✳️🔰تزریق بیبیسی به ذهن دانشآموز ابتدایی!
با وجود تذکر دلسوزان و متدینان به وزارت آموزش و پرورش، همچنان در مواد آموزشی و منشورات ارائه شده در مدارس، موارد نامطلوبی به چشم میخورد که مایه تأسف و شرم است. در نمونه اخیر سؤالی مغرضانه و شیطنتآمیز در جزوهای موسوم به «پیک آدینه» طرح شده و در اختیار دانشآموزان سال دوم ابتدایی قرار گرفته که با رویکرد ضد ارزشی، علیه شعائر مکتبی تنظیم شده است. در این پیک آمده است: «چرا در ماه محرم بعد از پایان عزاداری برای امام حسین(ع) خیابانهای شهر پر از زباله میشوند؟» طراحان سؤال، به کودکان خردسال هشت ساله چنین القا میکنند که ماه محرم و عزاداری بر امام حسین(ع) مساوی است با آلودهسازی محیط شهری با زباله! همان شبههای که به تکرار از بلندگوهای ضد دینی و بهائی، مانند بیبیسی انگلیس به گوش میرسد!
اساتید انقلابی
╭━━━⊰⚫️⊱━━━╮
||•🇮🇷 @marefat_ir
╰━━━⊰⚫️⊱━━━╯
خشتـــ بهشتـــ
#داستانڪ 📚 تقدیمبهمادرانسرزمینم 🌹 #پوستر شهید غلام حسین محمودے 🌹|•°
#غلامِ_حسین_بود ♥️|•°
#تقدیمبهمادرانسرزمینم 💚
#قسمت_اول🌱
همهی فرزندانش از دست میرفتند، یا دیده به جهان نگشوده راه آمده را باز میگشتند و یا در همان یکی_دو سال اول زندگی، بیماری بیرحمانه جانشان را به بازی میگرفت و خیلی زود تسلیمشان میکرد.
مریم کنج اتاق زانوی غم بغل گرفته و در غم پارهی تن چندماههاش که تنها چند روز از مرگش میگذشت، آستین به دهان گرفته و خون گریه میکرد.
مردهزایی و مرگ پارههای تنش ماجرایی بود که اغلب با آن دستو پنجه نرم میکرد.
عادی شده بود برای در و همسایه!
در گوش هم پچ پچ میکردند و گاهی حرفهایشان به گوش مریم هم میرسید..
_این بچشم مرده.
_چقدرم که قشنگ بود. خیلی شبیه به مادرش!
_چرا بچههای مریم نمیمونند؟
_طفلی. اگر بچه اولش زنده میموند الآن همسن و سال عباسِ من بود.
_باید دعا بگیره.
مریماما هیچگاه به این غصهها عادت نمیکرد. حتی اگر قلبی از جنس فولاد هم داشت مرگ فرزند ذوبش میکرد، چه رسد به قلب نازک و لطیف او...
#ادامهدارد ✅
نویسنده: #دریایسرخ ✍ #هیثم
#رسانهشهداییمعرفت 💠
#ڪپیفقطباذڪرنامنویسنده❌
||•🏴 @marefat_ir
کمی در مورد عقد موقت.mp3
1.84M
#ازدواج_به_وقت_نیاز
🔴اگه #عقدموقت کنیم بهتر نیست؟
👤حاج آقا حسینی
#رسانهشهدایےمعرفت
╭━━━⊰❀⊱━━━╮
||•🇮🇷 @marefat_ir
╰━━━⊰❀⊱━━━╯
هدایت شده از نشر وقایع عاشورا
« مبارزه اصحاب #امام_حسین و شهادت طلبی آنها »
در پیکرش به جز ضربه های شمشیر و جراحت های نیزه، سیزده تیر یافتند.
راوی می گوید: سوید بن عمر بن ابی المطاع که مردی شرافتمند و بسیار نمازگزار بود پیش آمد . و همچون شیر ژیان جنگید، و در پیشامدهای ناگوار کمال شکیبایی به خرج داد، تا آن که بین کشتگان افتاد و به واسطه زخمهای بسیار از پا درآمد .
پیوسته چنین بود وحرکتی نداشت ، تا این که شنید دشمنان می گویند: حسین علیه السلام کشته شد،به سختی برخاست و ایستاد و از چکمه اش ، خنجری بیرون آورد و به وسیله آن با دشمنان جنگید تا کشته شد، رضوان الله علیه.
راوی می گوید: یاران امام حسین علیه السلام در برابر ( دیدگان) آن حضرت می جنگیدند و مصداق این شعر بودند:
گروهی هستند که وقتی آنان را برای زدودن گرفتاری فرا می خوانند ، در حالی که عده ای از لشکر (دشمن) نیزه به دست و عده ای صف کشیده اند ، ( از فرط شجاعت فداکاری) جان را بر روی زره پوشیده اند ، و به سوی جان دادن می شتابند.
✍برگرفتهازڪتاب #لهوف
#قسمتچهلونهم نشردهید 🏴
#صفر #صلوات #شهادت
.
1_117417535.mp3
1.87M
•
•
#مـنـبر 🌀🍃
•|سیره زندگے پیامبراکرم(ص)|•
#استاد دانشمند
╭━━━⊰❀⊱━━━╮
||•🇮🇷 @marefat_ir
╰━━━⊰❀⊱━━━╯
خشتـــ بهشتـــ
#غلامِ_حسین_بود ♥️|•° #تقدیمبهمادرانسرزمینم 💚 #قسمت_اول🌱 همهی فرزندانش از دست میرفتند، یا دی
#غلامِ_حسین_بود ♥️|•°
#تقدیمبهمادرانسرزمینم 💚
#قسمت_دوم🌱
شنیده بود در شهر قزوین سید قافلهباشی نامی زندگی میکند که مستجابالدعوه است و شاید بتواند مشکل او را حل کند.
آخر هفته که محمدصادق همسرش، از سفر به خانه بازگشت مسئله را با او در میان گذاشت.
بقچه و بار و بندیلش را در خورجین نهاد و به کمک محمدصادق سوار چهارپا شد.
محمدصادق مرد خوشسفری بود که برای زیارت امامزادگان اهمیتی بسیار قائل بود. طوفانِ آشوبگرِ دل مریم هم با زیارت شاهزادهحسین تا حد زیادی فرو نشسته بود.
در نشیمن خانهای قدیمی به انتظار سید قافله باشی ثانیههارا میشمرد تا چشمش به مرد سنو سال دار نورانیای افتاد که وارد شد. به احترامش راست قامت شدند و او سر به زیر پرسید مشکلشان چیست!؟
محمدصادق تمام ماجرا را تعریف کرد و سیدِ عارف سری تکان داد...
#ادامهدارد ✅
نویسنده: #دریایسرخ ✍ #هیثم
#رسانهشهداییمعرفت 💠
#ڪپیفقطباذڪرنامنویسنده❌
||•🏴 @marefat_ir