eitaa logo
🌷خاطرات موضوعی شهدا🌷
502 دنبال‌کننده
217 عکس
19 ویدیو
0 فایل
گاهی وقتا در سخنرانی ها و حلقه های صالحین و ... احساس میشه واقعا جای شهدا خالیه و خاطراتشون کمرنگ شده. برای همین ما تصمیم گرفتیم خاطرات شهدا را موضوع بندی کرده و تقدیم شما دوستان کنیم. @Aseman2411 کپی خاطرات ⬅ با ذکر صلوات نشر مطالب ⬅صدقه جاریه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹وقت نماز در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلی کوپتر🚁 دیدم مدام به ساعتشان نگاه می کردند علت را پرسیدم ، گفتند: وقت است و همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نمازمان را بخوانیم خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست اگر صلاح می دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم😥 شهید صیاد گفتند: هیچ اشکالی ندارد! ما باید همین جا نمازمان را بخوانیم🌸 خلبان اطاعت کرد و هلی کوپتر نشست با آب قمقمه ای که داشتند وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم... ... وقتی طلبه های شیراز از درس اخلاق خواستند. ایشان فرمودند: بروید از درس زندگی بگیرید اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا را دارید و هم آخرت را...❤️ روایان: سرهنگ غلامحسین دربندی ، سردار برقی 📚 منبع: کتاب امیر دلاور ، صفحات ۶۹ و ۷۷ 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
🔹🔹لیست موضوع خاطرات شهدا🌷 همسنگران عزیز برای دسترسی سریعتر به هر خاطره روی موضوع مورد نظر بزنید و استفاده کنید😍 🔹🔹اگه دنبال خاطره از هر کدوم از این شهدای عزیز هم هستید روی اسم مبارکشون بزنید و خودتون رو با خاطرشون مزین کنید🌷 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
🔹سفارش شهید احمد مکیان دوست دارم اگر جنازه ام به دست شما رسید پیکر بی جان مرا #غریبانه تحویل گیرید وغریبانه تشییع کنید و غریبانه در بهشت معصومه قطعه ۳۱ به خاک بسپاریدو حتما این کار را کنید،چون من از روی پر نور #شهدای‌گمنام خجالت می‌کشم،😓 لذا پیکر بی‌جان مرا غریبانه تشییع کنید و روی #سنگ‌قبرم فقط بنویسید : «تنها پرکاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی». ❤️ هستی من یک #جان بود که به پای قدم رهبر عزیزم و امت حزب الله فدا کردم، ولی افسوس که یک جان بود. 😔 به #نماز‌اول‌وقت پایبند باشید و برخواندن #قرآن مخصوصاً معنایش تداوم و پشتیبان ولایت فقیه باشید.🌸 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28
🏷نماز تو شرایط سخت  سر تا پاش خاکی بود، چشماش سرخ شده بود از سوز سرما دو ماه بود ندیده بودمش، از چهره اش معلوم بود خیلی حالش ناجوره😓 اما رفت و وضو گرفت تا نماز بخونه گفتم: شما حالت خوب نیست لااقل یه دوش بگیر ، یه غذایی بخور ، بعد نماز بخون  سر سجاده ایستاد،نگاهی بهم کرد و گفت: من خودم رو با عجله رسوندم خونه تا بخونم کنارش ایستادم،حس می کردم هر لحظه ممکنه بیفته زمین😰 تا آخر نماز ایستادم تا اگه خواست بیفته بگیرمش حتی تو اون شرایط سخت هم حاضر نشد نماز اول وقتش ترک بشه. 🗒راوی: همسر شهید ⭕️ ⚠️ شوخی نیست، چقد نماز هامون رو میخونیم⁉️ 🌷اولین کانال خاطرات موضوعی شهدا🌷 http://eitaa.com/joinchat/2019754002Ceb92b29d28