باز هم موشک.
موشک پشت موشک.
مرگ پشت مرگ.
شب وحشتناکی بود، از اسمان خاک می بارید، جلوی پایمان را هم نمی دیدیم...
غروب دوازده ماه رمضان.
زنان و مردان مجروح بی جان، نوزادان خون الود، بچه های گریان، خانه های مخروبه، ماشین های سوخته و دیوارهای ریخته.
ان شب 44نفر، روزه شان را با شربت شهادت افطار کردند...
منبع: کتاب دزفول در جنگ، ص 71
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
مردم عصابی بودند.
چرا ایران به عراق موشک نمی زنه؟
پیرزن عصبانی بود.
حالا که دولت موشک نمی زنه، بیاین پول بذاریم روی هم، خودمون موشک بخریم بزنیم به عراق.
منبع: کتاب دزفول در جنگ، ص72
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
حاج حسین یکتا:
بچهها به خدا از شهدا جلو میزنید...
اگه رعایت کنید که دلِ امام زمان علیهالسلام نَلَرزه!
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
روایت شگفت انگیز پیامی که شهید سید مجتبی ابوالقاسمی در ایام شیوع ویروس کرونا برای رفقای بسیجی اش فرستاد
درب مسجد رسول اعظم شلوغ بود.
بچه های مسجد مثل شب های گذشته ، سیستم تونل ضدعفونی کردن ماشین ها را راه انداخته بودند.
چند نفر با لباس فرم بسیجی و با تابلوهای کوچکی که در دست داشتند، رانندگان را راهنمایی می کردند تا وارد تونل ضدعفونی شوند و ماشین هایی که برای ضد عفونی پشت سر هم صف کشیده بودند هم تعدادشان زیاد بود.
جایی برای پارک ماشین حوالی مسجد نبود و من هم باید برای پیگیری کاری می رفتم مسجد.
مجبور شدم ماشینم را حوالی ایستگاه آتش نشانی پارک کنم.
پیاده شدم و راه افتادم سمت مسجد که نگاهم افتاد به یکی از بچه های بسیجی که صورتش را با چفیه پوشانده بود و کنار ورودی تونل ضد عفونی ،
ماشین هایی را که وارد تونل نمی شدند و قصد عبور از کنار تونل را داشتند، ضد عفونی می کرد.
احساس مسئولیتش به دلم نشست.
گفتم بروم و شخصا از او تشکر کنم.
نزدیک تر رفتم و صدایم را انداختم توی گلویم و گفتم : «خدا قوت!»
صدایم را شنید و صورتش را برگرداند سمت من.
همینطور که با یک دست مشغول ضدعفونی ماشین های عبوری بود، با دست دیگر چفیه را از روی بینی و دهانش به سمت پایین کشید و تشکر کرد.
تا چشمم به بخشی از چهره ی او افتاد ناگهان دلم لرزید.
اشتباه نمی کردم.
لازم نبود مابقی صورتش را ببینم.
آن قد و قواره و آن لبخند برایم خیلی آشنا بود.
هر کس بجای من هم بود باید تعجب می کرد.
«سید مجتبایی» که بیش از چهار سال پیش شهید شده بود، حالا وسط خیابان بود و همراه مابقی بچه ها، عملیات ضدعفونی ماشین های عبوری را انجام می داد.
باید مطمئن می شدم.
تمام حیرت و تعجبم را در طنین صدایم ادغام کردم و پرسیدم: «سید مجتبی ! تویی؟!
تو اینجا چیکار می کنی؟!»
صدا همان صدا بود و لبخند همان لبخند.
«من پای کار بچه های بسیج هستم»
با طنین صدای سید که هنوز در گوشم می پیچید ، از خواب بیدار شدم: « من پای کار بچه های بسیج هستم » و حقیقتا او هنوز پای کار بچه های بسیج بود.
حقیقتاً سید زنده است!
زنده تر از زمانی که بین ما بود.
راوی: مرتضی ج
#خاطرات_شهدا
#شهید_سید_مجتبی_ابوالقاسمی
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
🌹درمحضـر قـرآن🌹
🌺بِسْـــمِ اللـهِ الـرَّحمـنِ الـرّحَیــمِ🌺
🍃🌺🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂
وَإنِ امْرَأةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِهانُشُوزاًأوْإعْراضاًفَلاجُناحَ عَلَیْهِمآ أنْ یُصْلِحابَیْنَهُماصُلْحاًوَالصُّلحُ خَیْرٌوَاُحْضِرَتِ الْأنْفُسُ الشُّحَّ وَإنْ تُحِسِنُواوَتَتَّقُوافَإنَّ اللهَ کانَ بِماتَعْمَلُونَ خَبیرا.
واگرزنی ازناسازگاری شوهرش،باروی گردانی اش[ازحقوق همسرداری]بیمناک است،
برآن دو[ازنظرطبیعت زندگی]مشقتی نیست که بایکدیگربه طورپسندیده آشتی کنند،
[اگرچه به چشم پوشی بخشی ازحقوقشان باشد]و[درحقیقت]صلح وآشتی بهتراست.
وبخل نزدنفوس[آدمیان]حاضراست[به این خاطرهریک ازدوزوج درعفووگذشت وسازش وادای حقوق بخل می ورزند]
واگر[شماشوهران]نیکی کنیدو[ازسرکشی وناسازگاری نسبت به زنان]بپرهیزید
[ازثواب وپاداش حق بهره مندمیشوید]یقیناًخداهمواره به آنچه انجام میدهیدآگاه است.
🍃🌺🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂
📚قرآن کریم سوره مبارکه نساء آیه128.
🍃🌺کانال خادمین الشهدا دزفول.🌺🍃
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh:
امام خامنه ای:
فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن
با سرمایه گذاری از خود برای اهداف بلند مدت مشترک بین همه مردم،
البته در مورد ما ان اهداف مخصوص ملت ایران هم نیست،
برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است.
#کلام_ولایت
#فرهنگ_شهادت
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
بغضش ترکید.
حاج اقا بیچاره شدم.
گفتم:
نه عزیز من!
خدا ارحم الراحمین است.
گفت:
دو روز پیش تصمیم گرفتم پسر خوبی برای پدر و مادرم باشم، دیگه کاری از دستم ساخته نیست.
پدر و مادرش با هم شهید شده بودند.
منبع: کتاب دزفول در جنگ، ص 73
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
یک نفس دویدیم.
بچه ها بی خیال نشسته بودند جلوی مسجد.
لجم گرفت.
چرا نشستین؟
چی کار کنیم؟
خبری شده؟
موشک زده!
کجا رو؟
پشت سرتان، محله ی پشت مسجد.
صدای موشک ان قدر بلند بود که اگر نزدیک بودی، نمی شنیدی!
منبع: کتاب دزفول در جنگ، ص 74
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
کمیتهخادمینشهـدادزفول
سبک بالان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
با نوای: حاج صادق اهنگران
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
منتطر یاری خیرین بزرگوار و خادمین شهدا هستیم
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
🌹درمحضـر قـرآن🌹
🌺بِسْـــمِ اللـهِ الـرَّحمـنِ الـرّحَیــمِ🌺
🍃🌺🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂
وَلَنْ تَسْتَطیعُواأنْ تَعْدِلُوابَیْنَ النِّسآءِوَلَوْحَرَصْتُمْ فَلاتَمیلُواکُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهاکَالْمُعَلَّقَةِ وَإنْ تُصْلِحُواوَتَتَّقُوافَإنَّ اللهَ کانَ غَفوراًرحیما.
وشماهرچندحریص[برعدالت]باشید،هرگزنمیتوانید
[ازنظرعلاقه ومیل قلبی]میان زنها[یی که درعقدخوددارید]عدالت ورزید،
پس تمایل خودرابه طورکامل متوجه یک طرف نماییدتادیگری رابه صورت زنی سرگردان وبلاتکلیف رهاکنید.
واگرتوافق وسازش نماییدوتقوارا[درمحیط خانواده]رعایت کنید
[موردآمرزش قرارمیگیرد]زیراخداهمواره بسیارآمرزنده ومهربان است.
🍃🌺🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂🌺🌺🍃🍂
📚قرآن کریم سوره مبارکه نساء آیه129.
🍃🌺کانال خادمین الشهدا دزفول.🌺🍃
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh:
با سلام و صلوات و منقل و اسپند، همه جمع شدند.
یکی از همسایه ها تازه از مشهد رسیده بود.
سفیر صدام هم خودش را رساند، زیارت قبول!
اونجا هم مشهد شد!
سه تا از همسایه ها، دو تا از زاٸرای امام غریب ع
منبع: کتاب دزفول در جنگ، ص 75
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
بیمارستان، متخصص بیهوشی نداشت.
قرار شد بروم شوش دانیال، از انجا متخصص بیاورم.
وقتی رسیدم، دیدم دکتر، پاکستانی است.
نمی امد می گفت:
می ترسم، دزفول را مرتب می زنند.
اگه بیام می میرم.
نیامد که نیامد.
می گفت:
توی پایگاه های هوایی عراق برای خلبان ها با خط درشت نوشته اند:
دزفول را فراموش نکنید.
منبع: کتاب دزفول در جنگ، ص 76
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يادش بخیر بچه های دزفول
بعد از انجام هر صبحگاه، با شور وصف ناپذیری، شعارهای پر هیجانی را سر می دادند و روحیه عجیبی بین گردان های اطراف بپا می کردند.
دِر یا زود، عملیاته بووه.....
آهنگ حمله ز بسیج پخش بُووه
دیر یا زود عملیات میشود
فتح المبین بار دیگر یاد می شود
دیر یا زود حمله آغاز می شود
آهنگ حمله ز بسیج پخش میشود
حاج حسین یڪتا:
توصیه می ڪنم
جوان ها اگر بخواهند
از دستِ شیطان راحت شوند...
عشق به شهادت
را در وجودِ
خود زنده نگه دارند...
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
امام خامنه ای:
در رفتن به میدان جنگ، پدران با فرزندانشان، فرزندان با یکدیگر مسابقه گذاشتند!
همسران غصه خوردند که چرا ان ها
نمی توانند به میدان جنگ بروند...
و صبر کردند و در خانه ها نشستند و پشت جبهه را نگه داشتند...
بعد هم که ان رزمنده شهید شد، پدران و مادران و همسران و فرزندان شکر کردند
و به شهادت شهیدشان افتخار نمودند.
این است که شعله ی یک نهضت، همچنان زنده می ماند.
این است که امام بزرگوار، قله عزت و عظمت را برای اسلام فتح می کند.
این است که ملت ها صریحا می گویند:
ای ملت ایران!
ما از شما یاد گرفتیم، شما معلم ما هستید.
#کلام_ولایت
#فرهنگ_شهادت
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
یک عالمه موشک و یه خروار ادم که هر روز تبدیل می شوند به زیر خاکی!
یک عالمه خون که کف زمین رو سرخ
می کند و دیوارها رو سیاه...
و یک بیمارستان و فقط یک جراح!
یکی از خبرگزاری های خارجی از دزفول گزارش می کرد:
دزفول یکی از شهرهای زیر اتش
توپخانه ی عراق، یک بیمارستان دارد و یک جراح
روز 27دسامبر 1980مطابق با ششم دی ماه 59 شمسی.
منبع: کتاب دزفول در جنگ، ص 77
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
جبهه: یک طرف تو، یک طرف دشمن.
جبهه: خاکریز
جبهه: سنگر
اما دزفول...
دزفول هم جبهه بود، اما نه سنگری داشت و نه خاکریزی.
خیلی ها می گفتند، جبهه برای ما امن تره
دزفول: یک طرف تو، هزار طرف دشمن.
منبع: کتاب دزفول در جنگ، ص 78
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh
کمیتهخادمینشهـدادزفول
بوی خون می اید از این سرزمین
بوی شبنم های مدفون در زمین
با نوای: حاج صادق اهنگران
💐کانال خادمین الشهدا دزفول.💐
https://eitaa.com/shohada_baladalsavarikh