eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.1هزار دنبال‌کننده
593 عکس
166 ویدیو
12 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸چند بُرش از زندگی سردار شهید فریدون ابوالحسنی 🌼 | بعد از دیپلم به عضویت جهاد سازندگی استان چهارمحال و بختیاری در اومد. نشستن توی اتاق و پشت میز، براش سخت بود؛ برا همین راه می‌افتاد توی روستاهای دور افتاده، تا از نزدیک با مشکلات مردم آشنا، و برای حل‌شون تلاش کنه... 🌼 |هنوز مردم با فضای انقلاب آشنا نبودند. یه شب که فریدون هنگام سرکشی به روستایی، خونه‌ی یکی از اهالی مهمون بود؛ اون خانواده به رسم غلط زمان شاه که وقتی مسئولی وارد خونه‌ی روستایی‌ها میشد؛ باید گوسفند یا مرغی رو براش ذبح کنند و بپزند؛ می‌خواستند برا فریدون هم اینکار رو انجام بدهند. اما فریدون هرگز اجازه نداد و گفت: این گوسفند و مرغها تنها وسیله‌ی روزی شماست؛ من هرگز راضی نمیشم که چنین کاری انجام بدین... فریدون نون و ماست رو به خوردن گوشت ترجیح می‌داد، و روستایی‌ها از این رفتار متعجب می‌شدند... 🌼 | برا خدمت سربازی وارد سپاه شد و چون قهرمان رشته‌ی وزنه‌برداری بود، بعنوان مربی آموزش انتخاب شد. مدتی هم فرمانده‌ی بسیج شهر بلداجی بود. با ورود به جبهه هم به سِمت معاون فرمانده گردان توپخانه تیپ ۴۴ قمر بنی‌هاشم (ع) منصوب شد و بخاطر رشادتهایی که از خودش نشون داد، بعد از مدتی شد فرمانده‌ی توپخانه. اما اونقدر با بندگی خدا خودساخته شده بود که هیچگاه، هیچکس ازش نشنید حتی یکبار بگه: (من فرمانده‌ام) ‌‌... همیشه خودش رو یک بسیجی می‌دونست... 📚منبع: خبرگزاری بسیج ‌‌‌‌___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آقامجتبی؛ جوانترین نماینده‌ی مجلس، که همانند برادرش توسط منافقین ترور شد... روایتی کوتاه از دو برادر که هر دو نماینده‌ی شهرکرد در اولین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی بودند و ترور شدند 🔸 یکم‌ دیماه؛ سالروز شهادت مجتبی اِستکی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸 چند بُرش کوتاه از زندگی طلبه‌ی شهید مدافع‌حرم محمدعلی قلی‌زاده 🌼 |زمستون بود و خانوادگی خونه‌یِ بنده‌خدایی توی روستا مهمان بودند. آقا محمدعلی وقتی متوجه میشه صاحبخونه یه بخاری داره و برا گرم کردن خونه‌شون کافی نیست؛ همون روز میره بروجن، از دوستش پول قرض می‌کنه، و یه بخاری به عنوان هدیه برای اون خانواده می‌خره... 🌼 |مسئول حوزه‌ی نمایندگی ولی فقیه توی یگان امنیتی سپاه قم بود؛ اما من كه يكى از دوستان نزديكش بودم، به والله از مسئولیت ایشون توی سپاه، اطلاعی نداشتم. يكى دو بار هم كه سؤال كردم، ايشون در كـمال تـواضع و فـروتنى می‌گفت: "سرباز كوچکِ امام زمان عج هستم" و بحث رو عوض مى‌كردند... 🌼 | حاج‌آقا خادم حرم حضرت معصومه( س) بودند. بعد از شهادتش یکی از خادمان حرم ایشون رو خواب دید و ازشون پرسید: اونجا به شما سخت نمی‌گذره؟ شهید هم جواب میده: نه! اینجا با همه‌ی شهدا جمع میشم و میرسیم خدمتِ امام زمان(عج) ... 📚 منابع: کتاب شیدای حرم | خبرگزاری حوزه 🔸۱۳بهمن؛ سالروز شهادت طلبه‌ی مدافع‌حرم، محمدعلی قلی‌زاده گرامی‌باد ‌‌‌_____________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir
۱۳۰ 🔸شهیدی که دوران ابتدایی به معلمش درس زندگی داد |کلاس سوم یا چهارم ابتدایی معلّمِ ایشون بودم. هر وقت بچه‌ها تکلیف‌شون رو انجام نمی‌دادند، به تندی باهاشون برخورد می‌کردم. اما آقا محمد علی همیشه تکالیفش رو به خوبی انجام می‌داد. یه روز بهش گفتم: کاش یه بار شما هم تکالیفت رو انجام ندی؛ تا حسابی تنبیه‌ات کنم... فردای اون روز دیدم محمدعلی روی یه تکه کاغذِ کوچیک برام نوشته: درس معلم اَر بود زمزمه ی محبتی جمعه به مکتب آورد طفلِ گریزپای را... این‌کارِ شهید توی خردسالی؛ بسیار در من اثر گذاشت و تصمیم گرفتم تا آخر خدمتم، هم به بچه‌ها درس بدم؛ هم بهشون محبت کنم... 👤خاطره‌ای از کودکی روحانی شهید محمدعلی قلی‌زاده 📚منبع: کتاب شیدای حرم؛ صفحه ۱۱۰ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ______________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: