eitaa logo
خوبان پارسی‌گو
1.4هزار دنبال‌کننده
878 عکس
358 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خوبان پارسی‌گو
•. دلیل اول: ۱. آزادی فکر وقتی من تلفنی با کسی صحبت می‌کنم، تلفن مشغول است و کسی نمی‌تواند با من ت
•. دلیل دوم: پوشیدگی؛ خواست فطرت خلقت انسان با خلقت حیوان فرق می‏‌کند. انسان عاقل به‌گونه‌ای آفریده شده که از برهنگی خوشش نمی‌آید و فطرت و گرایش درونی‌اش، پوشش‌خواه است. حتی قرآن دربارۀ آدم و حوا (علیهما‌السلام) می‏‌فرماید: «فَأَکَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْءَ‌ٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ ٱلْجَنَّةِ» (طه، ۱۲۱) (آن‌گاه از آن درخت خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد. شروع کردند به چسباندن برگ درختان به خودشان!) ✍ آیت‌الله سیدابوالحسن مهدوی .•
خوبان پارسی‌گو
•. دلیل دوم: پوشیدگی؛ خواست فطرت خلقت انسان با خلقت حیوان فرق می‏‌کند. انسان عاقل به‌گونه‌ای آفرید
•. دلیل سوم: پاسداری از آزادی اجتماعی در تمام دنیا تردیدناپذیر است که آزادی عمل هر فرد تا جایی است که مزاحم آزادی اجتماعی نشود. وضع بسیاری از قانون‌ها هم ریشه در همین اصل مسلّم دارد. هر شخص داخل خانه‏‌اش آزادی‏‌هایی دارد که در بیرون ندارد؛ هنگام رانندگی آزاد نیست که هرطور می‌خواهد براند یا توقف کند؛ خود خودرو هم نباید آلاینده باشد و... . حتی آزادی‌های درون خانه هم به‌گونه‌ای نیست که مزاحم همسایه‌ها شود. این مقررات کاملاً معقول و پذیرفتنی است؛ اما شگفت‌آور اینکه وقتی سخن به موضوع پوشش در مکان‌های عمومی می‏‌رسد، بعضی با محدودیت مخالفت کرده و نور عقلشان را خاموش می‌کنند! مگر نه اینکه برهنگی افراد حقوق دیگران را ضایع می‏‌کند؟! آیا این ناهنجاری بزرگ، بی‌همسران را به گناه آلوده نمی‌کند؟ تزلزل خانواده‌ها و بی‌اعتمادی همسران از نتایج این آلودگی نیست؟ این وضعیت موجب قانع‌نشدن مردان و زنان به همسر خویش، تنفر و ایرادگیری نمی‌شود؟ تجربۀ غرب جدید و آمارهای ایشان، مهر تأییدی است بر پاسخ مثبت به پرسش‌هایی ازاین‌دست. پوشش کامل، ، می‌تواند از این آسیب‌ها پیشگیری کرده و از بهترین ابزارهای یک زن برای احترام به حقوق دیگران باشد؛ به‌گونه‌ای که حضور او در جامعه، هرگز موجب ضایع‌شدن حقوق دیگران و نگرانی آن‌ها نشود و هیچ‌کس فکرش آلوده به شهوت نشود. ✍ آیت‌الله سیدابوالحسن مهدوی .•
خوبان پارسی‌گو
•. دلیل سوم: پاسداری از آزادی اجتماعی در تمام دنیا تردیدناپذیر است که آزادی عمل هر فرد تا جایی است
•. دلیل چهارم: تقویت فکر دو عامل، عقل را به‌شدت تضعیف می‌کند: خشم و شهوت. در علم اخلاق و به‌تجربه ثابت شده که هریک از این دو هرقدر قوی شوند، به‌‌همان اندازه عقل ضعیف می‌شود؛ تاآنجاکه ممکن است هنگام اوج‌گیری غضب، اعمال ناشایسته‌ای را انجام بدهد و حتی مرتکب قتل شود. در اوج شهوت نیز عقل کاسته شده و ممکن است رفتاری از او سربزند یا سخنانی بگوید که در اوضاع عادی از آن‌ها شرم دارد. حجاب کامل مانع تضعیف عقل در شخص و رونق عقل‌‌مداری در جامعه می‌شود. از ثمرات تقویت عقل، رواج پایبندی به دلایل گفته‌شده در این نوشتار است. ✍ آیت‌الله سیدابوالحسن مهدوی .•
خوبان پارسی‌گو
•. دلیل چهارم: تقویت فکر دو عامل، عقل را به‌شدت تضعیف می‌کند: خشم و شهوت. در علم اخلاق و به‌تجربه
•. دلیل پنجم: جذابیت بیشتر؛ لزوم محافظت افزون‌تر عاقلان از اشیای گرانبهاتر، بیشتر محافظت می‏‌کنند. غیرمتدین‌ها نیز از همۀ وسایل زندگی‏شان یک‌جور نگهداری نمی‌کنند؛ کتاب‏، لباس‏، مواد غذایی‏، پول‏ و طلا هریک جای خاصی دارند؛ نحوۀ مراقبت از خودروی بیست‌میلیونی و خودروی دویست‌میلیونی متفاوت است؛ وسیلۀ بسته‌بندی و حمل کالاهای گوناگون، به اندازۀ ارزششان فرق می‌کند و... . درواقع، نوع حفاظت از هر چیزی متناسب با ارزش آن است. این، دستور عقل است که باید شیء گرانبها را از معرض زوال و تعرض حفظ کرد. این قانون دربارۀ مرد و زن هم صادق است؛ البته چون بدن زن معمولاً جذابیت بیشتری دارد، عقل می‌گوید حفاظت از او هم باید بیشتر باشد. ✍ آیت‌الله سیدابوالحسن مهدوی .•
۲۱ تیرماه روز عفاف و حجاب سالروز حملهٔ وحشیانه به مسجد گوهرشاد و کشتار مردم (۱۳۱۴ ه ش)
ای گُل به دستْ‌مالِ هوس‌پیشگان مرو مگذار تا ز دست تو این رنگ و بو رود
روسری را پیش من بالا و پایین کم ببر آنقَدَرها هم که می‌گویند مؤمن نیستم!
از رقیبانِ کمین‌کرده عقب می‌ماند هر که تبلیغ کند خوبیِ دلبندش را
از خیابان گذشت مکثی کرد، گفت تصمیم دیگری دارم تا به کی در نگاه مردم شهر، مثل بازیچه‌ای گرفتارم روسری را کمی جلوتر برد، گره روسری کبوتر شد تا که چشمش به سمت گنبد رفت، گفت شرمنده‌ام که رفتارم... بین آیینه‌ها خودش را دید، ولی این‌بار جور دیگر بود مثل عکس جوانی مادر «مادرش گفته بود بیمارم...» چشم‌هایش چقدر بارانی، چادرش مثل ابر می‌بارید گفت حرف نگفته بسیار است، من پر از قصه‌های غمبارم گفت یک بار دیگر آمده‌ام، شوق معصومیت به من بدهی سال‌ها گم شدم، تو می‌دانی از تمام گذشته بیزارم رفت کنجی نشست رو به ضریح، گفت تصمیم آخرم این است به خودم قول داده‌ام دیگر، چادرم را کنار نگذارم