eitaa logo
خوشه چین
151 دنبال‌کننده
357 عکس
70 ویدیو
1 فایل
■امام علی علیه السلام: «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» بنگر که چه گفته می‌شود نه این که چه کسی می‌گوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹تشکر کرد🔹 📣 آيت‌الله العظمی شبیری زنجانی زمانی که در نجف بودم، آقا بزرگ تهرانی کتاب ریاض العلماء اثر میرزا عبدلله افندی اصفهانی را با خط خودشان بازنویسی کرده بودند. این کتاب را از ایشان امانت گرفتم. باران روی کتاب ریخت و آن را خراب کرد. وقتی کتاب را برای او بردم، اصلا به روی خودش نیاورد و فقط گفت: یادم نبود که نزد چه کسی است و از اینکه کتاب را برگردانده‌ام تشکر کرد. 📚 بیانات در دیدار جمعی از اساتید دروس خارج حوزه علمیه قم، ۱۳۹۷/۸/۱۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹حربه های احساسی🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی من شخصـاً در همـين عصـر خودمـان، در مسـايل گونـاگون، استفاده ناجوانمردانه اغفالگرانـه دكانـدارهاى عصـرمان را از ايـن نـوع حربه هاى احساسى، در مسايلى كه به راحتى مى شود احساسات مـردم را در آن مسايل تحريك كرد، مكرر ديده ام. قصه مار و مار هنوز هـم زنده است؛ به خصوص در مسايلى كه كار از نظر تحريك احساسـات آسان است. واقعاً در ميان توده هاى وسيعى كه اجمالاً قلبشان مالامال از مهر على {ع} است، قلبشان در گرو مهر صـديقه طـاهره سـلام اللّـه عليها است، قلبشان از آغاز زندگى تحت تـأثير محبـت فـوق العـاده نسبت به ساحت مقدس امام حسـين {ع} اسـت، از ايـن احساسـات پاك، ولو جاهلانه اما پاك، - پاك بـه ايـن معنـا كـه واقعـاً حسـين را دوست دارد، واقعاً فاطمه را دوست دارد، واقعاً على را دوست دارد - از اين احساسات پاك به عنوان زمينـه اى بـراى تحريـك و بـرانگيختن همين مردم عليه هدف هاى على، هدف هاى فاطمه، و هدف هاى حسين بن على چه سوء استفاده ها كه نمى شود. 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۵۸ - ۵۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹فطرت انسانی دلیل می طلبد🔹 📣 امام خمینی کسی که یک مطلبی بشنود و قبل از اینکه دلیلی بر آن مطلب پیدا بکند قبول کند، این از فطرت انسانی خارج است. فطرت انسانی اینطور است که مطلبی را همین طوری قبول نمی‌کند تا هر چه گفتند فوراً قبول کند؛ اینطور نیست؛ بلکه اگر مطلبی به او تبلیغ کردند یا مطلبی را گفتند، این دلیل می‌خواهد که به چه دلیل شما یک همچو مطلبی را ـ مثلاً ـ می‌گویید... کسی که یک مطلبی را همین طوری قبول کند، این اصلاً از فطرت اسلامی، از فطرت انسانی خارج است. فطرت انسانی برای هر مطلبی که واضح نیست دلیل طلب می‌کند؛ همین طوری قبول نمی‌کند. 📚 بیانات در دیدار دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج، ۱۳۵۸/۸/۱۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹شیخ شایسته تر از من است🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری می‏ گویند مرحوم آیت اللّه سید حسین کوه کمری {رضوان اللّه علیه} که از شاگردان صاحب جواهر و مجتهدی مشهور و معروف بود و حوزه درسی معتبر داشت، هر روز طبق معمول در ساعت معین به یکی از مسجدهای نجف می‏ آمد و تدریس می‏ کرد. چنان که می‏ دانیم حوزه تدریس خارج فقه و اصول، زمینه ریاست و مرجعیت است. ریاست و مرجعیت برای یک طلبه به معنی این است که یک مرتبه از صفر به لا نهایت برسد؛ زیرا یک نفر طلبه تا مرجع نشده است هیچ است و به رأی و عقیده او کوچک‏ترین اعتنائی نمی‏ شود و از نظر زندگی غالباً در تنگدستی بسر می‏ برد؛ ولی همین که مرجع شد یک مرتبه رأی او مطاع می‏ گردد و کسی در مقابل رأی او رأی ندارد؛ از نظر مالی نیز بدون حساب و کتاب، اختیار مطلق پیدا می‏ کند. علیهذا طلبه‏ ای که شانس مرجعیت دارد مرحله حساسی را طی می‏ کند؛ مرحوم سید حسین کوه کمری در چنین مرحله‏ ای بود. یک روز آن مرحوم از جایی - مثلًا از دیدن کسی- بر می‏ گشت و نیم ساعت بیشتر به وقت درس باقی نمانده بود، فکر کرد در این وقت کم اگر بخواهد به خانه برود به کاری نمی‏ رسد، بهتر است برود به محل موعود و به انتظار شاگردان بنشیند. رفت و هنوز کسی نیامده بود، ولی دید در یک گوشه مسجد شیخ ژولیده‏ای با چند شاگرد نشسته و تدریس می‏ کند. مرحوم سید حسین سخنان او را گوش کرد، با کمال تعجب احساس کرد که این شیخ ژولیده بسیار محقّقانه بحث می‏ کند. روز دیگر راغب شد عمداً زودتر بیاید و به سخنان شیخ گوش کند؛ آمد و گوش کرد و بر اعتقاد روز پیشش افزوده گشت. این عمل چند روز تکرار شد؛ برای مرحوم سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضل‏تر است و او از درس این شیخ استفاده می‏ کند و اگر شاگردان خودش به جای درس او به درس این شیخ حاضر شوند بهره بیشتری خواهند برد. اینجا بود که خود را میان تسلیم و عناد، میان ایمان و کفر، میان آخرت و دنیا مخیر دید. روز دیگر که شاگردان آمدند و جمع شدند گفت: رفقا امروز می‏ خواهم مطلب تازه‏ ای به شما بگویم، این شیخ که در آن کنار با چند شاگرد نشسته از من برای تدریس شایسته‏ تر است و خود من هم از او استفاده می‏ کنم؛ همه با هم می‏ رویم به درس او. از آن روز در حلقه شاگردان شیخ ژولیده که چشم هایش اندکی تراخم داشت و آثار فقر در او دیده می‏ شد درآمد. این شیخ ژولیده پوش همان است که بعدها به نام حاج شیخ مرتضی انصاری‏ معروف شد؛ اهل شوشتر است و استاد المتأخرین لقب یافت. شیخ در آن وقت تازه از سفر چند ساله خود به مشهد و اصفهان و کاشان برگشته بود و از این سفر توشه فراوانی برگرفته بود، مخصوصاً از محضر مرحوم حاج ملّا احمد نراقی در کاشان. چنین حالتی در هر کس موجود باشد مصداق‏ اسلم وجهه للّه‏ است. 📚 عدل اسلامی، ص ۲۹۲ - ۲۹۳ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تولید نظریه‌ و فکر🔹 ✍ رهبر معظم انقلاب اسلامی باید تولید نظریه‌ و فکر، تبدیل‌ به‌ یک‌ ارزش‌ عمومی‌ در حوزه‌ و دانشگاه‌ شود و در قلمروهای‌ گوناگون‌ عقل‌ نظری‌ و عملی‌، از نظریه‌سازان‌، تقدیر به عمل‌ آید و به‌ نوآوران‌، جایزه‌ داده‌ شود و سخنانشان‌ شنیده‌ شود تا دیگران‌ نیز به‌ خلاقیت‌ و اجتهاد، تشویق‌ شوند. باید ایده‌ها در چارچوب‌ منطق‌ و اخلاق‌ و در جهت‌ رشد اسلامی‌ با یکدیگر رقابت‌ کنند و مصاف‌ دهند تا جهان‌ اسلام‌، اعاده‌ هویت‌ و عزت‌ کند و ملت‌ ایران‌ به‌ رتبه‌ای‌ جهانی‌ که‌ استحقاق‌ آن‌ را دارد بار دیگر دست‌ یابد. 📚 پاسخ به نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسی‌های نظریه‌پردازی، ۱۳۸۱/۱۱/۱۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹جوانمرد باش🔹 📣 حجت‌الاسلام سید مهدی طباطبائی در سفر به نجف برای یک مساله شرعی خدمت آیت الله العظمی سید عبدالهادی شیرازی بودم. بحثی مطرح شد. یک پیر مرد روحانی که آن جا بود در باره آن مساله گفت: این عبارت، مال گذشته است. با او وارد بحث شدم و حسابی شکستش داده و محکومش کردم! وقتی حرف هایم تمام شد، حضرت آقا با من قهر کردند و با ناراحتی فرمودند: شما با این رفتار و گفتارت، این پیر مرد را خوار و خفیف کردی، این گونه رفتارها نه به درد اسلام می خورد و نه به درد مسلمین، فقط غرور این پیر مرد را شکستی، از این کارهایت بترس و جوانمرد باش! از آن تاریخ به بعد در مسائل علمی، هر جا که بحث کردم زود کوتاه آمدم. وقتی می‌دیدم طرفِ مقابل دارد کوچک و خفیف می‌شود، خود را کوچک می‌کردم ولی سعی می کردم حریف را به خفّت نیاندازم! 📚 اخلاق و مبارزه، ص ۱۸۷-۱۸۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹ریش شیخ🔹 گویند روزی در اصفهان، شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء وجهی را بین فقراء تقسیم نمود و پس از اتمام آن به نماز ایستاد. یکی از فقرا خبردار شد و بین دو نماز وارد شد و به شیخ گفت: سهم مرا هم بده. شیخ فرمود: تو دیر آمدی، وجه تمام شده است. فقیر در غضب شد و آب دهان خود را به محاسن شریف شیخ انداخت. شیخ از محراب برخاست و دامن خود را گرفت و در میان صفوف گردش کرد و فرمود: هر کس ریش شیخ را دوست دارد به فقیر اعانت نماید. پس مردم دامن شیخ را از پول سرخ و سفید پر کردند و شیخ آنها را به فقیر داد. ای شیخ چه دل نهی به دستار گر مرد دلی دلی به دست آر 🔸شیخ در ماه رجب سنه ۱۲۲۸ هجری قمری وفات نمود و قبرش در نجف اشرف با قبّه عالیه در محله عماره مشهور است و مزار کافّه مردم است و اولاد و احفاد و منسوبین او، از علماء و فقهاء می‌باشند. 📚 همراه با عالمان شیعه| حجره فقاهت ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹آسيب شناسی جوامع مذهبی🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی جامعه هايى كه بر محور ايمان تشكيل مى شـود و اداره مى شود دچار يك نقطه آسيب پذيرى خاصى است و آن ايـن اسـت كه در اين جامعه ها، چون گرما و شور ايمان به فكر و انديشه و بـه عمل و رفتارشان آهنگ خاصى مى دهد؛ چون براى آن چيزى كه به آن ايمان و اعتقاد، يعنى دلبستگى و عقد القلب دارند، ارزش خاصى قائلند، تا آنجا كه حاضرند در راهش جان ببازند، فداكارى و از خود گذشتگى كنند؛ به دليل ارزش فوق العاده اى كه براى آن چيـزى كـه به آن ايمان دارند قائلند، گه گاهى دشـمنان رنـد زيـرك، دنياطلبـان صفوف داخلى و ستون پـنجم دشـمن خـارجى مـى آينـد انگشـت مى گذارند بر جاى حساس؛ يك چيزى را بهانه مى كننـد و داد و فريـاد راه مى اندازند: آى امـت مـؤمن بـه ايـن مكتـب و بـه ايـن ديـن، چـه نشسته اى كه دينت و مكتبت بر باد رفت! اسلام بر باد رفت! اين مـردم به دليل وجود آن گرما و شور ايمان و عشق ـ عشـق مـذهبى، عشـق مكتبى ـ آسان تحريك مى شوند، تا آنجا كه معاويه مى تواند ايـن مـردم را عليه على، مجسمه اسلام، تحريك كند؛ تا آنجا كه در همين عصر ما مردمى به عنوان حمايت از على و ولايت او، هيزم كـش آتـش نفـاق و چند دستگى و پراكنـدگى در داخـل امـت اسـلامى و حتـى در داخـل صفوف شيعه و هواداران على شدند و جاده صاف كـن دشـمن بـراى پيروزى بر امت اسلام. اين يك واقعيت است. مـا در طـول تـاريخ، در جامعه هاى مذهبى و مسلكى مى بينيم اين آسيب پذيرى تقريباً عموميـت دارد. 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۱۳۷ - ۱۳۸ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹جلوی خودمان را بگیریم🔹 📣 امام خمینی ما تا اصلاح نکنیم خودمان را، نمی‌توانیم کشور خودمان را اصلاح کنیم. من نمی‌گویم که این طور باشید که خیر، از همۀ هواهای نفس بیرون بروید. این نه برای من و نه برای شما و نه برای اِلاّ مَنْ عَصَمَهُ اللّه‌ میسور نیست. لکن ما قدرت داریم که جلوی زبانمان را بگیریم، نمی‌‌توانیم بگوییم زبانمان اختیار ندارد. ما قدرت داریم که جلوی قلم‌مان را بگیریم، نمی‌توانیم بگوییم قلم من اختیار ندارد. ما جلوی زبانمان را، جلوی بیان‌مان را، جلوی قلم‌مان را، جلوی عمل‌مان را، همه را می‌توانیم بگیریم، قدرت داریم. این معنایی که می‌توانیم و قدرت داریم و به واسطۀ او همۀ مؤاخذه‌ها و همۀ گرفتاری‌ها هست هرچه هم انسان حُبِّ به یک کسی داشته باشد، یا بُغض به یک کسی داشته باشد، قلمش را نگه دارد، لااقل این قدر قدرت داشته باشد که در نوشته‌هایش دنبال این نباشد که بد از هر جا هست پیدا بشود و او بنویسد، ضعف از هرجا هست پیدا شود و او بنویسد. 📚 هیأت دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ۱۳۵۹/۱۱/۰۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹مجهول غامض🔹 ✍ دکتر علی شریعتی و آخرین وصیتم به نسل جوانی که وابسته آنم، و از آن میان به خصوص روشنفکران و از این میان بالاخص شاگردانم که هیچ وقت جوانان روشنفکر همچون امروز نمی‌توانسته‌اند به سادگی، مقامات حساس و موفقیت های سنگین به دست آورند، اما آنچه را در این معامله از دست می‌دهند، بسیار گرانبهاتر از آن چیزی است که به دست می آورند. و دیگر این سخن یک لاادری فرنگی که در ماندن من سخت سهیم بوده است که «شرافت مرد همچون بکارت یک زن است. اگر یک بار لکه‌دار شد دیگر هیچ چیز جبرانش را نمی تواند». و دیگر اینکه نخستین رسالت ما کشف بزرگترین مجهول غامضی است که از آن کمترین خبری نداریم و آن «متن مردم» است و پیش از آن که به هر مکتبی بگرویم باید زبانی برای حرف زدن با مردم بیاموزیم و اکنون گـُنگیم. ما از آغاز پیدایش‌مان زبان آنها را از یاد برده‌ایم و این بیگانگی، قبرستان همه آرزوهای‌مان و عبث کننده همه تلاش های ماست. و آخرین سخنم به آنها که به نام روشنفکری، گرایش مذهبی مرا ناشناخته و قالبی می‌کوبیدند اینکه: دین چو منی گزاف و آسان نبود روشنتر از ایمان من ایمان نبود در دهر چو من یکی و آن هم مؤمن پس در همه دهر یک بی ایمان نبود 📚 وصیت نامه دکتر علی شریعتی ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹ضرورت تزکیه و تهذیب نفس🔹 ✍️ آیت الله ابراهیم امینی نفس اماره با صدها حیله و تزویر ما را فریب می‌دهد و از شناخت واقعیت باز می‌دارد. ممکن است آنچنان ما را به درس و بحث و ایراد سخنرانی و تألیف و تصنیف و مردم‌داری و انجام کارهای زندگی مشغول بدارد که فرصت آن را نداشته باشیم تا به امور نفسانی خودمان برسیم. ممکن است علم را به جای عمل برایمان جلوه دهد و بگوید: چون عالم هستید و به دین خدمت می‌کنید، گناهان شما آمرزیده می‌شود و نیاز چندانی به عمل صالح ندارید. ممکن است بگوید: شما حجت الاسلام هستید، خطیب توانا و واعظ محترم هستید، استاد گرامی هستید، امام جمعه محترم هستید، مؤلف دانشمند هستید، فقیه و مجتهد هستید و خدمات شما به اسلام و مسلمین خیلی زیاد است. با تبلیغات و ارشادات شما مردم به بهشت می‌روند و از دوزخ نجات می‌یابند و مردم به شما ارادت و امید شفاعت دارند و شما مداح و مرثیه‌خوان اهل بیت هستید، بنابراین اگر هم گناهکار باشید گناهانتان آمرزیده می‌شود و جایگاه شما در اعلی درجات بهشت خواهد بود. مگر امام حسین علیه السّلام اجازه می‌دهد که ذاکر و مرثیه‌خوانش به جهنم برود؟! نفس اماره و شیطان با این قبیل تسویلات ما را فریب می‌دهند و از خودسازی و تزکیه و تهذیب نفس و عمل صالح باز می‌دارند، لیکن باید هوشیار و مواظب باشیم و با فریبکاری‌های نفس، قاطعانه برخورد کنیم. اولا نیت و قصدمان را دقیقا مورد توجه و تحلیل قرار دهیم، خوب بیندیشیم که کارهای علمی و خدمات دینی را برای خدا انجام می‌دهیم یا به منظور کسب جاه و مقام و شهرت و جلب توجه مردم و تهیه پول و امرار معاش؟ اگر به قصد تحصیل دنیا باشد برای آخرتمان سودی نخواهد داشت و بی‌جهت نباید به آنها مغرور شویم. اما اگر قصد اخلاص داریم گرچه خود اینها از بهترین عبادت‌ها محسوب می‌شوند و می‌توانند ما را در مسیر سعادت و تکامل قرار دهند، لیکن جای سایر عبادت ها را نمی‌گیرند و ما را از ضرورت تزکیه و تهذیب نفس بی‌نیاز نمی‌گردانند. ثانیا توجه داشته باشیم که خوشبینی و اظهار ارادت مردم و ملقب شدن به دانشمند محترم، حجت الاسلام و دیگر القاب، در سعادت و کمال اخروی ما تأثیری ندارد اگر با اخلاق و اعمالمان حجت الاسلام باشیم برایمان مفید است، نه با علم فقط. ثالثا به این نکته توجه داشته باشیم که ممکن است در اثر درس‌ها، و سخنرانی‌ها و نوشته‌ها و منبرها و مداحی‌ها و مرثیه‌خوانی‌های ما، صدها و هزارها نفر هدایت یابند و به سعادت و کمال نائل گردند، لیکن سعادت و کمال آنان مستلزم نجات و رستگاری ما نخواهد بود. ما به آنان گفته‌ایم و عمل کرده‌اند تا به سعادت و کمال رسیده‌اند، اگر خودمان اهل عمل نباشیم ارشاد و هدایت آنان برایمان سودی نخواهد داشت. وقتی در قیامت مشاهده کنیم که مردم از گفتار ما استفاده کرده و در اثر عمل، به مقامات عالی نائل گشته‌اند ولی خودمان محروم هستیم، در حسرت و ندامت و خجالت خواهیم بود. البته ما منکر نیستیم که اشتغالات علمی و خدمات روحانی و ارشاد و هدایت مردم، خود از بهترین عبادت ها محسوب می‌شود و در صورتی که با قصد قربت انجام بگیرد می‌تواند در مسیر تکامل و تقرب واقع شود، لیکن نه پاسخگوی گناهان و رذائل اخلاقی است و نه وظائف و تکالیف را ساقط می‌سازد. 📚 خودسازی {تزکیه و خودسازی}، فصل بزرگترین مشکل ما ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹دگرگونی اندیشه ها🔹 گفتند حالا که مرگ بر شاه همه‌ گیر شده؛ شعار جدید بدیم. شاه زنازاده است، خمینی آزاده است. آیت الله بهشتی آشفته شده بود. گفت: رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است. از پلکان حرام که نمی‌شود به بام سعادت حلال رسید. گفتند: الآن بهترین موقعیته، برای کمک به پیروزی انقلاب هم هست! نیت بدی هم که نداریم. آمار شهدای ١۵ خرداد رو بالا می‌گیم، خیلی بالا، این ننگ به رژیم هم می‌چسبه! بهشتی بدون تعلل گفت: با دروغ می‌خواهید از اسلام دفاع کنید؟ اسلام با صداقت رشد می‌کنه نه دروغ! فردی با بی‌ادبی بلند شد به توهین کردن به شریعتی. بهشتی سرخ شد و گفت: حق نداری راجع به یک مسلمان این‌طور حرف بزنی. هول شدند و چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم. گفت: شریعتی که جای خود! غیرمسلمان را هم نباید با بی‌ادبی مورد انتقاد قرار بدیم. همه نشسته بودند پای تلویزیون. رئیس جمهوری بنی صدر داشت سخنرانی می‌کرد. بد می‌گفت از بهشتی. هر چه دوست داشت گفت. یکی پای تلویزیون متلکی به بنی‌صدر پراند. بهشتی عصبانی شد، گفت: حق ندارید این‌طور حرف بزنید. مسلمان است. بهشتی با وجود اینکه در دوران حیاتش، بارها با تیرهای زهرآگینِ توهین، تهمت و دروغ، ترور شده بود اما با گفتار و کردارش ثابت کرد که حتی برای پیشبرد اهداف جریان انقلاب یا حفظ اسلام، بی‌اخلاقی جایز نیست. او بر این مبنا چهره‌ای از مسلمان حقیقی را ترسیم کرد و آنگاه توانست اسلام را به‌عنوان کامل‌ترین و بهترین دین به همگان معرفی کند و از این افق، انقلابی‌گری را نوعی دگرگونی در فکرها و عقیده‌ها و نه صرفاً انقلابِ سیاسی می‌دانست. 📚 روزنامه همشهری، واکنش شهید بهشتی به شعار شاه زنازاده است، ۱۳۹۷/۱۱/۱۷ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹خطوط اصلی خط امام🔹 📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی یکی از چیزهائی که در همین زمینه {مسئله ی محاسبات معنوی و الهی در خط امام} وجود داشت، رعایت تقوای عجیب امام در همه‌ی امور بود. تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه می گوئیم؟ اینجا تقوا اثر می گذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ درباره‌ی او چگونه قضاوت می کنید؟ اگر قضاوت شما درباره‌ی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جاده‌ی تقواست. آیه‌ی شریفه‌ای که اول عرض کردم، تکرار می کنم: 《یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا》 قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من می خواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوان های انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف می زنند، می نویسند، اقدام می کنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده‌ی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد. ... در باره‌ی زیدی که شما او را قبول ندارید، دو جور می شود حرف زد: یک جور آنچنانی که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانی که در آن آمیزه‌ای از ظلم وجود دارد. این دومی بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی می توانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم. 📚 خطبه‌های نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام راحل، ۱۳۸۹/۳/۱۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹استقلال حوزه🔹 📣 آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی آیت‌الله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی در مورد حوزه عملیه قم، دغدغه زیادی داشتند و لحظه‌ای از آن فارغ نبودند و همچون فرزندی عزیز، بدان عشق می‌ورزیدند. یادم هست که یک هفته قبل از رحلتشان، خدمتشان رفتم. ایشان فرمودند: دیگر از من گذشته، ولی شما کارهای حوزه را انجام بدهید. عرض کردم: طلاب در امر تحصیل جدی شده‌اند و ما هم، مقررات خاصی را برای آنان وضع کرده‌ایم. فرمودند: برای مسائل اخلاقی‌شان چه تدبیری اندیشیده‌اید؟ طلاب باید از نظر اخلاقی، روز به‌ روز قوی‌تر بشوند. عرض کردم: برای این مطلب برنامه‌هایی داریم و انشاءالله به آنها عمل خواهیم کرد. سپس از محضرشان خارج شدم که آقا زاده‌شان آمدند و گفتند: برگردید، آقا با شما کار دارند! ظاهرا حرف ناگفته‌ای باقی مانده بود. برگشتم و ایشان فرمودند: روی استقلال حوزه، بسیار حساس و متمرکز باشید. مراقب باشید که حوزه، همیشه آباد و مستقل باقی بماند. مهم‌ترین خطر این است که حوزه، استقلال خود را از دست بدهد و بخواهد به عنوان زیر مجموعه فعالیت کند. سپس سخت گریستند، طوری که محاسن و گونه‌هایشان خیس شد! من بسیار منقلب شدم و عرض کردم: به شما قول می‌دهم تا جان در بدن دارم، در راستای اعتلای حوزه و استقلال آن تلاش کنم. 📚 مصاحبه با موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹خصیصه های خوارج🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری {خوارج} مردمی تنگ نظر و کوته دید بودند. در افقی بسیار پست فکر می‌کردند. اسلام و مسلمانی را در چهار دیواری اندیشه‌های محدود خود محصور کرده بودند. مانند همه کوته نظران دیگر مدعی بودند که همه بد می‌فهمند و یا اصلًا نمی‌فهمند و همگان راه خطا می‌روند و همه جهنمی هستند. این گونه کوته نظران اول کاری که می‌کنند این است که تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی در می‌آورند، رحمت خدا را محدود می‌کنند، خداوند را همواره بر کرسی غضب می‌نشانند و منتظر اینکه از بنده‌اش لغزشی پیدا شود و به عذاب ابد کشیده شود. یکی از اصول عقاید خوارج این بود که مرتکب گناه کبیره {مثلًا دروغ یا غیبت یا شرب خمر} کافر است و از اسلام بیرون است و مستحق خلود در آتش است. علیهذا جز عده بسیار معدودی از بشر، همه مخلّد در آتش جهنم‌اند. تنگ نظری مذهبی از خصیصه‌های خوارج است اما امروز آن را باز در جامعه اسلامی می‌بینیم. این همان است که گفتیم خوارج شعارشان از بین رفته و مرده است اما روح مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است. بعضی از خشک مغزان را می‌بینیم که جز خود و عده‌ای بسیار معدود مانند خود، همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد می‌نگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال می‌کنند. 📚 جاذبه و دافعه علی علیه‌ السلام، ص ۱۳۹ - ۱۴۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹عیب جویی هنر نیست🔹 📣 استاد حبیب الله عسگر اولادی در روز ۲۷ یا ۲۸ بهمن و چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از برادران نیروی هوایی آمد و درخواست ملاقات کرد. برایش وقت گرفتم و او رفت و به امام خمینی سلام نظامی داد و عرض کرد: شما هر کسی را که به فرماندهی ما انتخاب می‌کنید، اطاعت از او را بر خود فرض می‌دانیم، اما فرمانده فعلی لایق انقلاب اسلامی نیست! امام فرمودند: چه کسی لایق است؟ عرض کرد: تا به حال فکرش را نکرده‌ام! امام فرمودند: زمانی که چیزی یا کسی را رد می‌کنید، باید جایگزین او را معرفی کنید، وگرنه متهم به عیب‌ جویی می‌شوید! او با احترام نظامی عرض کرد: مرا ببخشید که جسارت کردم! امام فرمودند: ادای وظیفه را جسارت ننامید. هر اهل ایمانی در یک کشور اسلامی، باید راجع به مسائل کشور احساس مسئولیت و اظهار نظر کند، منتها اظهار نظر و انتقاد باید با قصد اصلاح باشد، عیب‌ جویی به تنهایی هنر نیست، باید راه حل ارائه کرد. شما هم انجام وظیفه کردید؛ نام آن را جسارت نگذارید! 📚 مصاحبه با موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹شجاعت حسنی🔹 📣 آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی بعضی از روحانیان کاری نمی‌کنند که مردم پشت سرشان بد بگویند و به همین دلیل، قدرت تصمیم‌گیری و ریسک‌پذیری آنها کاهش پیدا می‌کند؛ چون امکان ندارد انسان هم بخواهد جنّت‌ مکان باشد و هم یک قدم اساسی برای اسلام بردارد! اگر انسان بخواهد به شرطی اقدام کند که آبرویش محفوظ بماند، هرگز موفق نخواهد شد! اگر خدای تعالی می‌خواست به انبیا {ع} به شرط محفوظ ماندن آبرویشان، مأموریت بدهد، هیچ کاری به سامان نمی‌رسید! از سوی دیگر، هیچ چیزی دشوارتر از این نیست که انسان را به دلیل اینکه معصیتی را انجام نداده است، متهم کنند؛ کاری که زلیخا با یوسف صدیق {ع} کرد! مانند کسی که با استعمار مبارزه کند و به او، برچسب موافقت با استعمار بزنند! انسان هر چه را بتواند ببخشد، این یکی را نمی‌تواند! به همین دلیل است که وقتی آبروی بزرگان به خطر می‌افتد، مؤمن آبروی خود را به خطر می‌اندازد و از آبروی آنها دفاع می‌کند؛ چون این بهترین فرصت برای خطر کردن است که عده‌ای به انسان بد بگویند، که بتواند حرف حق را بزند. آن چیزی هم که در آخرت برای انسان می‌ماند، همین چیزهاست. به‌ هرحال، نمی‌شود کسی زعامت جامعه‌ای را به‌ دست بگیرد و آبروی خود را مقدم کند! آقای بروجردی وقتی زعیم شد، برایش نامه نوشتند: شما جاه‌طلبی! ایشان در پاسخ نوشت: «خدا به من جاهی داده که ابقایش می‌کنم، حفظش می‌کنم!» این یعنی نترسیدنِ حسنی، که بسیار دشوارتر از نترسیدن حسینی است! اشجع کسی است که نترسد از اینکه بگویند: ترسید! امام در طول هشت سال دفاع مقدس، شجاعت حسینی داشتند، اما تمام این شجاعت را در یک روز جمع کردند و شجاعت حسنی خود را نشان دادند و صلح کردند! 📚 مصاحبه با موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تجسس در احوالات شخصی ممنوع🔹 📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی هیچ دولتی و حکومتی و قانونی حق ندارد کسی را بر اینکه او حفظ حقوق خودش را بکند، اگر به جامعه مربوط نیست، مجبور کند یا او را تعقیب کند و یا محاکمه کند. لذا اسلام در آن مواردی که آسیب‌رسانی کسی فقط به خود او است، تجسس را و تفحص و پیگیری را و افشاگری را ممنوع می کند. بعضی از کارهای خلاف و حرام در شرع مقدس اسلام وجود دارد که ضرر آنها به اجتماع فقط در آن صورتی است که در جامعه این کار افشا بشود؛ اگر افشا نشود، کار مضری است، اما فقط به خود آن گناه کننده و مرتکب این عمل ضرر خواهد رساند، نه به دیگران. در یک چنین مواردی اسلام دستور نمی دهد که تفحص کنید، تجسس کنید، ببینید آیا این آدم در خانه‌ی خود، در خلوت خود کار حرامی، خلافی انجام می دهد یا نه؟ مردم وظیفه ندارند که کار خلاف دیگران را تحقیق و تفحص کنند، مادامی که آن کار خلاف به خود آن شخص بر می گردد. اما به خود او این تکلیف الهی هست، یعنی خدا او را مجازات خواهد کرد. حفظ خود و حفظ حقوق خود یک واجب است. قرآن به انسان ها می فرماید یا به مؤمنین: 《قوا انفسکم و اهلیکم نارا》 جان خودتان را، وجود خودتان را و همین طور اهل خود را، یعنی آن کسانی که تحت تأثیر شما هستند، حفظ کنید؛ نگذارید در آتش غضب الهی بسوزند؛ نگذارید به مجازات الهی مبتلا بشوند. 《یا ایّها الّذین امنوا علیکم انفسکم》 بر عهده‌ی شما، حفظ نفوس خود شماست. آنجا که به جامعه ارتباط پیدا می کند، قانون، دولت، دستگاه اجرائی، دستگاه قضائی، باید مواظب باشد و مرتکب را طبق قانون ممنوع کند یا مجازات کند. اما آنجائی که استفاده‌ی از امکانات به ضرر خود انسان فقط تمام می شود، قانون تکلیفی ندارد، اما انسان مسلمان از نظر اسلام آزادىِ وارد آوردن این ضربه بر خود را هم ندارد؛ نابود کردن حقوق خود را هم مجاز نیست که انجام بدهد. این یک فرق اساسی است بین آزادی از نظر اسلام و آزادی در مفهوم و فرهنگ غربی. 📚 خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران، ۱۳۶۵/۱۱/۳ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تکیه گاه معتدل🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی امام باقر علیه السلام فرمود: اى جماعت شيعه آل محمـد، شـما بايـد آن تكيه گاه معتدل و متكاى معتدلى باشيد كه تندروها برگردند بـه شـما بپيوندند، عقب مانده ها بشتابند به شما برسند. يكى از انصار كـه سـعد نام داشت گفت: فدايت شوم، تالى و تندرو كيست؟ فرمود: گروهـى هستند كه درباره ما چيزهايى مى گويند كه ما خودمان درباره خودمان نمى گوييم. اينها از ما نيستند، ما هم از آنها نيستيم. گفت: آن دنبالـه رو و آن كه بايد به ما بپيوندد كيست؟ فرمود: آن آدم هـاى جسـتجوگرى كه دنبال خير و حق مى گردند. اين شيعه راستين مى تواند آنهـا را بـه خيـــر و حـــق برســـاند و از اجـــر و پـــاداش الهـــى برخـــوردار باشد. بعد رو كرد به ما و فرمود: قسم به خدا با ما برائت از خـدا و برائت از عذاب خدا نيست. ميان ما و ميـان خـدا قـوم و خويشـى نيست. كسى نمى تواند ما را در برابر خدا سند قرار بدهد. خـود مـا هم از راه عبادت و اطاعت به خدا نزديك مى شويم. حـالا ديگـران مى خواهند بدون عبادت از راه ما به خدا نزديك شوند! هر كـس از شما مطيع و فرمانبردار خدا باشد ولايت ما برايش سـودمند اسـت. هر يك از شما كه نافرمان خدا باشد ولايت ما برايش سودى ندارد؛ براى اينكه در دايره ولايت و حزب ما بودن يعنى تعهد داشـتن. مـا در ولايت، كارت عضويت اسمى نداريم. 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۳۵ - ۳۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تشكّر از خانواده🔹 📣 حجت‌الاسلام استاد قرائتی با اینكه رفت و آمد مهمان به منزل ما زیاد بود، ولى خانواده گفت: شما آقاى مطهرى را دعوت كن. - علّت را پرسیدم؟ گفت: چون تنها مهمانى كه موقع رفتن، به نزدیك آشپزخانه آمده و از من تشكّر مى‌كند، ایشان است، بقیه مهمان‌ها تنها از شما تشكّر مى‌كنند! 📚 خاطرات استاد قرائتی، ج ۱، ص ۱۸ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹شعار یا روح؟🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری بحث از خارجیگری و خوارج به عنوان یک بحث مذهبی، بحثی بدون مورد و فاقد اثر است زیرا امروز چنین مذهبی در جهان وجود ندارد. اما در عین حال بحث درباره خوارج و ماهیت کارشان برای ما و اجتماع ما آموزنده است، زیرا مذهب خوارج هر چند منقرض شده است اما روحاً نمرده است؛ روح خارجیگری در پیکر بسیاری از ما حلول کرده است. لازم است مقدمه‌ای ذکر کنم: بعضی از مذاهب ممکن است از نظر شعار بمیرند ولی از نظر روح زنده باشند، کما اینکه برعکس نیز ممکن است مسلکی از نظر شعار زنده ولی از نظر روح به کلی مرده باشد و لهذا ممکن است فرد یا افرادی از لحاظ شعار تابع و پیرو یک مذهب شمرده شوند و از نظر روح پیرو آن مذهب نباشند و به عکس ممکن است بعضی روحاً پیرو مذهبی باشند و حال آنکه شعارهای آن مذهب را نپذیرفته‌اند. 📚 جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام. ص ۱۱۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹حیثیت افراد را حفظ کنید🔹 📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی یکی از دوستان اشاره کردند که امیرالمؤمنین در فرمان خود به مالک اشتر فرموده‌اند که آدم های سوءاستفاده‌جو را رسوا کنید... امیرالمؤمنین {علیه‌السّلام} نفرمودند موردی را که اثبات نشده، افشاء کنید. هیچ وقت چنین چیزی در بیان امیرالمؤمنین نیست، و این قطعاً از اسلام نیست. ما چطور چیزی را که اثبات نشده، به صرف اتهام، افشاء کنیم؟ ممکن است اینقدر حجم اتهام زیاد و وسیع باشد که یک عده‌ای به چشم یک امر قطعی و واقعی به آن نگاه کنند، اما هیچ پشتوانه‌ی استدلالی نداشته باشد، جائی ثابت نشده باشد. ما هیچ حجتی نداریم که این را بگوئیم. حتّی من در همان جلسه‌ای که اشاره کردند، از این بالاتر را گفتم. من گفتم حتّی جرمی که ثابت شد، اصل نباید بر افشای آن جرم باشد. بالاخره یک مجرمی است، یک غلطی کرده، مجازات هم می شود؛ خانواده‌ی او، فرزندان او، پدر و مادر او گناهی نکرده‌اند؛ ما چرا بی خود اینها را رسوا کنیم؟ مگر آنجائی که خود نفس افشاء کردن، یک مصلحت بزرگی داشته باشد. بله، یک جائی هست که نفس افشاگری در یک مسئله‌ی ثابت‌ شده، مصلحتی دارد؛ آنجا ایرادی ندارد. این، منطق ماست. هیچ چیزی هم نه از امیرالمؤمنین و نه از هیچ یک از ائمه‌ی هدی {علیهم‌السّلام} بر خلاف این وجود ندارد. ما واقعاً حق نداریم افراد را به صرف گمان، متهم کنیم، مشهور کنیم؛ واقعاً جایز نیست؛ نه در سایت، نه در روزنامه، نه در تریبون های گوناگون. حیثیت افراد را باید حفظ کرد. 📚 بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۳۹۰/۵/۱۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹زبان شیطان🔹 📣 امام خمینی اختلاف از زبان هر کس باشد از زبان هر موجودی باشد، این زبان، زبان شیطان است، چه از زبان یک روحانی باشد، چه از زبان یک مقدس باشد، چه از زبان یک نمازگزار باشد و چه از سایر زبان ها بدانید، که این زبان، زبان شیطان است و گاهی هم خود آن آدم ملتفت نیست که تحت تأثیر شیطان است، یا زبان شیطان در او دارد فعالیت می‌کند. بنابراین، از امور مهمه‌ای که بر همۀ ما واجب است، دفاع از اسلام، دفاع از جمهوری اسلامی است و آن بستگی دارد به وحدت. هر کس در هر لباسی باشد و در هر مکانی باشد و زبانش جریان پیدا کند برای اینکه ولو به واسطه‌هایی بخواهد ایجاد اختلاف بکند بین شما، این از جنود ابلیس است و مطرود است پیش خدا و مسئول است پیش خدا ولو اینکه یک آدمی باشد که نماز شبش ترک نمی‌شود. 📚 بیانات در دیدار رئیس مجلس، فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران، ۱۳۶۵/۰۴/۲۸ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin