🔺معروف است #هویدا در دادگاه انقلاب درباره عملکرد خود به قاضی میگوید: «در دوران صدارت من، قیمت #خودکار بیک ثابت بود و همیشه 5 ریال!»
#سلطنت طلبها حالا با فراموشی بعضی مردم میگویند «ای داد بیداد! حیف! چرا بجای #اعدام، کسی از او نپرسید رمز موفقیت و #مدیریت تو چه بود!»
✅ اتفاقا از او پرسیدند که چطور چنین حرفی میزنی.. تو #تورم را از 0.3 درصد در عرض سیزده سال به 25 درصد رساندی. قیمت غذا و مسکن 25 برابر شده!
هویدا میگوید: دقت کنید: من #غذا و ملک را نگفتم. من خودکار را گفتم. چون کسی درس نمیخواند، کسی خودکار نمیخرید. این بود رمز مدیریت و عوامفریبی #شاهنشاه اعلیحضرت و من.
ما با یک خودکار و موز دادن در مدرسه، کاری میکردیم که هیچکس نپرسد روزی 6 میلیون بشکه نفت کجا میرود؟
بله. #تاریخ را با #دروغ به مضحکه نکشید.. هویدا را خود شاه بجرم فساد مالی دستگیر کرد و وقتی #شاه در دی 57 از #ایران فرار کرد، غذای سگش را برد ولی هویدا را نبرد. نگذارید به شما دروغ بگویند
#محمد_عبدالهی #پهلوی
✍️منبع آمار تورم از بانک جهانی: https://data.worldbank.org/indicator/NY.GDP.DEFL.KD.ZG?end=2017&locations=IR&start=1960
☑️ @abdollahy_moh
کانال ایتا 👇
┏━━━🍃🌸🍃━━━┓
eitaa.com/khalilian_tabligh
┗━━🍃🌸🍃━━━━┛
ند که اینجا آنجائی است که ایرانیها در آن دوره لشکرکشی کردند و در اینجا شکست خوردند. یک فضای خالی را نشان میدهند، یک مدعای تاریخی را با یک فضای خالی اثبات میکنند.
⭕️ خوب، اینجا نزدیکی کازرون -آنطوری که شنیدم- مجسمهی والرین است، امپراتور روم، که زانو زده در مقابل پادشاه ایران. خیلی خوب، اینجا را بروید نشان بدهید؛ این به آن در!
۱۳۸۷/۲/۱۸
🆔 @sireh_agha
🚨کتابهای مورد علاقه در دبستان
💠 دورانهای اول و دوم و سوم را که اصلاً یادم نیست، الان هیچ نمیتوانم قضاوتی بکنم که به چه درسهایی علاقه داشتم؛ لیکن در اواخر دوره دبستان - یعنی کلاس پنجم و ششم - به درسهای #ریاضی و #جغرافیا علاقه داشتم، خیلی به #تاریخ علاقه داشتم، به #هندسه هم - به خصوص - علاقه داشتم. البته در درسهای دینی هم خیلی خوب بودم، قرآن را با صدای بلند میخواندم، #قرآن_خوان_مدرسه بودم.
یک کتاب دینی را آن وقت به ما درس میدادند به نام #تعلیمات_دینی برای آن وقتها کتاب خیلی خوبی بود. من تکههایی از آن درس را - فصل فصل بود - حفظ میکردم.
🌐 بیانات مقام معظم رهبری با گروهی از نوجوانان و جوانان ۱۳۷۶/۱۱/۱۴
🆔@sireh_agha
🚨احترام ویژه به #فرزند_شهید
سردار پاسدار علی فضلی میگوید:
💠 من برادری داشتم به نام «رحمان» که در سال ۱۳۶۱ در جبهه شهید شد. وی پسری به نام #مصطفی دارد که در زمان شهادت پدر چهارماهه بود. یک روز که در محضر مقام معظم رهبری بودیم، مصطفی را نیز با خود بردم. او در داخل حیاط نشسته و ما وارد جلسه شدیم، جلسهی ما حدود دو ساعت طول کشید. بعد از جلسه که بیرون آمدیم، حضرت آیتالله خامنهای چشمشان به مصطفی افتاد من او را به #حضرت_آقا معرفی کردم. معظم له وقتی فهمیدند که وی فرزند شهید است چهرهشان #دگرگون شد و مصطفی را در آغوش کشیدند و بوسیدند. سپس به صورت گلایه به من فرمودند: «چرا زودتر به من نگفتی؟» بعد، معظمله به داخل اتاق خود رفتند و یک #ساعت و #خودکار برای مصطفی هدیه آوردند و به وی دادند.
📘 خورشید در جبهه، ص ۱۹۴
🆔@sireh_agha
🚨هر سه روز یک ختم #قرآن !!!
⭕️ غلام شاهپسندی از #محافظان رهبر انقلاب:
💠 هر زمانی که شما ایشان را ببینید، یا #ذکر میگوید یا #قرآن میخواند. ایشان به ما توصیه میکردند و میگفتند: «بچهها قرآن را زیاد بخوانید؛ قرآن #نور است، قرآن را خیلی مطالعه کنید. من در #جوانی هر سه روز یک دور قرآن میخواندم. یعنی روزی ده جزء. الآن دیگر اصلاً حوصلهاش نیست، پیر شدهام، از نظر سنوسال، وضعیت، شغل، گرفتاریهای کاری، این همه مسائل واقعاً نمیتوانم قرآن بخوانم. خیلی از قرآن دور شدم. نُه روز، ده روز طول میکشد من یک دور قرآن را بخوانم.»
الآن که دور شده، روزی سه جزء قرآن میخوانند!!!
📗یک روز با رهبری، ماهنامهی امتداد ، شماره۶۴، ص ۱۶
🆔 @sireh_agha
🚨 مطالعهی چند کتاب #قطور در #اتوبوس
🔘 رهبر انقلاب:
💠 من مىخواهم خواهشى از مردم بکنم و آن این است کسانى که وقتهاى ضایع شوندهاى دارند؛ مثلاً به #اتوبوس یا تاکسى سوار مىشوند، یا سوار وسیلهى نقلیهى خودشان هستند و دیگرى ماشین را مىراند، یا در جاهایى مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر مىبرند و به هرحال اوقاتى را در حال انتظار به بىکارى مىگذرانند، در تمام این ساعات، #کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتى هم به مقصد رسیدند، نشانهاى لاى کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصتهاى بعدى آن را باز کنند و از همان جا بخوانند. بنده خودم چند جلد #قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزى براى انجام کارى از مشهد به تهران آمده بودم. بنا به دلایلى نمىخواهم اسم کتاب را بگویم. وضعیت و فضاى اتوبوسهاى آن روزگار براى ما خیلى آزار دهنده بود و نمىتوانستیم تحمّل کنیم. دلم مىخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتى بهترین کار بود. ساعتى را که به این حالت مىگذراندم احساس نمىکردم ضایع مىشود. آن وقتها تقریباً یک ساعت طول مىکشید تا آدم با اتوبوس از جایى به جاى دیگر مىرفت. بعضى وقتها این جابجایى کمتر یا بیشتر هم طول مىکشید. بههرحال چنین یک ساعتهایى را احساس نمىکردم که ضایع مىشود؛ چون کتاب مىخواندم.
🌐 مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پس از بازدید از نمایشگاه کتاب ۱۳۷۵/۰۲/۲۲
🆔 @sireh_agha
🚨 ماجرای جالب کاسهی دوغ
💠 آقای ذوالنوری میگوید در زمان جنگ، آیتالله خامنهای به تیپ الغدیر تشریف بردند. معظم له بعد از سخنرانی برای صرف ناهار به سنگر فرماندهی رفتند. آیت الله سید روح الله خاتمی نیز حضور داشتند. ایشان با دستهای لرزان خود، کاسه بزرگی را برداشت، مقداری ماست داخل آن ریخت و بعد شروع به درست کردن #دوغ نمود. کاسه دوغ را خدمت مقام معظم رهبری آورد و فرمود: آقا دوغ را برای
⭕️اگر با #خودکار قاضی درست نشود با #استخوان عجمیانها و آرمانها درست می شود...
#عمل_به_هنگام
#ترک_فعل_خطرناک
حجت الاسلام رحمت الله معظمی
🔰 بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/3253993472C88d01d5de6