فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽وقتی خدا لذت #مناجات را از انسان می گیرد...
🔸روایتی تکان دهنده از زبان #حجت_الاسلام_میرزامحمدی
ویژه روزهای پایانی ماه #شعبان
@khademinekoolebar
#تلنگر
🔻 #امام_خامنه_ای: لحظهی جان دادن، ما وارد عالم دیگری میشویم. برای آن روز، خودمان را باید آماده کنیم. همهی این دنیا، این ثروتها، حکومت عادلانه، زندگی مرفّه و... برای این است که #انسان فرصت پیدا کند تا خود را برای نشئهی آن عالم آماده نماید.
🔺️خود را آماده کنید، با #خدا اُنس بگیرید، با خداوند #مناجات کنید، #ذکر بگویید و #استغفار کنید.
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#شهید_مدافع_حرم_منصور_مسلمی_سواری در دوم خرداد ماه سال شصت در شهر سوسنگرد به دنیا آمد. پدرش زعلان بازنشسته سپاه بود و مادرش سلیمه نام دارد. منصور که برخی ناصر صدایش می کردند تا سال ۱۳۷۹در سوسنگرد زندگی می کردند ایشان مقطع دبستان را در این شهر به پایان رسانید.
سپس به همراه خانواده به اهواز مهاجرت کردند. تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند. بعد از رها کردن تحصیل به شغل آزاد روی آورد.
مدتی در شرکت فولاد به عنوان کارگر مشغول به کار بود.
حیا، متانت و ایمان خالص منصور باعث شد که خیلی از همکاران برای ایشان احترام خاص قائل باشند؛ همین روحیه ایشان سبب شد که با خواهر همسر یکی از همکارانش ازدواج کند و سیزده بهمن سال هشتاد و یک منصور با خانم فرح شریفی پیوند ازدواج بستند که حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام های علیرضا، بی تا، همتا و بنیامین می باشد ایشان که ساکن منطقه محروم و حاشیه ای عین دو اهواز می باشند.
یک ماه بعد از ازدواج شان پروژه کار در شرکت فولاد به پایان می رسد مجبور می شوند به کار ساختمانی روی آورد و بعد از مدتی هم به عنوان کارگر روز مزد در یک کارگاه بازیافت مواد پلاستیکی مشغول به کار گردید. دیانت، معنویت و مردم داری منصور زبانزد همه بود.....
از دیگران پول قرض می کرد و به نیازمندان کمک می کرد و خود قرض را پس می داد اما از نیازمندان پولش را طلب نمی کرد. علی رغم مشکلات مالی نسبت به لقمه حلال بسیار حساس بود.....
به گواهی همسرش همیشه قبل از اذان صبح از خواب بیدار می شد و با خدا #مناجات می کرد......
بعد از شنیدن اخبار سوریه و بی حرمتی عمال صهیونیست نسبت به ناموس مسلمانان زندگی را تنگ دانست.....
می گفت: به دور از غیرت است که زنان مسلمان بی پناه باشند و #حرم_حضرت_زینب و #حضرت_رقیه سلام ا… علیها در معرض تهدید باشد و من در خانه و کنار فرزندانم بی تفاوت باشم به همین علت چند بار در اهواز و حتی تهران درخواست اعزام به سوریه را داشت که با اعزام ایشان موافقت نگردید.
اما منصور نا امید نشد و از طریق دوستان افغانی اش که در کارگاه بازیافت مواد همکارش بودند به #مشهد سفر کرد و به همراه #تیپ_فاطمیون که متشکل از رزمندگان افغانی هستند مقدمات اعزامش به سوریه مهیا گردید و سرانجام آبان ماه سال ۱۳۹۲ درحالی که زخمی بود و جان دربدن داشت توسط داعشیان کافر و عمال صهیونیستی زنده زنده در آتش #سوزانده شد تا با مظلومیت تمام به فیض #شهادت نائل آید.
پیکر مطهرش در پنجم آذر با گمنامی و مظلومیت تمام و بدون کمترین اطلاع رسانی به مردم تشییع و در قبرستان امامزاده سید هادی به خاک سپرده شد...
روحمان با یادش شاد ......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
🌺 #نائب_المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حضرت آیت الله العظمی #امام_خامنه_ای عزیز:
🍀 سیره این بندگان شایسته خدا را #فرهنگ_عمومی و شخصیت آنان را #الگوی_جوانان خود قرار دهید.
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
🌿 یکبار #حسین خاطرهای را از #عبادت هایش برایم تعریف کرد. میگفت:
«تصمیم قاطع گرفته بودم که از #گناه دوری کنم و معصومانه زندگی کنم. چند قرص نان گرفتم و گذاشتم توی سبد دوچرخه و راه افتادم سمت زمینهای سبیلی(منطقهای حاصلخیز در شمال #دزفول و در شرق رودخانه دز).
☘️ زمینها مملو بود از گندم. کنار یکی از مزارع گندم، #سجاده را پهن کردم و شروع کردم به #نماز خواندن. ساعتها گذشت و من مشغول #عبادت و #مناجات و #دعا بودم؛ تا اینکه وقت #نماز_ظهر شد.
🌱 نماز ظهر و عصر را خواندم و نشستم تا چند لقمه نان بخورم. لقمه اول را گذاشتم توی دهانم که تمام #فکر و ذهنم متوجه یک سوال شد.
🍃 با خودم گفتم: «حسین! اگه قرار باشه تو بری توی بیابان و فقط #عبادت کنی و هیچ وسیله و ابزار #گناهی دورت نباشه که فایدهای نداره! اگه مردی، باید برید توی شهر و اونجا باشی و #گناه نکنی. اینه که ارزش داره. نه اینکه بری یه جاییکه زمینه گناه هم فراهم نباشه!»
🌷 #حسین گفت: «وقتی به این مسئله خوب فکر کردم، دوباره سوار دوچرخه شدم و رکابزنان برگشتم خانه. برگشتم تا با #اماره_ترین_نفس مبارزه کنم».
🌸 #راوی: #محمود_اسفنده
📚 منبع:
#کتاب #آسمان_خبری_دارد؛ #روایت زندگی و خاطرات نوجوان #شهید_عبدالحسین_خبری، صفحه ۷۴
#سیره_شهدا
#سیره_تهذیبی
#خادم_الشهدا
#منا_اهل_البیت
#خادم_مثل_قاسم
🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅┄
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅