eitaa logo
کودک یار مهدوی مُحکمات
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
414 ویدیو
5 فایل
🔹آشنا کردن کودکان با مفهوم مهدویت، و هرگونه پشتیبانی محتوایی تربیتی مهدوی این کانال زیر مجموعه موسسه مهدوی محکمات فعالیت می کند. 🌐پایگاه اینترنتی: www.mohkamatmahd.ir ☎دفتر مرکزی: +98 21 2842 6318 روابط عمومی: @admin313_canal
مشاهده در ایتا
دانلود
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #قسمت_سیزدهم 🌱(شهر ظهور)🌱 کاوه👦 به اطراف خیابان🛣 نگاهی کرد و بی اختیار گریه
🌱(شهرظهور)🌱 وقتی به مغازه رسیدند، پیرمرد👴 کمک فروش به بالای سکوی کنار خیابان🛣 با حالتی افتخارآمیز💪 به مردم گفت: « دیدید بالاخره یک نفر پیدا شد که به ما نیاز داشته باشه!» هنوز صحبتهای پیرمرد👴 تمام نشده بود که همه مردم به سمت کاوه👦 آمد با هجوم آنها کاوه و دوچرخه اش🚲 در بین جمعیت گم شدند؛ پیرمرد 👴کمک فروش ،کاوه 👦را کنار کشید و با صدایی بلند گفت: «این طوری که نمیشه ! قرعه کشی می کنیم. قرعه به نام هرکسی افتاد، او به کاوه کمک میکنه » بعد از انجام قرعه کشی، آقای خوش شانسی که قرعه به نامش افتاده موتور برقی اش🏍 را روشن کرد و باهم به دوچرخه سازی شهر رفتند. در بین راه، دوچرخه که کمی از دست کاوه ناراحت بود؛ به موتور برقی 🏍گفت « خوش به حالت، هیچ وقت پنچرنمیشی!» موتور برقی با تعجب پرسید: یعنی چی؟! چطور به این نتیجه رسیدی ؟» دوچرخه ناله ای کرد و جواب داد: «خوب معلومه!بابودن مغازه کمک فروشی، همه نیازهای مردم برطرف میشه و هیچکس سرکار نمیره، این طوری توهم همیشه بیکاری و میگیری می خوابی و هیچ وقت هم پنچر نمیشی!». 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#والدین_بخوانند 🌺🌺🌺 ⏪ادامه مبحث راه حل های مشکلات رفتاری کودکان: ✳️به کودکتان توضیح دهید که دروغگ
🌺🌺🌺 ⏪ادامه مبحث: ✳️گاهی بااو مدارا کنید ✨می توانید مثلا به کودکتان بگویید؛ 《 تو الان باید تکالیفت را انجام دهی ، اما سخت داری بسکتبال تمرین می کنی ، می توانی نیم ساعت دیگر تمرین کنی و بعد تکالیفت را انجام دهی 》 🌟به دلبندتان توضیح دهید که اگرکاری را که از او خواسته اید انجام ندهد ، برایش عواقبی خواهد داشت. 🌟کودکتان ممکن است برای عوض کردن نظر شما هر کلکی بزند ، مقاوم باشید واجازه ندهید که ترفندهایش در شما اثرنکند. 6⃣نق زدن ❇️ واکنش هایتان رادر مقابل رفتار کودکتان عملا نشان دهید 💫شاید کودکتان به نق زدن عادت دارد ومتوجه صدای آزاردهنده خود هنگام نق زدن نیست ، تفاوت بین صدای نق زدن و یک لحن عادی صحبت کردن را به او نشان دهید. ✳️هیچ بردباری از خود نشان ندهید 🌟وقتی فرزندتان برای اولین بار نق زد قاطعانه به او بگویید؛ 《 ساکت شو ، نمی خواهم صدای نق زدنت را بشنوم ، لطفا هرچه می خواهی با لحن آرام وقشنگ به من بگو 》 بعد برگردید واعتنایی به او نکنید ، وقتی که او حتی به مدت چند ثانیه آرام شد به سمتش برگردید وآرام بگویید؛ 《 من به صدای قشنگ تو گوش می کنم ، می توانم کمکت کنم؟ 》 🌀ادامه دارد... ☑️کودکیار مهدوی محکمات ( تخصصی ترین کانال مهدی باور کودکان ) 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #قسمت_چهاردهم 🌱(شهرظهور)🌱 وقتی به مغازه رسیدند، پیرمرد👴 کمک فروش به بالای سک
موتور برقی🏍 با شنیدن صحبت های دوچرخه🚲 نتوانست جلوی خنده اش را بگیردوکلی بالا و پایین پرید، تکان خوردن موتور برقی 🏍 باعث تعجب😳 آقای خوش شانس شده بود. چون در آنجا نه چاله ای بود و نه داست اندازی بیچاره آقای خوش شانس حسابی گیج😇 شده بود. بعد از چند لحظه خندیدن، موتور برقی🏍 به دوچرخه🚲 گفت نه عزیزم ، مردم اینجا اهل کار و تلاشن و از تنبلی بیزار. توی شهر ما همه به وظایفشون عمل می کنن و هیچکسی بیکار نمیمونه». موتوربرقی🏍 دوباره به حرفش ادامه داد و گفت: «الآن بهتره یه کمی استراحت کنی🛌 ! چون با این اتفاقای عجیبی که کاوه👦 تو شهر ظهور دیده احتمالا به این زودیا دلش نمیخواد از اینجا بره و کلی باید توی شهر بچرخید. آقای خوش شانس بعد از رسیدن به دوچرخه سازی، پنچری چرخ را گرفت و از کاوه👦 خواست بیشتر مواظب دوچرخه اش باشد. کاوه تشکر کرد و به راهش ادامه داد. چیزی از خداحافظی✋ آنها نگذشته بود که کاوه به دوچرخه گفت: «کاشکی می تونستیم توی یه چشم به هم زدن همه ی شهر را از بالا ببینیم». ناگهان یکی از کلیدهای🔑 روی دسته دوچرخه که شبیه هواپیما ✈️بود، روشن شد. انگار دوچرخه هم از سفر به این شهر خوشش آمده بود. کاوه کلید پرواز را فشار داد و دوچرخه مثل یک موشک🚀 به آسمان رفت. 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
(شهید نورعلی شوشتری) سلام بچه هایِ عزیزمووووون 🤗❤️ می خوایم با هم تو کوچه پس کوچه های زندگی سَری به زندگیِ شهدا بزنیم💕 تا ببینیم شهدا چه کردن که لایقِ شهادت شدن 🤔❓ 🌱داستانِ یکی از یارانِ امام زمان (علیه السلام) (شهید نورعلیِ شوشتری)🌱 👈در برخی مناطقِ سیستان و بلوچستان،به دلیلِ محرومیتِ زیادِ مردم،طلاق ها و ازدواج ها ثبت نمی شد و اگر مردی فوت می کرد خانمش نمی تونست ثابت کنه همسرش فوت کرده..😳 خیلی از خانم ها بی سرپرست بودن و کسی نبود کمکشون کنه....😣 👇
کودک یار مهدوی مُحکمات
#مجموعه_داستانی_مهدی_یاوران #کوچه_اول (شهید نورعلی شوشتری) سلام بچه هایِ عزیزمووووون 🤗❤️ می خوایم
....بعد از اینکه گزارش این مشکل رو به ِ شوشتری دادند ایشون با ناراحتیِ خیلی زیادی گفتند: هر چه زودتر آن ها رو تحت پوششِ کمیته ی امداد قرار بدید و برای این کار نیاز به هیچ مدرکی نیست.... بله بچه ها سردارِ عزیزِ کشورمون حتی به اینجا اکتفا نکردند و دستور دادن موقعیتِ (اشتغال) هم ایجاد بشه و شخصا فرمانِ رسیدگی به کودکان یتیم و خانواده های محروم رو دادن‌‌‌‌‌‌.... حالا امروز همان زنانِ بی سرپرست تحت پوشش و حقوق بگیرِ کمیته امداد هستند😍🤲 زمانی که سردار شدند تمام مردم حتی زنانِ 70 ساله همراه با کودکان، در شهادتِ ایشون گریه می کردند و می گفتند امروز پدر خود را از دست دادیم😭 [به نقل از حسین اسماعیل زهی از بزرگان طایفه (شه بخش)بلوچستان] گلدونه هایِ خوبمون🌻 (علیه السلام)خیلی دوست دارن که ما هم مثلِ این شهیدِ مهربون به فکرِ نیازمندان باشیم و در حدِ توان بهشون کمک کنیم 😊🤝 بچه ها جون برای شادیِ روحِ شهدا صلوات یادتون نره 🥰 🍃🌸اللهم صلی علی محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم🌸🍃 ☑️کودکیار مهدوی محکمات را درایتا دنبال کنید 👇: 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #قسمت_پانزدهم موتور برقی🏍 با شنیدن صحبت های دوچرخه🚲 نتوانست جلوی خنده اش را بگیردوکلی بال
وقتی به بالای آسمان 🌫رسیدند تمام شهر دیده می شد. خیابان ها🛣، پارکها⛲️ با تمام زیبایی هایش ! اما در گوشه ای از شهر، کوه سیاه رنگ وحشتناکی⛰ به چشم خورد. کاوه 👦خیلی تعجب 😳کرد، چون تا آن لحظه به غیر از زیبایی✨ چیز دیگری در آن شهرندیده بود. به همین خاطر با خودش گفت: «این کوه زشت و ترسناک در اینجا چه کار می کند؟! » دوچرخه 🚲وقتی متوجه نگرانی 😨کاوه شد، به آرامی گفت: «نترس، چیزی نیست. کوه که ترس نداره . بیا نزدیک تر بریم، حتما اونجا هم چیزهای جالبی می بینیم». دوچرخه این را گفت و به سمت کوه سیاه حرکت کرد. کوهی با تکه سنگ های بزرگ و نوک تیز. کاوه از ترس چشم هایش را بسته 😣بود و چیزی نمیگفت. بعد از چند دقیقه، دوچرخه🚲 آرام بر روی زمین فرود آمد. پسرک همان طور که آرام آرام چشم هایش را باز می کرد؛ تعداد زیادی تانک سیاه رنگ جنگی را دید که مثل یک کوه بزرگ، روی هم ریخته شده بودند. او تا به حال چنین چیزی را ندیده بود. 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#والدین_بخوانند 🌺🌺🌺 ⏪ادامه مبحث: ✳️گاهی بااو مدارا کنید ✨می توانید مثلا به کودکتان بگویید؛ 《 تو ا
🌺🌺🌺 ⏪ادامه مبحث: ✳️تفریح رامتوقف کنید 🌟اگرکودکتان هنگام بازی ، ناله وزاری کرد به او بگویید ؛ 《 تو داری گریه می کنی؟ توبه قوانین آشنایی داری ومی دانی قرارمان چیست، اگر دوباره گریه کنی برمی گردیم خانه 》 7⃣نسنجیده حرف زدن 🌟به کودکتان یاد بدهید که قبل از عمل کردن ، فکرکند. ✨این ثانیه ها که دلبندتان، برای این که سنجیده حرف بزندوشایسته عمل بکند، در حال فکرکردن است می تواند یک تحول اساسی (مخصوصا در حالت های پرتنش و بالقوه خطرناک) در او ایجاد کند. ✳️نتایج را در نظر بگیرید 💫به فرزندتان یاد بدهید که از خود چنین سوالاتی را بپرسد: 《 آیا این کار درست است یا نه ؟》 《 آیا باعث ناراحتی کسی می شود؟》 《 آیا مشکلی برایم پیش خواهد آورد؟》 《 اگرآن کار راانجام دهم اثر عمیقی روی من خواهد گذاشت؟》 ✨با او در قانون تصمیم گیری انتقادی سهیم شوید، مثلا بگویید ؛ 《 اگر احساس راحتی نمی کنی انجامش نده 》 🌀ادامه دارد... ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باور کودکان) 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #قسمت_شانزدهم وقتی به بالای آسمان 🌫رسیدند تمام شهر دیده می شد. خیابان ها🛣، پارکها⛲️ با تما
 از دوچرخه🚲 پرسید: « این دیگه چیه؟ چرا اینطوریه؟!» دوچرخه🚲 دسته اش رو به نشانه ندانستن، این ور و اون ور کرد و گفت: «بهتره از اون آقایی که لباس کار 🧥پوشیده، بپرسیم!» آن مرد به نظرکاوه آشنا می آمد، نزدیک ترکه رفتند کاوه 👦او را شناخت سعید بود که داشت به سمتشان می آمد. با اینکه چند سالی می شد که از محله آنها رفته بودند؛ اما کاوه 👦را خوب می شناخت. بعد از سلام و احوال پرسی🤝، کاوه👦 از پدر سعید پرسید: « میشه بگین این کوه زشت⛰ اینجا چه کار می کنه؟ اصلا چرا سنگهاش شبیه تانکه !» پدر سعید خندید و گفت « اینها سنگ نیستن . واقعا تانکن». 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپی زیبا و عاشقانه با صدای کودکانه ♻️پیشنهاد دانلود....زیبا و جذاب ✴️از کودکانتون درد و دل عاشقانه با امام زمان رو بخاید و تصویرشو برای ما ارسال کنید تا ماهم براتون کلیپ های زیبا بسازیم ... 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
 #قصه_شب #قسمت_هفدهم از دوچرخه🚲 پرسید: « این دیگه چیه؟ چرا اینطوریه؟!» دوچرخه🚲 دسته اش رو به نشانه
بازهم خوب متوجه منظور پدر سعید نشد و با تعجب گفت: «تانک😳 اونم این همه ! پدر سعید ادامه داد و گفت: «آره پسرم، تانک. آقای مهربون بعد از ظهورشون، تموم کشورهای زورگو و بدجنس رو شکست دادن و از اون موقع به بعد که توی دنیا جنگ و خونریزی نشده و نیازی به این تانک ها نیست » کاوه که دیگر از کوه سیاه ⛰نمیترسید، گفت: «خوب اینارو چرا اینجا جمع کردن🤔؟ این طوری که شهر زشت و ترسناک میشه ! پدر سعید گفت: «آفرین ! به نکته مهمی اشاره کردی. این تانکارو که از کل دنیا🌍 جمع شده ، همین روزا به کارخانه ذوب آهن خارج از شهر می برن. توی کارخانه ذوب آهن، تانک ها ذوب میشن و با مواد ذوب شده برای مردمی که خونه ندارن ، در🚪 و پنجره🔲 درست میکنن. پدر سعید لباس کارش 🧥را به کاوه👦 نشان داد و گفت: «یادت هست قبلاً بیکار بودم ؟ اما حالا دیگه سرکار میرم و توی همین کارخانه کار میکنم. دیگه نه از بیکاری خبریه، نه از بی پولی»، کاوه👦 همان طور که به چهره خندان پدر سعید نگاه می کرد، به او گفت: «از خوشحالی🙂 شما ، خیلی خوشحالم» او هم از کاوه👦 تشکر کرد و به کارش ادامه داد. 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
🔹السلام علیک یا صاحب الزمان🔹 ✴️والدین عزیز کودکانتان را در آغاز روز تشویق به گفتن سلام به حضرت ولیعصر ارواحنا فداه بفرماییدو برای ایجاد هر چه بیشتر روحیه مهدی باوری در آنها این عادت حسنه را ادامه داده و به زمانی مفرح و شاد برایشان تبدیل کنید.... 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
🏴شهادت امام جعفر صادق علیه السلام را تسلیت عرض میکنیم. •┈┈••✾❀✿💙✿❀✾••┈┈• ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
💢گلدونه های عزیز [مکتب تشیع] خیلی مدیونِ زحمات امام صادق علیه السلامِ ایشون تو مدت (34سال) زندگیشون به تبلیغِ دین پرداختند و منابع📚ارزشمندی رو از خودشون بجا گذاشتند و درواقع برای زنده نگه داشتن فرهنگ ائمه علیه السلام و امام زمان ارواحنا فداه زحمات زیادی کشیدند ... ♨️پس بیاید امروز به نیابت از ایشون برای سلامتی و فرج مولامون هر چقدر میتونیم صلوات بفرستیم و با دلای پاکمون دعا کنیم 🤲 ✨اللهم عجل لولیک الفرج✨ •┈┈••✾❀✿💙✿❀✾••┈┈• ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #قسمت_هجدهم بازهم خوب متوجه منظور پدر سعید نشد و با تعجب گفت: «تانک😳 اونم این همه ! پدر سع
کاوه👦 دیگر در فکر برگشت به خانه بودکه چشمش👁 به نوارپیچ های رنگ پریده دوچرخه🚲 افتادحواسش پرت دوچرخه بودو به این فکر 🤔می کرد که نوارپیچ ها کی کهنه شدند که او متوجه نشده کاوه👦 اصلا متوجه منظره انتهای خیابان🛣 نبود وقتی سرش را بالا آوردپارک جنگلی🏕 زیبایی را در آنطرف خیابان دید که پر بود از درختان کاج 🌲و صنوبر🌳. مثل اینکه دوچرخه ام🚲 دوست داشت به آنجا برود برای همین دسته اش را به سمت پارک کج کردبا نزدیک شدن به پارک کودکان زیادی را دیدند،که یک گوشه کنار تاپ و سرسره 🎢جمع شده اندمثل اینکه آنها منتظر آمدن کسی بودندچون هر چند لحظه یکبارنگاهی به اطرافشان میکردندوباهم چیزهایی می گفتند. 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
🔹السلام علیک یا صاحب الزمان🔹 ✴️والدین عزیز کودکانتان را در آغاز روز تشویق به گفتن سلام به حضرت ولیع
💢السلام علیک یا صاحب الزمان💢 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#مجموعه_داستانی_امام_زمان_و_من #امام_زمان_علیه_السلام_چه_دوست_دارد 🌱امام زمان ومن🌱
🌱(امام زمان و من)🌱 📌 زمستان❄️ بود در خانه🏠 نشسته بودم و حوصله ام سر رفته بود. آلبوم 📔عکسم را برداشتم وبه عکس های آن نگاه کردم . عکسی را که بهار گذشته،زیر درخت های پر از شکوفه🌸 گرفته بودیم دیدم ودلم برای شکوفه های بهار،تنگ شد؛اما می دانستم که تا بهار باید صبر کنم. [امام زمان!دلم برای دیدارتان تنگ شده است؛اما قول می دهم تا ظهورتان صبر کنم و برای آمدنتان تلاش کنم.] 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#آموزش_مربی #قسمت_بیست_و_دوم 💢حیطه ی عاطفی: الف:شامل میل های باطنی انسان یا میل های مشترک میان ان
💢ادامه مبحث قبل... 📒در متون دینی (قرآن کریم،روایات،ادعیه،و زیارات)درباره ی جنبه ی شناختی و عاطفی انسان شواهدی وجود دارد. 🌱سوره ی مائده آیه ۸۳:(و هر زمان آیاتی را که بر پیامبر نازل شده بشنوند چشم های آنها را میبینی که از شوق اشک می ریزد بخاطر حقیقتی که دریافته اند آنها می گویند پروردگار!ایمان اوردیم؛پس ما را با گواهان (و شاهدان حق،در زمره ی یاران محمد سلام الله علیه)بنویس🌱 👈در ابتدای آیه شنونده از طریق حس شنوایی🤔 اطلاعات را دریافت کرده که حاکی از بُعد معرفتی و شناختی انسان می باشد زیرا هر آنچه از طریق حواس پنجگانه درک شود مربوط به جنبه ی معرفتیست💚 در ادامه ی آیه (اذا سمعوا..‌)تاثیر دریافتِ شناختی است که عاطفه را تحریک کرده و باعث جاری شدن اشک می شود.😢 👌دقت شود که گریه بخاطرِ تاثیر صوت زیبا یا ایات موزون نیست...بلکه بخاطرِ معرفت و حقیقتی است که توسطِ شنونده دریافت شده. همان معرفتی که بگویند:💕خدایا ایمان اوردیم و از تو می خواهیم ما را در زمره ی شاهدان و خوبان خودت بنویس. 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈دل‌نوشته‌ زیبای یک کودکیار مهدوی برای امام زمان ارواحنا فداه 🎥کلیپی زیبا و عاشقانه با صدای کودکانه ♻️پیشنهاد دانلود....زیبا و جذاب ✴️از کودکانتون درد و دل عاشقانه با امام زمان رو بخواهید و تصویرش را برای ما ارسال کنید تا ماهم براتون کلیپ های زیبا بسازیم ... 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#آموزش_مربی #قسمت_بیست_و_سوم 💢ادامه مبحث قبل... 📒در متون دینی (قرآن کریم،روایات،ادعیه،و زیارات)درب
💢ادامه مبحث: 1⃣:محبت خواهی: یکی از نیازهای اساسی کودک 👶محبت💞 است تا آنجا که امام صادق (علیه السلام)فرموند"خداوند بنده اش را به واسطه شدت محبتی که به فرزند خود دارد رحم میکند. کودکانی که با والدین ارتباط عاطفی ندارند در طول زندگیِ عاطفی خود به اضطراب می افتند و اعتماد به نفس ندارند کودکان دلبسته و علاقه مند به کسی می شوند که با آنان مهربان باشند و محبت کنند. روش های ابراز محبت بسته به سنِ کودک متفاوت است . مثلا در مورد کودکان پیش دبستانی،تشویق👏،حمایت🙌 و آزاد گذاشتن نسبت به انجام استقلالی کارها ،نوعی مهر ورزی به آنان محسوب می شود،زیرا آنان در بیشتر مهارت ها شخصی خود به سرعت مستقل می شوند و بدان علاقه مندند. همچنین نیکو صدا زدن🗣 ،نوازش و در آغوش گرفتن کودک پاسخ به نیازِ محبت خواهی اوست‌. 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#والدین_بخوانند 🌺🌺🌺 ⏪ادامه مبحث: ✳️تفریح رامتوقف کنید 🌟اگرکودکتان هنگام بازی ، ناله وزاری کرد به
🌺🌺🌺 ⏪ادامه مبحث: ✳️از اشتباه ها درس بگیرید 💫اگر کودکتان تصمیمی غیر عاقلانه گرفت ، این اشتباه فرصتی است برای کمک به او. دراین صورت اوبرای تصمیم گیری بعدی آماده تر می شود. 8⃣گاز گرفتن ✳️سریع بچه ها را از هم جدا کنید. 🌟هرگاه کودکتان کسی را گاز گرفت؛ به او بگویید: 《 تو نباید مردم را گاز بگیری 》 ✨کودکتان را از موقعیتی که باعث درگیری می شود جدا کنید. ✨به کودک گاز گرفته شده توجه بیشتری بکنید. 💫برای این که به کودکتان بیاموزید گاز گرفتن باعث آسیب دیگران می شود، کمک کنید تا فکرش را گسترش دهد. ✨بچه مصدوم را دلداری وتسکین دهیدوبه او بگویید: 《خیلی متاسفم ، باید دردت آمده باشد ، می توانم کمکت کنم؟》 🌀ادامه دارد... ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری کودکان) 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #قسمت_نوزدهم کاوه👦 دیگر در فکر برگشت به خانه بودکه چشمش👁 به نوارپیچ های رنگ پریده دوچرخه🚲
🌱(شهر ظهور)🌱 کاوه👦 با خودش گفت: «اینا اینجا چه کار میکنن؟ نکنه اتفاقی افتاده؟!» درهم حین چشمش👁 به پسر کوچکی افتاد که کفش های 👞لنگه به لنگه اش نشان می هنوز بلد نیست درست کفش بپوشد!به سمتش رفت و از او پرسید: «چرا اینجا جمع شدین؟ چیزی شده؟» پسرک نگاهی به کاوه 👦کرد و با تعجب گفت: چطور نمیدونی امروز چه روزیه!نکنه یادت رفته؟ » کاوه که بیشتر گیج 😇شده بود گفت: «نه، نمیدونم چه روزیه؟! آخه من از یه شهر دیگه اومدم. «پسرک خندید 🙂و گفت: « پس بگو! چون هیچ کدوم از بچه های شهر، امروز رو فراموش نمیکنن. اصلا مگه میشه آدم روزی رو که اینقدر بهش خوش میگذره ، یادش بره». کاوه 👦بازهم متوجه منظور پسربچه نشد، پسرک ادامه داد: «امروز یکی از دوستای آقای مهربون به اینجا می آید و با ما بازی میکنه. تازه هرچند هفته یک بارم خودشون میان». پسرک به آسمان نگاهی کرد و گفت: « خدا کنه این هفته خود آقای مهربون بیان. آخه من تا حالا هیچ کسی رو ندیدم که مثل آقای مهربون با صبر و حوصله با بچه ها بازی کنه. راستشو بخوای من خیلی دوستشون❣ دارم». 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #قسمت_بیست 🌱(شهر ظهور)🌱 کاوه👦 با خودش گفت: «اینا اینجا چه کار میکنن؟ نکنه
🌱(شهر ظهور)🌱 دقیقه ای که گذشت، کاوه👦 آقایی را دید که به سمت آنها می آمد. گویا آرزوی پسربچه خیلی زود برآورده شده بود. بچه ها وقتی متوجه آمدن آقای مهربان شدند همه از خوشحالی🤩 به سمتش دویدند🏃‍♂. بعضی از بچه ها گل هایی💐 را که به همراه داشتند؛ برسرایشان ریختند. او هم با مهربانی آنها را می بوسید. بعد آقای مهربان قصه 📖قشنگی را آرام و باحوصله برای دوستان کوچکش تعریف کرد. آن قدر باحوصله قصه میگفت که یکی از بچه ها به نام علی، همان اول خوابش😴 برد. او هم پسرک را آرام از روی زمین بلند کرد و روی پایش گذاشت تا راحت تر بخوابد. 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce