eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.2هزار دنبال‌کننده
603 عکس
170 ویدیو
12 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۳ 🔸با این رفتارها ثابت کرد لایقِ شهادته |ساعت دوازده که کلاس تمام می‌شد، بهش می‌گفتم: آقا مجید! بیا بریم ناهار بخوریم... اما ایشون می گفت: حالا تو برو ، من هم میام ... می‌دونستم می‌خواد بره تا به نماز اول وقت برسه... همسر شهید هم تعریف می‌کرد: « آقا مجید نماز شبش به‌راه بود. حتی شب عروسی هم سجاده‌ی نماز شبش جمع نشد.» 👤خاطره‌ای از زندگی دانشمند شهید دکتر مجید شهریاری 📚منابع: کتاب شهیدعلم، جلد۱، صفحه۱۲۶ ؛ پایگاه اینترنتی رجانیوز 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
۹۴ 🔸شهید مدرّس تا این حد ساده‌زیست بود... |شهید مدرّس بسیار ساده‌زیست بود. یه روز که دیر به خانه آمده و قصد خوردنِ نان‌خشک داشت، خواهرش گفت: شما با این نونِ‌خشک‌ خوردن از پا می‌افتید؛ نان خشک که نشد غذا. ایشون هم گفت: خواهر! از این حرفا نزن؛ من مهمانِ جدمون امیرالمؤمنین (ع) هستم؛ مگه غذای حضرت غیر از این بود؟ پوشش‌شون هم بسیار ساده بود و اکثر اوقات عبای کهنه‌ای بر دوش داشتند. وقتی یکی از سیاسیون به ایشون‌ گفت: شما الان جزو سرانِ درجه‌ یک مملکت هستید؛ نمی‌خواهید لباستون رو عوض کنید؟ شهید مدرس بهش فرمود: شخصیتِ انسان به اخلاق و رفتار اوست نه لباسش... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید آیت‌الله سید حسن مدرّس 📚 منبع: کتاب “ تنها در محراب ” ؛ صفحات ۴۹ و ۶۹ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی _______________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از مدرّس عالم‌تر هم بود؛ اما چرا امام بارها از مدرّس می‌گفت؟! به روایت ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸شهیدی که با قاتلین خود نیز خوش‌رفتار بود 🌼 |به بچه‌هاش می‌گفت: من به هر جا رسیدم بخاطر نماز صبح و نماز اول وقت بوده... 🌼 |همیشه به رعایت سه موضوع تاکید و پافشاری زیادی داشت؛ اول اینکه نماز اول وقت رو فراموش نکنیم، همیشه مؤدب باشیم و با دیگران با ادب و احترام برخورد کنیم و سعی کنیم اولین نفری باشیم که در برخورد با کسی سلام می کند. 🌼 |پدرم علاقه‌ى خاصی به مطالعه کتاب داشت و در زمانِ حیاتش چهار هزار جلد کتاب مطالعه کرد. 🌼 |به هیچ‌وجه راضی نبود جایی شغلش مطرح بشه. حتی زمانی که لازم بود بچه‌هاش در فرم مدرسه شغل پدر رو بنویسند، بهشون می‌گفت: بنویسید من کارمند هستم و یا آبدارچی اداره‌ام. توی محل کار هم اصلا در اتاقش نبود و مدام جلوی دربِ اداره می‌ایستاد تا ارباب‌رجوع براحتی به ایشون که رئیس اون اداره بود، دسترسی داشته باشه. 🌼 |به بچه‌ها می‌گفت: سعی کنید وقتی گوشی تلفن رو جواب میدین، الو نگید، بگید سلام علیکم. 🌼 |منافقین سه سال دنبال ترورش بودند، و شهید مدام بخاطر شرایط خونه‌شون رو تغییر می‌داد. منافقین هم بارها تهدیدش می‌کردند. گاهی تماس می‌گرفتند و توهین و تهدید می‌کردند. اما شهید با ملایمت برخورد کرده و به همسرش می‌گفت: اگه تماس گرفتند، به هیچ‌وجه تندی نکن و نگران نباش. می‌گفت: اینا فقط چند جوان خام هستند. 🔸 ۲۱ آذر؛ سالگرد شهادت سردار شهید علیجان همتی‌فر گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸 نحوه‌ی شهادت سرداری که مصداق واقعی اخلاقِ حسنه بود 🌼 |پدرم صبحِ روز شهادت، از همه‌ی ما حلالیت طلبید و به تک تکِ ما گفت: اگه کم و کاستی داشتم، منو امروز ببخشید و حلال کنید. مادرتون رو یاری کنید و مواظب هم باشین. ادب رو هم فراموش نکنین و صبورباشید. توی ایمانتون هم استوار باشین... بابا اینا رو گفت و مثل همیشه با پای پیاده به سمت محل کارش راه افتاد... ضاربین توی خیابون خلوتی که محل همیشگی رفت و آمد پدرم بود، کشیک داده بودند و وقتی پدرم رو دیدند به سمتش رفته و گفتند: همتی‌فر شما هستید؟ پدرم با همون متانت و خوشرویی همیشگی‌اش به سمت اونا برگشته و دستش رو به نشانه‌ی ادب روی سینه گذاشته و گفته بود: سلام علیکم! بله بفرمایید؛ امری داشتید؟ و در همین لحظه منافقین تیری رو به سمت سینه‌ی پدرم که دستش روی اون بود، شلیک کرده و تیر به ساعتِ دستش اصابت و بعد از اون، کمانه کرده و به گلوی ایشون خورده بود. منافقین برا اینکه مطمئن بشن پدرم زنده نمی‌مونه، یه تیر به قلب و تیر دیگری رو به سرش زدند و بلافاصله با موتور از صحنه جنایت گریختند... عاملِ ترور پدرم بعدها که دستگیر شد، اعتراف کرد که شهید همتی‌فر تنها شهیدی بوده که هیچ عکس‌العملی هنگام ترور و شهادت نشون نداده و با روی باز از اونا استقبال کرده. حتی بهشون لبخند زده و سلام کرده بود؛ اما اونا وقیحانه پدرم رو به شهادت رسانده بودند. ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توصیف متفاوت و زیبای شهید مفتح در کلامِ امام‌خامنه‌ای آقایان طلبه! از این چهل‌هزار دانشجو با چند نفر ارتباط دارید؟ 🔸۲۷ آذر؛ سالروز شهادت دکتر مفتح؛ و روز وحدت حوزه و دانشگاه گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آقامجتبی؛ جوانترین نماینده‌ی مجلس، که همانند برادرش توسط منافقین ترور شد... روایتی کوتاه از دو برادر که هر دو نماینده‌ی شهرکرد در اولین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی بودند و ترور شدند 🔸 یکم‌ دیماه؛ سالروز شهادت مجتبی اِستکی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ما جوجه‌های حاج قاسمیم... خاطره‌ای زیبا از شهیده‌ی نوجوان آیدا قاسمی 🔸 از شهدای حادثه تروریستی کرمان ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اهل تسنن بود؛ اما هر شب جمعه پیاده می‌رفت به زیارت حاج‌قاسم خاطره‌ای از شهید اهل‌تسنن سعید بامری 🔸از شهدای حادثه تروریستی کرمان ____________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دخترها بابایی‌اند یعنی این...😭 خودش در کودکی یتیم شد و حالا دخترش در کودکی یتیم شده "دخترها بابایی‌اند" یعنی این... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
🔸چند بُرش از زندگی شهیدی بسیار گمنام؛ بنام عبدالحسین مجدمی... 🌼 |وقتی اومد خواستگاری من؛ مدام تکرار می‌کرد که: همه‌ی من برای شما نیست؛ حتی ممکنه پیش از عقد هم برم... همینطور هم شد. درد مردم رو درد خودش می دونست. توی قضیه سیل اونقدر موند و به مردم خدمت کرد که سیل‌زده‌ها دیگه می‌شناختنش. 🌼 |خیلی از کارهای خداپسندانه‌ش رو خارج از وقت اداری انجام می‌داد؛ می‌گفت: می ترسم بقیه بفهمن و ریا بشه. حتی من که همسرش هستم، از خیلی کارهاش خبر نداشتم و بعد از شهادتش فهمیدم. 🌼 |خیلی از ماموریت‌های کاری‌اش رو با ماشین شخصی خودش می‌رفت و حاضر نمی‌شد از ماشین دولتی استفاده کنه. اگه کسی بابت این بهش ایراد می‌گرفت، در جوابش می‌گفت: فرقی نداره با چه ماشینی میرم؛ مهم اینه وظیفه‌ای که بهم محوّل شده، انجام بشه. 🌼 |به پسرش می‌گفت: هر روز صبح قبل از خارج شدن از خونه، بگو: تمام کارهای امروزم رو برا خدا انجام میدم، تا هر کاری انجام دادی برای خدا و در راه خدا باشه؛ اینطوری حتی راه رفتنت هم برای خدا میشه... 🌼 |دو شب قبل از شهادتش؛ بعد از نماز مغرب و عشا توی اتاق تنهایی حدیث کسا می‌خوند و گریه می‌کرد. ایام فاطمیه بود. داشت با حضرت زهرا حرف می‌زد. لابه‌لای حرفاش شنیدم که از مادر سادات طلب شهادت می‌کرد. 📚منبع: مصاحبه مشرق‌نیوز با همسر و فرزند شهید اینجا 🔸۲بهمن؛ سالروز شهادت و ترور عبدالحسین مجدمی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
۱۲۴ 🔸وقتی در رفتار این مدلی شدی؛ بسیجی هستی... |اونقد مهربون بود و جاذبه داشت؛ که مخالفینِ تفکراتش هم دوستش داشتند. توی اغتشاشات وقتی شادگان شلوغ شد، چند تا از نیروهای امنیتی می‌خواستن با اغتشاشگرها حرف بزنن و آرومشون کنن. اما تا بهشون نزدیک شدند، اغتشاشگرها گفتند: جلو نیاین؛ اگه قراره کسی باهامون حرف بزنه، فقط عبدالحسین مجدمی باید باشه... وقتی هم شهید شد؛ توی مراسمش، یه نوجوون غریبه رو دیدیم که خیلی بی‌تـابی می‌کرد؛ علت رو ازش پرسیدیم؛ گفت: من لات و لاابالی بودم. چهار ماهی میشد که شهید مجدمی منو عوض کرد و نمازخوان شدم. 👤خاطره‌ای از زندگی پاسدار‌ شهید عبدالحسین مجدمی 📚منبع: مصاحبه‌ی مشرق نیوز با همسر و فرزند شهید 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ______________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: