eitaa logo
خشتـــ بهشتـــ
1.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
149 فایل
✨﷽✨ ✨اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج✨ #خشـــت_بهشـــت 🔰مرکز خیرات و خدمات دینی وابسته به↙️ مدرسه علمیه آیت الله بهجت(ره) قم المقدسه 🔰ادمین و پشتیبان؛ @admin_khesht_behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
خشتـــ بهشتـــ
#داستاݩ #غریب‌تریݩ‌سردار #قسمت‌سوم _یکی می گفت؛ چطور ممکن است؟ فرمانده به شدت از معاویه متنفر بود
📜 🍃 🌈 او مدام به آنان نهیب میزد و از آنها می خواست که؛ داشته باشند. ندای بصیرت، بصیرتِ قیس بن سعد، عبارت !!... !! را در گوشم طنین انداز می کرد. اردوگاه خلوت شده بود، باقیمانده لشکر هم به نظر سردرگم بودند. در این جو نابسامان حمله را آغاز کرد اما با دفاع جانانه لشکریان خدا مجبور به عقب نشینی شد. بار دوم این ملعون با جماعت بیشتری حمله ور شد که در این نبرد از هر دو جبهه حق و باطل تعدادی کشته و مجروح شدند. بعد از این درگیری، پیکی از مدائن رسید. کنجکاو شدم که بفهمم پیک حامل چه پیغامی است؟ فرمانده با خواندن متن نامه برآشفت. گویا خبرهای مهمی داخل نامه بود. فرمانده فریاد زد؛ این دیگر چه سیاست کثیفی است؟ به مولایمان گزارش داده اند که من هم به لشکر ابلیس پیوسته ام. اما گویا خبر مهمتری هم در نامه بود، چون این همه غم و اندوه معنا نداشت. کم کم خبر اصلی به بیرون از مقر فرماندهی هم نفوذ کرد. "امام در ساباط مدائن توسط یکی از خوارج مجروح و زخمی شده."😔 لشکریان همه ناراحت و مضطرب شدند و نمی دانستند که چه سرنوشتی در انتظار آنهاست؟ نائب فرمانده هم با شنیدن این خبر مصلحت را در این دید که اندکی تأمل و تعلل کند تا خبرهای قطعی از به دستش برسد. سرانجام پیک مخصوص هم از راه رسید و خبر نوشاندن به امام حسن(ع) کار جنگ را یکسره کرد. _!؟ چه واژه ی آشنایی بود برایم.😔 💠 ❌ ╭━━━⊰🏴⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰🏴⊱━━━╯