eitaa logo
خوشه چین
148 دنبال‌کننده
358 عکس
76 ویدیو
1 فایل
■امام علی علیه السلام: «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» بنگر که چه گفته می‌شود نه این که چه کسی می‌گوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹تنازع نکنید🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری وَ لاتَنازَعوا کوشش کنید خودتان با همدیگر اختلاف نداشته باشید که خیلی خطرناک است. تنازع نکنید که اگر تنازع بکنید تَفْشَلوا سست می‏ شوید. جنگ و اختلاف داخلی سستی می‏ آورد، یعنی شما باید در مقابل دشمن یک مشتِ گره کرده باشید. آن وقتی که خودتان با یکدیگر نزاع و اختلاف می‏ کنید، آن نیرویی که باید علیه دشمن مصرف بشود علیه خودتان مصرف می‏ شود. ببینید این اختلافات داخلی که میان مسلمان ها هست چه بر سر مسلمین آورده؟ فلسطینی اردنی را می‏ کشد و اردنی فلسطینی را. من تجربه دارم؛ خدا می‏ داند به آن اندازه که نیروی ما صرف خدمت به اسلام و مبارزه با دشمن اسلام می‏ خواهد بشود، چند برابر این نیرو صرف خراب کردن خودمان می‏ شود. قرآن می‏ گوید: 《وَ لاتَنازَعوا نزاع نکنید فَتَفْشَلوا》 نتیجه‏ اش این است که سست می‏ شوید، استحکامتان را از دست می‏ دهید. وَ تَذْهَبَ ریحُکمْ‏ یعنی آن بادِ عزت و غلبه و دولت که برایتان می‏ وزید از بین می‏ رود. نسیم دولت و قدرت و غلبه، بعد از تنازع از بین می‏ رود چون تنازع سستی می‏ آورد و سستی نسیم عزت و دولت و غلبه را از شما می‏ گیرد. این هم یک دستور که تنازع نکنید. وَ اصْبِروا خویشتندار باشید، امید به آینده داشته باشید، بدانید صبر ظفر می‏ زاید. انَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرینَ‏ خدا با صبر کنندگان است؛ یعنی اگر انسان صبر و خویشتنداری و مقاومت کند خدای تبارک و تعالی او را مدد می‏ دهد. 📚 آشنایی با قرآن، ج ۳، ص ۱۹۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹فضای سوءظن🔹 📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی به اخلاق خودمان هم برسیم. اخلاق اهمیتش از عمل هم بیشتر است. فضای جامعه را فضای برادری، مهربانی، حسن ظن قرار بدهیم. من هیچ موافق نیستم با اینکه فضای جامعه را فضای سوءظن و فضای بدگمانی قرار بدهیم. این عادات را از خودمان باید دور کنیم. اینکه متأسفانه باب شده که روزنامه و رسانه و دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گوناگون ارتباطی - که امروز روزبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روز هم بیشتر و گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر می شود - روشی را در پیش گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند برای متهم کردن یکدیگر، این چیز خوبی نیست؛ این چیز خوبی نیست، دل ما را تاریک می کند، فضای زندگی ما را ظلمانی می کند. هیچ منافات ندارد که گنهکار تاوان گناه خودش را ببیند، اما فضا، فضای اشاعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی گناه نباشد؛ تهمت زدن، دیگران را متهم کردن به شایعات، به خیالات. همین جا من این را هم بگویم: اینکه در دادگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها - که در تلویزیون هم پخش می شد - از قول یک متهمی چیزی راجع به یک کس دیگری گفته می شود، من این را بگویم که این، شرعاً حجیت ندارد. بله، متهم هرچه درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خود در دادگاه بگوید، این حجت است. اینکه بگویند در دادگاه درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی خودش اگر اعترافی کرد، حجت نیست، این حرف مهملی است، حرف بی ارزشی است؛ نه، هر اقراری، هر اعترافی، شرعاً، عرفاً و در نزد عقلا در یک دادگاه در مقابل دوربین، در مقابل بینندگان میلیونی که متهم علیه خود بکند، این اعتراف مسموع است، مقبول است، نافذ است؛ اما علیه دیگری بخواهد اعترافی کند، نه، مسموع نیست. فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر کرد. قرآن کریم می فرماید: 《لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا》 وقتی می شنوید که یکی را متهم می کنند، چرا به همدیگر حسن ظن ندارید؟ تکلیف دستگاه اجرائی و قضائی به جای خود محفوظ است. دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجرائی باید مجرم را تعقیب کنند، دستگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قضائی باید مجرم را محکوم و مجازات کنند؛ با همان روشی که ثابت می شود و در قوانین اسلامی و قوانین عرفی ما هست و هیچ هم در این زمینه نباید کوتاه بیایند؛ اما مجازات مجرم که از طرق قانونی جرم او ثابت شده است، غیر از این است که به گمان، به خیال، به تهمت، یکی را متهم کنیم، بدنام کنیم، توی جامعه دهن به دهن بگردانیم. اینکه نمی شود. این فضا، فضای درستی نیست. یا دیگران - خارجی ها، بیگانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، تلویزیون های مغرض - علیه کسی یا کسانی حرفی بزنند، ادعا کنند که اینها فلان جا خیانت کردند، فلان جا خطا کردند؛ ما هم عین همان را پخش کنیم. این، ظلم است؛ این، مورد قبول نیست. رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بیگانه کِی دلشان برای ما سوخته است؟ کِی خواسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند حقائق در مورد ما روشن بشود، که در این مورد بیایند حقیقت را گفته باشند؟ می گویند، حرف هائی می زنند، ادعاهائی می کنند. نباید گفت اینها شفافیت است. این، شفافیت نیست؛ این، کدر کردن فضاست. شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معنای شفافیت است، باید هم بکنند؛ اما اینکه ما بیائیم این و آن را بدون اینکه اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت و چیزهائی را به آنها نسبت بدهیم که ممکن است در واقع راست باشد، اما تا مادامی که ثابت نشده است، ما حق نداریم آن را بیان کنیم؛ این آن را متهم کند، آن این را متهم کند؛ از رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی بیگانه - رسانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مغرض انگلیس - شاهد برایش بیاوریم، بعد هم یک نفر از آن طرف پیدا بشود و کل نظام را به اموری که شایسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی نظام اسلامی نیست و نظام اسلامی شأنش بسیار بالاتر است از این چیزهائی که بعضی به نظام اسلامی نسبت می دهند، متهم بکند، این اشکال بر آنها بیشتر هم وارد است. تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامی، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگتری است. پروردگارا! با تقوای خود ما را از این گناهان دور کن. 📚 خطبه‌های نماز عید سعید فطر، ۱۳۸۸/۶/۲۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹آقا زاده🔹 📣 علامه عسگری زمان حاج شیخ عبدالکریم من این جا {ایران} بودم و با آقازاده ایشان هم بحث بودم، گاهی منزل ایشان می رفتم. من، آقای سجادی و ایشان، سه نفری هم بحث بودیم، یعنی آقازادگی به کلی نداشت؛ گویی حاج شیخ عبدالکریم آقازاده نداشت، بسیار متواضع بودند. فرش خانه ایشان با فرش خانه من که یک طلبه بودم یکی بود؛ به عبارت دیگر فرق زندگی شیخ عبدالکریم با یک طلبه، داشتن یک خادم بود؛ به کلی ساده زیست بودند. 📚 مصاحبه با هفته نامه افق حوزه، ۱۳۹۲/۶/۲۷ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹بدترين مردم🔹 اشاره: این خطبه را امام قبل از جنگ نهروان در سال ۳۷ هجرى در ردّ اعتقادات خوارج ايراد كرد، خوارج عقيده داشتند: كسى كه گناه كبيره انجام دهد كافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه كند و دوباره مسلمان گردد. 📣 امام علی علیه السلام پس اگر چنين مى پنداريد كه من خطا كرده و گمراه شدم، پس چرا همه امّت محمّد {ص} را به گمراهى من گمراه مى دانيد و خطاى مرا به حساب آنان مى گذاريد و آنان را براى خطاى من كافر مى شماريد شمشيرها را بر گردن نهاده، كور كورانه فرود مى آوريد و گناهكار و بى گناه را به هم مخلوط كرده همه را يكى مى پنداريد در حالى كه شما مى دانيد، همانا رسول خدا {ص} زناكارى را كه همسر داشت سنگسار كرد، سپس بر او نماز گزارد، و ميراثش را به خانواده اش سپرد، و قاتل را كشت و ميراث او را به خانواده اش بازگرداند، دست دزد را بريد و زناكارى را كه همسر نداشت تازيانه زد، و سهم آنان را از غنائم مى داد تا با زنان مسلمان ازدواج كنند. پس پيامبر {ص} آنها را براى گناهانشان كيفر مى داد، و حدود الهى را بر آنان جارى مى ساخت، امّا سهم اسلامى آنها را از بين نمى برد، و نام آنها را از دفتر مسلمين خارج نمى ساخت. {پس با انجام گناهان كبيره كافر نشدند} شما خوارج، بدترين مردم و آلت دست شيطان، و عامل گمراهى اين و آن مى باشيد. 📚 نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹استقبال، ترویج، شکر خدا🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی بعد از فوت مرحوم آيت اللّه بروجردى، صحبتى با برخى از آقايان علماى برجسته بود در مورد تربيت طلاب. يكى از آنها گفت كه در عصر مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى، رحمة اللّه عليه، كه در زمان آن حضرت مرحوم حاج شيخ ابوالقاسم قمـى، رحمـة اللّـه عليه، در قم شخصيت علمى و فضيلت برجسته اى بـود، مـا طـلاب حوزه از رفتار اين دو عالم برجسته درس عملى اخـلاق و فضـيلت مـى گـرفتيم و هـر قـدر بـه آنـان نزديكتـر مـى شـديم فضـيلت مـا بيشتر مى شد. در آن زمان وضعيت بـدين قـرار بـود: مرحـوم حـاج ابوالقاسم قمى، رحمة اللّه عليه، آقايى برجسته و تقريبـاً فـرد درجـه اول حوزه كوچك قم بود. مرحوم حاج شيخ عبدالكريم يزدى قـرار بود از اراك به قم بيايد و در آنجا اقامت و تـدريس كننـد و رقيـب رياست حوزه اى و روحانى مرحوم حاج ابوالقاسـم باشـند. عكـس العمل آن مرحوم چه بود؟ استقبال، ترويج، شكر خدا كه دو تا شديم و حالا بيشتر و بهتر مى توانيم وظيفـه خـود را انجـام دهـيم! رفتـار مرحوم حاج شيخ نسبت به مرحوم حاج ابوالقاسم هم مشـابه بـود، معلوم است كه هر عامى يا هر طلبه اى وقتى به اينها نزديكتر بشـود مى بيند ميان آنها برادرى است. نتيجه اش از خودخـواهى در آمـدن و در پرتو ايمان و فضيلت زندگى كردن است. به جاى اينكـه بـرايش تعريف كنيم خودش مى بيند و لذا به اين راه مى آيد. 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۲۷ - ۲۸ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تشکر کرد🔹 📣 آيت‌الله العظمی شبیری زنجانی زمانی که در نجف بودم، آقا بزرگ تهرانی کتاب ریاض العلماء اثر میرزا عبدلله افندی اصفهانی را با خط خودشان بازنویسی کرده بودند. این کتاب را از ایشان امانت گرفتم. باران روی کتاب ریخت و آن را خراب کرد. وقتی کتاب را برای او بردم، اصلا به روی خودش نیاورد و فقط گفت: یادم نبود که نزد چه کسی است و از اینکه کتاب را برگردانده‌ام تشکر کرد. 📚 بیانات در دیدار جمعی از اساتید دروس خارج حوزه علمیه قم، ۱۳۹۷/۸/۱۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹حربه های احساسی🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی من شخصـاً در همـين عصـر خودمـان، در مسـايل گونـاگون، استفاده ناجوانمردانه اغفالگرانـه دكانـدارهاى عصـرمان را از ايـن نـوع حربه هاى احساسى، در مسايلى كه به راحتى مى شود احساسات مـردم را در آن مسايل تحريك كرد، مكرر ديده ام. قصه مار و مار هنوز هـم زنده است؛ به خصوص در مسايلى كه كار از نظر تحريك احساسـات آسان است. واقعاً در ميان توده هاى وسيعى كه اجمالاً قلبشان مالامال از مهر على {ع} است، قلبشان در گرو مهر صـديقه طـاهره سـلام اللّـه عليها است، قلبشان از آغاز زندگى تحت تـأثير محبـت فـوق العـاده نسبت به ساحت مقدس امام حسـين {ع} اسـت، از ايـن احساسـات پاك، ولو جاهلانه اما پاك، - پاك بـه ايـن معنـا كـه واقعـاً حسـين را دوست دارد، واقعاً فاطمه را دوست دارد، واقعاً على را دوست دارد - از اين احساسات پاك به عنوان زمينـه اى بـراى تحريـك و بـرانگيختن همين مردم عليه هدف هاى على، هدف هاى فاطمه، و هدف هاى حسين بن على چه سوء استفاده ها كه نمى شود. 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۵۸ - ۵۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹فطرت انسانی دلیل می طلبد🔹 📣 امام خمینی کسی که یک مطلبی بشنود و قبل از اینکه دلیلی بر آن مطلب پیدا بکند قبول کند، این از فطرت انسانی خارج است. فطرت انسانی اینطور است که مطلبی را همین طوری قبول نمی‌کند تا هر چه گفتند فوراً قبول کند؛ اینطور نیست؛ بلکه اگر مطلبی به او تبلیغ کردند یا مطلبی را گفتند، این دلیل می‌خواهد که به چه دلیل شما یک همچو مطلبی را ـ مثلاً ـ می‌گویید... کسی که یک مطلبی را همین طوری قبول کند، این اصلاً از فطرت اسلامی، از فطرت انسانی خارج است. فطرت انسانی برای هر مطلبی که واضح نیست دلیل طلب می‌کند؛ همین طوری قبول نمی‌کند. 📚 بیانات در دیدار دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج، ۱۳۵۸/۸/۱۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹شیخ شایسته تر از من است🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری می‏ گویند مرحوم آیت اللّه سید حسین کوه کمری {رضوان اللّه علیه} که از شاگردان صاحب جواهر و مجتهدی مشهور و معروف بود و حوزه درسی معتبر داشت، هر روز طبق معمول در ساعت معین به یکی از مسجدهای نجف می‏ آمد و تدریس می‏ کرد. چنان که می‏ دانیم حوزه تدریس خارج فقه و اصول، زمینه ریاست و مرجعیت است. ریاست و مرجعیت برای یک طلبه به معنی این است که یک مرتبه از صفر به لا نهایت برسد؛ زیرا یک نفر طلبه تا مرجع نشده است هیچ است و به رأی و عقیده او کوچک‏ترین اعتنائی نمی‏ شود و از نظر زندگی غالباً در تنگدستی بسر می‏ برد؛ ولی همین که مرجع شد یک مرتبه رأی او مطاع می‏ گردد و کسی در مقابل رأی او رأی ندارد؛ از نظر مالی نیز بدون حساب و کتاب، اختیار مطلق پیدا می‏ کند. علیهذا طلبه‏ ای که شانس مرجعیت دارد مرحله حساسی را طی می‏ کند؛ مرحوم سید حسین کوه کمری در چنین مرحله‏ ای بود. یک روز آن مرحوم از جایی - مثلًا از دیدن کسی- بر می‏ گشت و نیم ساعت بیشتر به وقت درس باقی نمانده بود، فکر کرد در این وقت کم اگر بخواهد به خانه برود به کاری نمی‏ رسد، بهتر است برود به محل موعود و به انتظار شاگردان بنشیند. رفت و هنوز کسی نیامده بود، ولی دید در یک گوشه مسجد شیخ ژولیده‏ای با چند شاگرد نشسته و تدریس می‏ کند. مرحوم سید حسین سخنان او را گوش کرد، با کمال تعجب احساس کرد که این شیخ ژولیده بسیار محقّقانه بحث می‏ کند. روز دیگر راغب شد عمداً زودتر بیاید و به سخنان شیخ گوش کند؛ آمد و گوش کرد و بر اعتقاد روز پیشش افزوده گشت. این عمل چند روز تکرار شد؛ برای مرحوم سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضل‏تر است و او از درس این شیخ استفاده می‏ کند و اگر شاگردان خودش به جای درس او به درس این شیخ حاضر شوند بهره بیشتری خواهند برد. اینجا بود که خود را میان تسلیم و عناد، میان ایمان و کفر، میان آخرت و دنیا مخیر دید. روز دیگر که شاگردان آمدند و جمع شدند گفت: رفقا امروز می‏ خواهم مطلب تازه‏ ای به شما بگویم، این شیخ که در آن کنار با چند شاگرد نشسته از من برای تدریس شایسته‏ تر است و خود من هم از او استفاده می‏ کنم؛ همه با هم می‏ رویم به درس او. از آن روز در حلقه شاگردان شیخ ژولیده که چشم هایش اندکی تراخم داشت و آثار فقر در او دیده می‏ شد درآمد. این شیخ ژولیده پوش همان است که بعدها به نام حاج شیخ مرتضی انصاری‏ معروف شد؛ اهل شوشتر است و استاد المتأخرین لقب یافت. شیخ در آن وقت تازه از سفر چند ساله خود به مشهد و اصفهان و کاشان برگشته بود و از این سفر توشه فراوانی برگرفته بود، مخصوصاً از محضر مرحوم حاج ملّا احمد نراقی در کاشان. چنین حالتی در هر کس موجود باشد مصداق‏ اسلم وجهه للّه‏ است. 📚 عدل اسلامی، ص ۲۹۲ - ۲۹۳ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تولید نظریه‌ و فکر🔹 ✍ رهبر معظم انقلاب اسلامی باید تولید نظریه‌ و فکر، تبدیل‌ به‌ یک‌ ارزش‌ عمومی‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ شود و در قلمروهای‌ گوناگون‌ عقل‌ نظری‌ و عملی‌، از نظریه‌سازان‌، تقدیر به عمل‌ آید و به‌ نوآوران‌، جایزه‌ داده‌ شود و سخنانشان‌ شنیده‌ شود تا دیگران‌ نیز به‌ خلاقیت‌ و اجتهاد، تشویق‌ شوند. باید ایده‌ها در چارچوب‌ منطق‌ و اخلاق‌ و در جهت‌ رشد اسلامی‌ با یکدیگر رقابت‌ کنند و مصاف‌ دهند تا جهان‌ اسلام‌، اعاده‌ هویت‌ و عزت‌ کند و ملت‌ ایران‌ به‌ رتبه‌ای‌ جهانی‌ که‌ استحقاق‌ آن‌ را دارد بار دیگر دست‌ یابد. 📚 پاسخ به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسی‌های نظریه‌پردازی، ۱۳۸۱/۱۱/۱۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹جوانمرد باش🔹 📣 حجت‌الاسلام سید مهدی طباطبائی در سفر به نجف برای یک مساله شرعی خدمت آیت الله العظمی سید عبدالهادی شیرازی بودم. بحثی مطرح شد. یک پیر مرد روحانی که آن جا بود در باره آن مساله گفت: این عبارت، مال گذشته است. با او وارد بحث شدم و حسابی شکستش داده و محکومش کردم! وقتی حرف هایم تمام شد، حضرت آقا با من قهر کردند و با ناراحتی فرمودند: شما با این رفتار و گفتارت، این پیر مرد را خوار و خفیف کردی، این گونه رفتارها نه به درد اسلام می خورد و نه به درد مسلمین، فقط غرور این پیر مرد را شکستی، از این کارهایت بترس و جوانمرد باش! از آن تاریخ به بعد در مسائل علمی، هر جا که بحث کردم زود کوتاه آمدم. وقتی می‌دیدم طرفِ مقابل دارد کوچک و خفیف می‌شود، خود را کوچک می‌کردم ولی سعی می کردم حریف را به خفّت نیاندازم! 📚 اخلاق و مبارزه، ص ۱۸۷-۱۸۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹ریش شیخ🔹 گویند روزی در اصفهان، شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء وجهی را بین فقراء تقسیم نمود و پس از اتمام آن به نماز ایستاد. یکی از فقرا خبردار شد و بین دو نماز وارد شد و به شیخ گفت: سهم مرا هم بده. شیخ فرمود: تو دیر آمدی، وجه تمام شده است. فقیر در غضب شد و آب دهان خود را به محاسن شریف شیخ انداخت. شیخ از محراب برخاست و دامن خود را گرفت و در میان صفوف گردش کرد و فرمود: هر کس ریش شیخ را دوست دارد به فقیر اعانت نماید. پس مردم دامن شیخ را از پول سرخ و سفید پر کردند و شیخ آنها را به فقیر داد. ای شیخ چه دل نهی به دستار گر مرد دلی دلی به دست آر 🔸شیخ در ماه رجب سنه ۱۲۲۸ هجری قمری وفات نمود و قبرش در نجف اشرف با قبّه عالیه در محله عماره مشهور است و مزار کافّه مردم است و اولاد و احفاد و منسوبین او، از علماء و فقهاء می‌باشند. 📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin