eitaa logo
خاطرات سمی خواستگاری
82.6هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
452 ویدیو
8 فایل
🖐️خاطرات خواستگاری خودتون رو برای ما ارسال کنید 👈ادمین @admin_khastegarybazi کانال دوم به نام ناشناس‌های ازدواجی https://eitaa.com/joinchat/569574085C8be2fd5c89 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/224199022C2753a108e9
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات سمی خواستگاری
🛑به لطف خدا تا الان ۹۰ میلیون تومان جمع شده برای این کار خیر. فقط پنجاه تا سهم ۲۰۰ هزار تومانی موند
🤚به لطف خدا مبلغ ۱۰۱ میلیون تومان جمع آوری شد 🔶با این مبلغ ۱۳ عدد گوسفند 🐑 خریداری و قربانی شد و گوشت این قربانی‌ها در حال توزیع بین نیازمندان می‌باشد. 🛑لطفاً از این به بعد برای قربانی واریز نداشته باشید.
یه روز داشتم می‌رفتم دنبال دوستم که خونشون تو کوچه خودمون بود، دیدم از خونشون زد بیرون منم سریع پشت دیوار کوچه قایم شدم که تا اومد پخ کنم و بخندیم 😁 از قضا دوستم چیزی یادش رفته بود و برمی‌گرده خونه و پسر همسایمون از خونشون زد بیرون. من تا صدای پا شنیدم فک کردم دوستمه پریدم جلوش و گفتم پخ👻👻👻👻 پسره همینطور هاج و واج نگام میکرد 😧😧 آخه من یه دختر سر و سنگین بودم تو درو همسایه🤦‍♀ بنده خدا تعجب کرده بود، منم گفتم ببخشید فک کردم دوستم داره میاد، وقتی می‌رفت تا سرکوچه داشت می‌خندید 😂 هیچی دیگه یه ماه بعد اومد خواستگای هیولای محله 😈 خلاصه بخت ما هم اینجوری باز شد کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
🛑 گزارش تصویری 🤚با مبالغی که برای تهیه قربانی واریز شد(صد و یک میلیون تومان) ۱۳ راس گوسفند 🐑 قربانی شد. 👈سحر روز عید گوسفندها قربانی شدن و گوشتشون بین خانواده‌های نیازمند توزیع شد. انشا الله خداوند از همه کسانی که در این کار خیر سهیم شدن قبول کنه 🤲🤲
سلام چند روز پیش برام خواستگار اومد.. قضیه از این قراره که من یه خواستگار دیگ داشتم و قرار بود اونا هم بطور رسمی بیان برای خواستگاری ..راستشو بخواین منم منتظر همون خواستگارم بودم نه خواستگار دیگ ای🙄 مامانم بهشون گفت که دخترم خواستگار دیگ ای داره و تا تکلیفشون روشن نشه نمیتونیم اجازه بدیم خواستگار دیگ ای بیاد ..چشتون روز بد نبینه 🤦‍♀ میگفتن خب به ما جواب مثبت بدین و به اونا منفی😳 و پشت سر هم اصرار اصرار که باید بیاییم و دختر و پسر هم دیگ رو ببینن 🤦‍♀ بالاخره انقدر اصرار کردن که شب بعدخانواده پسر و پسرشون اومدن خونمون و باز اصرار که باید باهم صحبت کنن ...منم گفتم برای اینکه شرّشون کم بشه ،یه صحبتی میکنم و جواب منفی و تمام.. نگو که این تازه شروع ماجرا بود😃 بعد صحبت من گفتم که باید فکرامو بکنم اخه اگه میگفتم جوابم منفیه خیلی ضایع میشد... نشسته بودم تو اتاق که مادر پسره اومد 🙄 میگفت به من یه جواب بده 🥴 حالا هر چی میگفتم باید فکرامو بکنم تو کَتش نمیرفت که نمیرفت😬 میگقت همین الان یه جواب قطعی میخوام😳 گفتم اگه جواب قطعی میخواییم پس جوابم منفیه 😏😒 میگفت نه جواب منفی نده ولی یه جواب قطعی بده🤦‍♀😩😤 یه ۲۰ دقیقه ای میشد که منو سرپا نگه داشته بود و میخواست جواب بله ازم بگیره ولی کور خونده بوددد😜 حالا یکی میرفت ، یکی دیگ می اومد ، باز اون میرفت اون یکی می اومد🤦‍♀😱 دیگ اعصابمو بهم ریخته بودن 😡 خیلی سمج بودن هااا سمجججج😬 تازه میگفت فردا شب بیاییم کارا رو بکنیم و روز بعد بریم عقد😳 در این حد 🤦‍♀ حالا هی مادرش به من میگفت عروسم😩 یه بچه ام با خودشون اورده بودن اونم بهم میگفت زن عمو😞😑 روز بعد زنگ زدیم گفتیم جوابمون منفیه.. باز شب زنگ زدن میگن چرا جوابتون منفیه ؟..ما منتظرتون هستیم ، لطفا به خواستگار دیگ ای هم فکر نکن و جواب مثبت فقط به ما بده🙄🤦‍♀ دو شب بود که من سر درد گرفته بودمم🤕 آخه خواستگار سمج داشتم ولی نه در این حد😅 امیدوارم از این خواستگار های پرّو و سمج گرفتار هیچکی نشه 😅😂 برا منم دعا کنید دیگ بهمون زنگ نزنن و نیان آخه هنوز پیگیرن😭🤦‍♀ حالا فکر کنین که اگه من جواب مثبت میدادم منو روز شهادت امام باقر علیه السلام میبردن محضر😃🤦‍♀😂😂 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
خاطرات سمی خواستگاری
سلام چند روز پیش برام خواستگار اومد.. قضیه از این قراره که من یه خواستگار دیگ داشتم و قرار بود اونا
دو تا نکته 1⃣ قبلا هم گفتیم که چه قدر این خبر ندادن آقایون بعد خواستگاری بده و امیدواریم اینو متوجه بشن که اگر جوابشون منفیه بعدش خبر بدن و طرف مقابل رو تو برزخ نذارن😡 2⃣ بر خلاف فانتزی و تصور برخی از خانم‌ها این نوع پیگیر و سمج بودن بعد شنیدن پاسخ منفی نه تنها خوب نیست بلکه میتونه نشون دهنده این باشه که طرف ثبات هیجانی پایینی داره و نمیشه بهش اعتماد کرد.آدم متعادل بعد یک جلسه صحبت نباید انقدر دلباخته و شیفته بشه که نتونه پاسخ منفی رو تحمل کنه و خودش رو به آب و آتیش بزنه تا جواب مثبت بگیره.
یکی از خواستگارهام بعد از جواب رد دادن تموم خانوادشون با من صحبت کردن، هی گیر میدادن تا نظر من رو تغییر بدن و همه میگفتن پسر من عاشقت شده همشون هم منو عروس و زن داداش :/ صدا میزدن و دائم قربون صدقه ام میرفتن و من بعد از جواب رد دادن تا مدددت هاااا ذهنم درگیر این آقا پسر بود 🤦🏻‍♀ با اینکه نه حسی داشتم نه ایشون رو مناسب خودم میدونستم خانواده پسر، بعد از جواب رد دادن با سمج بودن نمیدونن چیکار میکنن با قلب و فکر یه دختر 🤦🏻‍♀
سلام خوبید درباره سمج بودن خواستگار من و مادر شوهرم برا برادر شوهرم که مجرد بود ..دنبال دختر می‌گشتیم...بعداز کلی پیگیری اینا ...یه دختر خوب پیدا کردیم رفتیم خواستگاری....همون اول خانواده دختر بهمون جواب منفی دادن ...حتی نگفتن که فکرامو بکنیم بهتون جواب بدیم....لحظه اول بهمون نه رو گفتن و ما هم دل شکسته بلندشویم اومدیم خونه... بعداز یه سال که برادر شوهرم با کسی دیگه نامزد کرده بود...‌مادر شوهرم ...مادر آن دختر خانم اولی رو تو بازار دیده بود و بهش گفته بود که پسرمون رو زن دادیم.....مادر دختر خانم بهمون گفته که ما دلمون بود بهتون دختر بدیم ولی شما که سمج نبودید پاشنه در خونمون رو از جا درنیاورده که ما به شما دختر بدیم...😳😳😳😳😳حالا ..خودمونیم..ما واقعا نمیدونیم باید سمج باشیم یا نباشیم....اگه واقعا شما قصد دادن دختر تون رو داشتید چرا همون اول مارو از خونتون بیرون کردید ...اصلا نزاشتن پسر با دختر حرف بزنن ببیند که تفاهم دارن یا نه کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
🔶چطوری خادم جشن بزرگ عید غدیر بشیم 👇 برگزار کننده‌های جشن بزرگ ده کیلومتری عید غدیر قراره تعداد خیلی زیادی وسیله بازی و سرگرمی بچه‌ها‌ مثل سرسره بادی و استخر توپ و چرخ و فلک و ترامپولین ( از اینا که بچه‌ها روش بالا و پایین می‌پرن) رو در طول مسیر برپا کنند که بچه‌ها در این روز بازی کنند و بهشون خوش بگذره. 👈حالا چون تعداد این وسایل در طول مسیر زیاده تعداد زیادی خادم (هم خانم و هم آقا) نیازه تا کنار وسایل بازی باشند تا بچه‌ها رو کنترل و مدیریت کنند که اتفاق خاصی براشون نیوفته و نوبت دهی رعایت بشه و کلا یه سری کارها انجام بشه تا به بچه‌ها بیشتر خوش بگذره، اگر شما هم دوست دارید تو این کار خیر سهیم باشید یا به شماره داخل پوستر پیام‌بدید و یا از طریق لینک زیر ثبت نام کنید👇 https://formafzar.com/form/f6n64
خاطرات سمی خواستگاری
🔶چطوری خادم جشن بزرگ عید غدیر بشیم 👇 برگزار کننده‌های جشن بزرگ ده کیلومتری عید غدیر قراره تعداد خی
🛑فقط احتمالا چون قراره تو‌ تلویزیون و کانال‌های بزرگ هم اطلاعیه‌اش رو بزنن، احتمال داره ظرفیت تکمیل بشه 🤚دوستان تهرانی که دوست دارن خادم عید غدیر بشن زودتر ثبت نام کنند.
سلام سلام شبتون بخیر برامون بگید چه رو توی خواستگاری پرسیدید و بعدش پشیمون شدید! و یا نپرسیدید و بعدش گفتید کاش می‌پرسیدم؟ چرا؟👇 @admin_khastegarybazi
سلام وقت بخیر من چون همسرمو دوست داشتم تو خاستگاری ازش هیچی نپرسیدم! فقط میخواستم زودتر بهش برسم 🥴 الان پشییییییمون از اینکه چرا هیچی نپرسیدم. جالبه ما از دو فرهنگ متفاوت بودیم خوردنمون، پوشیدنمون،سبک زندگیمون ، فرهنگمون حتی نوع نگاهمون به زندگی از زمین تا آسمون فرق داشت مثال : اونا چون چادر بندری باید بپوشن من که مانتو شلواری بودم هرجا با هم میرفتیم بیرون می‌گفت باید چادر بندری بپوشی. فقط تصور کنین مانتو شلوار خاکستری و مقنعه مشکی با چادر نازک نارنجی ،زرد 🤦‍♀ الان اگه برگردم ۱۵ سال پیش روز خاستگاری با دانسته های الانم میگم نه ما کلی با هم فرق داریم و همو نمیتونیم درک کنیم. میرفتم سراغ زندگیم 😄 بلکم با انتخاب عجولانه ام آنقدر خودمو گرفتار نمیکردم. کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
پشیمونم از اینکه وقتی اومدن و گفتن پسر ما جوشیه! نپرسیدم دقیقا یعنی چی؟ و چه کار میکنه که میگید جوشیه؟ زیاد عصبانی میشه؟ موقع عصبانیت چه کار میکنه؟ و یکی دیگه هم پشیمونم از اینکه خودم موقع صحبت کردن گفتم من با ۱۴تا سکه موافقم؛ ولی بعدا بابام قبول نکرد و بیشتر گفت و این هنوزم برام حرف و سرکوفته... کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام. من موقع خواستگاری خودم شاغل بودم و درآمد داشتم. شوهرم هم درآمد داشت؛ ولی موقع خواستگاری درمورد نحوه تامین مخارج خونه با همسرم صحبتی نکردم. می‌گفتم این حرفا چیه! 🙄 پول دوتامون هم برای خونه‌س! ولی بعدها خیلی اذیت شدم.. برای خرج کردن پول خودم بایداز شوهر اجازه میگرفتم و خیلی اذیت میشدم و سر مخارج کلی دعوا و بحث پیش می‌اومد. 😞 بعد بیست سال تونستم اختیار کامل پول خودم رو داشته باشم. هرچند برای خونه خرج میکنم ولی دیگه برای خرید یک لباس یا وسیله دلخواهم ازشوهرم اجازه نمی‌گیرم. دخترخانم‌های شاغل موقع ازدواج حتما مسایل مالی رو مطرح کنند. کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
خیلی رو ادامه تحصیلم جلو خواستگارهام گیر می‌دادم و .... هر چند هنوز دوست دارم ادامه تحصیل بدم؛ اما بعد از ازدواج انقدر غرق زندگی و شوهرداری و بچه‌داری شدم که فهمیدم اولویت زندگی مشترک نیست و انقدر گیر و توجه لازم نبوده.. کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
پشیمونم از اینکه قبول کردم با همسرم برای زندگی به یه شهر دیگه بریم. من تصورم از زندگی چیز دیگه‌ای بود و الان با چیز دیگه‌ای مواجه شدم!😞 فکر می‌کردم همه مثل ما هستن و خانواده براشون اولویته. 🙂 اما برای خانواده همسرم اولویت آخره.🤦‍♀️ خيلي دیر فهمیدم که نباید برای کسی همه چیزتو بدی...😔 خوب دقت‌ کنید ببینید خانواده براشون چقدر مهمه، تو این زمینه باید مثل هم باشید، شاید بیشتر از چیزای دیگه. شاید بشه با وضع مالی متفاوت، با اصل و نسب متفاوت و... ساخت، ولی وقتی یک طرف عاشق خانوادست و طرف دیگه کاملا زندگی و علایق و برنامه‌های شخصی داره ساختن خیلی سخت میشه... کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
من فکر می‌کردم اینکه همسرم از چه غذایی بدش میاد و از چی خوشش میاد چرت و پرته و مهم نیس. ولی الان فهمیدم که مهمه. 🥲 همسر من پیاز نمیخوره (البته این مهم نیس و من کل غذاهامو بدون پیاز درس می‌کنم و خیلی خوشمزه‌س) و کلا هیچ مدل کوکو نمیخوره و خیلی بدغذاس😣 والان دخترم هم مثل همسرمه و این خیلی سخت و بده. حتی غذاهای جدید هم به سختی میخورن. اگه از اول میدونستم یا قبول نمیکردم یا مجبورش میکردم. ☹️ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
آقا خاطره من برای اولین خواستگاریه که حضوری اجازه دادیم بیان. منم بی‌تجربه.🤦‍♀ دوماد و مادر و خواهرش رو مبل روبرو نشستن. من و مادر و داداشمم روبروشون. 😌 مادر دوماد گفت اگه اجازه بدید دختر پسر برن باهم صحبت کنن. ماهم ی اتاق بیشتر نداشتیم اونم انباری بود🥲🥺 مامانم طفلک یهو هول شد گفت نههه صحبت نکنن 😐 مادره گفت وا چرااا؟! مامانم گفت خب برن تو حیاط 😐😂 آقا من هول شدن ِمامانمو که دیدم خودمم دستپاچه شدم. همونجا که نشسته بودم و داداشمم کنارم بود، رو کردم به شازده پسر گفتم: ببخشید شما از اخلاق خودتون راضی هستین؟؟😃 واااااای داداشم میخواست مبل رو گااااز بزنه پوکیده بود از حرف من😂😂😂 مامانم طفلک داشت آب میشد از خجالت پسره ام خندش گرفت🤣🤣 اینم قیافه خودم : 🙄😬😇🥲😛😢 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
هِچ نگران نباشید. اینا برا جلسه اول کاملا عادیه. 🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👧🏻: می‌گما! شما از اخلاق خودتون راضی هستین؟؟☺️ 👨🏻: تف تو ریا، بله حاج خانم. 🙊 👧🏻: وای خدااا ازتون راضی باشه. بععععله! ☺️ 👨🏻: موش شما رو تناول کنه حاج خانم. 🙈 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
من برای اینکه بدونم طرفم خسیس هست یا نه، بهش گفتم من در ماه دوتا مانتو میخوام 😐 و پرسیدم مسافرت می‌رین میرین‌ هتل؟ مسافرخونه؟ یا چادر می‌زنین؟ 😐 غذا از بیرون می‌گیرین یا خودتون درست می‌کنین؟ 👀 درصورتی که واقعا اینجوری نیستم. در ساااال دوتا مانتوام‌ به زور می‌خرم. کلا حوصله خرید ندارم. 😑 نتیجه خواستگاری رو بگم یا متوجه شدین؟ 🚶🏻‍♀️ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام دوستان❤️ من و همسرم بعد از ۶ سال به‌سختی به هم رسیدیم؛ بخاطر همین تو خواستگاری دو کلمه هر کدوممون دقیقا دو کلمه نه بیشتر شرط گذاشتم فقط. 😐🤦‍♀ ایشون گفتن دوست دارم حجاب داشته باشی و حتما چادر بپوشی. منم شرط گذاشتم که درسمو ادامه بدم. حالا دو ساله عقدیم. من پای چادرم موندم؛ ولی ایشون اجازه ندادن دانشگاه برم.😐 گفتم چرااا؟ خودت گفتی باشه ادامه بده تا هر وقت خواستی حالا چی شد؟ 😕 میگه خرم از رو پل رد شد. 😝😐 خلاصه که اگه بر می‌گشتم به اون روز سند کتبی می‌گرفتم از ایشون ولی خوب ایشون کلا با ادامه تحصیل موافق نبودن پس بیشتر فکر می‌کردم. 🥲 پدر عاشقی بسوزه که اون لحظات همه‌ی عقل و منطق رو از آدم می‌گیره ... 😩 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
I said inshallah..🚶🏻 این داستان: گذر خر از پل @khastegarybazi
سلام ما خانوادگی خیلی اهل رفت‌وآمد فامیلی نیستیم. فقط ایام عید و اگه مراسمی باشه همو می‌بینیم و واقعا از رفت‌وآمد فامیلی خوشم نمیاد. 🙄 بعد از شوهرم تو خواستگاری پرسیدم: شما رفت‌‌وآمدتون با فامیل چقدره؟ گفت: معمولی! زیاد رفت‌وآمد نداریم. 😕 و من اشتباه کردم نپرسیدم منظورت از معمولی چیه؟ 😐 به‌نظر ایشون ماهی یکبار جلوس و دیدوبازدید از کل ۴۰ نفر فامیل کاملا معمولیه و زیاد نیست. 😑 ولی من نمی‌کشممم. 😩 کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
سلام من شنیده بودم اگر می‌خواید بفهمید طرف مهارت کنترل خشم داره یا نه، عصبانی بکنیدش به هر روشی. بعد ببینید عکس‌العملش چیه.😐 که خب الان فکر می‌کنم اشتباه بود. ؟! ؟ کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi
نصف پیام‌ها شده این: می‌شه بپرسید چجوری عصبانی‌شون کنیم؟ 🚶🏻‍♀🚬 ...
من اولین خواستگارم که اومد رفتم از اینترنت سوالات خواستگاری رو جستجو کردم.😑 اونجام کلی سوال با دلیل پرسیدنش نوشته بود. مثلا گفته بود بپرسید چرا می‌خواید ازدواج کنید؟؟ بعضی‌ها ممکنه برای فرار از خونه ازدواج کنن. منِ ساده‌ام راست‌راست اینو گفتم به خواستگار که: آیا هدفتون از ازدواج فرار از خونه‌ست؟؟ 🤨😐 بیچاره فکر کنم سکته زد با این سوالام. سوالای چرت دیگه‌م بود که نگم بهتره.🤦🏻‍♀ از این‌که اون بنده خدا نشد و همسر خودم قسمتم شد، خیلییی خوشحالم؛ ولی برام تحربه شد که هر چی‌و هرجا نگم. کانال خاطرات سمّی خواستگاری @khastegarybazi