eitaa logo
خاکریز خاطرات شهیدان
6.1هزار دنبال‌کننده
593 عکس
166 ویدیو
12 فایل
سلام ✅️ان‌شاءالله هر روز خاطراتی از شهدا [بصورت عکس‌نوشته‌های گرافیکی] تقدیمتون میشه 💢هرگونه استفاده غیرتجاری از عکس‌نوشته‌ها به نیت ترویج فرهنگ شهدا،موجب خوشنودی و رضایت ماست ♻️با تبلیغ کانال؛در ثواب نشر فرهنگ شهدا شریک شوید ا🆔️پشتیبان: @gomnam65i
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 روحانیِ شهید عباس شیرازی رو در ثواب تولیدمحتوای امروز شریک می‌کنیم؛ به امیدی که دستمون رو بگیرند 🔸چند برش از زندگی شهید 🌼|شهیدبهشتی به پدر عباس گفت: شما با تربیت فرزندی مثل آقا شیخ‌عباس،گردن انقلاب حق دارید. شما انسان بزرگی رو تربیت کردید و تحویل حوزه‌ی علمیه دادید |مسئولیت مهم کشوری داشت، اما همیشه بدون محافظ و با یه پیکان رفت و آمد می‌کرد. یه بار توی نماز جمعه‌ی تهران سخنرانی کرد. بعد از صحبتاش، منافقین نامه نوشتند که اگه راست میگی از بنز پیاده شو! عباس هم خندید و گفت: اینا فکر می‌کنن من بنز سوارم، در حالیکه پیکان دارم... زمانی هم که فرمانده‌ی تبلیغات جبهه شد، خیلی وقتا بدون راننده به جبهه می‌رفت. |وقتی میومد خونه، گاهی موقع صحبت از خستگیِ زیاد خوابش می‌برد. بچه‌هامون کوچک بودند و جیغ می‌زدند، اما با اینکه خیلی خسته بود، هیچوقت ندیدم بچه‌ها رو دعوا کنه؛ یا بگه بچه‌ها رو ساکت کن، میخوام استراحت کنم. |توی مراسم وداع با پیکر عباس، مادرش آروم به پدر شهید گفت: من برا عباس گریه نکردم، تو هم گریه نکن و آروم باش! مادر همیشه توی زندگی تکیه‌گاه بچه‌هاش بود، اینجا شد تکیه گاه همسرش |قائم مقام سازمان تبلیغات بود، اما نگهبان نمی‌شناختش و جلو ماشینش رو گرفت. می‌گفت: باید بازرسی بشید... عباس یه کلام هم نگفت من کی هستم و اجازه بازرسی داد. بعد هم نگهبان گفت: پیاده برید داخل. عباس باز بدون اعتراض، مسیر نسبتاً طولانی رو پیاده رفت ➕ دریافت پوستر با کیفیت اصلی @khakriz1_ir ● واژه‌یاب:
🔸شهیدی که با قاتلین خود نیز خوش‌رفتار بود 🌼 |به بچه‌هاش می‌گفت: من به هر جا رسیدم بخاطر نماز صبح و نماز اول وقت بوده... 🌼 |همیشه به رعایت سه موضوع تاکید و پافشاری زیادی داشت؛ اول اینکه نماز اول وقت رو فراموش نکنیم، همیشه مؤدب باشیم و با دیگران با ادب و احترام برخورد کنیم و سعی کنیم اولین نفری باشیم که در برخورد با کسی سلام می کند. 🌼 |پدرم علاقه‌ى خاصی به مطالعه کتاب داشت و در زمانِ حیاتش چهار هزار جلد کتاب مطالعه کرد. 🌼 |به هیچ‌وجه راضی نبود جایی شغلش مطرح بشه. حتی زمانی که لازم بود بچه‌هاش در فرم مدرسه شغل پدر رو بنویسند، بهشون می‌گفت: بنویسید من کارمند هستم و یا آبدارچی اداره‌ام. توی محل کار هم اصلا در اتاقش نبود و مدام جلوی دربِ اداره می‌ایستاد تا ارباب‌رجوع براحتی به ایشون که رئیس اون اداره بود، دسترسی داشته باشه. 🌼 |به بچه‌ها می‌گفت: سعی کنید وقتی گوشی تلفن رو جواب میدین، الو نگید، بگید سلام علیکم. 🌼 |منافقین سه سال دنبال ترورش بودند، و شهید مدام بخاطر شرایط خونه‌شون رو تغییر می‌داد. منافقین هم بارها تهدیدش می‌کردند. گاهی تماس می‌گرفتند و توهین و تهدید می‌کردند. اما شهید با ملایمت برخورد کرده و به همسرش می‌گفت: اگه تماس گرفتند، به هیچ‌وجه تندی نکن و نگران نباش. می‌گفت: اینا فقط چند جوان خام هستند. 🔸 ۲۱ آذر؛ سالگرد شهادت سردار شهید علیجان همتی‌فر گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: