مقابل بايد شاهد بياورد. اكنون سؤل ديگرى از تو دارم. بپرس. سه سال است كه فدك در تصرّف فاطمه است، او در آنجا كارگزار داشته است، اكنون كه افرادى ادّعا مى كنند كه فدك از بيت المال است، خوب، تو بايد از آنها بخواهى براى گفته خود شاهد بياورند، فاطمه نبايد شاهد بياورد، اين قانون اسلام است، پس چرا بر خلاف قانون اسلام حكم كردى؟ ابوبكر مى ماند چه جواب بدهد. اينجاست كه عُمَر به كمك خليفه مى آيد، آخر، او قاضى اين حكومت است! عُمَر مى گويد: «اى على! اين سخنان را رها كن، اگر فاطمه دو شاهد عادل آورد، سخن او را قبول مى كنيم و اگر دو شاهد نداشت ما فدك را به او نمى دهيم، يعنى اصلاً نمى توانيم اين كار را ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه66) بكنيم، اسلام به ما اجازه نمى دهد زيرا فدك از بيت المال است». على (ع) بار ديگر رو به خليفه مى كند و مى گويد: آيا قرآن را قبول دارى؟ آرى.بگو بدانم آيه تطهير را خوانده اى؟ كدام آيه؟ آيه 33 سوره أحزاب، آنجا كه قرآن مى گويد: «إِنّمَا يُرِيدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا: خداوند اراده كرده است كه خاندان پيامبر را از هر پليدى پاك نمايد. آرى، اين آيه را خوانده ام. بگو بدانم اين آيه در مورد چه كسى نازل شده است؟ در مورد تو و فاطمه، حسن و حسين. اى ابوبكر، اكنون از تو سؤلى مى كنم، اگر چند نفر نزد تو بيايند و شهادت بدهند كه فاطمه، كار خلافى انجام داده است، تو چه مى كنى؟ ما در اجراى قانون اسلام هيچ كوتاهى نمى كنيم، درست است فاطمه دختر پيامبر است امّا اگر كار خلافى انجام دهد مجازاتش مى كنيم. آيا مى دانى كه در اين صورت كافر شده اى؟ براى چه؟ زيرا خدا در قرآن به پاكى و عصمت فاطمه شهادت داده است و تو شهادت خدا را رها مى كنى و شهادت مردم را قبول مى كنى! تو قرآن را انكار مى كنى. عجب! من اصلاً به اين مطلب فكر نكرده بودم. اى ابوبكر، تو سخن فاطمه را در مورد فدك قبول نكردى، امّا سخنِ يك عرب بيابان گرد را قبول كردى، تو به سخن ابن حَدَثان اعتماد كردى. مگر خدا در قرآن به پاكى و راستگويى فاطمه شهادت نداده است؟‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه67)بگو بدانم آيا شهادت خدا بالاتر است يا شهادت آن عرب بيابان گرد؟ ابوبكر نمى داند چه بگويد. همه مردم فهميده اند كه ابوبكر بر خلاف قرآن، سخن گفته است. عُمَر هم هيچ جوابى ندارد كه بگويد. مردمى كه در مسجد نشسته اند براى اوّلين بار از خليفه ناراحت مى شوند. چرا بايد خليفه بر خلاف قرآن سخن بگويد؟ بعضى‌ها فرياد مى زنند: «به خدا قسم، على، راست مى گويد». با سخنان شيوا و محكم على (ع)، ضربه بزرگى بر حكومت خليفه وارد شده است. ديگر وقت آن است كه على (ع) به خانه برگردد. 167 📚 پی نوشتها👇 166. الملل والنحل، أبو الفتح محمّد بن عبد الكريم الشهرستاني (ت 548 ه)، بيروت: دار المعرفة، 1406 ه. 167. مناقب آل أبي طالب = مناقب ابن شهرآشوب، أبو جعفر رشيد الدين محمّد بن علي بن شهر آشوب المازندراني (ت 588 ه)، قمّ: المطبعة العلمية. 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 3⃣3⃣ آيا راهى هست كه خليفه را از اين همه ظلم و ستم باز داشت؟ نمى دانم. على (ع) در خانه خود نشسته است و دارد مى كند. ناگهان، فكرى به ذهن او مى رسد. خوب است نامه اى براى خليفه بنويسم. نامه براى چه؟ خليفه كه در مسجد است و هر وقت بخواهى او را ببينى مى توانى، امّا تو مى دانى وقتى يك مطلب روى كاغذ مى آيد باعث تمركز بيشتر مى شود و بهتر در ذهن مخاطب نقش مى بندد. تأثير يك متن نوشته شده، خيلى بيشتر از گفتار است. على (ع) در حال نوشتن نامه مهمّ خود است. مى دانم كه خيلى دلت مى خواهد از متن اين نامه باخبر شوى. اين نامه على (ع) است: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به خدا قسم، اگر اجازه داشتم با شما جنگ مى كردم و با شمشير خود همه شما را به سزاى كارهايتان مى رساندم. من همان كسى هستم كه با لشكرهاى زيادى جنگ كرده و آنها را شكست داده ام. آن روزى كه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌(صفحه68)من مرد ميدان بودم شما در گوشه خانه در آسايش بوديد. شما مى دانيد كه من نزد پيامبر چقدر عزيز بودم. اگر من سخنى بگويم مى گوييد كه على حسادت مى ورزد، اگر سكوت كنم خيال مى كنيد من از مرگ مى ترسم. من همان كسى هستم كه در جنگ‌ها به استقبال مرگ مى رفتم، آيا يادتان هست چگونه به قلبِ دشمن، حمله مى كردم؟ امّا من امروز در مقابل همه سختى‌ها صبر مى كنم. نامه على (ع) به پايان مى رسد. على (ع) اين نامه را براى ابوبكر مى فرستد. ابوبكر نامه را باز مى كند و آن را مى خواند. با خواندن اين نامه، ترس تمام وجود ابوبكر را فرا مى گيرد، او به ياد شجاعت على (ع) مى افتد. على (ع) كسى است كه پهلوانان عرب را به خاك و خون كشيده است. او يك بار ديگر نامه را مى خواند، على (ع) در اين نامه از شجاعت و برقِ شمشير خود سخن گفته است. 168 * * * خليفه دستور مى دهد تا مردم در مسجد جمع شوند، او مى خواهد براى مردم سخنرانى كند. به راستى چه خبر شده است؟ او بالاى منبر مى رود و چنين مى گويد: «اى مردم! من مى خواستم پولِ فدك را صرف تقويت سپاه اسلام بنمايم، امّا على با اين نظر مخالفت كرده و مرا تهديد كرده است، گويا او با اصل خلافت من مخالف است. من از همان روز اوّل، از درگير شدن با على مى ترسيدم و از جنگ با او گريزان بودم ». 169 📚 پی نوشتها👇 168. المناقب (المناقب للخوارزمي)، الحافظ الموفّق بن أحمد البكري المكّي الحنفي الخوارزمي (ت 568 ه) تحقيق: مالك المحمودي، قمّ: مؤسّسة النشر الإسلامي، الطبعة الثانية، 1414 ه. 169. منتهى المطلب في تحقيق المذهب، جمال الدين أبو منصور الحسن بن يوسف بن علي المطهّر الحلّي المعروف بالعلاّمة الحلّي (ت 762 ه). . من لا يحضره الفقيه = كتاب من لا يحضره الفقيه. 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قهرمان من.pdf
3.41M
📣 : 🦋 🌸 📚کتاب قهرمان من 💠داستان هایی زیبا درباره حاج قاسم سلیمانی برای کودکان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 : 🦋 📚 🎙 داستان صوتی قهرمانان ایران زمین 💠داستان هایی زیبا درباره حاج قاسم سلیمانی برای کودکان و نوجوانان
📣 : 🔶 🌈 🌸 احترام به والدین خدای مهربونم نوشته تو کلامش هر پدر و مادری واجبه احترامش باید باشه رفتارت همیشه با محبّت بالا نبر صداتو پیش اونا تو صحبت بابا و مامان ما مثل چراغ خونن نشونه ی رحمتِ خدای مهربونن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔍(❤️❤️) 💠موضوع : شرایط ازدواج اگر گذشت،‌ چه کنیم؟ 🍂نباید به هر قیمتی ازدواج کرد 🍂اتفاقی که افتاده،الان منطقی نگاه کنم 🍂چیدمان مجدد اولویت ها 🍂فعالیت ها را تعطیل نکردن 🍂تقوا پیشگی و رضایت به رضای الهی 🔹️ 🔸️ 🍎