eitaa logo
کوچه های آشنا
447 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
159 ویدیو
23 فایل
📌روزبه‌روز، باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی #شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. امام خامنه‌ای ارتباط باادمین @Aboojavad
مشاهده در ایتا
دانلود
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـــــــــ🌺ــــــــدا کاظم ایمانی دو فرشته بنام عشقعلی و عصمت خانم به مورخ دوم‌ خردادماه ۱۳۴۶ در روستای کزبر صاحب فرزندی آسمانی بنام کاظم شدند. سرانجام اين پاسدار وظیفه ما به ندای هل من ناصر ، و در رکاب ولی زمانش به مورخ دوم فروردین ماه ۱۳۶۷ از حلبچه عراق بدست انسان ها که با ساخت نفس انسان های مظلوم را گرفته و می گیرند،به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت. خاطره: علاقه زیادی به رفتن داشت، وقتی که دیر می‌کرد من کسی را به دنبالش می فرستادم ناراحت می‌شد و می‌گفت؛ من تو مسجد خجالت می‌کشم وقتی صدام می‌کنند.خیلی بود. اجازه رفتن به را به او نمی دادم، تا اینکه زمان خدمت رسید و به رفت، از سختی های جبهه چیزی به من نمی گفت، اما به همسایه ها می گفت که گاهی نان خشک می خوریم. راوی: فضه محمدی   ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅─────────
کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا #شهیدوالامقام محرمعلی بختیاری دو فرشته بنام محمد و مه
خاطره: اينجانب دانش آموز سوم راهنمايي بودم، قبل از حقير يك وارد كلاس شد و شروع به سخنراني در خصوص وضعيت كه توسط صدام و صداميان بر تحميل شده بود را كرد، از طرفي هم اسلامي ايران در سخنرانيها به حاضرين در تاكيد كرده بود كه است بر هر كسی که به جبهه ها كمك کند یا یابد در مناطق جنگي، از آن روز به بعد بر خودم دانستم در حد توان بتوانم در جنگ شركت كنم، به نحوي كه با حسين خاتمي نژاد ( ) مراجعه به كرديم جهت تشكيل پرونده. متاسفانه از ما دو نفر ثبت نام نمي كردند كه مجبور شديم با حسين خاتمي نژاد از روي كپي نموده وتاريخ تولدمان را تغيير داديم حسين خاتمي نژاد متولد 1343بود در كپي به 1342تغيير داد وبنده كه متولد 1344بودم تاريخ تولدم را به 1342تغيير داديم و از روي تغيير دوباره كپي نموده ،همراه با ساير مدارك برديم وتشكيل پرونده دادیم، بعد ازچند روز در تاريخ 1/9/60به پادگان 21حمزه(معروف بود به پادگان 21نعشه اعزام جهت تعليم -آموزش نظامي بعد از اعزام به مناطق جنگي شديم. به مناطق كردستان (سردشت -بانه –نوسود-مريوان-وفكه –پاسگاه زيد-جزايرمجنون-شرق دجله-جفيل-كانيمانگاي عراق (شهر نال پارس )در زمان اعزام به بانه، كه ماموريتمان آن بود قله مرزي (سور كوه)را تصرف و خطوط آن را ثبت كنيم، پس از يك هفته بعد از استقرارمان در آن قله، روزي فرمانده گروه اعزامي ما به پايگاه ما مراجعه كرد، وقتی با قيافه ناراحت و عصباني فرمانده( حسن باقري )صحبت كرديم و علت عصبانيت را جويا شديم، متوجه شدم كه بچه هاي آموزشي اعزامي از زنجان مستقر در پايگاه شوقي را كوموله ها تارماركرد و پايگاه را از دست بچه هاي زنجان گرفته بودند و حتي بچه هاي زنجان يك نفر شهيد داده بودند.آن شهيد بزرگوار به تنهايي مقاومت كرده بود تا اينكه به درجه شهادت مي رسد و كوموله ها قانع نمي شوند و گوش شهيد را از بيخ مي برند و با خود مي برند به خاطر سند جناياتشان براي ارائه به اربابانشان تا اينكه مورد تقدير قرار بگيرند. روز شماري مي كرديم كه يك روزي انتقام آن برادر شهيد را از آن مزدوران خود فروخته بگيريم. بالاخره يك روزي که كوموله ها به پايگها ها حمله كردند ما لحظه شماري مي كرديم كه جواب گستاخي آن ها را بدهيم. موقعي كه كوموله ها به پايگه حمله كردند. ما( بچه هاي اعزام مجددي ها) جواب دندان شكني به مزدوران خود فروخته داديم كه مي توان گفت بالاي 100 نفر كوموله ها كشته و زخمي دادند . نيروي مستقر در پايگاه بيشتر از ده نفر نبوديم .از اين درگيري به بعد تا زماني كه ما در آنجا بوديم جرعت حمله مجدد نكردند تا زماني كه ماموريتمان به اتمام رسيد و پايگاه را به نيروهاي تازه نفس تحويل دادیم. راوی: خاطره از زبان خود شهید ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅─────
﷽ ‌ شهدای میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان عيسی محمدلو دو فرشته بنام اسمعلی و عزیزه خانم به مورخ دوم فروردین ماه ۱۳۳۴ در روستای قشلاق صاحب فرزندی آسمانی بنام عیسی شدند. سرانجام در لباس مقدس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر ، و در رکاب ولی زمانش به مورخ شانزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ در بیت‌المقدس و با اصابت مستقیم هواپیمای شکاری بعثی جنایتکار از جاده خرمشهر_اهواز به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت. خاطره: چقدر خوشحال بودم پسر محله دامادم شده بود.مدتی بود مغازه اش را به کنار حضرت باب الحوائج عليه السلام انتقال داده بود. خانم های محله همه از ایشان تعریف میکردند.روزی برای تعمیر سماور خودم رفتم به مغازه اش. دادم.با صدایی که به زحمت شنیده می شد گفت و علیکم السلام سماور را تحویل دادم و رفتم! فردای آن روز برگشتم و تحویل گرفتم، وباز متوجه من نشد! با عصبانیت گفتم منم! تازه مرا شناخته بود! و معذرت خواهی کرد، اول ناراحت شدم ولی بعد ها به و افتخار می کردم، وقتی شنیدم می خواهد برود ، آمدم در مغازه اش گفتم زن جوون، دو بچه و یکی هم تو شکمش کجا؟!؟ با مهربانی گفت؛من بچه ها رو سپردم به و هیچ نگران نباشید! مگر نمی بینید زن ها و بچه های در چه وضعی هستند، دستور داده و من امکان ندارد بمانم حمزه سیدالشهدای اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان زنجان @miraszanjan_ir
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا مهدی برجی دو فرشته بنام علی بابا و زهرا خانم به مورخ پنجم آبان ماه ۱۳۴۵ در شهرستان ابهر استان صاحب فرزندی آسمانی بنام مهدی شدند. سرانجام این دانش آموز داستان ما در لباس مقدس خاکی بسیج به ندای هل من ناصر و در موخ هفتم مرداد ماه۱۳۶۱ از پاسگاه زید به مقصد بهشت پر کشید، و پیکر پاکش بعد از تفحص در هشتم مرداد ماه ۱۴۷۴ در گلزار شهدای بهشت کبرای زادگاهش آرام گرفت. خاطره: مهدی دوازده ساله بود که من در محل کارم ( امام خمینی ) مشغول کار بودم، که شنیدم مسجد جامع به صورت نوار پخش شد، بنده مشغول گرفتن بودم ناراحت بودم که چرا خادم نوار گذاشته است و خودش را نمی‌گوید، به که رسیدم دیدم ما اذان می گوید، و همان روز مهدی به عنوان رسمی مسجد انتخاب شده بود و اذان را او گفته بود. راوی: علی بابا برجی(پدر شهید)   ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/khatemogaddam ╰┅─────
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا جلیل بیگلی دو فرشته بنام همتعلی و باغداگل خانم به مورخ ششم اردیبهشت ماه ۱۳۴۶ در صاحب فرزندی آسمانی بنام جلیل شدند. سرانجام این ما در لباس مقدس خاکی همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر و در شانزدهم آبان ماه ۱۳۶۱ از عین خوش به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت وصیتنامه: از می‌خواهم که گونه راه مرا ادامه دهند و از می‌خواهم که سنگرهای ، ، اداره و غیره را خالی نگذارند . ودر آخر تقاضایی که از تمامی اعضای خانواده خویش دارم آن است که هیچوقت ناراحت نباشند که اگر ناراحت باشند دشمنان ما شاد می‌شوند پس با صبر و شکیبایی دوستان را شاد و دشمنان را خار و ذلیل گردانید. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
33.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازی از سال های دهه ۷۰ دیده نشده از بريده هایی از فیلم میلاد عج با اجرای اهل بیت سید یوسف شبیری در ثارالله شهرک شهدا گوشه هایی از برنامه پایگاه مقاومت ۴۰ شهرک شهدا. بمناسبت شروع امامت حضرت بقیة‏الله الاعظم روحي فداه ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
20.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوستالژیک و بسیار دیدنی از پایگاه ۴۰ شهرک در ثارالله دهه ۷۰ تصاویر بسیار دیدنی از ، خانواده های معزز شهدا و بچه هایی که امروز مشغول خدمت در جاهای مختلف هستند. براي اولين بار و بمناسبت شروع امامت حضرت بقیة‏الله الاعظم روحي فداه حاج علی حسنی چی به جهت نشر آثار شهدای استان زنجان فقط با ذکر مجاز است ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا شهید والامقام غلام‌حسین شویکلو دو فرشته بنام علی اکبر و خانم قیز به مورخ پنجم تیر ماه ۱۳۴۵ در شهرستان خدابنده صاحب فرزندی آسمانی بنام سید غلام‌حسین شدند. که در لباس مقدس خاکی همیشه صحنه و در رکاب ولی زمانش به ندای هل من ناصر گفت. سرانجام مورخ دوازدهم فروردین ماه ۱۳۶۴ از جزیره مجنون به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت. خاطره: از کودکی اهل و و بود، یک مدت بود که حال و هوایش عوض شده بود، انگار دیگر آن غلامحسین سابق نبود، همیشه در فکر فرو می رفت، یک روز رفتم کنارش و گفتم چه شده؟ گفت می خواهم به بروم و از ، تو و خودم کنم. وقتی موضوع را با و در میان گذاشت، با اصرار زیاد گفت: اگر به نرویم فردا دیگر نه در این دنیا و نه در آن دنیا نخواهیم داشت و پدر و مادرم با رفتن او راضی شدند و غلامحسین رفت و به آرزوی خود که بود رسید. راوی: فاطمه شویکلو ( ) ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا شهید والامقام مهدی برجی دو فرشته بنام علی‌بابا و زهرا خانم مورخ پنجم آبان ماه ۱۳۴۵ در شهرستان ابهر صاحب فرزندی آسمانی بنام مهدی شدند. این داستان ما در لباس مقدس خاکی همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر و در رکاب ولی زمانش به مورخ هفتم مرداد ماه ۱۳۶۱ از پاسگاه زید به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش به تاسی از مادر سادات حضرت سلام الله علیها مدت ها گمنام بود تا اینکه بیست هشتم مرداد ۷۴ تفحص و در گلزار شهدای بهشت کبرای ابهر آرام گرفت. خاطره: مهدی دوازده ساله بود که من در محل کارم ( ) مشغول کار بودم، که شنیدم جامعه به صورت نوار پخش شد، بنده مشغول گرفتن بودم ناراحت بودم که چرا خادم نوار گذاشته است و خودش را نمی‌گوید، به که رسیدم دیدم ما اذان می گوید، و همان روز مهدی به عنوان رسمی مسجد انتخاب شده بود و را او گفته بود. راوی: علی بابا برجی( ) ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا شهید والامقام عزت الله داداشی دو فرشته بنام حسین و لعیا خانم به مورخ یکم تیر ماه ۱۳۴۷ در شهرستان سلطانیه صاحب فرزندی بنام عزت اله شدند. که در لباس مقدس خاکی همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ بیست و یکم فروردین ماه ۱۳۶۶ از شلمچه به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش به تاسی از مادر سادات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مدت ها گمنام بود تا اینکه در سال ۱۳۷۵ تفحص و درگلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت. وصیتنامه: از شما عاجزانه مى‌خواهم كه در كميل و دعاى توسل و وحدت فعالانه شركت كنيد. زيرا ما هر چه داريم از اين دعاها داريم. ها را خالى نگذاريد كه به فرموده عزيز مسجد سنگر است.و سخنى با و برادرانى كه با قلمهاى خود و با درس خواندنهاى خود مشت محكمى بر دهان ابرقدرتها مى‌زنند و به فرموده عزيز دانش آموزان آينده سازان و اميد اين مملكت هستند از شما مى خواهم خيلى آگاه و بيدار باشيد و در درسهايتان خوب دقت كنيد و خوب بخوانيد و با محترم رفتار درست داشته باشيد و به حرف معدودى افراد كه سعى در باز داشتن شما از رفتن به است گوش نكنيد كه به امام جنگ از اهم واجبات است يعنى از و هم تراست. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا شهید والامقام محمود حنانی دو فرشته بنام محمد و زهرا خانم به مورخ هفتم اسفند ماه ۱۳۴۴ در صاحب فرزندی آسمانی بنام محمود شدند. که در لباس مقدس خاکی همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر لبیک، و در رکاب ولی زمانش به مورخ نوزدهم اسفند ماه ۱۳۶۲ از جزیره مجنون به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش درگلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت. وصیتنامه: يادتان باشد امام گفت « سنگر است اين سنگر مبارك را خالى نكنيد» در و ، توسل و كميل حتما شركت كنيد، هميشه به ياد خدا باشيد و به فقرا و بيچارگان كمك كنيد سعى كنيد به نزديك باشيد و زياد به اين دنيا متكى نباشيد را هم كمى در نظر داشته باشيد. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────