من امام سجاد (ع) را دوست دارم_صدای کل کتاب_376287-mc.mp3
9.62M
#قصه کودکانه
🖤من امام سجاد (ع) را دوست دارم
🍃قالب کتاب: گویا روایی
🍂راوی: عذرا وکیلی
🔹نویسنده اثر مرجع:
غلامرضا حیدری ابهری
🖤امام سجاد (ع) مهربان و دلسوز بود.
امام سجاد (ع) پس از حادثه عاشورا با زنان و بچه های خانواده همراه شد و از آنان حمایت کرد.
ایشان به هرجا که میرسیدند حادثه عاشورا را حکایت میکردند و از مردانگی پدر گرامیشان امام حسین (ع)، سخن
می گفتند.
👆بهتره ادامه داستان را خودتان بشنوید
🌸🍂🍃🌸
#مذهبی
👼 #خانه_کودک
💝 @khanekoodak
💐خواص به برای زنان باردار
🍃 توصیه شده علاوه بر این که طبق روایات باعث می شود کودک زیبا و خوش خلق شود به تقویت رحم زن کمک کرده و مانع سقط جنین می شود.
توصیه های خاص به #مادران باردار یا شیرده
👼 #خانه_کودک
💝 @khanekoodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐼 صبحانه تپل کننده برای کودک
مویز منبع عالی آهن هست
و برای درمان کم خونی عالیه 🙂
به همین دلیل باعث درمان بی اشتهایی میشه و برای وزنگیری عالیه و درمان یبوست هم هست و برای تقویت هوش هم فوق العاده اس😍
دیگه چی بهتر از این💁
میدونید که بهترین وعده برای دادن این مواد غذای مقوی واسه بچه ها صبحانه اس🙂
پس حتما این صبحانه خوشمزه و مقوی رو واسه خودتون و کوچولوتون درست کنید 😍
مواد لازم برای تهیه این فرنی خوشمزه 👇
شیر پاستوریزه
مویز
آرد برنج
موز
کره
#غذای_کودک
👼 #خانه_کودک
💝 @khanekoodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مامان عزیز سعی کنید از هشت ماهگی غذای انگشتی به کوچولوهاتون بدین
میتونید با پوره سیب زمینی و تخم مرغ و هویج شروع کنید
میکس زیاد ❌
فقط با پشت چنگال یه کم له کنید ✔️
راستی این اموزش عالی رو بفرست برا دوستات ✈️
#غذای_انگشتی
#غذای_کودک
فوروارد کن برای مامانای که نینی دارن 😍👇
👼 #خانه_کودک
💝 @khanekoodak
#قصه_کودکانه
🐃🐸🐊گاو های وحشی می آیند🐊🐸🐃
همه رفتند تا به خاله تمساح و بقیهی حیوانهای برکه کمک کنند. حتی لاکپشت و قورباغهی پیر هم دنبال آنها راه افتادند فقط تمساح دروغگو بود که همانجا ماند.
تسمی نگاهی به او کرد و پرسید: «چرا آن تمساح بزرگ به کمک ما نیامد؟»
تتمی گفت: «اصلاً از او حرف نزن. حتی به او نگاه نکن او یک تمساح دروغگوی تنبل است. نمیدانم چرا مادرم او را از برکه ما بیرون نمیاندازد.»
تسمی باز برگشت و به تمساح دروغگو نگاه کرد و گفت: «ولی ... او که خیلی قوی و پرزور است. من دلم میخواهد وقتی بزرگ شدم مثل او بشوم.»
تتمی گفت: «وای نه! اگر مثل او بشوی خودم از برکه بیرونت میکنم... ولی راستش من هم میخواستم مثل او بشوم تا وقتیکه فهمیدم او چقدر دروغگو است.»
تسمی چند بار دیگر برگشت و تمساح دروغگو را نگاه کرد؛ و گفت: «حیف شد حالا دیگر نمیدانم چه جور تمساحی بشوم.»
تتمی گفت: «من میخواهم یک تمساح برکه ساز بشوم مثل مادرم...»
تسمی گفت: «چه خوب. من هم به تو کمک میکنم.»
رفتند و رفتند و رفتند. هوا خیلی گرم شده بود آقا فیله وقتی دید آن دو خسته شدهاند آنها را با خرطومش بلند کرد و روی سرش گذاشت. بعد هم قورباغه و لاکپشت را برداشت و روی پشتش گذاشت.
وقتی رسیدند. خورشید به وسط آسمان رسیده بود. همهی حیوانهای برکهی تسمی حالشان بد بود. برکه خشک خشک شده بود. آقا فیله با خرطومش شیپوری زد و همه آب توی خرطومش را روی برکه پاشید. مامان تسمی که پوستش بدجوری آفتاب سوخته شده بود کمی حالش بهتر شد. مامان تمساح زخمهای او را با برگهای خشک بست و او را کمک کرد تا راه بیفتند توی برکه پر بود از بچه قورباغه و لاکپشت.
آقا فیله آنها را به زور توی خرطومش جا داد. لاکپشت و قورباغه پیر هم یک لاکپشت و یک قورباغه را روی پشتشان گذاشتند. تتمی و تسمی چند تا «لارو» سنجاقک و چند پروانه تشنه را برداشتند.
ولی همینکه خواستند راه بیفتند سروصدای وحشتناکی بلند شد. آقا فیله فریاد کشید. صبر کنید همه بیایید پیش من. مامان تمساح زود خاله تمساح را پیش آقا فیله آورد. صدای وحشتناک بلند و بلندتر شد. تتمی از مادرش پرسید: «مامان تمساح این صدای چیست!» مامان تمساح گفت: «این صدای پای یک گله گاو وحشی است. آنها دنبال آب میگردند همه تشنه هستند خدا کند زیر پای آنها له نشویم.»
تتمی دیگر صدای مادرش را نشنید گاوهای وحشی به آنجا رسیدند و صدای وحشتناک پای آنها و گردوخاکی که درست کرده بودند همهجا را پر کرد. آقا فیله که خودش را روی زمین انداخته بود همه را توی بغل گرفته بود و با خرطومش روی آنها را پوشانده بود. اگر او نبود همه زیردست و پای گاوهای وحشی لهشده بودند. وقتی رفتند مامان تمساح با نگرانی پرسید: «آقا فیله شما دیدید که به کدام طرف رفتند.»
آقا فیله با غصه سرش را تکان داد و گفت: «آنها دنبال آب میگردند... حتماً بهطرف برکه ما رفتند.»
تتمی فریاد زد: «برکهی ما؟ ولی برکه ما زیردست و پای آنها خراب میشود. همهی درختهای من میشکنند. همهی ماهیها میمیرند. همهی آب برکه را میخورند.» مامان تمساح از جا بلند شد و گفت: «خدا کند که این اتفاق نیفتد.»
#قصه
👼 #خانه_کودک
💝 @khanekoodak
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما روزانه به بچههاتون تخممرغ میدین؟
حالا با این صحبتها نرید زیاده روی کنید بیش از حد به بچههاتون تخممرغ بدید، همون روزی یکی کافیه😁👌
اگه بچههاتون تخممرغ دوست ندارن و نمیخورن با این روشها بهش بدید👇
_پودینگ تخممرغی
_فرنچ تست
_پنکیک
_کیک
_کوکو
_کتلت
_املت
_نیمرو
_آبپز کنید و تو فرنیش رنده کنید
_آبپز کنید و تو انواع غذاها و سوپش رنده کنید.
#غذای_کودک
👼 #خانه_کودک
💝 @khanekoodak