eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
980 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
8هزار ویدیو
247 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست ... ✍پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند ... روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.» @kodak_novjavan1399
🔰📖 📖🔰 روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: ای موسی (ع) خدا را از عبادت من چه سودی می‌رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ 💠🔹حضرت موسی علیه السلام گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می‌کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره‌ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به‌سوی من، به خاطر سکه‌ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می‌رود. می‌دانی موسی از سکه‌ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی‌نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمی‌بینی و نمی‌شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. ⚠️ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی‌رسد، بلکه با عبادت می‌خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم. 🕋 و مَنْ یعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ 🔸و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او می‌فرستیم پس همواره قرین اوست. 📖سوره زخرف آیه۳۶ @kodak_novjavan1399
💠🌟💠 نگاه نکردن به فایده ای هم دارد؟ 🔻1⃣رهایی از حسرت💔 👈کسی که چشم👀 خود را برای دیدن نامحرم آزاد می گذارد حسرتش💘 بیشتر می گردد. 👈آنچه را چشم به قلب انتقال🔃میدهد مضر است، چون چشم چیزهایی را می بیند که رسیدن به آن، مقدور نیست❌ او نمی تواند صبر کند و این نهایت رنج است.😭 🔻2⃣نورانی شدن قلب💖 👈چشم پوشیدن🙈 از نامحرم قلب را روشن می سازد و این درخشش در چشم، روی دیگر اعضای بدن نمایان می گردد. 🔻3⃣غلبه💪بر نفس 👈این عمل یک خوشحالی روانی به قلب می دهد که از لذت نظر به نامحرم به مراتب خوبتر و زیباتر است، چون این شخص با دشمن خود یعنی 👹 قهر نموده، خود را لبیک نگفته🔞 و بر نفس خود غالب آمده است. @kodak_novjavan1399
38.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی جاسم به جبهه می رود 🇮🇷 کمدی ، طنز ، اکشن ، جنگی 🇮🇷 قسمت سوم @kodak_novjavan1399
🍃✨🍃✨🍃✨ قسمت اول زندگینامه حضرت ابراهیم(ع) 🍃✨🍃✨🍃✨ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨🌺 دربارنمرود که وظیفه آنها بررسی اوضاع کواکب و پیش بینی آینده شاه و دربار و مسائل مملکتی بود و بخیال خود میتوانستند حوادث خوب و بد را پیشگوئی کنند ، به شاه خبر دادند که اوضاع کواکب نشان میدهد که بزودی پسری قدم بجهان هستی میگذارد که تخت و تاج تو را بر باد خواهد داد .✨🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨🌺 نمرود بن کنعان فرمانروای بابل ، اولین کسی بود که پس از رسیدن به سلطنت و بدست گرفتن قدرت ، ادعای خدائی کرد و مردم را به پرستش خود دعوت نمود .✨🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨🌺 او که به مقام و موقعیت خود بشدت علاقه مند بود و هیچ مخالفتی را نمیتوانست تحمل کند ، از شنیدن سخن ستاره شناسان سخت دچاروحشت واضطراب شد و با نگرانی پرسید : آیا این پسر هنوز بدنیا نیامده است ؟ گفتند : نه .✨🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨🌺 نگرانی نمرود بیشتر شد و دستور داد مراقب زنان باردار باشند و هر نوزاد پسری که قدم بجهان میگذارد ، بلافاصله او را بکشند .✨🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨🌺 آن ابله درمانده تصور میکرد که با این تلاشها میتواند جلو مقدرات الهی را بگیرد و مانع تحقق قضاء قطعی پروردگار شود .✨🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨🌺 بدون آنکه در مادر بزرگوارش ، اثر حمل نمایان باشد ، دوران حمل سپری شد و هنگام وضع حمل ، مادرش به غار کوهی که در اطراف شهر بود رفت و ابراهیم در آن غار ، دیده بجهان گشود .✨🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✨🌺 مادر ، او را در قنداقه ای پیچید و مقداری او را شیر داد و ساعتهائی با او گذرانید و سپس او را در محل مناسبی در درون غار گذاشت و درب غار را با چند قطعه سنگ بست و بشهر بازگشت .✨🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ادامه داستان در قسمت بعد .. ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ منبع : دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی 🍃 🌼🍃 @kodak_novjavan1399
43.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی جاسم به جبهه می رود 🇮🇷 کمدی ، طنز ، اکشن ، جنگی 🇮🇷 قسمت چهارم @kodak_novjavan1399
✍ راهکار شهید همت برای خودسازی و پاکیِ درون محمد ابراهیم داشت محوطه رو آب و جارو جارو می کرد. رفتم و به زحمت جارو رو ازش گرفتم. ایشان هم ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم، اینجوری بدی‌های درونم هم جارو میشه.‌‌.. کار هر روزش بود ، کار هر روز صبحِ یک فرمانده‌ی لشکر... 📌 خاطره ای از زندگی سردار شهید محمد ابراهیم همت 📚منبع:یادگاران۲ «کتاب شهید همت» ‌، صفحه ۲۷ 🍃 🌸🍃 @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾 راهکار افزایش روزی 🔻امام كاظم(علیه‌السلام): مَنْ حَسُنَتْ نیتُهُ زیدَ فی رِزْقِهِ 🔅 هر كه فكر و نیتش نیك باشد، در روزی‌اش توسعه خواهد بود. 📚 تحف العقول: ص ۳۸۸، س ۱۷ ‌ ‌ @kodak_novjavan1399
✨﷽✨ ⚠️ 👌گناه زیاد سنگینی‌ می‌آورد... 🔸دیدید بعضی ها میخواهند دورکعت نماز صبح بخوانند انگار یک کوه پشت آنها افتاده.. هر چه آنها را صدا میکنید،مثل اینکه بختک روی آنها افتاده است. ⚠️اینها همه بر اثر گناهان زیاداست⚠️ ✨آیت الله مجتهدی تهرانی آیا میخواهید اثرات گناه را از بین ببرید⁉️ 💠 امام علی (ع) میفرمایند: 🔹اگر میخواهید اثرات گناه از بین برود " رازت را نگه دار و از فقر و مشکلات خود به دیگران چیزی نگو ؛ از آزمایشات الهی ...دلخوری ها... دل گرفتگی ها... ناراحتی ها...همه را کتمان کن.... ‼️👇 هر کس هرچه پرسید؟ بگو الحمد لله همواره خدا را شکر کن ..این بلا ها و مصیبت ها "اثرات گناه " را پاک میکند... @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
〰❁🍃❁ 🌺 ❁🍃❁〰 💢 هفت گروهی که از شرورترین مردم هستند‼️ 💠 حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به اصحاب فرمودند: آیا شما را از بدترین و شرورترینتان خبر بدهم که کدامند؟ ✨ گفتند: آری، یا رسول‌الله. 💠 حضرت فرمودند: ❶. کسانی که بین مردم نمّامی و سخن‌چینی می‌کنند. ❷. کسانی که بین دوستان تفرقه و جدایی می‌افکنند. ❸. کسانی که برای انسان‌های پاک و بی‌عیب، عیب‌جویی و عیب‌تراشی می‌کنند. ❹. کسانی که اهل عفو و بخشش نبوده و عذر و تقصیر دیگران را نپذیرند. ❺. کسانی که به زیردستان خود ستم کنند. ❻. کسانی که خیرشان امیدی نیست و از شرشان ایمنی نباشد. ❼. کسانی که فحاش و بدزبان باشند و دیگران را همیشه و بی‌جهت سبّ و لعن نمایند. 📚 کافی/ خصال / مکارم الاخلاق / مستدرک ‌الوسایل @kodak_novjavan1399
4_5857011657053570077.ogg
73.9K
🔰 📜الله سبحان / الله حمدلله (2) 📜الله یا منان / الله یا سبحان (2) ❣️ @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️روش هاى تربيت فرزندان بخش سوم 🔸️روش آماده سازی کودکان جهت تربیت پذیری ┄┅┅🍃✿۷❀🌺❀🍃✿┅┅┄ @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 قسمت دوم زندگینامه حضرت ابراهیم علیه السلام 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃از تولد ابراهیم و سرگذشت او ، کسی جز مادر اطلاع نداشت . مادر همه روزه به غار می آمد و فرزند عزیزش را پرستاری میکرد و شیر میداد و شب هنگام درب غار را می بست و بشهر بازمیگشت .🌸🍃 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃رشد جسمانی ابراهیم غیر عادی بود و هر روز که بر او میگذشت ، قوی تر بزرگتر و توانمندتر میگردید .🌸🍃 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃کم کم راه رفتن را از مادر آموخت بود . با اینکه زندگی در آن غار برای او کاملا عادی بود ولی روزها هنگامیکه مادر میخواست او را تنها بگذارد میگفت : کجا میروی ؟ مرا هم با خودت ببر .🌸🍃 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃مادر برای حفظ جان ابراهیم جرئت نمیکرد او را با خود به شهر بیاورد تا مبادا توجه ماءموران جلب شود و جان او بخطر افتد .🌸🍃 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃اما رفته رفته ابراهیم بصورت نوجوانی برومند در آمد و هیچکس تصور نمیکرد که او مولود بعد از دستور نمرود باشد .🍃🌸 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃مادر هم در مقابل اصرار ابراهیم دیگر توان مقاومت نداشت و بالاخره در یکی از شبها ، مخفیانه او را بخانه آورد و گویا خداوند چشمان دشمنان را از دیدن او نابینا کرده بود .🌸🍃 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃توجه هیچکس را جلب نکرد و سوءظنی را بر نیانگیخت و بدین ترتیب خداوند قدرت خود را نشان داد و ناتوانی بشر را در مقابله اراده خود ، به نمایش گذاشت .🌸🍃 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃سالها یکی پس از دیگری میگذشت و ابراهیم برای رسالتی که خداوند برایش مقدر فرموده بود آماده میشد .🍃🌸 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃آزر عموی ابراهیم ، هم بت تراش بود و هم بت پرست . پسران او بتهائی که پدرشان میتراشید برای فروش بمردم عرضه می کردند ولی ابراهیم همواره از کار آنها انتقاد میکرد و بت پرستی را نادرست میدانست و برای بتها ارزش و احترامی قائل نبود .🌸🍃 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌸🍃بالاخره روزی که ابراهیم باید پیام الهی را بمردم ابلاغ کند فرا رسید و او طبق دستور خداوند دعوت خود را آشکار کرد ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ادامه داستان در قسمت بعد .... ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ منبع : دوره کامل قصه های قرآن نوشته محمد صحفی 🍃 🏴 🍃 @kodak_novjavan1399
40.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی جاسم به جبهه می رود 🇮🇷 کمدی ، طنز ، اکشن ، جنگی 🇮🇷 قسمت پنجم ( آخر ) @kodak_novjavan1399
🌸 " هـیـدرا " 🌸 قسمت هفتم 🌟 ناگهان دیدم که دیوار کعبه شکافت . 🌟 فاطمه دختر اسد کمی به عقب برگشت . 🌟 سپس نوری از میان شکاف ، بیرون آمد . 🌟 فاطمه در میان آن نور ، فرشته هایی را دید 🌟 که او را به داخل شدن درون خانه خدا ، 🌟 دعوت می کردند . 🌟 و سپس دوباره شکاف ، بسته شد . 🌟 فاطمه دختر اسد و شوهرش ابوطالب ، 🌟 خیلی در میان مردم ، عزیز و محبوب بودند 🌟 به خاطر همین با دیدن شکاف کعبه 🌟 و غیب شدن فاطمه ، 🌟 نگران و ترسان از اتفاقات بد شدند . 🌟 مردم خیلی سعی کردند 🌟 تا در کعبه را باز کنند 🌟 ولی به هیچ وجه موفق نشدند . 🌟 به ابوطالب و دوستانش خبر دادند 🌟 اما هیچ کس و هیچ کلیدی نتوانست 🌟 در کعبه را باز کند . 🌟 فهمیدند که این ماجرا ، 🌟 خارج از دست بشر است . 🌟 و ماندن فاطمه در کعبه ، 🌟 حکمت و خواست خدای قادر است . 🌟 سپس فرشته هایی را دیدم ؛ 🌟 که از آسمان فرود آمدند . 🌟 و داخل کعبه شدند . 🌟 روی چهار فرشته مقرب خدا ، 🌟 چهار بانو سوار شده بودند . 🌟 همین که فاطمه درون کعبه شد ؛ 🌟 آن چهار بانو نزد او آمدند . 🌟 لباسی همچون حریر سفید ، بر تن داشتند . 🌟 و عطری خوش تر از مشک ناب ، 🌟 از آنان به مشامم می رسید . 🌟 کمی که با دقت نگاه کردم ؛ 🌟 آن چهار زن را شناختم . 👈 حوا ، مریم ، آسیه و مادر موسی بودند 🌟 این چهار زن پاک و بزرگ و با برکت ، 🌟 از طرف خداوند عزوجل ، 🌟 برای کمک به ولادت حضرت هیدرا ، 🌟 فرستاده شدند . 🌟 خداوند عزوجل با فرستادن آن زنان پاک ، 🌟 شاید نمی خواست که زنان ناپاک مکه ، 🌟 در ولادت چنین مولود مطهری ، 🌟 حضور داشته باشند . 🌟 آن چهار زن ، رو به فاطمه کردند و گفتند : 🌹 سلام بر تو ای بانویی که ، 🌹 از اولیای خدا هستی . 🌟 فاطمه نیز جواب سلام آنان را داد . 🌟 آنگاه زنان بهشتی ، 🌟 رو به روی او نشستند . 🌟 و هر یک ظرف عطری از نقره ، 🌟 در دست داشتند . 🌟 مدتی گذشت و حضرت هیدرا ، متولد شد . 🌟 فرشته ها ، در بالای کعبه ، 🌟 به شادی و هلهله پرداختند . 🌟 حضرت حوا ، بچه را از زمین برداشت ؛ 🌟 و در آغوش گرفت . 🌟 هیدرا کوچولو ، نگاهی معصومانه ، 🌟 به صورت حوا انداخت . 🌟 ناگهان زبان باز کرد و با بیانی رسا گفت : سلام بر تو ای مادر ! 📚 ادامه دارد 📚 ✍ نویسنده : حامد طرفی @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا